بخشی از مقاله

چکیده

تفکر استراتژیک در سازمانها به عنوان یک عامل کلیدی و مهم در اثربخشی و تعالی مدیریت استراتژیک و رسیدن به اهداف سازمانی شناخته شده است. از این رو ارزیابی و سنجش تفکر استراتژیک در مدیران و کارکنان جهت دستیابی به چشم انداز سازمانی، نیازمند توجه بیشتری است. به همین منظور، در این پژوهش از الگوی تفکر استراتژیک لیدکا برای سنجش و بررسی تفکر استراتژیک استفاده گردیده است. جامعه تحقیق شامل مدیران و کارشناسان اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان جنوبی میباشد. روش انجام این تحقیق توصیفی پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه - پرسشنامه استاندارد لیدکا - جهت گردآوری دادهها و از نرم افزار SPSS و آزمونهای t استیودنت، فریدمن و تحلیل واریانس جهت تصمیمگیری و ارزیابی معیارهای 5گانه مدل تفکر استراتژیک لیدکا استفاده گردیده است.

یافتههای تحقیق نشان داد که جامعه مورد نظر از تفکر استراتژیک مناسبی برخوردار بوده است. رتبهبندی عناصر تفکر استراتژیک نیز نشان داد که عنصر تفکر سیستمی در جایگاه اول اهمیت، عزم استراتژیک در جایگاه دوم اهمیت، عناصر پیشروی براساس رویکرد علمی، فرصتطلبی هوشمندانه و تفکر در زمان در جایگاههای سوم تا پنجم اهمیت قرار دارند. متغیرهای جمعیت شناختی - جنسیت، سن، سطح تحصیلات و سابقه کاری - بر داشتن یک تفکر استراتژیکی در افراد بیتأثیر میباشند. به عبارت دیگر نمیتوان گفت افراد با سابقه کاری بالا یا سطح تحصیلات بالاتر و همچنین سن بیشتر، از تفکر استراتژیکی بهرهمند هستند.

واژگان کلیدی: استراتژی، تفکر استراتژیک، مدیریت استراتژیک، اداره ورزش و جوانان، مدل لیدکا

-1مقدمه

مدیریت مهمترین عامل در حیات، رشد، بالندگی و یا نابودی سازمانها است؛ به عبارت دیگر، مدیر روند حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب را هدایت میکند و در هر لحظه برای ایجاد آیندهای بهتر در تکاپو است.پژوهشگران دلایل شکست در اجرای استراتژیها را در چهار عامل - عدم اشتغال استراتژی به سطوح پایینی سازمان، عدم همسویی کارکنان و منافع ایشان در اجرای استراتژیها، عدم تعهد مدیریت ارشد و صرف وقت در تدوین و اجرای استراتژیها، عدم تخصیص منابع لازم برای اجرای استراتژیها - شناسایی کردهاند. امروزه برای پیشگیری از وقوع موارد یاد شده، بیش از هر چیز وجود فرهنگ تفکر استراتژیک در سازمان در کنار برنامهریزی استراتژیک بسیار سودمند تشخیص داده شده و شرکتها به راههای مختلف از مفاهیم آن بهرهبرداری میکنند - آبدهگاه، . - 1388

امروزه با وجود چالشهای فراوان در فضای کسب و کار، انجام فرآیندهای مدیریت استراتژیک بیش از گذشته برای سازمانها ضروری است و بدون انجام آن برای بسیاری از سازمانها حتی ادامه بقا هم میسر نخواهد بود. از این رو استفاده از روشهای مختلف تفکر استراتژیک در کانون توجه سازمانها، شرکتهای مشاوره مدیریتی و دانشگاهها قرار گرفته است. در ایران، تحقیقات بسیار محدودی در این زمینه انجام شده است، که این خود به عنوان یک فاکتور محدودیت علمی پژوهشی محسوب میشود. این مسئله بیانگر این است که هنوز در کشور ما برای نهادینه کردن تفکر استراتژیک به عنوان یک ضرورت مدیریتی جایی وجود دارد.

