بخشی از مقاله
چکیده
در حوزه علوم انسانی و رفتاری و از جمله علوم تربیتی و روانشناسی، انتخاب رویکرد انجام پژوهش بر پایه جهانبینی و چارچوب فکری - پارادایم - است که پژوهشگر اختیار میکند . در این نوع تحقیقات برای شناسایی و حل مسائل، نیاز به دانش و تسلط بر روششناسیهای علمی و مسیر تحقیق است .
روش پژوهش کیفی را میتوان نوعی روششناسی تحقیق در خدمت تفسیر محتوایی دادهها دانست. یکی از دلایل مهم برای بهره گیری از رویکرد روش کیفی در حوزه علوم انسانی تأکید پژوهشهای کیفی بر عنصر اختیار انسان است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی تحلیلی به تحلیل و بررسی پژوهش های تربیتی در عصر امروز می پردازد ؟
امید آن می رود که طرح این موضوع، شروعی برای بحثهای اساسی بیشتر در زمینه پژوهشهای علوم انسانی و رفتاری درکشورمان باشد.
مقدمه
علوم انسانی در دنیای کنونی از اهمیت زیادی برخوردار است . در کشور ما نیز بسیاری از افراد به این دسته از علوم که حائز اهمیت است، توجه کرده اند. ممکن است برای بسیاری از ایشان هنوز به درستی روشن نباشد که چرا و به کدام علل یا دلایل علوم انسانی دارای اهمیت است . اهمیت این نکته را میتوان با نظر به توصیف ها و تجویزهایی که گاه از سوی نهادها و افراد صاحب نفوذ، در مورد علوم انسانی مطرح می شود، مشاهده کرد - پایا، - 1385 پیدایش تحقیق کیفی به وجود عامل انسانی مربوط میشود. در این روش برای دیدگاههای افراد مورد تحقیق ارزش قایل میشوند،
محقق و تحقیقشونده با یکدیگر در رابطه متقابل در نظر گرفته میشوند، هم به توصیف میپردازد و هم تبیین و برای گردآوری داده به گفتهها و رفتارهای قابل مشاهده افراد تکیه میکند.
پژوهش کیفی برای درک و تبیین پدیدههای پیچیده اجتماعی از دادههای کیفی نظیر دادههای حاصله از مصاحبه، مشاهده مشارکتی، مستندات، پرسشنامه و ... استفاده میکند. پژوهشهای کیفی شامل روشهایی میشوند که برای مطالعه پدیدهها در شکل طبیعی خودشان بهکارگرفته میشوند، و پژوهشگر هیچ فرضیه از قبل تعیین شدهای در زمینه موضوع مورد مطالعه در دست ندارد. در اینگونه پژوهشها، هدف پژوهشگر بررسی »کیفیت پدیده«مورد مطالعه است نه کمیّت. واژه کیفیت به چه، چگونه، چه زمان، کجا، چقدر، چه مقدار و ... مربوط میشود. بنابراین، پژوهشهای کیفی بهمعانی، مفاهیم، تعاریف، علامات، استعارات، توضیحات و ویژگیهای چیزها و موضوعهای مورد مطالعه، میپردازند
این مقاله، با این رویکرد، و با هدف معرفی قلمرو پژوهشهای کیفی، ویژگی، مزایا و یا معایب آنها تدوین یافته است. به نظر میرسد،مجموعه فرهنگ دینی حاکم بر جامعه اسلامی، و پدیده ها، موضوعات و مسائل نوظهور در جامعه اسلامی، بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه تحقیقات و پژوهشهای کیفی را دوچندان کرده است. اصولاً، بررسی و واکاوی بسیاری از موضوعات، بدون روش گیری از بهره های کیفی میسر نیست.
روش شناسی
روش انجام پژوهش تحلیلی -اسنادی بوده است.به منظور گرد آوری داده های لازم جهت پاسخ گویی به سئوالات پژوهش کلیه اسناد موجود و مرتبط با موضوع با استفاده از فرم گرد آوری داده ها جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفته است .
پژوهش کیفی چیست؟
واژه Research در لغت بهمعنای پژوهش، تحقیق، کندوکاو، تجسس و کاوش است و Qualitative بهمعنای کیفی و چونی است. این دو واژه مجموعاً بهمعنای تحقیق و پژوهش کیفی است.
نویسندگانی چون گال، بورگ و گال پژوهش کیفی را به عنوان نوعی بررسی تعریف می کنند که "زمینه آن این مفروضه است که افراد، حقیقت اجتماعی را به صورت معانی و تفسیرها میسازند، و این ساخته ها هم تابع شرایط و موقعیت و هم انتقالی است . روش شناسی مسلط آن کشف معانی و تفسیرهای فشرده در محیط هایی طبیعی به گونه ای است که موضوع آن داده های حاصل از استقرا تحلیل باشد"
علی دلاور معتقد است : " پژوهش کیفی عبارت است از مجموعه فعالیت هایی - همچون مشاهده، مصاحبه، شرکت گسترده در فعالیت هایپژوهشی - که هر کدام به نحوی محقّق را در کسب اطلاعات دست اول درباره موضوع مورد تحقیق یاری می دهند .بدین ترتیب، از اطلاعات جمع آوری شده، توصیفهای تحلیلی، ادراکی و طبقهبندی شده حاصل میشود. در روش مورد بحث دسترسی به اطلاعات یعنی زندگی کردن با مردم مورد پژوهش یادگیری فرهنگ آنها از جمله مبانی ارزشی، عقیدتی و رفتاری زبان و تلاش برای درک احساسی، انگیزش ها و هیجانهای آنها. محقّق کیفی، رفتار اجتماعی را به این دلیل ادارک میکند که خود را به جای دیگران قرار می دهد
اصطلاح دیگری که گاه بهجای پژوهش کیفی بهکار میرود، پژوهش مطالعهی موردی است. این اصطلاح بر این واقعیت تأکید میورزد که پژوهش کیفی، متمرکز بر مطالعهی موارد است؛ نه جامعهها و نمونهها. البته پژوهشهای کیفی و کمّی میتوانند از طریق کشف - توسط پژوهشهای کیفی - و تأیید - توسط پژوهشهای کمی - همدیگر را کامل کنند؛ - گال و دیگران، 1382ص - 64 فلذا با وجود همه تفاوتها، بسیاری از پژوهشگران، اکنون ترکیبی از رویکردهای کمّی و کیفی را برای فهم کامل پدیده مورد بررسی خود، بهکار میبرند
ویژگیهای پژوهشهای کیفی
در پژوهش کیفی، پژوهشگر کمتر نگران آزمون فرضیه است. پژوهش کیفی اغلب از تبیین استقرایی بهره می جوید؛ یعنی از یک فرضیه ویژه شروع میکند و به جهان تجربی مینگرد تا مشاهده کند که اگر فرضیه با حقایق حمایت شود، شما میتوانید جهان اجتماعی را به امتحان بگذارید - استریک،1384،ص - 22 .از جمله ویژگیهای پژوهشهای کیفی عبارت است از:
اهمیت شرایط محیطی: کنشهای محیطی، یا اجتماعی، تا حد زیادی به شرایطی بستگی دارند که در آن اتفاق میافتد.
· ارزش مطالعهی موردی: پژوهشگر دربارهی مورد بررسی، اطلاعات زیادی جمعآوری میکند، به عمق مطالب پیمیبرد، به مورد، آشنایی عمیق و درونی بهدست میآورد. گاه مدت زیادی روی یک مورد کار میکند.
· صداقت پژوهشگر: صداقت پژوهشگر یک مسألهی واقعی است. در تمام پژوهشهای کیفی تا حدی اعتماد به پژوهشگر وجود دارد. از آنجا که پژوهشگر، خود در متن پژوهش است، برای اینکه از تأثیر باورها و نظرات پیشین یا فرضهایی که داشته است جلوگیری کند، ارزشهای مورد بررسی را توضیح میدهد.
· نظریهپردازی حین پژوهش: تدوین نظریه، به هنگام فرایند گردآوری اطلاعات صورت میگیرد. این روش استقرایی است.
مفهوم سازی و عملیاتی کردن نیز هم زمان با گردآوری دادهها و تحلیلها صورت میپذیرد.
• فرایند و توالی: گذرگاه زمان، بخش جداییناپذیر در پژوهش کیفی است. پژوهشگران کیفی توالی رخدادها را مورد توجه قرار میدهند. از اینرو میتوانند تحول یک موضوع، پیدایش یک تضاد یا توسعهی یک رابطه را مطالعه کنند. بنابراین، میتوانند فرایند و وابطر علّی مورد را شناسایی کنند.
• تفسیر: این واژه به معنی نسبت دادن یک مدلول یا یک معنی منسجم و منطقی به چیزی است. از همینرو است که گزارشهای پژوهشهای کیفی معمولاً با جدولها، نمودارها، تصویرها، نقشه یا پیکرهها همراهاند.
پژوهشگران کیفی بر نوعی تفسیر کلنگر تأکید میکنند. آنان واقعیتها و ارزشها را بهصورتی غیرقابل تفکیک و آمیخته با یکدیگر در نظر میگیرند
تفاوت پژوهش کیفی و کمی به پژوهش کمی1، روش اثباتگر2 و به پژوهش کیفی، پسا اثباتگرا 3گفته می شود. پژوهش اثباتگرا، ریشه در این فرض دارد که جلوههای محیط اجتماعی، واقعیتی مستقل را تشکیل میدهند و طی زمان و موقعیتها، نسبتاً ثابت هستند. منظور از استقلال پدیده، این است که واقعیت، نزد پژوهشگر اثباتگرا عینی تلقی شده و جدا از پژوهشگر وجود دارد و توسط همگان دیده میشود.
به دیگر سخن، واقعیت اجتماعی وجود خارجی دارد و توسط مشاهده گران ساخته نمیشود. برخلاف پژوهشهای کیفی - پسا اثباتگرا - که در آن واقعیت اجتماعی به وسیله مشارکت کنندگان در آن ساخته میشود، فرض بر این است که واقعیت اجتماعی،به طور پیوسته و مداوم در موقعیتهای محلی ساخته میشود .به عبارت دیگر، برای پژوهشگر کیفی واقعیت یگانه ای وجود ندارد، هر ناظر و مشاهدهگری واقعیت را به صورت بخشی از فرایند پژوهشی خلق میکند.
واقعیت، مبتنی بر ذهن است و تنها با ارجاع به یک ناظر موجودیت مییابد. پژوهشگر کمی عینیت را وجهه همت خود قرار میدهد و از داده ها جدا می ایستد، ولی پژوهشگر کیفی خود را بخشی ناگسستنی از داده ها میداند و در حقیقت بدون مشارکت فعال پژوهشگر، داده ای وجود ندارد .
پژوهشگر اثباتگرا، دانش را از طریق گردآوری داده های عددی و مشاهده نمونه ها و سپس عرضه این داده ها به تحلیل عددی فراهم می کند. در مقابل، پژوهش پسا اثباتگرا، ریشه در این فرض دارد که جلوه های محیط اجتماعی به عنوان تفسیرهایی به وسیله افراد ساخته میشود. این تفسیرها شکل گذرا و وابسته به موقعیت دارند. پژوهشگران پسااثباتگرا، دانش را از درجه اول از طریق گردآوری داده های کلامی با مطالعه جدی و عمقی4 موارد و عرضه این داده ها به استقرای تحلیلی فراهم می آورند
پژوهشگران کیفی بر نوعی تفسیر کل نگر تأکید میکنند. آنان واقعیتها و ارزشها را به صورتی غیر قابل تفکیک و آمیخته با یکدیگر در نظر میگیرند. از طرف دیگر پژوهشگران کمی به جای توجه بر تفسیرهای کل نگر، بر
عوامل و متغیرهای فردی تأکید دارند. پژوهشگر کمی بر این باور است که واقعیت را میتوان به مؤلفه هایش تقسیم کرد و با نگاه به این اجزا،شناختی از کل به دست آورد.
در مقابل پژوهشگر کیفی بر اساس این باور که واقعیت، کلیتی است غیر قابل تقسیم، به بررسی کل فرایند میپردازد. اصطلاح دیگری که گاه به جای پژوهش کیفی به کار میرود، پژوهش مطالعه موردی5 است. این
اصطلاح بر این واقعیت تأکید می ورزد که پژوهش کیفی، متمرکز بر مطالعه موارد است، نه جامعه ها و نمونه ها. البته پژوهشهای کیفی و کمی میتوانند از طریق کشف - توسط پژوهشهای کیفی - و تأیید - توسط پژوهشهای کمی - همدیگر را کامل کنند. با وجود همه تفاوتها، بسیاری از پژوهشگران، ترکیبی از رویکردهای کمی و کیفی را برای فهم کامل پدیده مورد بررسی خود به کار میبرند
فرایند پژوهش کیفی و مراحل آن
فرایند پژوهش کیفی با سه فعالیت مهم و مرتبط با هم تعریف میشود. این سه فعالیت مهم عبارتند از: هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی. در واقع پژوهشگر در روش کیفی، با هر آنچه از سوابق فرهنگی خویش در توشه دارد، در چهارچوب هستی شناسی و نظریه های خود با پدیدارهای جهان روبه رو میشود. این هستی شناسی سلسله پرسشهایی را طرح میکند که وی جویای یافتن پاسخ آنهاست - و این در حوزه معرفت شناسی قرار می گیرد