بخشی از مقاله
چکیده
شهرهاي امروزي بیشتر از دورههاي دیگر نیازمند توجهبه برقراري عدالت فضایی و تخصیص مکانی در برخورداري مطلوب از خدمات مختلف شهري است. در این راستامیتواناز رویکردي جدید در مدیریت ارتباط با شهروند براي شناسایی و اولویتبندي نیازها در هر منطقه استفاده کرد و با اولویتبندي براي هر منطقه تخصیص مکانی امکانات را بهینهتر انجام داد و عدالت فضایی را رعایت کرد.
در این مقاله پایگاه داده 137 منطقه یک شهرداري بجنورد بهمنظور اولویتبندي نیازهاي شهري این منطقه دادهکاوي شده است. براي رسیدن به این مهم از روشهاي خوشهبندي K-meansاستفادهشده است. با توجه به نتایج حاصل، موضوعات مرتبط باآسفالت، زباله و ضایعات، پارك و فضاي سبز و جمعآوري و نصباز نیازهاي اولیه براي شهر بجنورد هستند و شهرداري این شهر باید تمهیدات ویژهاي براي آنها اتخاذ کند.پس از اولویتبندي نیازها مسئله ي تخصیص براي تعیین محل پارك و فضاي سبز،حل شد.
دراین پژوهش از الگوریتم فرا ابتکاري زنبوربه منظور حل این مسئلهي مکانی استفاده شده است.این الگوریتم روي منطقه یک شهر بجنورد، بهمنظور انتخاب پنج محل احداث پارك و فضاي سبز با محدودهي خدماترسانی معلوم، پیاده شد.نتایج تخصیص مناسب بودن الگوریتم زنبور براي حل مسئلهي عدالت فضایی را نشان میدهد.
-1 مقدمه
با افزایش نیازهاي شهروندان و پیچیده شدن این نیازها، دولتها باید سیاستهاي خاصی را براي افزایش رضایت شهروندان و شناسایی نیازهاي آنها، اتخاذ کنند
شناسایی نیازهاي شهروندان و افزایش میزان رضایت آنها بهعنوان دو مفهوم اساسی در مدیریت ارتباط با شهروند مطرحشده است
مدیریت ارتباط با شهروند، مجموعهاي از شیوههاي مدیریتی، کانالهاي ارتباطی و راهحلهاي فنی است و مسئول رسیدگی به مشکلات، نگرانیها و خواستههاي شهروندان است
تقسیمبندي شهروندان بر اساس نیازها در مکانهاي مختلف، میتواند در ارائهي کاراترین و مؤثرترین خدمات به هر گروه راهگشا باشد
درنت یجه هدف اصلی مدیریت ارتباط با شهروند، شناسایی نیازهاي مختلف شهروندان، اولویتبندي آنها و ارائهي سرویسهاي مناسب بر اساس نیاز گروههاي مختلف است . ازجمله فواید مدیریت ارتباط با شهروند می توان به شخصیسازي سرویس ها بر اساس منطقه و سایر پارامترها، آنالیز ترجیحات شهروند، شهروندمحوري، پاسخگویی بهتر، تغییر روابط دولتی، کاهش هزینهي ارائهي خدمات و کارایی بیشتر اشاره داشت
یکی از ارگانهاي مهم که می تواند عملکرد خود را با توجه به نیازهاي شهروندان و تقاضاي آنها بهبود بخشد، شهرداريها هستند.این سازمانها با اختصاص یک شمارهي متمرکز براي ارتباط با شهروندان، میتوانند به حجم عظیمی از اطلاعات و خواستههاي شهروندان دسترسی یابند. در ادامه میتوان این اطلاعات را اولویتبندي کرد.با اولویتبندي براي هر منطقه تخصیص مکانی امکانات را میتوان بهینه انجام داد و عدالت فضایی را رعایت کرد؛ دلیل این امر، متفاوت بودن نیازهاي هر منطقه با منطقهي دیگر است.
تخصیص فضا، تعیین مناسب و توزیع مکانی بهینه مراکز خدماتی و عناصر کالبدي شهر است و یکی از مهمترین وظایف برنامهریزان شهري است .مسئله ي تخصیص موقعیت در هر جایی که حوزهي خدمات-رسانی مطرح است، میتواند کاربرد داشته باشد .تخصیص نامناسب خدمات شهري و همچنین نابرابري در ایجاد و ملاحظات طراحی در این مکانها خود باعث استفاده غیر مؤثر شهروندان، افزایش هزینهها و عدم مطلوبیت خواهد شد
در عدالت فضایی به بررسی توزیع امکانات مختلف بر اساس فاکتورهاي گوناگون میپردازند. در بسیاري از تحقیقات این توزیع را فقط بر حسب فاصله در نظر میگیرند.
