بخشی از مقاله
چکیده:
شناخت وضعیت موجود مناطق از لحاظ شاخص های توسعه و مقایسه ی آنها با یکدیگر، اولین مرحله در برنامه ریزی های منطقه ای و ایجاد تعادل و تامین عدالت اجتماعی بین مناطق به شمار می رود. هدف از تحریر این مقاله، تعیین درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل و تحلیل نابرابری های منطقه ای در این استان است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است.
در پژوهش حاضر سعی شده با بهره گیری از مدل موریس و استفاده از شاخص های توسعه در زمینه های بهداشتی- درمانی، آموزشی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، کالبدی و زیربنایی به تعیین و تحلیل سطوح توسعه شهرستان های استان اردبیل پرداخته تا نتایج بدست آمده از این تحقیق در سایر مطالعات مرتبط مورد استفاده قرار گیرد.
یافته های پژوهش نشان می دهد سطوح شهرستان های استان اردبیل متعادل نبوده و بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف و شکاف بزرگی وجود دارد - ضریب برخوداری حداقل 27 تا حداکثر - 54 همچنین وضعیت شهرستان ها را در 4 سطح برخوردار،نسبتاً برخوردار، محروم و بسیار محروم مشخص می کند که در این میان شهرستان های نیر، کوثر و سرعین در سطح برخوردار، اردبیل،نمین، مشکین و خلخال نسبتاً برخوردار و سایر شهرستان های استان در سطح کم برخودار و محرومی قرار دارند.
-1 طرح مساله:
بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیت ها و تنگناهای آن در برنامه ریزی ناحیه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف نواحی نوعی ضرورت، جهت ارائه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. به طوری که استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و غیره می تواند معیار مناسب هم برای تعیین جایگاه آن نواحی و همچنین عاملی در جهت رفع مشکلات و نارسایی های مبتلا به خود برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی جهت رسیدن به توسعه باشد
توسعهی متعادل و متوازن فضاهای جغرافیایی، نیازمند بررسی دقیق و همه جانبه ی مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شناخت بهتر نیازهای جامعه و بهبود آنهاست، که این امر منوط به در دسترس داشتن آمار و اطلاعات کامل و پردازش شده از مکان های مورد نظر است. نحوه ی پخشایش امکانات و خدمات، با بررسی تطبیقی شاخص های مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق مختلف نسبت به همدیگر روشن می شود. شاخص ها می توانند وضعیت محدوده های مخلتف جغرافیایی را از دیدگاه تطبیقی نشان داده و آنها را از نظر امکانات و تنگناها رده بندی کرده و اولویت بخشند
با این وصف، در مقیاس ملی و منطقه ای نیز از آنجا که نابرابری و عدم تعادل در زمینه های اقتصادی و اجتماعی یکی از موانع مهم توسعه در مناطق به شمار می رود، برنامه ریزی ها باید در جهت کاهش نابرابری ها و بی تعادلی ها سمت و سو یابد و انجام این کار پیش از هرچیز نیازمند شناخت وضعیت موجود مناطق با استفاده از روش ها و شاخص های مناسب است.
بنابراین نابرابری های منطقه را می توان بوسیلهی شاخصهای ذهنی و عینی اندازه گیری نمود. شاخص های عینی باید قابل سنجش و اندازه گیری، مانند درآمد، بهداشت، آموزش، تعداد ماشین، تلفن، تلویزیون یا پزشک در هر هزار نفر جمعیت باشد.
شاخص های عینی بوسیله پرسش از مردم بدست می آید - . - Aloise Kutcherauer & at al, 2010: 18 با توجه به اینکه بررسی شاخص های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی یکی از مؤلفه های مهم پدیدهی توسعه یافتگی است - جمالی و همکاران، - 86 : 1389، استفاده از این شاخص ها می تواند معیار مناسبی برای تعیین جایگاه نواحی و عاملی در جهت رفع مشکلات باشد.