تحقیقات انجام شده بیشتر در حول شرکتهای تولیدی و خصوصی بوده است، به همین منظور بر آن شدیم تا پژوهش خود را در راستای تفکر استراتژیک در یک سازمان دولتی که مسائل ورزشی و قشر جوان را در بر میگیرد، به انجام برسانیم. انجام این پژوهش میتواند وضعیت تفکر استراتژیک را به همراه نقاط قوت و ضعف سازمان نشان دهد تا تصمیمگیرندگان راهنمای خوبی برای جهت دادن استراتژیها خود و پیشرفت سازمان داشته باشند.تحقیقات متعددی در مورد تفکر استراتژیک در سازمانها، شرکتها، کارخانجات و ... در بخش دولتی و غیردولتی انجام پذیرفته است. سلطانی و قربانی - 1388 - در پژوهش خود بیان میکنند که با توجه به اینکه منابع انسانی مهمترین عامل موفقیت سازمانها هستند، ایجاد فرهنگ و مفهوم تفکر استراتژیک و مدیریت ایجاد و توسعه این مفهوم در کلیه سطوح سازمانی لازم و حیاتی است.

ربیعی و همکاران - 1389 - ، مرتضوی و همکاران - 1389 - ، یزدانی و پورصادق - 1390 - ، کلارکٌ - 2012 - و موریسون و لیٌ - 1979 - بر این اعتقادند که سازمانها برای رسیدن به موفقیت و افزایش توان رقابتی با سایر سازمانها، نیازمند مدیرانی با قابلیت تفکر استراتژیک می-باشند. گل محمدی و همکاران - 1392 - در یک پژوهش به بررسی ادبیات تفکر استراتژیک، عوامل کلیدی موفقیت تفکر استراتژیک، مدل یادگیری تفکر استراتژیک و فرامینی برای افزایش مهارت تفکر استراتژیک مدیران سازمانها و شرکتها پرداختهاند. این محققان توانایی تفکر استراتژیک در یک سازمان را بزرگترین نشان موفقیت مدیران سازمانهای کنونی میدانند. نقطه مشترک تمام پژوهشهای انجام شده آن است که بدون وجود مدیریت علمی و مدیران با قابلیت تفکر استراتژیک، موفقیت در برنامهریزیهای انجام شده امکانپذیر نخواهد بود.

-2 تفکر استراتژیک
واژه استراتژی از لغت یونانی »استراتگوسٍ« به معنای هنر ژنرالها اقتباس شده است. در ارتش، استراتژی کار ژنرالهاست، کما اینکه در کسب و کار نیز وظیفه مدیران ارشد است. هندرسونَ صاحبنظر برجسته و مؤسس گروه مشاوران بوستون، استراتژی را ایجاد یک مزیت منحصر به فرد برای تمایز سازمان از رقبا تعریف میکند و اساس کار را مدیریت این تمایز میداند - . - Henderson, 1984 مارکیدزُ استراتژی را هنر خلق جایگاه برتر برای یک شرکت تعریف میکند - . - Markides, 1999 برخی دیگر استراتژی را یک فن و هنر، برخی یک علم یا ترکیبی از علم، فن و هنر - لطفیان، - 1387، برخی به عنوان یک برنامه - لاریجانی، - 1369 و حتی عدهای یک انتخاب - علینقی، - 1383 تلقی میکنند.

