بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب علوم چهارم ابتدایی با استفاده از روش ویلیام رومی و بررسی داده های این کتاب از نظر فعال بودن و پویایی می باشد.از روش کیفی و توصیفی استفاده شد.در این بین از ابزار متن کتاب استفاده گردید.جامعه آماری کتاب علوم چهارم ابتدایی و نمونه آماری 30 صفحه از کتاب به صورت تصادفی منظم انتخاب شد و مورد پژوهش قرار گرفتند.

نتایج به دست آمده از بررسی داده های مربوط به متن روش ویلیام رومی عدد 1/12 یعنی فعال، داده های مربوط به تصاویر 2/28 یعنی غیر فعال ، و داده های مربوط به سوالات 0/73 که نشان از فعال بودن این کتاب دارند. ولی نتایجی که با روش بلوم بررسی شد رضایتمندانه بود .حیطه شناختی شامل 95 جمله و حیطه عاطفی شامل 16 جمله و حیطه روانی حرکتی شامل 24 جمله می باشد . که نتایج نشان داده : متن ها و پرسش های ارائه شده در کتاب بر خلاف تصاویر فعال هستند و محتوای کتاب علوم چهارم ابتدایی ارزش پژوهشی و تفکر کمتری دارد و همچنین جملات لفظی آن از جملات درکی بیشتر است .

مقدمه و بیان مسئله

یکی از فاکتورهای اصلی آموزش مدرسه ایی برنامه های درسی هستند که به انحای مختلف بر روند آموزش چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان تاثیر میگذارند از برنامه های درسی در سطح ابتدایی، آموزش علوم است که به عنوان یکی از مهمترین برنامه های درسی که در کشورهای مختلف ارایه میشود مدنظر قرار میگیرد در این برنامه درسی که با اسامی مختلفی مانند آموزش علوم تجربی، ارتباط با طبیعت، آموزش پایداری و محیط زیست، ارتباط با اجسام و امثال آن در نظر گرفته میشود تجربه مستقیم دانش آموز در ارتباط با این آموزش در اولویت اهداف ارایه این برنامه ی درسی قرار دارد که شامل مطالبی در ارتباط با دانش زمین شناسی، زیست شناسی، فیزیک، شیمی و بهداشت است که در چند دهه اخیر، هیچ یک از موضوع های درسی در سطح جهانی، به اندازه دروس علوم تجربی دچار تغییر و تحول نشده است. گرچه محتوای درسی علوم تجربی به خودی خود دلیل پیشرفت فزاینده علم و دانش بشری، روز به روز جدیدتر و حجیم تر می شوند.

ویژگیهای عصر کنونی ایجاب می کند تا برنامه های آموزشی علوم تجربی به نحوی ساماندهی گردند تا با بهره گیری از آنها، همه تواناییهای شناختی و شخصیتی دانش آموزان رشد کرده و فراگیران با برخورداری از مزایای علوم و فناوری، توانمندیهای لازم برای رویارویی با تحولات جدید را کسب نمایند، و فعالیتهای دانش آموزان را متناسب با هدفهای درس در مسیر صحیح پیش ببرند و تلاش میشود تا زمینه هر چه بیشتری برای دانش آموزان فراهم گردد تا آنها تجربه های بلافصل خود را در ارتباط با محیط اطراف خود و اجسام فیزیکی به سطح عمل برسانند و از اهداف مهم آن در سالهای اخیر پرورش یادگیرندگان فعال در کلاس درس است که در اجرای برنامه درسی باید مورد توجه قرار گیرد 

از عواملی که در ایجاد کردن یک کلاس درس فعال و کارآمد موثر هستند مانند : تعداد دانش آموزان در هر کلاس، دانش تخصصی معلمین، تسلط معلمان بر روشهای تدریس فعال، و ارایه محتوا درسی به صورت فعال است دستیابی به این امر مهم باید عوامل چند بعدی که بر دستیابی به این اهداف تاثیرگذار هستند بررسی گردد و اطمینان از این تناسب، نیاز به بررسی و تحلیل محتوا دارد گرچه در رابطه با کتابهای درسی تحلیلهای مختلفی را میتوان انجام داد اما یکی از این تحلیلها که برای برنامه ریزان درسی، مؤلفین و تصمیم گیرندگان برنامه های درسی بسیار مفید و ضروری است، همان تحلیل محتوایی است که از مباحث کاربردی است که پژوهشگران با استفاده از این روش، به وارسی داده ها خود می پردازند و کمک میکند تا مفاهیم و اصول، نگرشها، باورها، و کلیه اجزای مطرح شده، در قالب دروس کتاب مورد بررسی علمی قرار گیرد و با اهداف برنامه درسی، مقایسه و ارزشیابی شوند

محتوای برنامه ی درسی از یک طرف میتواند یاگیرنده را برای تفکر و تعقل در مسائل آماده کند - روش اکتشافی و فعال - و از سویی او را به حفظ کردن مطالب و خمودگی فکری - روش غیرفعال - بکشاند در حقیقت روش آموزش در دوره ابتدایی و برای کودکان این سنین کار کردن مستقیم دانش آموزان با امور و اشیا است یعنی استفاده از روشهای آموزش به صورت فعال می باشد

شیوه تدوین فعال محتوا بر نقش یاگیرنده در آموزش و افزایش این نقش تاکید دارد و از وی می خواهد که در پاسخ گویی به سوالها، اطلاعات و مفروضات را تجزیه و تحلیل کند و نتایج حاصل کار خود را بیان کند و درباره سوالاتی که پاسخ آنها صریحا داده نشده است، فکر کند و جواب دهد.

آنچه مسلم است این است که فعال و یا غیرفعال بودن محتوای کتابها تاثیر بسزایی در پرورش و رشد فکری دانش آموزان دارد و این نقش بر کسی پوشیده نیست که محتوای درسی فعال تا چه اندازه دانش آموز را با درس و موضوعات مختلف درگیر می کند و یادگیریی که به این طریق حاصل می شود چقدر در ذهن دانش آموز ماندگار خواهد بود.

اما یادگیریی که از طریق محتوای غیرفعال درسی حاصل می گردد به سبب آنکه دانش آموز با موضوع درسی و با محتوا درگیر نیست و مطالب طوطی وار به ذهن او وارد شده و انبوهی از اطلاعات در حافظه وی جمع می گردد به زودی از حافظه پاک شده و به فراموشی سپرده می شوند.

در این مقوله بر ان شده تا این موضوع بررسی شده و میزان فعال یا غیرفعال بودن کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی مشخص گردد.

اهداف تحقیق

هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه ارائه مطالب و محتوای کتاب درسی علوم چهارم دوره ابتدایی از نظر میزان تحریک دانش آموزان به فعالیت، تفکر و پرسش است.

هدف کلی تحقیق

بررسی محتوای کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی.

اهداف جزئی

-  آشنا شدن با میزان به کارگیری شیوه ارائه فعال در متن کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی.

-  آشنا شدن با میزان به کارگیری شیوه ارائه فعال در پرسشهای کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی.

-  آشنا شدن با میزان به کارگیری شیوه ارائه فعال در تصاویر کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی.

-  آشنا شدن با شاخص درگیری دانش آموزان با متن، پرسشها و تصاویر کتاب علوم چهارم دوره ابتدایی.

فرضیه ها

-  داده های متن کتاب علوم چهارم فعال می باشد.

-  داده های تصاویر کتاب علوم چهارم ابتدایی به صورت فعال اراعه شده است.

-  داده های سوال کتاب علوم چهارم ابتدایی از پویایی لازم برخوردار است .

-  بخش بیشتر مطالب کتاب علوم چهارم ابتدایی در سطح روانی - حرکتی حوزه یادگیری قرار دارد.

پیشینه

از آنجا که آموزش علوم برای افراد هر جامعه بخصوص نسل جوان از اهمیت خاصی برخوردار است مسلماً، از ماست که فرد گرفتن و آموزش آن را بر اساس جدید ترین شیوه های تدریس از افراد جامعه انتظار داشته باشیم ؛ بر این اساس است که معتقدیم آموزش علوم به کودکان و نوجوانان کشورمان بایستی از شیوه های کهنه انتقال محفوظات بدور بوده و بر طبق جدیدترین و بهترین روشهای موثر و فعال باشد تا زمینه پرورش استعدادهای خدادادی و مهارتهای عملی لازم جهت بکاربستن آموخته ها و ایجاد حس ابتکار و نوآوری و کشف دوباره را فراهم سازد واین امر میسر نمی شود مگر با برنامه ریزی خوب و مناسب .انتخاب محتوا ، به این پرسش پاسخ می دهد که چه چیزی باید آموخته شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید