بخشی از مقاله
چکیده
بررسی و تحلیل محتوا و ساختار کتب درسی برای رسیدن به اهداف یادگیری و یاددهی، امری ضروری و با اهمیت تلقی میشود. لذا هرنوع بررسی و پژوهش علمی در این زمینه میتواند در جهت رفع نواقص این منایع آموزشی سودمند باشد. یکی از عوامل مهم در تعیین رفتارهای یادگیری، آگاهی و درک خرد و دانایی است که روانشناسی مثبتنگر در جهت کیفیت این رفتار نقشی عمده دارد.
بر این اساس در این پژوهش، با روش تحلیل محتوا، کتابهای فارسی دوره دوم دبستان مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نتیجه به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که حدود دوسوم از واحدهای تحلیل، حاوی مؤلفههای خرد و دانایی هستند و از این نظر در شرایط مطلوبی قرار دارند.
مقدمه
در نظام آموزشی ایران که از نوع نظامهای آموزشی متمرکز است، کتابهای درسی اهمیت فراوانی دارند. کتاب درسی یکی از عوامل و ابزارهای اساسی در فرآیند یادگیری و یاددهی و نیز از مهمترین و در دسترسترین رسانههای آموزشی است که نقش بسیار ارزشمندی در نظام تعلیم و تربیت ایفا میکند
همچنین، به جهت داشتن ظرفیتهای متعدد به بهترین شکل می تواند زمینه تحقق اهداف آشکار و نهان آموزشی را در دانشآموزان فراهم نماید. در واقع برنامه درسی زبانآموزی در میان برنامههای درسی دیگر دوره از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا نه تنها در تحکیم و تثبیت روابط اجتماعی موثر است، بلکه یادگیری سایر مواد درسی را نیز آسان میکند و به فهم مطالب از سوی دانشآموزان تعمق میبخشد
کتابهای درسی ابزارهایی در خدمت یادگیری و به تسهیل امر یادگیری می کنند. یکی از اساسیترین فرآیندهای هر نظام آموزشی، نظام یادگیری و مطالعه است. از عوامل مهم در تعیین رفتارهای یادگیری، آگاهی و درک خرد و دانایی هستند
یکی از حوزه هایی که امروزه به کیفیت شرایط یادگیری توجه می کند، روانشناسی مثبت نگر است. روانشناسی مثبتنگر در جستجوی زندگی خوب و در پی مطالعه علمی عملکرد انسان آرمانی است، علمی که به جای توجه به ضعف ها و ناتوان مندی های انسان، بر نقاط قوت و توانمندی های او از قبیل، خرد و دانایی؛ شجاعت؛ نوع دوستی؛ عدالت طلبی؛ اعتدال و تعالی توجه می کند
محور بحث در این نوشتار خرد و دانایی می باشد. سلیگمن - 1388 - ، معتقد است: افراد خردورز و دانا دارای ویژگی هایی چون کنجکاوی - رغبت، جستجوی نوآورانه، گشادگی نسبت به تجارب - ، تمایل به یادگیری - تسلط بر مهارت های جدید یا نمونه ها - ، قضاوت - باز بودن ذهن، تفکر انتقادی - ، ابتکار - حقیقت طلبی، صداقت - ، هوش اجتماعی - هوش هیجانی، هوش شخصی - و دیدگاه - خردمندی - هستند.
