بخشی از مقاله

چکیده :

عامل نیروی انسانی متخصص به عنوان یکی از فاکتور های اساسی در برنامه ریزی رشد و توسعه سازمان نقش اساسی ایفا می کند .برنامه ریزی جانشینی ابزاری است که به وسیله آن یک سازمان آمادگی لازم برای جایگزینی کارکنان کلیدی خود که جایگاه شغلی خویش را ترک می کنند کسب می کند.در این مقاله با توجه به شرایط تحریمی سازمان ها و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر تحقق اقتصاد مقاومتی و تعمیم آن به حوزه جانشین پروری در جهت پر کردن مناصب خالی سازمان مورد توجه و بررسی قرار گرفته است . .در این مقاله که از نوع ترویجی می باشد نخست موضوع جانشین پروری در شرایط اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار گرفته ودر ادامه مدلی برای برنامه جانشین پروری در شرایط مقاومتی پیشنهاد شده است.

مقدمه:

از ابعاد اساسی در تعالی کسب و کار سازمان ها عامل نیروی انسانی کارآمد و متخصص و استفاده صحیح و بهینه از این عامل حیاتی و پرتوان در جهت اجرای برنامه های رشد و توسعه می باشد.عامل نیروی انسانی متخصص به عنوان یکی از فاکتورهای اساسی در برنامه ریزی رشد و توسعه در کنار عامل سرمایه و تکنولوژی خودنمایی می کند .به همین دلیل سازمان ها باید در راستای اهداف رشد و توسعه خود ، همچنین در شرایطی که با فشار رقبا روبرو هستند سرمایه گذاری عظیم و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدتی بر روی نیروی متخصص داخلی در سطوح عالی سازمان و حفظ و نگهداری نیروی کارآمد فعلی به عمل آورد .

همچنین به مدیران جوان و با استعداد امکان پیشرفت دهد . نسل جوان و شایسته می تواند موجبات بهینه سازی نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان داخلی فراهم سازد [3]. در تامین نیروی انسانی از طریق پرسنل کلیدی موجود در سازمان و ارتقاء و جابجایی آنها در مشاغل بلا تصدی ، موضوع برنامه ریزی جانشینی مطرح می شود.بدین معنی که چگونه کارکنان واجد شرایط را در سازمان بشناسیم ، آموزش دهیم و آماده سازیم تا بتوانند نیازهای سازمان را تامین و پست های خالی را پر کنند.

برای این منظور برنامه های آموزشی و توسعه با توجه به نیازهای سازمان طراحی می شود و افرادی را که احتمال دارد طی یک یا دو سال آینده متصدی مشاغل بالاتر شوند آماده می سازند.[1] برای داشتن یک سیستم موفق در داخل سازمان باید تعداد مشاغل و مناصب مدیریتی کلیدی همچنین پر کردن این مشاغل در زمان مناسب توسط شایسته ترین افراد و نیز پیش بینی کمبود در استعداد ها یا مشاغل مدیریتی را در نظر داشته باشید.البته اطلاع داشتن از کمبودها و شکاف ها بی معنی خواهد بود مگر اینکه قدم های لازم برای برطرف کردن سریع آنها برداشته شود[13] همچنین با توجه به دشمنان بیرونی و داخلی بتوان استفاده بهینه از امکانات داشت. برنامه های استعدادیابی و جانشین پروری مدیران همان گونه که پیتر دراکر اشاره می کند بر این 4 اصل استوار است :

-1 مدیران متولد نمی شوند بلکه باید آنها را تربیت کرد و پرورش داد.

-2 در فرایند پرورش مدیران باید تاکید اصلی بر مهارت ها و قابلیت های مورد نیاز در دنیای کسب وکار آینده سازمان ها قرار دارد.

-3 استعدادیابی و جانشین پروری نیاز به برنامه منظم و سیستماتیک دارد.

-4 مدیران ارشد سازمانی باید متولی ، حامی و متقاضی اصلی این برنامه باشند.[6] در قسمتهای بعدی مقاله نخست مفهوم جانشین پروری در شرایط مقاومتی بیان می شود و در ادامه راهکار های تعالی و پرورش مدیران مستعد از طریق برنامه های جانشین پروری در شرایط خودکفایی عنوان می شود و در قسمت پایانی مقاله تامین نیروی مورد نیاز در فرایند جانشینی از بیرون و درون سازمان با هم مقایسه شده و مزایا و معایب هر یک بیان می گردد.

مفهوم جانشین پروری در شرایط مقاومتی

جانشین پروری منابع انسانی اولین بار بوسیله هنری فایول مطرح شد که معتقد بود اگر نیازهای طرح جانشینی نادیده گرفته شود سازمانها توانایی اعمال تغییرات مورد نیاز را نخواهد داشت.[10] برنامه ریزی جانشینی فرآیندی است که به حصول اطمینان از ثبات شغلی کارکنان کمک می کند.این فرآیند مسئول شناسایی رهبران آینده است و مدیران فعلی را مدیریت کرده و رهبران آینده را نیز شناسایی می کند.از طرف دیگر پرورش مدیران - هم مدیران فعلی و هم مدیران آینده - را بر عهده دارد.در تامین نیروی انسانی از طریق پرسنل موجود در سازمان ها و ارتقاء و جابجایی آنها در مشاغل مختلف موضوع برنامه ریزی جانشینی مطرح می شود.

[13]یک نظام اثربخش جانشینی می تواند افراد کلیدی و مستعد را توانا کند تا مسیر های رشد و شغل مناسب تری در درون سازمان برای خود بیابد و این مسیر را سریع تر طی کنند.[4] یکی از مفاهیم اقتصادی که تاکنون در عرصه ی نظر و عمل مشابه و مابه ازای نداشته » اقتصاد مقاومتی« است. چرا که تاکنون چنین دشمنی ها و تحریمهای همه جانبه علیه هیچ کشوری تا به این حد وسیع و طولانی ، منطقه ای و بین المللی با بهانه های واهی سابقه نداشته است .

اقتصاد مقاومتی به معنی تشخیص حوزه های فشار یا در شرایط کنونی تحریم و در پی آن تلاش برای کنترل و بی اثر کردن و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت که به طور قطع باور و مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه پیش شرط و الزام چنین موضوعی است.اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است. به هر حال به نظر می رسد با اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی باید کاری کرد که هم روند کلان رو به رشد در کشور به مسیر خود ادامه دهد و هم آسیب پذیری کشور بر اثر دشمنی های خارجی و مشکلات داخلی کاهش پیدا کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید