بخشی از مقاله
چکیده
تحلیل شبکه ای مجموعه ای از تکنیک ها برای تحلیل سیستم های ارتباطی است. این روش برای شناخت شبکه ها با استفاده از حضور مشارکت کنندگان در آنها به کار گرفته می شود. به عبارتی دیگر به منظور فهم و توصیف هرچه بهتر شبکه های ارتباطی رسمی و به ویژه غیر رسمی موجود در سازمان از تحلیل شبکه ای استفاده می شود. پژوهش حاضر با هدف نگارگری شبکه ارتباطی کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان و کشف میزان تداخل وظایف ستادی و صفی کارکنان با توجه به وظایف ذکر شده صورت گرفته است.
در این پژوهش تحلیل پیوندهای ارتباطی در غالب وظایف سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی های صورت گرفته بر نگاشت ارتباطی این وظایف در نهایت میزان ارتباط سازمانی در غالب شبکه روابط کارکنان بازنمایی شد.
جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش کارکنان اداری ستاد و امور شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان می باشند که اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شده است که بر اساس آن 6 پست از مشاغل موجود در چارت امور این شرکت مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. در این فرآیند 101 پرسشنامه صحیح توزیع و گردآوری شد و با 32 نفر از شاغلین در این پست ها مصاحبه صورت پذیرفت. در نهایت مشخص گردید واحدهایی وجود دارند که به هر دو واحد ستاد و امور گزارش ارائه می دهند و با آنها بطور مستقیم در ارتباط هستند که این امر علاوه بر ایجاد اختلال در انجام وظایف جاری، ادواری و یا بحرانی کارکنان با اصل فرماندهی نیز در تناقض است.
.1 مقدمه
ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روز افزون آنها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است . وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود. بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است. یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است. معتقدین به این مکتب یک عمل را تا آنجا درست قلمداد میکند . که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و آسایش را به بوجود آورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج آن است نه شیوه انجام آن عمل.
یکی از اثرات کلیدی سیستم های سازمانی و فن آوریهای نوین اطلاعاتی آن است که آنها شکلهای جدید سازمانی را باعث شدهاند - مانند سازمانهای علمی متخصص در ارتباطات الکترونیکی و دیگر شکلهای متغیر سازمانی
در دنیای امروز، گسترش ارتباطات میان موضوعات و مسایل به ایجاد نوعی پیچیدگی جدید در مسایل و درهم تنیدگی بیشتر آنها در یکدیگرمنجر شده است؛ در واقع امروزه برای حل یک مسئله علاوه بر لزوم بررسی خود مسئله، به همان میزان ضروت بررسی مسایل مرتبط مطرح است؛ زیرا نمیتوان در دنیای پیچیدهی امروز مرز دقیق و مشخصی میان مسایل برشمرد.
به طورکلی، مشکلشناسی یا مسئله شناسی در ارائه راهحلهای مدیریتی نقش اساسی دارد؛ بنابراین اگر بتوان هدف یا مشکل مدیریتی را به دقت تعریف و تحلیل کرد، بهتر میتوان راهکار ارایه شده را با نگاهی انتقادی ارزیابی کرد و جانشین هایی برای آن اندیشید
به نظر ویلیام دان پدیدههای اجتماعی ماهیتی چند بعدی و در هم تنیده دارند؛ بنابراین صورتبندی شفاف مشکل کمک میکند تا تحلیلگر مدیریتی از اشتباهات نوع سوم مصون بماند. اشتباهات نوع سوم زمانی است که تحلیلگر مشکل را با مشکلی دیگر اشتباه میگیرد و در واقع به جای حل مشکل مورد نظر به مشکلی دیگر میپردازد؛ بنابراین نمیتوان یک مسئله مدیریتی را در خلاء و بدون توجه به سایر اجزاء نظام تجزیه و تحلیل کرد. این ویژگیها موجب میشوند تا چگونگی ادراک و تعریف یک مسئله بر حل آن تأثیر عمدهای داشته باشد؛ بنابراین گفته میشود تعریف مسئله نیمی از حل آن محسوب میشود
در مدیریت سازمانها بهعنوان سیستمهای پیچیدهی دیوانسالاری که انسان ها آنها را بهوجود آورده و هستهی آنها، کنش یا الگوهای پیچیده میان سازمانهای رسمی و غیررسمی است، تعریف صحیح مسئله و مسئلهشناسی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا سازمانها میان تعداد زیادی از کنشگران ارتباط برقرار کرده و شبکهای از روابط را میان آنها بهوجود میآورند
بنابراین پیچیدگی مسایل سازمانی به دلیل ماهیت دیوانسالاری و نهادی آن دشوارتر است. اگرچه درباره کنش متقابل میان افراد و گروهها در سازمانها مطالعات فراونی انجام شده، اما در مورد کنش متقابل میان سازمانها کمتر مطالعهای شده است
.2 مبانی نظری و پیشینه پژوهش
تعریف سازمان رسمی :
در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند . تغیرات بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود .
تعریف سازمان غیر رسمی :
دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد .
به طورکلی، دو نوع شبکه ارتباطی میان و درون سازمانها وجود دارد؛ شبکه روابط رسمی و غیررسمی. علاوهبر این برداشت، شبکه روابط رسمی به معنی ساختار آگاهانهای از نقشها در یک سازمان و یا در میان چندین سازمان است که بهصورت رسمی سازماندهی و تعیین شده است
شبکه روابط غیررسمی نیزدر دل سازمان رسمی پدیدار شده و در عین حال بر آن اثر می گذارد
درواقع هر نوع ساختار روابط رسمی چهره ی دومی نیز دارد که بهعنوان شبکه روابط غیر رسمی شناخته می شود. بنابراین تنها زمانی میتوان مسایل مدیریتی سازمانها را تمام و کمال درک کرد که علاوهبر ساختار رسمی سازمان، از هنجارها، گروهبندیها و روابط غیر رسمی میان آنها نیز آگاهی داشت
اگرچه پژوهشهای مختلف نشان داده که سازمان غیر رسمی محدودیتهایی از لحاظ بازده سازمان بهوجود میآورد، اما شواهدی هم بیانگر آن است که سازمان غیر رسمی میتواند نیروی سازندهای برای گردش کار سازمان و وسیلهای برای تغییر باشد؛ از اینرو شناخت صحیح مدیران از میزان تأثیر ساختارها و شبکه روابط غیر رسمی بر فعالیت و عملکرد ساختار روابط رسمی میان سازمان ها، موجب بهرهبرداری صحیح و مناسب از آنها شده و به این وسیله به رشد و تکامل ساختار روابط رسمی و در نهایت به افزایش بهرهوری هریک از سازمانها کمک میکنند
ارتباطات سازمانی:
فرآیندی است که به وسیله آن سیستمی را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معانی به افراد و ارگانهای مختلف در داخل و خارج سازمان راه اندازی میکنند که در آن، ارتباط، ناظر به روابط کاری کارکنان درون یک سازمان میباشد
ارتباطات یکی از مهمترین ابزار جامعه متمدن امروزی و مؤثرترین عامل در جهت رشد و توسعه و تعالی انسانی به شمار میرود. ارتباطات رکن اساسی زندگی انسان است، با انجام ارتباطات، کلمات، مفاهیم و عبارات از شخص به شخص دیگر انتقال مییابد و در نتیجه تفاهم بین افراد جامعه بهوجود میآید
در یک ارتباط سازمانی چهار ویژگی هدفمندی، ساختارمندی، وظیفهمداری و محاط بودن مورد توجه است. سازمان به عنوان یک موجود زنده، هم بر محیط اثر میگذارد و هم از آن تاثیر میپذیرد و این دیدگاه هر مجموعه را دارای اجزایی میداند که وجه اشتراک آنها نظم سلسله مراتبی، وابستگی به یکدیگر و مرزهای نفوذپذیری است. به علاوه، نظام سازمانی دارای فرآیند داده، ستاده و بازخورد است
وحدت فرمان :
وحدت فرمان - دستور - یکی از اصول سنتی مدیریت است که به موجب آن هر زیر دست برای اجرای وظایف خود باید فقط از یک سرپرست مافوق دستور بگیرد ومستقیماً پاسخگوی او باشد .
وحدت فرمان با اصل دیگر مدیریت ،یعنی زنجیر فرمان یا سلسله مراتب بستگی دارد. سلسله مراتب به یک سلسله از روابطی اشاره می کنر که از راس سازمان - مدیر سازمان - شروع ودر پایین به کارکنان عملیاتی ختم می شود. سلسله مراتب یا زنجیر فرمان به صورت یک هرم تصور می شود.
سلسله مراتب :
زنجیر فرمان یا سلسله مراتب یا مجرای رسمی سازمانی برای تعین اختیار، مسئولیت وارتباطات است. اصول وحدت فرمان وسلسله مراتب در زمانیکه سازمانها نسبتاًساده وکوچک بودند کاربرد بیشتری داشتند. سازمانهای پیچیده وبزرگ امروزی بر اثر تبعیت از این قبیل اصول سازماندهی دچار مشکلاتی می شوند .