اما هر یک از این مقولات را که به استراتژی نسبت دهیم، نمیتوان یک ویژگی اساسی آن را نادیده گرفت؛ استراتژی یک تفکر بر اساس نوعی نظام کلی به جای اجزای جداگانه است که میان اهداف، روشها و منابع ارتباط برقرار میکند . - Yarger, 1997 - تفکر استراتژیک مفهومی جذاب است، اما جذابیت این مفهوم مانع از آن نمیشود که مبهم نباشد. در اینکه مراد از عبارت تفکر استراتژیک چیست، تلقی واحدی وجود ندارد و این امر موجب سردرگمی قابل ملاحظهای در حوزه مدیریت استراتژیک شده است . - Hamel, 1998 - واژه تفکر استراتژیک امروزه اغلب به صورت گسترده و عمومی در ادبیات مدیریت استراتژیک به کار برده میشود که بیم بیمعنی شدن آن را تهدید میکند.

بیشتر کسانی که از آن استفاده مینمایند، نمیتوانند آن را معنی کنند. این واژه بیشتر مفهوم تفکر کردن در استراتژی که دارای ویژگیهای خاص است، به خود گرفته است. ولی این تعاریف عام از تفکر استراتژیک، منظور کسانی که این واژه را بیان نمودهاند، نبوده است - گلمحمدی و همکاران، . - 1392 آبراهامِ تفکر استراتژیک را شناسایی استراتژیهای قابل اطمینان و یا مدلهای کسب و کاری میداند که به خلق ارزش برای مشتری منجر شوند. او معتقد است جستجو برای یافتن گزینههای استراتژیک مناسب، که معمولأ به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت استراتژیک انجام میگیرد، در واقع نتیجه عملی تفکر استراتژیک است - . - Abraham, 2005

گراتسّ نیز نقش تفکر استراتژیک را تلاش برای نوآوری و تجسم آیندهای جدید و بسیار متفاوت برای سازمان میداند که ممکن است منجر به تعریف مجدد استراتژیهای اصلی و یا حتی صنعتی که شرکت در آن فعالیت میکند شود - . - Graetz, 2002 به عبارت دیگر تفکر استراتژیک یک فرآیند مداوم است که هدف آن رفع ابهام و معنابخشیدن به یک محیط پیچیده میباشد. این فرآیند تجزیه و تحلیل موقعیت و همچنین ترکیب خلاقانه نتایج در قالب یک برنامه استراتژیک موفقیتآمیز را در بر میگیرد - . - Bonn, 2005امروزه در بسیاری از سازمانها تفکر استراتژیک جای خود را به برنامهریزی استراتژیک غیر منطبق و در برخی موارد رؤیایی نسبت به واقعیتهای کنونی و آینده بازار سپرده است.

در حالی که تفکر استراتژیک و برنامهریزی استراتژیک باید در کنار هم نقش مکمل داشته باشند. تفکر استراتژیک چشمانداز متناسب با واقعیتهای کنونی بازار و تحولات آینده آن را میآفریند که برای تبیین و پیادهسازی آن از ابزار برنامهریزی استراتژیک استفاده میشود - منوریان و همکاران، . - 1391 مینتزبرگ و لامپلْ متفکران را از برنامهریزان استراتژیک جدا میدانند. آنها برای برنامهریزان استراتژیک نقشهای مؤثرتری همچون گردآوری داده، همراهی متفکر استراتژیک در خلق استراتژی و مشارکت در پیادهسازی چشماندازهای استراتژیک ذکر میکند ولی خلق چشمانداز و معماری استراتژی را حاصل تفکر استراتژیک میداند - Mintezberg & .Lampel, 1999 -

یکی از صاحبنظرانی که مطالعات خود در مورد تفکر استراتژیک را در قالب یک الگو ارئه داده است، خانم جین لیدکاَ است. لیدکا - 1998 - تعریف جامعی از تفکر استراتژیک را عرضه و با ارائه یک الگو، اجزای تفکر استراتژیک و روابط بین آنها را بیان میکند. در مدل لیدکا هیچ تعارضی با نظریات مینتزبرگُ وجود ندارد. وی تفکر استراتژیک را مبنایی برای خلق استراتژیهایی میداند که قادر است قواعد رقابت را تغییر دهد و چشماندازی کاملأ متفاوت از وضع موجود را ترسیم کند - Mintezberg,

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید