بخشی از مقاله
چکیده
لزوم توجه به پایداری درتوسعه روستاها ضرورت تأکید بر ارائه راهکارهای مناسب در تحقیقات آتی را روشن میسازد تا به برنامه-ریزان در امر تصمیمگیری برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی یاری رسانند. یکی از این راهکارها سنجش و ارزیابی سطح پایداری روستاها میباشد. دراین راستا هدف از این مطالعه ارزیابی میزان پایداری روستاهای شهرستان البرز میباشد روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده که بمنظور جمع آوری اطلاعات از روشهای کتابخانه-ای- اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل روستاهای دو بخش محمدیه و مرکزی شهرستان البرز میباشد که طبق سرشماری 1390جمعاَ دارای 23676 نفر است و جامعه نمونه طبق فرمول کوکران 378 نفر برآورد شده است. انتخاب جامعه نمونه جهت تکمیل پرسشنامهها به روش تصادفی سیستماتیک بوده است و تعداد نمونهها نیز به روش طبقهای و بر مبنای نسبت جمعیت توزیع شده است. در این تحقیق که سطوح پایداری بر اساس مدل بارومتر پایداری پرسکات آلن و رادار پایداریAMOEBA اندازه گیری شده نتایج نشان داد که از نظر شاخصهای پایداری کل؛ روستاهای بخش مرکزی بجز روستای مشعلدار که ناپایدار بالقوه بوده است، در سطح متوسط قرار دارد؛ و در روستاهای بخش محمدیه به جز روستای حصارخروان که در سطح پایدار بالقوه و شترک که ناپایدار بالقوه میباشد بقیه روستاها در سطح پایداری متوسط قرار دارند. لازم به ذکر است این روستاها از نظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی در سطوح مختلفی از پایداری قرار دارند که در نهایت با توجه به ضعف روستاها در هریک از این ابعاد پیشنهادهایی ارائه گردید.
واژه های کلیدی : توسعه پایدارروستایی، ارزیابی، مدل پرسکات آلن، شهرستان البرز
مقدمه
فضای جغرافیایی به مفهوم نمود فعالیت های انسانی درون محیط در بستر زمان، عرصه اصلی مطالعات علم جغرافیا را تشکیل می دهد، بنابراین، هر پدیده در فضای جغرافیایی را باید نمود کنش متقابل انسان و محیط دانست . در فضاهای روستایی عرصه های مختلف در کنش متقابل با یکدیگر بوده و با یک عملکرد سیستمی بر یکدیگر تأثیر گذاشته و از یکدیگر تأثیر می پذیرند. با این نگرش عرصه های روستایی به عنوان فضاهای محدود جغرافیایی به شمار می روند که از عملکرد فعالیت انسان بر محیط طبیعی از یک طرف و تأثیر نیروهای بیرونی بر عرصه روستایی از سوی دیگر در طول زمان شکل گرفته و، دچار تغییرات و تحولات گشته است[1] این تغییر و تحول که از آن با نام توسعه روستایی یاد می شود فرایندی ست مستمر و پویا که هدف آن افزایش توانایی های جامعه روستایی به منظور رفع نیازهای مادی و معنوی در جهت رشد و تعالی است .
[2] توسعه روستایی صرفا به معنی توسعه کشاورزی یا شکلی از رفاه اجتماعی نیست که با تزریق پول به مناطق روستایی نیازهای اولیه و اساسی انسان ها مرتفع شود بلکه طیف وسیعی از فعالیت های گوناگون را شامل می شود که مردم را به ایستادن روی پای خود و از میان برداشتن ناتوانی های ساختاری قادر می سازد[3] با مشخص شدن ناپایداری ها و مضرات فراوان آنها در مسیر توسعه، پارادایم پایداری به عنوان مسئله ای مهم و ضروری نمود یافته و توجه مجامع جهانی را در طول دو دهه اخیر به خودجلب کرده و بعنوان رهی افتی چند بعدی و در واکنش به رهیافت های تک بعدی و ناکارآمد پیشین مطرح شده و پارادایم غالب توسعه و به تبع آن توسعه روستایی شده است. با تغییر پارادایم توسعه از سنتی - کلاسیک - به جدید - جایگزین - برنامه ریزی و مدیریت و روش شناسی آن نیز دچار تغییر شده است .
