بخشی از مقاله

چکیده

اگر الگوی توسعه را سازوکار نظری برای رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب اجتماع و اقتصاد بدانیم، همواره مدلهای توسعه با شاخصهای مقدار این حرکت و پیشرفت را رصد می کنند و برنامهریزان و سیاستگذاران را نسبت به اصلاح مسیر یاری میکند.

شاخصهای مختلفی برای ارزیابی توسعه در دنیا وجود دارد که با توجه به مفاهیم مورد استفاده در آنها می- توانند مورد نقد قرار گرفته و برای پیشنهاد شاخصهای جدید مبتنی بر »الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت« درسآموز و راهگشا باشد. در حال حاضر، یکی از معتبرترین و بهروزترین شاخصهای موجود در زمینهی ارزیابی توسعهیافتگی جوامع »شاخص جهانی شادی« است که با تعریف هشت مؤلفه مانند »سرانه تولید ناخالص داخلی«، »حمایت اجتماعی«، »امید به زندگی سالم«، »آزادی در انتخاب زندگی«، »سخاوت«، »ادراک ها از فساد« و »رفاه ذهنی« به سنجش کیفیتی از ابعاد زندگی انسانی میپردازد.

در این پژوهش، پس از مرور تجربههای غرب در زمینه اندازهگیری سطح شادی و معرفی برخی شاخصهای موجود مانند »شاخص شادی ون هوون«، »شاخص سیاره شاد«، »شاخص شادی ناخالص ملی«، »شاخص زندگی بهتر« و »شاخص جهانی شادی« به بررسی مفهوم شادی در منابع اسلامی و جایگاه آن در فرهنگ ایرانی پرداخته و با استفاده از دادههای به دستآمده و به کارگیری روش »شاخصسازی اجتهادی« که منطبق بر روش پیشنهادی OECD برای طراحی شاخص ترکیبی جدید است، به طراحی و تدوین شاخص جدیدی برای ارزیابی سطح شادی در جوامع با عنوان »شاخص اسلامی - ایرانی شادی« خواهیم پرداخت که میتواند به عنوان یک ابزار بومی، سنجهای مناسب برای ارزیابی مقدار توفیق »الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت« مورد استفاده قرار بگیرد.

مقدمه

ظهور و پیدایش شاخصها به اندیشه اندازهگیری قدرت و توانایی اقتصاد و نیز فیزیکیکردن مفاهیم و تئوریهای اقتصادی بر میگردد. طرح این فکر که »به جای به کار بردن صفتهای تفضیلی، بهتر است از معیارهایی برای سنجش قدرت اقتصادی استفاده شود« در قرن هفتم میلادی توسط اقتصاددانانی مانند ولیام پتی1 و به دنبال گسترش کاربرد ریاضیات در اقتصاد در قرن بیستم و نیز نیاز روزافزون به ابزارهای کمی برای آزمون تئوریها و نظریههای مختلف، سبب شد چارچوب حسابداری ملی اقتصادی تدوین و تکمیل شود و در قالب این نظام سنجههای کلان اقتصادی مانند محصول ناخالص داخلی برای بررسی و مقایسه رشد و توسعه اقتصادی محاسبه و منتشر شود

همپای تکاملی که الگوهای توسعه طی سالهای اخیر داشته اند، شاخصهای ارزیابی توسعهیافتگی نیز دستخوش تغییرهای قابل توجهی قرار گرفتهاند. به طوری که بر مبنای گزارش باندورا2 تنها تا سال 2008 بیش از 160 شاخص ترکیبی وجود داشته و در مهمترین مراکز مدیریت توسعه جهان مورد استفاده قرار میگرفته است

پس از شاخصهایمهمّی همچون »تولید ناخالص داخلی«، »شاخصهای توسعه پایدار« و »شاخص توسعه انسانی« که هر کدام سالیانی مطرح بودهاند، سیر طراحی شاخصهای جدید به اندازهگیری ابعاد مختلفی از کیفیت زندگی انسانی مانند رفاه ذهنی، سلامت روانی و سنجههایی از این دست که روی ارزیابی کیفیت زندگی انسان متمرکز هستند، روی آوردهاند. این روند در حال حاضر با مطرح کردن سطح شادکامی جوامع به عنوان معیاری قابل قبول برای توسعه یافتگی کشورها پیگیری میشودبه این صورت که اخیراً در سال 2015رسماً »شاخص جهانی شادی« توسط یکی از مراکز وابسته به سازمان ملل به عنوان یک شاخص مهم در زمینه ارزیابی توسعه یافتگی پیشنهاد شد و با انتشار گزارشی به انعکاس وضعیت شادی در همه کشورهای جهان پرداخته است.

فارغ از اینکه به جایگاه ایران و سایر کشورها در این گزارش بپردازیم، جا دارد روی این نکته دقیق شویم که این شاخص اولین سنجه موجود در زمینه اندازهگیری سطح شادکامی جوامع نیست و پیش از این نیز شاخصهایی مانند »شاخص شادی ون هوون«، »شاخص سیاره شاد«، »شاخص شادی ناخالص ملی«، »شاخص زندگی بهتر« و... با قدمتی کمتر از پنج سال و با همین کارکرد، توسط برخی نهادهای فعال در عرصه مدیریت توسعه طراحی و مورد استفاده قرار میگرفته است.

در مورد چرایی عدم استفاده سازمان ملل از شاخصهای موجود و اقدام برای طراحی شاخصی جدید، جفری ساکس1 و همکارانش در فصل دوم از گزارش جهانی شادی ضمن نگارش مطلبی با عنوان »چرا یک شاخص نه؟« به صراحت پس از بیان نام شاخصهایی که تا پیش از طراحی »شاخص جهانی شادی« به اندازهگیری سطح شادکامی در جوامع میپرداختند، تأکید میکنند که ما به دلایلی از این شاخصها استفاده نکردیم. آنها در بیان علل عدم استفاده از شاخصهای موجود و طراحی شاخص جدید بیان میکنند که اجزای تشکیلدهنده شاخصهای موجود، وابسته به منافع سیاسی و اهداف حامیان مالی خود متفاوت هستند، بنابراین ملاکهای خوبی برای ارزیابی رفاه ذهنی و شادی در جوامع به حساب نمیآیند

مطابق آنچه گذشت به نظر میرسد، اگر برای جفری ساکس و همکارانش ضروری دانسته شده تا به جای استفاده از شاخصهای موجود با توجه به تلقی خود از شادکامی جامعه به طراحی یک شاخص جدید بپردازند، به طریق اولی برای ما لازم خواهد بود که با مراجعه به آموزههای اهل بیت - ع - و فرهنگ مردم در ایران باستان مؤلفههای کاهنده و فزاینده سطح شادی را استخراج کرده و با استفاده از آنها به طراحی یک شاخص بومی بپردازیم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید