بخشی از مقاله
چکیده
در جریان توسعه سریع کالبدی شهرسنندج که به صورت گسترده صورت می پذیرد حاشیه های شهر جزء لاینفک بافت اصلی شهر در آینده نه چندان دور خواهند شد. بر این مبنا می توان انتظار داشت که بافت های حاشیه محورهای ورودی این شهر، در آینده ای نه چندان دور به صورت مستقیم تری به بافت های مسأله دار شهر تبدیل گردند که این نکته ضرورت توجه هرچه بیشتر به این محورها را نمایان می سازد. در این پژوهش سعی بر آن است که معیار هایی جهت افزایش پایداری محورهای ورودی شهر سنندج که درگیر مشکلات زیست محیطی، دسترسی های نامناسب، عدم توجه به نقش پیاده و کاربری های خدماتی مورد نیاز و ... می باشد، معرفی گردند و راهکارهای مناسب برای ساماندهی و ارتقاء کیفیت محیطی آن بر اساس اصول و معیارهای توسعه پایدار ارائه شود. روش تحقیق این پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین تدوین پرسش نامه و مصاحبه های باز با کارشناسان و افراد مطلع محلی خواهد بود.
واژه های کلیدی: محورهای وروردی شهر، ساماندهی، شاخص های پایداری شهری، شهر سنندج
-1 مقدمه و طرح موضوع
با اهمیت یافتن روزافزون استفاده از اتومبیل در نظام ارتباطات درون شهری و برون شهری، ماهیت ورودی شهر ها به لحاظ کالبدی و کارکردی دچار تغییرات اساسی شده است، بدین ترتیب دروازه شهر به عنوان عنصری شاخص، با هویت و در ارتباط با سازمان کالبدی و فضایی شهرجای خود را به محوری تندرو برای وسایل نقلیه موتوری داده است - سلطان زاده، - 42:1372 به تدریج با ورود اتومبیل و گسترش و توسعه شهرها و بی توجهی به اهمیت مبادی ورودی در سازمان کالبدی - فضایی شهر، نه تنها تمامی کارکرد های همگن و هم پیوند خود را از دست داد بلکه با جانمایی کارکردهای ناهمگن و ناسازگار، به فضایی با ساختاری منفصل، فاقد هویت و مغشوش مبدل شد. - قدمی و همکاران، . - 183:1390
بدین ترتیب امروزه فضای ورودی بسیاری از شهرهای کشور با افت شدید کیفیت کارکردی و کالبدی روبروست و این امر می تواند باعث آسیب زدن جدی به سیما و هویت شهر شود.امروزه محورهای ورودی شهرها به مسیرهای سریع السیر، برای تردد وسایل نقلیه موتوری تبدیل شده است و زمین های مجاور آنها نیز به کاربری های مزاحم و ناسازگار با محیط اختصاص یافته است که بی نظمی و اغتشاش این فضا ها را تشدید میکند. با نگاهی به کیفیت های کالبدی، شکل ساختاری و نحوه استقرار کاربری ها در پیرامون محورها و مبادی ورودی و خروجی شهرهای ایران به صورت عام با مسائل و مشکلات خاص و عموما مشترکی روبرو هستند که اصلی ترین آنها مواردی همچون تجمع کاربری های مزاحم و ناسازگار با محیط، عدم توجه به زمینه فرهنگی، تاریخی و کالبدی - محیطی کاربری ها، کمبود ضوابط و مقررات شهری و ناکارآمدی آنها و... می باشند.
قرارگیری این محورها در مبادی ورودی و خروجی شهری با فاصله ای بیشتر از مرکز فعالیتی شهر، وجود اراضی و زمینهای ارزان قیمت و گسترده در پیرامون این محورها به مرور زمان موجبات یک ناهماهنگی کالبدی و پیچیدگی بافتی را در این محدوده ها بوجود آورده است که تاثیرات منفی بسیار نامطلوبی را در ساختار فضایی و کالبدی این محورها بوجود آورده اند. استقرار گونه های مختلف ساختمانی و فضایی در کنار یکدیگر، عدم اتصال ساختارهای پراکنده موجود، عدم وجود سیاست های خاص و کلان توسعه ای و حمایتی، از جمله دیگر مسائل چشمگیری هستند که این مناطق با آنها روبرو می باشند.این ناهماهنگی کالبدی بعضاً موجب عقب ماندگی و توسعه نیافتگی این مناطق در طول زمان شده اند. - ابلقی و پورجوهری، :1385 - 81
این نابسامانی ها تاحدی فراگیر شده و عمومیت یافته است که محورهای ورودی بیشتر شهرهای امروزی را نمی توان واجدحداقل شرایط مطلوب شهری دانست که شهر سنندج نیز با توجه به پیشنه تاریخی خود از این قاعده مستثنی نبوده و با مشکلات کالبدی و عملکردی بسیاری مواجه می باشد. در خصوص اندام های مختلف شهر ازقبیل مراکزشهری، میادین، بافتهای شهری و معابر شهری تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما متدولوژی و تئوری مدونی جهت برنامه ریزی و طراحی محورهای ورودی شهرهای معاصر ارائه نشده است که این مساله در عمل موجب بلا تکلیفی در برنامه ریزی و مداخله درمبادی ورودی شهر شده است.