این تغییرات با روش هایی که توانایی ارزیابی، اندازه گیری، تفسیر و تبیین دارند، قابل درک است و صحبت کردن درباره توسعه پایدار بدون در نظر اندازه گیری، تفسیر و تبیین فاقد هرگونه ارزشی بوده و بر این اساس برنامه ریزی و مدیریت نیازمند ارزیابی و اندازه گیری است[4] سنجش و ارزیابی پایداری ازجمله مباحثی است که از سوی صاحب نظران و برنامهریزان مورد توجه قرار گرفت و به دنبال آن و کمتر از دو دهه پس از ایده ی توسعه ی پایدار در نشست های سیاسی و علمی، روشها، ابزار و شاخص ها با توجه به زمینه های تخصصی مطرح و مورد استفاده قرار گرفته است[5] در واقع ارزیابی پایداری ابزاری است که با آن می توان به تصمیم سازان و سیاست گذاران کمک کرد تا تصمیم بگیرند که چه اقداماتی را باید یا نباید در تلاش برای ساختن جامعه ای پایدارتر انجام دهند. ارزیابی و توسعه پایدار عمدتا دو رکن جدایی ناپذیر قلمداد می شوند که با همکاری یکدیگر در حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی و منابع مهمی که بخش عمده ای از سکونتگاه های شهری و روستایی جهان را درگیر کرده اندو نقشی تأثیرگذار بر عهده دارند[6]در این راستا گام اصلی در زمینه تحقق توسعه پایدار روستایی و تدوین برنامه های مبتنی بر واقعیت-ها، شناخت وضع موجود به لحاظ پایداری است.[7] در بررسیهای
صورت گرفته در رابطه با این موضوع میتوان به مقالهای تحت عنوان "سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی با استفاده از تکنیک رتبه بندی بر اساس تشابه به حل ایده آل فازی-مطالعه موردی:دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان خدابنده"[8] اشاره کرد که در این تحقیق از روش تاپسیس برای ارزیابی پایداری 200خانوار روستایی در 14 مرکز روستایی استفاده شد و نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین میزان پایداری اجتماعی مربوط به دو روستای قشلاق و مظفر آباد است که بیشترین امکانات و خدمات را در سطح شهرستان به خود اختصاص داده-اند. در مقاله دیگری تحت عنوان" ارزیابی پایداری توسعه روستایی مطالعه موردی:شهرستان کمیجان" [9] صورت گرفته، نتایج دادههای به دست آمده حاکی از آن است که سطح پایداری تمامی سکونتگاهها به طور معناداری کمتر از حد مورد انتظار است و بعد اجتماعی بیشترین تأثیر را بر سطح پایداری سکونتگاه ها داشته است. و در مطالعهای تحت عنوان"سطح بندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر با استفاده از [10]"GIS نتایج حاکی از آن است که اغلب سکونتگاه ها در طبقه متوسط قرار می گیرند و عامل وضعیت طبیعی و جمعی ت روستاها بیشترین همبستگی را با پایداری توسعه روستایی دارد.
لذا هدف از این مطالعه نیز تعیین یک رتبه بندی از میزان پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان البرز است. توسعه پایدار اگرچه در ادبیات تئوریک توسعه به فراوانی مورد رجوع قرار می گیرد اما کمتر از منظر عملیاتی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، بالخص در این شهرستان که تاکنون بررسی جامعی در خصوص ارزیابی پایداری توسعه روستاها صورت نگرفته و این امر ضرورت توجه به این موضوع را نمایان می سازد. شهرستان البرز دارای دو بخش مرکزی و محمدیه میباشد که بخش مرکزی دارای دو دهستان پیریوسفیان - که شامل روستاهای پیریوسفیان، مشعلدار، قدیم آباد - و دهستان نصرت آباد - که شامل روستاهای حسن آباد،کمال آباد، کوچار - و بخش محمدیه که از دو دهستان حصار خروان - روستاهای حصارخروان؛ باورس، ورس و شترک - و شریف آباد - روستاهای شریفآباد و دیزج - تشکیل شده است که به منظور دستیابی به هدف تحقیق حاضر مبنی بر ارزیابی پایداری این محدوده از مدل بارومتر پایداری پرسکات آلن و رادار پایداری AMOEBAاستفاده شده است.
مبانی نظری
توسعه پایدار مفهومی تازه از رویکرد توسعه می باشد که تفاوت زیادی میان بعد نظری و عملی توسعه به منظور تعیین و اندازه گیری میزان توسعه پایدار در کشورها، مناطق و به طور کلی در جهان قائل می شود[11] توسعه پایدار در واقع بلوغ تجربه های پیشین بود که دو ضرورت را توأمان مدنظر قرار داد: الف: بهبود معیشت انسان ب: بهبود وضع زیست بوم. بر همین اساس رند دویو توسعه پایدار را رابطه متقابل انسان و زمین تعریف کرد و از دو مبارزه همزمان سخن به میان آورد:
1. مبارزه با آنان که بر اساس سنت کلاسیک توسعه را بدون توجه به بوم مداری دنبال می کنند.
2. مبارزه با کسانی که بر اساس دیدگاه رادیکال هرگونه دخل و تصرف در طبیعت را ممنوع میدانند[12]
در واقع توسعه پایدار بر پایه هوشیاری انسان به خودش و نسبت به منابع طبیعی کره زمین استوار است و خواهان یک سبک زندگی پایدار برای همه ی انسان ها است و مخالف مصرف بیش از اندازه، اتلاف منابع و بی توجهی به نسل های آینده و قطع رابطه با گذشته است[13]
شکل:1 منابع ایجاد اختلال در فرایند توسعه پایدار[10]
از اجلاس جهانی توسعهپایدار در سال 2002 تا اجلاس ریو +20 نهادینه سازی توسعه پایدار یکی از مهمترین دستورکارهای بینالمللی در زمینه توسعهپایدار بوده است. در اجلاس 2002 در چارچوب برنامه اجرایی توسعه پایدار و دستور کار 21 رهنمودهای مشخصی برای نهادینه سازی توسعهپایدار ارائه شده است. فصل هشتم دستورکار 21 از دولتها میخواهد فرآیند تصمیم گیری در زمینه توسعه پایدار را تقویت کرده یا بازسازی نمایند تا از این طریق مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را به طور یکپارچه و هماهنگ دنبال کنند و طیف گستردهای از مشارکت عمومی را در این فرایند تضمین نمایند. دستور کار 21 همچنین برای یکپارچگی و هماهنگی سیاستها و برنامه های مختلف زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی، دولتها را به اتخاذ استراتژی ملی توسعه پایدار دعوت میکند[14]
دستیابی به پایداری نیازمند ارزیابی وضع موجود پایداری است و صحبت کردن درباره توسعه پایدار بدون در نظر اندازه گیری، تفسیر و تبیین فاقد هرگونه ارزشی بوده و بر این اساس برنامه ریزی و مدیریت نیازمند ارزیابی و اندازه گیری است[15] متون ارزیابی نشان می دهد که ارزیابی بیش از این که عمل تصمیم گیری در مورد این که» چه چیزغلط است « باشد، تلاشی است برای مشخص کردن این که » چه چیز می تواند بهبودیابد [16]« بنابر این ارزیابی را می توان تحلیل فرآیندی و نظامند عملکرد، کارایی و تأثیر در ارتباط با اهداف نامید که منظور نهایی آن صدور حکم نیست،
بلکه ترجیحاً ترسیم درس هایی از تجارب به منظور انطباق و سازگاری اقدامات موجود و برای اصلاح و بهبود تلاش های آینده است. ارزیابی پایداری، به طور فزاینده ای به عنوان ابزاری مهم برای کمک به تغییر برای حرکت به سوی پایداری دیده می شود. به طور معمول ارزیابی شامل سه عنصر است: - 1 تشخیص آسیب ها که توضیح می دهد چرا عمل ارزیابی مورد نیاز است، - 2 نظارت که پیشرفت آن را دنبال می کند؛ - 3 ارزشیابی که نتایج مربوط به پیشرفت و برونداد را ترسیم می نماید.[17] تعداد ابزارهایی که ادعا می شود می توانند برای ارزیابی توسعه پایدار استفاده شوند هر روز در حال افزایش است و به طور همزمان بسیاری از بازارها در مقایسه با قبل دستورالعمل های کاربردی، داده ها را در انجام و مطالعه موردی ارائه می دهند[18] یکی از تقسیم بندی ها دراین زمینه کار - بوسل - 1999 است که پنج روش یرای ارزیابی پایداری آورده اند. این روش ها عبارتنداز: جای پای اکولوژیکی ، میزان سنج یا بارومترپایداری ،-3انتخاب ویژه یا آزمون و خطای معرف ها- 4 چارچوب فشاروضعیت موجود-واکنش -5. رویکرداندام وار[19]
