بخشی از مقاله
چکیده ؛
مسائل شهری به دلیل ماهیت متفاوت و پیچیده آنها، بدون شناخت ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی غالب در نظام های شهری غیر ممکن است و از طرفی رشد نسبی و مطلق جمعیت شهری و ساختار سنی، جمعیت شهرها را با مشکلاتی چون کمبود بسیاری از زیرساخت ها و سرانه ها رو برو ساخته که فقدان برنامه های شهری این مشکلات را دو چندان کرده است. ساختار اداری نا کارآمد، قوانین قدیمی، عدم وحدت رویه در اداره شهر همگی دست به دست هم داده و مدیریت شهری را با چالش های عمده ای روبرو ساخته که نیازمند برخوردی علمی و نظام مند است .
از آنجا که شهرهای بزرگ و کلان شهرها جمعیت بالایی دارند و محل تمرکز و تراکم انواع فعالیت ها و کارکرد ها هستند؛ به تبع آن با مسائل و مشکلات زیادی روبه رو می باشند. شهرهای کوچک و میانی نیز در این زمینه، مشکلات خاص خود را دارند؛ از این رو، اگر برنامه ها و استراتژی های مناسب در زمینه ی حل مشکلات مدیریت شهری در تمامی سطوح ملی، منطقه ای و محلی اتخاذ نگردد، این مشکلات در کشور هم چنان باقی خواهد ماند. این مقاله ضمن بررسی مشکلات مدیریتی شهرهای کوچک و میانی، به نقش این شهرها در توسعه ی پایدار منطقه ای نیز اشاره دارد.
روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی و تحلیلی است و برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و در تحلیل اطلاعات از تکنیک ها، و مدل های خاص درGIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که شهرهای کوچک و میانی؛ خاصا شهر مریوان، با وجود مشکلات خاصی که با آن مواجه هستند؛ به افراد با تجربه و متخصص جهت امر مدیریت و انجام وظایف تخصصی نیازمندند. علاوه بر این، در این زمینه، حمایت و تقویت بنیه ی مالی از سوی دولت، به منظور ارائه ی راهکارهای پایدار، ضروری است.
-1 مقدمه ؛
به طور کلی نظام برنامه ریزی شهری ارتباط مستقیم با نظام حکومتی و حوزه فرا دست خود دارد وقاعدتاً نمی تواند به عنوان یک جزء سیستم مستقل از کل سیستم عمل کند. این ارتباط با توجه به مبانی رویکرد سیستمی که بر اصل کل نگری و تحلیل ارتباطات درونی و بیرونی سیستم شهری شکل گرفته است، برنامه ریزی برای هر شهر را بخش کوچکی از کل فرایند برنامه ریزی به حساب می آورد که تابع نیروها و تصمیماتی است که در شکل گیری ساختار و عملکرد شهر دخالت داشته اند.
تأثیر سطوح مختلف برنامه ریزی در همه کشورها از موضوعات اساسی برنامه ریزی است و در کشورهای جهان سوم از ضروریات اصلی است زیرا وجود مسائلی چون رشد سریع جمعیت، مهاجرت های روستا به شهر و کلان شهرها، بی ثباتی نظام سیاسی - اداری و بحران های مالی، وجود ساختارهای چندگانه اقتصادی - سنتی، صنعتی - و ضعف نهادهای برنامه ریزی، جملگی در نظام برنامه ریزی شهری تأثیر می گذارند، بدون آنکه این نظام به تنهائی قادر به بررسی، تحلیل و یا تعیین تکلیف برای آنها باشد.
به عبارتی برنامه ریزی شهریصرفاً موضوعی علمی و فنی مستقل نیست که به تنهائی قابل بررسی باشد بلکه به دلیل وابستگی شدید به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی و بسترهای شکل گرفته آن، ناگزیر از تعیین حوزه های فرا دست شهری است. ازطرفی "تمرکزگرائی که عامل شکل گیری بوروکراسی ناتوان و گسترده در ایران بوده موجب مشارکت کمتر افراد وگروه های داوطلبانه در روند توسعه شده است.