در این تحقیق عدالت فضایی و تخصیص بر اساس فاصله و نیازهاي شهروندان مورد بررسی قرار گرفته است به گونهاي شهروندان به خوبی به امکانات شهري دسترسی داشتهباشند و محدوده ي تحت پوشش خدمات به حداکثر مقدار ممکن برسد.از نقطه نظر مکانی، عدالت اجتماعی شهر مترادف با توزیع مکانی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهري، دستیابی برابر شهروندان به آنها است زیرا عدم توزیع عادلانهي آنها به بحرانهاي اجتماعی و مشکلات پیچیده مکانی خواهد انجامید. از طرف دیگر وجود نابرابري در کیفیت زندگی، گروههاي محروم را متوجه گروه هاي مرجع نموده و مشکلات دیگري را ایجاد میکند. سازمانیابی مکانی و الگوي سرمایهگذاريهاي منطقه اي باید به نحوي باشد که نیازهاي جمعیت را پاسخگو باشد. این امر مستلزم یافتن روشی عادلانه براي تعیین و سنجش نیاز است. بدین ترتیب تفاوت میان نیازها و تخصیص واقعی منابع، براي ارزشیابی میزان بی-عدالتی منطقهاي در نظام موجود است
در این راستا، شهرداري بجنورد سامانه 137 را براي ارائه خدمات در کمترین زمان و بالاترین کیفیت فراهم کرده است .[10]پایگاه داده این مرکز شامل اطلاعاتی در مورد تماسهاي شهروندان است و میتواند براي شناسایی نیازهاي آنها آنالیز شود.
در این تحقیق از داده کاوي و رویکرد مدیریت ارتباط با شهروند با تأکید بر مؤلفهي مکان براي شناسایی و اولویتبندي نیازهاي شهروندان و همچنین رضایت آنها از عملکرد استفادهشده است . همچنین سه فاکتور فراوانی درخواست، فاصله زمانی درخواست و میزان رضایت - عملکرد مجري - در نظر گرفتهشده و از روش RFM1 براي شناسایی و اولویتبندي نیازها استفادهشده است. هدف از این تحقیق خوشهبندي و اوﻟﻮﯾﺖﺑﻨﺪي نیازها با استفاده از روش K-means و سپسحل مسئله تخصیص موقعیت مراکز خدمات شهري در فضاي پیوسته با استفاده از الگوریتم بهینهسازي زنبور حل می شود و در آن فرض بر این است که محدودهي خدمات رسانی هر مرکز خدماترسانی شعاعی است.
این مقاله در پنج بخش ارائه شده است. در بخش اول مقدمهاي از مسالهي مورد نظر بیان شد. در بخش بعدي، تحقیقات پیشین در زمینههاي مرتبط مرور میشوند. در بخش سوم تئوري الگوریتم K-means و زنبور بیان می شود. در بخش چهارم مدل پیشنهادي پیاده سازي شده و نتایج اولویتبندي نیازها و تخصیص با استفاده از الگوریتم زنبور براي منطقه یک شهرداري بجنورد ارائه میشود. در بخش آخر نیز نتیجهگیري انجام شده و پیشنهاداتی براي بهبود مدل پیشنهادي ارائه میگردد.
-2 مرور تحقیقات پیشین
در مطالعه اي که توسط آخوندزاده و همکارانش در سال 2013 بر روي پایگاه داده 137 شهرداري تهران انجام شد، نیازهاي شهروندان شناسایی و اولویت بندي شد و میزان رضایت آنها با استفاده از الگوریتم K-means بررسی شد .[10]در تحقیق دیگري که توسط پوشپا لاتا و همکارانشدر سال 2013 در هندوستان انجامشده است، ابتدا مشکلات با استفاده از فاصله زمانی و فراوانی، اولویتبندي شده اند و سپس با استفاده از قواعد انجمنی و روش اپریوري 2 فاکتورهایی که در رضایت مؤثر هستند ﻣﻮرد بررسی قرارگرفتهاند . در این پژوهش در عمل از یک تکنیک ترکیبی از خوشهبندي و قوانین انجمنی استفادهشده است
در تحقیقی که توسط زیاري و همکارانش در سال 1391 انجام شده است با توجه به مفهوم عدالت فضایی، کیفیت برخورداري و دسترسی مناسب ساکنین محلات مختلف شهر بابلسر از خدمات عمومی شهري، به بررسی میزان برخورداري محلات 11 گانهي این شهر از خدمات مذکور پرداخته شده است.. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بین جمعیت به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار در ارائه خدمات و میزان برخورداري محلات مختلف شهر از خدمات شهري رابطهي متناسبی برخوردار نیست و غالب ساکنین محلات نیز از وضعیت دسترسی به خدمات مذکور رضایت ندارند
در مطالعه اي که توسط تیموري و همکارانش در سال 1389 انجام شده است به ارزیابی فضایی-مکانی پاركهاي شهري با استفاده از GIS در پاركهاي محلهاي منطقه 2 شهرداري تبریز پرداخته شده است. نتایج حاصله از این مطالعه بیانگر این مسأله است که 39,4 درصد از پاركهاي محلهاي محدوده موردمطالعه در این پژوهش با کاربري همجوار خود کاملاً سازگار هستند و بررسی وضعیت تناسب پاركهاي محلهاي نشاندهنده-ي آن است که 64,6 درصد پاركهاي محلی منطقه مورد مطالعه داراي تناسب مکانی-فضایی بالا، 27,3 درصد داراي تناسب متوسط و تنها 9,1 درصد داراي تناسب پایین هستند
در تحقیقی که توسط چانگ و همکارانش در سال 2011 انجام شده است؛ چارچوبی براي ارزیابی عدالت فضایی خدمات شهري ارائه شده است. این چارچوب مبتنی بر دسترسی و جابجایی است . مدل ارائه شده رفتارهاي ترافیکی و تفاوت هاي موجود در توزیع مکانی پارك هاي شهري را درنظر میگیرد . نتایج حاکی از یکسان نبودن توسعهي مکانی منطقهاي است که منجر به عدم تطابق بین ارائه ي خدمات فصاي سبز می- شود