روش تحقیق
تحقیق حاضر به لحاظ هدف، بنیادی ، و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. و از نظر روش شناسی در دسته تحقیقات پیمایشی قرار می گیرد. در این پژوهش از روش های کتابخانه ای- اسنادی بمنظور بررسی ادبیات موضوع و اسناد و تحقیقات مرتبط با موضوع و تهیه پایه تئوریک تحقیق و از روش میدانی به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نظر برای پاسخگویی به سوالات تحقیق استفاده شده است، لذا دیدگاه روستاییان ساکن در شهرستان البرز سنجیده شود. برای این کار با در نظر داشتن شاخصهای توسعه پایدار روستایی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی، با طراحی گویههای مناسب از طریق پرسشنامه به بررسی موضوع در منطقه مورد نظر پرداخته شده است. لذا با توجه به جامعه آماری که 23676 نفر می باشد، طبق طبق فرمول کوکران378 نفر بعنوان جامعه نمونه برآورد شده است. انتخاب نمونه ها در بین جامعه محلی به صورت تصادفی سیستماتیک انجام گرفته است. توزیع نسبت نمونهها در این پژوهش به روش طبقهای و بر اساس حجم جمعیت روستاها تعیین شده است.
جدول :1 تعداد نمونههای جامعه آماری
لذا جهت انجام تحقیق بر پایه مدل بارومتر پایداری پرسکات آلن و رادار پایداری - - AMOEBA، لیست شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و کالبدی مرتبط با پایداری توسعه تعیین شد که در شکل - - 1 به مؤلفههای این شاخص ها اشاره شده است:
شکل:1شاخصها و مؤلفههای مبنایی سنجش و پایداری
سپس با توجه به اطلاعات گردآوری شده مرتبط با هرکدام از شاخصها و مولفهها در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی پس از طبقه بندی برای آمادهسازی به مدل سنجش پایداری - مدل بارومتر پایداری و مدل پرسکات و آلن و رادار پایداری - - AMOEBA وارد شدند، در تحلیل دادههای به دست آمده با استفاده از این مدل سطوح پایداری روستاهای مورد نظر سنجیده شد، لذا از مقیاس فاصله ای 1-0 پرسکات آلن در قالب مقیاس ترتیبی بسیار خوب، خوب، خوب، ضعیف و بسیار ضعیف جهت نشان دادن دقیق تر میزان پایداری استفاده شد و درجه بندی پایداری مشخص شد.
برای رسم رادار پایداری بعد از وارد کردن شاخصها به صورت جداگانه ، میانگینها محاسبه شدند. در مرحله بعد ماتریس شاخص های اولیه ترسیم شد، به این معنا که میانگین های به دست آمده در مرحله قبل در جدول جداگانهای وارد شد، سپس ماتریس شاخص های هم سو رسم شد. در این مرحله ماگزیمم و مینیمم داده ها و همچنین تفاضل آن ها به دست آمد. در مرحله بعد ماتریس شاخص های هم مقیاس به دست آمد. بعد از محاسبه پایداریهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کل، و همچنین رفاه انسانی و اکوسیستم، که رفاه انسانی شامل میانگین مولفههای اجتماعی و اقتصادی، و رفاه