نظام برنامه ریزی در ایران همانطور که گفته شد به دلیل خاصیت تمرکزگرائی خود و دیدگاه بخشی در تدوین برنامه ها و بودجه ریزی ها، همانند زنجیره ای گسسته عمل می کند که این امر باعث بخشی عمل کردن سازمان ها، نهادها و وزارتخانه ها براساس اهداف سازمانی خود شده است. عدم هماهنگی در تدوین اهداف و برنامه ها میان بخش ها در برخی مواقع باعث تضاد اهداف و برنامه ها و در نهایت مشکلات در اجراء یا پس از اجراء شده است. شهرها به عنوان کانون تمدن انسانی و مکان اصلی شکل گیری تظاهرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی در قالب اهداف و برنامه های هیچ کدام از این سازمان ها به تنهائی نمی تواند مورد بحث و بررسی قرارگیرد. - درگیر بودن مدیریت شهری در بین حدود26 دستگاه محلی - بر این اساس توجه به شهر و برنامه ریزی برای آن درقالب دیدگاهی جامع، سیستمی و کل نگر باید مورد بررسی قرار گیرد
از طرف دیگر مشکلات و نارسایی های طرح های جامع به خودی خود مزید بر علت در توجه بیشتر به برنامه ریزی شهری است، - که بصورت سیستمی عمل می کند - چرا که این طرح ها مشکلاتی را به لحاظ محتوایی دارند که می توان در سه بخش اساسی مورد بررسی و دقت نظر قرار داد :
-1 محتوا و مفهوم طرح های جامع
-2 فرایند بررسی و تصویب
-3 نحوه اجراء و سازمان اجرائی. هر کدام از این موارد به صورت یک سیستم و نظام پیوسته در یکدیگر تاثیر گذارند.
» شهرنشینی، افزایش جمعیت شهرها و به دنبال آن توسعه ی شهرهای کوچک و بزرگ از ویژگی های عصر حاضر است و توسعه ی پایدار این مراکز سکونتگاهی، در گرو داشتن برنامه ریزی و مدیریت کارآمد است[4] .« اداره ی یک شهر بدون مدیریت، امکا ن پذیر نیست. گسترش شهرها، طراحان، برنامه ریزان و کارشناسان امور شهری را به مطالعه ی بیشتر در ابعاد گوناگون توسعه ی مناطق و تجزیه و تحلیل وجوه گوناگون مدیریت شهری؛ به منظور ارائه ی راهکارهای نوین وا داشته است؛ از این رو، اگر این مسائل با برنامه و هدفمند، حل نشوند، در آیندهگِرِه مدیریت شهری، در سطح ملی و منطقه ای و محلی کورتر خواهد شد.»
امروزه توجه به شهرهای کوچک و میانی در کشورهای توسعه یافته، یک اولویت است؛ زیرا تقویت این شهرها در بسیاری از زمینه ها به بهبود کیفیت زندگی جوامع، منجر شده و از خدمات زیست محیطی موجود در آنها می توان برای بهبود مسائل اجتماعی، روانی، بهداشتی و انسانی،کمک گرفت. بنابراین، مدیریت این شهرها، چارچوب ها، ویژگی ها و پیچیدگی های خاصی، خواهد داشت. این پژوهش بر آن است تا مشکلات مدیریتی در شهرهای کوچک و میانی، به طور خاص شهرمریوان را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.
-2 بیان مساله ؛
» مدیریت شهری، از جنبه های مهم برنامه ریزی شهری است که با جوامع انسانی به ویژه جامعه ی شهری ارتباط مستقیم دارد. گسترش سریع پدیده شهرنشینی و شهرگرایی، در دوران اخیر و پیدایش مشکلات مختلف شهری؛ از قبیل تراکم، آلودگی هوا، ترافیک، کمبود مسکن و ...ضرورت برخورد اندیشمندانه با این مسائل را مطرح می سازد. بدون چنین برخوردی،حلِ مشکلات فعلی وآتیِ شهرها، غیرممکن خواهد بود، این برخورد اندیشمندانه، چیزی جز یک برنامه ریزی شهری، هم سو نگر، منعطف و با بدنه ی اجرایی قوی - همان مدیریت شهری پویا - ، نمی باشد و مدیریت شهری می تواند به دنبال ایجاد محیطی بهتر، مساعدتر، سالم تر، آسانتر، مؤثرتر و دلپذیرتر برای کلیه ساکنان یک شهر باشد. مدیریت شهری، باید در پاسخ دادن و غلبه بر محدودیت ها و مسائل شهری به بهترین شکل عمل نماید
» شهرها با توجه به پیچیدگی های اجتماعی، محیطی، اقتصادی و کالبدی، نظامی در هم تنیده و متنوع دارند که سطحی از مدیریت و برنامه ریزی فراگیر و جامع را برای دوام خود، طلب می کنند. ضرورت این امر تا حدی است که در سرتاسر جهان، مدیریت شهرها به یکی از اهداف و وظایف اصلی دولت ها بدل شده و در سطوح بین المللی، در رأس توجه سازمان های مرتبط قرار گرفته است.
» مدیریت شهری، نیازمند توجه بیشتری است. دولت ها و ملت ها برای دستیابی به محیط بهتر و پایدارتر و زندگی جمعی آسوده تر، نیازمند الگوها و شیوه های مدیریت و نوآوری های بیشتر، در اداره شهرها هستند؛ با این همه، روشن است که شهرها با توجه به شرایط در برگیرنده آنها از مسائل و مشکلات متفاوتی برخوردارند
» در این بین، شهرهای بزرگ به نسبت جمعیت و تراکم شان، دارای پیچیدگی های خاصی در زمینه ی مدیریت و اداره ی شهر هستند. از سوی دیگر، شهرهای کوچک و متوسط نیز با مشکلات، معضلات و مسائلی روبه رو می باشند اما آنچه در مدیریت شهری، مورد توجه قرار می گیرد،عمدتاً مسائل و مشکلات کلانشهرها و شهرهای بزرگ، می باشد و کمتر توجهی به مسائل و مشکلات مدیریتی در شهرهای کوچک و میانی می شود.
-3 اهمیت و ضرورت پژوهش ؛
در کشورهای در حال توسعه، رشد کلان شهرها، تمرکز بالای امکانات و فرصت های اقتصادی در آنها؛ مهاجرت های بی رویه به سمت قطب های توسعه، خالی شدن شهرهای کوچک و میانی از سکنه و در نهایت به هم خوردن تعادل شبکه شهری را به دنبال داشته است. برای حل این مسائل و معضلات، مجموعه ای از استراتژی ها و راهکارهای بنیادی لازم است. تجربیات جهانی، بیانگر این واقعیت است که حل مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ، در گرو حمایت جدی از شهرهای کوچک و میانی می باشد. با مدیریت صحیح این طبقه از شهرها و بالا بردن کیفیت زندگی در آنها و حمایت همه جانبه از آنها، می توان تا حدود زیادی از مهاجرت به سمت کلانشهرها جلوگیری کرد و مردم را به ماندن در این شهرها ترغیب نمود. در صورتی که این نوع شهرها مرکز یک شهرستان نیز به شمار آیند، - مثل مریوان - ؛ در این صورت اهمیت مسئله به مراتب بیشتر می شود.
-4 هدف پژوهش ؛
هدف مطالعه ی حاضر این است که با شناساندن ابعاد مختلف مشکلات شهرهای کوچک و میانی، زمینه های بهبود و کارآیی بیشتر نظام مدیریتی این شهرها را فراهم نماید؛ همچنین، باعث بهبود شرایط زیستی و افزایش کیفیت زندگی و سکونت برای شهروندان ساکن شود؛ اینکه این شهرها با چه مشکلاتی روبه رو هستند و راهکارهای رسیدن به توسعه ی پایدار در این شهرها چیست، بررسی می شود.
-5 پیشینه ی پژوهش ؛
مسائل و مشکلات مشخص مدیریتی شهرهای کوچک و میانی، به طور خاص و آن گونه که لازم است، تاکنون مورد توجه قرار نگرفته و این مطالعات، بیشتر به صورت کلی و عام بوده است.
در بعضی از پژوهش ها، به اهمیت شهرهای کوچک و میانی از جنبه ی جایگاه و نقش آنها در توسعه منطقه ای، توجه شده است و در مواردی نیز، ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی شهرهای کوچک و میانی بررسی شده است. در سطح بین المللی، پژوهشگرانی همچون دنیس راندینلی، جانسون و رودل، کارهای با ارزشی در این زمینه انجام داد ه اند؛ در سطح ملی نیز کارهای زیادی در این راستا صورت گرفته است؛ ولی با توجه به موضوع پژوهش، سعی شده از پیشینه ی اصلی که همانبعُد مدیریتی شهرهای کوچک است، استفاده شود.
جدول شماره :1 خلاصه پیشینه ی پژوهش های مربوط به مدیریت شهرهای کوچک و متوسط
نتیجه /توضیح
- مدیریت شهری باید به وسیله پایین ترین سطح حکومت صلاحیت دار اداره شود؛
- همچنین استراتژی مدیریت شهری باید بر روی چالش های مدیریت شهری و توسعه سازمانی متمرکز شود.
- اگر شهرهای کوچک به توسعه لازم دست نیابند، به سکوی پرشی برای مهاجران جدید، بدل خواهند شد. مدیریت شهرهای کوچک، نقش مهمی در هدایت و توسعه ی سکونتگاه ها دارد و لازم است تا زمانی که شرایط؛ به ویژه از نظر بنیه اقتصادی، برای خوداتکایی آنها فراهم نشده، از طرف دولت حمایت شوند.
- تقویت و گسترش شهرهای کوچک و متوسط، می تواند به عنوان راهکاری مناسب
- برای تعادل بخشی به نظام فضایی شبکه شهری کشور، برای تعدیل معضلات و نابسامانی های شهری، قلمداد شود. این امر با سیستم مدیریتی صحیح در همه ی ارکان شهر با توجه به پتانسیل ها و استعدادهای شهرهای کوچک و متوسط، میسر خواهد شد.