در سطح فردی روانشناسی مثبت به دنبال خصیصههای فردی مثبت مانند ظرفیت عشق ورزیدن و مشتاق و مشوق بودن، احساس وظیفه، مهارت های روابط بین فردی، حس و حساسیت به زیبایی ها و زیبایی دوستی، بخشنده بودن و عفو کنندگی، اصالت و نو بودن زندگی، آینده نگری، معنویت، نخبگی و ذکاوت و خردمندی است. در سطح گروهی تقویت روحیه ایمان و شهروند بهتر شدن برای جامعه، مسئولیت پذیری، رشد و پرورش درونی، نوع دوستی، متمدن شدن، تحمل عقاید و پذیرش دیگران است
آنچه از مفهوم خرد در محیط آموزشی در مفاهیمی چون خلاقیت، خودمختاری، هویت و مخصوصا »مرحله نهایی رشد شخصیتی« تعبیر می شود که به عنوان یکی از فضیلت های همه جا حاضر روانشناسی مثبت است.؛ فضیلتی است که شامل دستاوردها و یافتهها و توانایی به کارگیری آن دانش و آگاهی است که از طریق کنجکاوی، شور و اشتیاق، عشق به یادگیری، خلاقیت، قضاوت عادلانه، تعادل و انعطاف و داشتن توان و ظرفیت ایجاد میدان دید وسیع و ساختن تصویری بزرگ از زندگی در ذهن است
در رابطه با تحلیل و بررسی محتوایکتب درسی در دوره های مختلف تحقیقات متعددی صورت گرفته است امّا تا کنون کتابهای فارسی دوره دبستان از نظر پرداختن به مولفههای مهارت خرد و دانایی در محتوای کتاب مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
از میان این پژوهشها می توان به پژوهش عابدی و همکاران - 1382 - ، در مقاله ای تحت عنوان محتوای کتب درسی دوره دبستان ، از نظر پرداختن به "سازه انگیزه پیشرفت" و مؤلفههای آن اشاره نمود. مؤلفان در این پژوهش گزارش کردند که کتابهای ریاضی و علوم تجربی بیش از سایر کتب درسی به سازه انگیزه پیشرفت توجه نمودهاند، کتابهای فارسی و دینی و قرآن تا حدودی به آن پرداختهاند، و کتابهای تعلیمات اجتماعی در توجه به این سازه ضعیف بودهاند. همچنین، در بین پایههای تحصیلی دوره دوم دبستان، میتوان گفت کتابهای پایههای پنجم و چهارم در حد زیاد و کتابهای پایههای اول و دوم کمتر به سازه انگیزه پیشرفت توجه نمودهاند.
ولی االله کمالوند - 1387 - نیز پژوهشی با عنوان »بررسی محتوای کتاب بخوانیم سال های دوم و سوم در زمینه مهارتهای زندگی« دارد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که محتوای کتب بخوانیم سال های دوم و سوم در ارتباط با بهره گیری از نهادهای اجتماعی، مهارتهای مورد نیاز را به دانشآموزان آموزش می دهد. همچنین محتوای کتب بخوانیم سالهای دوم و سوم در ارتباط با آموزش اخلاق فردی و اجتماعی مهارتهای مورد نیاز را به دانشآموزان آموزش میدهد.
قمی - 1389 - نیز در پژوهش محتوای کتاب »بخوانیم« پایه پنجم دبستان - تالیف سال - 1388 را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. در این بررسی، نمودهای مثبت فرهنگ ایرانی و اسلامی به کار رفته در کتاب فوق الذکر شناسایی و استخراج شده و میزان انطباق مفاهیم به کار رفته در متن کتاب با فرهنگ ایرانی و اسلامی، که مورد نظر نظام آموزشی کشور است، سنجیده شده است. نتایج، بیانگر مؤفقیت این کتاب در پرورش تفکّر ایرانی و اسلامی است.
مرعشی و همکاران - 1391 - ، در پژوهشی محتوای کتابهای درسی بخوانیم و بنویسیم و هدیههای آسمانی دوره دبستان در سال تحصیلی 1390 - 1389، از منظر توجه به مقولههای آموزش فلسفه به کودکان، تحلیل محتوا کردند. نتایج این پژوهش نشاندهنده آن بود که در کتب درسی مورد بررسی مقوله استدلال بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بود و کمترین توجه به مقوله قضاوت شده بود.
در این پژوهش برآنیم تا با واکاوی متون درسی ، میزان توجه به خرد و دانایی را - از مؤلفههای روانشناسی مثبت در کتب درسی- در کتاب درسی فارسی دوره دوم دبستان - فارسی خوانداری و نوشتاری چهارم چاپ 1394، فارسی خوانداری و نوشتاری پنچم دبستان چاپ 94، فارسی خوانداری و نوشتاری ششم دبستان چاپ - 94 بررسی و تحلیل کنیم.
روش
این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی است و روش آن، روش تحلیل محتوا است.
این تحقیق براساس روش ویلیام رومی انجام گرفته که یکی از متخصصان تعلیم و تربیت است. در این روش در تجزیه و تحلیل محتوای یک کتاب، متن، پرسش ها، و تصاویر مورد تحلیل قرار می گیرد؛ به این معنی که هرکدام از اجزای محتوا را به صورت مقولههای جمله ای، پرسشی و تصویری درمی آورد - امام جمعه، - 1377 و سپس با استفاده از مقولهها آن ا را تحلیل می کند. جامعه آماری، شامل کتب فارسی دوره دوم دبستان و نمونه آماری سه کتاب فارسی در سال تحصیلی - 94-95 - می باشد