در این پژوهش شهرستان های استان اردبیل از نظر شاخص های مختلف توسعه با استفاده از مدل موریس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و وضعیت توسعه یافتگی و میزان برخورداری شهرستان ها به لحاظ این شاخص ها مشخص خواهد شد. مسأله ای که در این مقاله به آن پرداخته شده این است که با توجه به تعداد 88 شاخص توسعهی مدنظر که در اینجا به لحاظ اهمیت به 13 مورد تقلیل یافته است اینکه نحوهی توزیع امکانات و خدمات چگونه است و کدام یک از شهرستان های استان به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه دارای موقعیت مناسب و کدام یک محروم می باشند و رتبهی هر یک از شهرستان ها در سطح استان چگونه است و در کدام یک از شاخص ها اختلاف و نابرابری بین شهرستان ها زیاد است؟ پاسخ درست و مناسب به هر یک از این سوالها می تواند مدرک معتبری جهت استفاده در سایر تحقیقات مرتبط محسوب شود.
-2 سوالات و فرضیات:
-1 -2 سوالات:
- بررسی تفاوت ها و نابرابری ها بین شهرستان های استان اردبیل از نظر وضعیت و سطح برخورداری از شاخص های توسعه.
- تعیین برخوردارترین و محروم ترین شهرستان ها در بخش های مختلف توسعه.
-3-2 فرضیات:
- به نظر می رسد بین شهرستان های استان به لحاظ شاخص های توسعه اختلاف و شکاف بزرگی وجود دارد.
-3 پیشینهی تحقیق:
پیرامون توسعه یافتگی و تکنیک های سطح بندی مطالعات زیادی صورت گرفته که می توان به موارد زیر اشاره نمود: زالی - - 1379در پایان نامهی کارشناسی ارشد با عنوان »سطح بندی توسعهی منطقه ای نمونهی موردی استان آذربایجان شرقی« به بررسی ساختار متعادل فضایی و توزیع عادلانه منطقه ای پرداخته و با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی و تکنیک خوشه ای و روش موریس شهرستان های استان آذربایجان شرقی را رتبه بندی نموده، که نتایج آن نشان می دهد شهرستان تبریز توسعه یافته تر و شهرستان های اهر ، کلیبر و هشترود جزء شهرستان های توسعه نیافته می باشند.
قنبری، برقی و حجاریان - 1389 - در مقاله ای با استفاده از روش تاکسونومی و موریس وضعیت توسعه یافتگی دهستان های شهرستان اصفهان رتبه بندی و درجهی توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید و نتایج نشان داد در هر دو روش دهستان های قهاب جنوبی، رودشت شرقی و جرقویه در گروه دهستان های توسعه یافته و دهستان های سیستان، رودشت و زرفره در زمره ی دهستان های محروم قرار گرفنه اند.
همچنین سپهر دوست - - 1388 در بررسی و عملکرد دولت در توسعه ی اقتصادی - اجتماعی روستاهای استان همدان، با استفاده از مدل موریس و تحلیل عاملی بر اساس شاخص های زیربنایی، بهداشتی، آموزشی به اندازه گیری درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان در بخش روستایی و سپس به مقایسه ی عملکرد برنامه ای دولت طی برنامهی سوم توسعه پرداخته است. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که طی سال های 1378 تا 1383، اگر چه سیاست های برنامه ای دولت در رشد و توسعه ی بخش های روستایی استان نابرابری توزیع امکانات و تسهیلات را در پی داشت، اما مقایسه ی ضریب تغییرات نشان می دهد که برنامهی سوم توسعه با اثراتی مثبت بر توزیع متعادل تر امکانات توسعه ای در بخش زیرساخت ها، آموزش و بهداشت روستایی شهرستان های استان همراه بوده است
موسوی و حکمت نیا - 1384 - در مطالعه ای با عنوان »تحلیل عاملی و تلفیق شاخص ها درتعیین عوامل مؤثر بر توسعه انسانی نواحی ایران« به بررسی سطوح توسعه یافتگی استان های کشور پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که مؤلفه های آموزشی، بهداشتی - درمانی و مسکن در اولویت اول توسعه انسانی قرار دارند.
گونار میردال علت نابرابری های ناحیه ای را مورد بحث قرار می دهد و آنرا ناشی از عوامل خارجی می داند که به دلیل انگیزهی سود جویی شکل گرفته است و برتری اولیه و زمینه های تاریخی نواحی، آن را شدت می دهد
رضوانی - 1385 - درپژوهشی با بهره گیری از شاخص ناموزون موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های اقتصادی و اجتماعی به تحلیل دهستان های استان زنجان پرداخته است بطوری که امکانات محیطی نزدیکی به مراکز شهری و کانون های توسعه، محدوده های صنعتی و شبکه های زیر بنایی عمده، نقش موثری در سطوح برخورداری نواحی روستایی استان داشته است.
-4 دوره های توسعه
سازمان ملل متحد، چهار دهه را بهعنوان دهههای توسعه اعلام کرده که آخرین آنها از سال 1991 آغاز شده است. با مروری بر آنها در مییابیم که رویکردهای اعمال شده به توسعه از نگاه اقتصادی محض به نگاه انسانی در حال تغییر بوده است.
-1 -4 دههی اول؛ افزایش تولید ناخالص داخلی
در اولین دهه ی توسعه در» 1960رشد اقتصادی« مورد تأکید قرار گرفت و چنین برداشت میشد که از طریق رشد اقتصادی است که میتوان به کاهش فقر مطلق دست یافت و افزایش تولید ناخالص داخلی بهترین گزینه معرفی شد.
-2 -4 دههی دوم؛ توزیع متعادل ثروت
در دومین دهه ی توسعه در » 1970توزیع متعادلتر ثروت و درآمد« مورد توجه واقع شد و در قطعنامه 2626 مجمع عمومی سازمان ملل تأکید شد که »رشد تولید ناخالص ملی« به تنهایی نمیتواند در فقرزدایی عامل مؤثری باشد و بیان گردید که »هدف نهایی توسعه باید فراهم آوردن فرصتهای بیشتر برای زندگی«باشد. بدین ترتیب در دومین دهه در کنار مؤلّفههای اقتصادی به تدریج توجه به مؤلّفههای اجتماعی نیز جایگاه پیدا کرد.
-3 -4 دههیسوم؛ بُعد فرهنگی و اجتماعی توسعه
در دههی سوم، زمینههای شکلگیری توجه به بعد فرهنگی و انسانی توسعه در مؤسسات و دانشگاهها به وجود آمد و نظریات توسعه به تدریج به تبیین بُعد فرهنگی و انسانی توسعه متمایل شدند.
-4 -4 دههی چهارم؛ توسعه انسانی
پس از ورود به دههیچهارم، توسعه در قالبی نوین شکل گرفت و این مفهومِ تازه به مراتب بالاتر و گستردهتر از گشایش وضع اقتصادی، بالا رفتن درآمد سرانه، بهبود کیفیت مسکن، غذا و ... بود - ساعی، . - 2 :1386
-5 فرایند سنجش سطوح توسعهی مناطق:
-1 -5 تعیین هدف مطالعه و تدوین چارچوب آن
آیا هدف سنجش سطح توسعه مناطق به مفهوم کلی است یا جنبه خاصی از توسعه - نظیر توسعه صنعتی، کشاورزی، اجتماعی، اقتصادی و غیره - را مد نظر دارد؟
مفهوم مورد نظر بطور دقیق و کامل تعریف عملیاتی شود.
-2 -5 تعیین سطح مطالعه
مهمترین عامل در تعیین سطح مطالعه، دسترسی به آمار و اطلاعات می باشد.