با توجه به اینکه اندک مطالعات موجود در ارتباط با محورهای ورودی شهر با رویکرد طراحی شهری و در مقیاس های کوچک صورت گرفته و غالبا بدون توجه به تاثیر و نقش عواملی همچون مدیریت شهری، اقتصاد، حمل و نقل و برنامه ریزی شهری - نظام استقرار کاربریها، دسترسی و.. - بوده است لذا در این پژوهش سعی براین است که محورهای ورودی شهر سنندج که درگیر مشکلات زیست محیطی، دسترسی های نامناسب، عدم توجه به نقش پیاده و کاربری های خدماتی مورد نیازو... می باشد، مورد بررسی قرار گیرد و معیارهایی مناسب جهت پایداری و ارتقاء کیفیت محیطی آن بر اساس اصول برنامه ریزی - نه فقط طراحی شهری - ارائه شود.
-2 طرح مسئله و ضرورت تحقیق
یکی از موثرترین و جذاب ترین فضاهای هر شهر مناظر ورودی آن شهر بوده که تاثیرگذارترین خاطره هر شهر نیز نشات گرفته از آن می باشد - ظاهری . - 56:1380 مبادی ورودی هر شهر نقش مهمی در ایجاد تصویری کلی از شهر در ذهن ایفا می کند و معمولا یکی از متغیرهای موثر در قضاوت تازه واردین در مورد کلیت شهر محسوب می شود زشتی و زیبایی شهر از دید تازه واردین می تواند تاحد زیادی تحت تاثیر ویژگی های کالبدی، عملکردی و زیبایی شناسی مبادی ورودی شهر قرار گیرد. از طرفی دیگر مبادی ورودی شهر یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر محسوب می شود که به لحاظ کارکردهای متعدد از اهمیت ویژه ای در بر نامه ریزی شهری برخوردار است . - Dixon & Wolf, 2007:78 -
همچنین امتداد محورهای ورودی شهر با کانون های عمده کار و فعالیت و شبکه اصلی ارتباطی پیوند می خورد و نقش مهمی در سازمان فضایی انواع کاربری های شهری ایفا می کند. این حوزه می تواند در جهت یابی گسترش کالبدی شهر و در نهایت درساختار عملکردی آن نیز به عنوان یک متغیر اثر گذارنقش آفرینی کند.به دنبال تحول مناسبات اجتماعی، اقتصادی، ارتباطی و تکنولوژیکی ساختار کالبدی - فضایی شهر قدیم که به برج و باروهای اطراف محدود می شد در جهت انطباق با نقش ها و کنش های جدید دچار تغییرات بنیادین شده و باتخریب حصار های پیرامون، نقش دروازه ها بویژه دروازه های اصلی به عنوان عنصری شاخص و هویت بخش شهر، درصورت مصون ماندن از روند تخریب ها، در حد یک عنصر یادمانی تقلیل یافت و به جای آن مسیر های مواصلاتی منتهی به شهر همراه با مجموعه کاربری های پراکنده و بدون انسجام، فضای ورودی شهر ها را شکل دادند.
توسعه شدید و شتابناک شهر ها و اشغال بی رویه اراضی در فراسوی مرزهای آن موجب تحولات چشمگیری در سیمای حومه و حاشیه شهر ها شده است. این نواحی با ساختار فضایی و کالبدی منفصل، پراکنده و بدون انسجام و فاقد هویت عموما درحول وحوش مسیرهای ارتباطی شهرها شکل گرفته و نیروی حیاتی خود را از آن می گیرند. - شالین، - 41: 1372بر این اساس در جریان توسعه سریع کالبدی شهرسنندج که به صورت گسترده صورت می پذیرد حاشیه های شهر جزء لاینفک بافت اصلی شهر در آینده نه چندان دور می باشند. با این روند توسعه گریزناپذیر شهر سنندج، عرصه مبادی ورودی آن از سمت های گوناگون به بخشی از بافت درون شهرها تبدیل می گردند. لذا می توان انتظار داشت که بافت های حاشیه محورهای ورودی، در آینده نه چندان دور به صورت مستقیم تری به بافت های مسأله دار شهر تبدیل گردند که این نکته ضرورت توجه هرچه بیشتر به این محورها را نمایان می سازد. با توجه به آنچه گفته شد، می توان اهمیت پرداختن به موضوع را به طور خلاصه چنین بیان کرد:
·بی هویت بودن سیما و فرم شهر و در نتیجه بی هویتی و ناخوانایی ورودی شهر سنندج
·ناهنجاری چهره عملکردهایی که در آغاز نقاط ورود به شهر شکل گرفته اند - عدم مطلوبیت و سازگاری کاربری ها -
·اتصال بی واسطه کاربریهای شهری به کاربریهای حومه ای - نبود سلسله مراتب دراستقرار کاربریها -
·اتصال بی برنامه بافت شهر به جاده های برونشهری و حومه ها - نبودسلسله مراتب درتنظیم سرعت حرکت و دسترسی ها -
·نامشخص بودن نقش و اهمیت پیاده
·قرار گرفتن این محورها در خارج از محدوده قانونی شهرها و نامشخص بودن مراجع تصمیم گیرنده
·اتصال بی برنامه با مرکز شهر و ...
هدف اصلی این پژوهش دست یابی به یک سری از معیارها و شاخص ها جهت افزایش پایداری شهری در محورهای ورودی شهر می باشد که در این راستا اهداف جزئی تری همچون توجه به جنبه های برنامه ریزی شهری بویژه برنامه ریزی کالبدی و فضایی در این محورها، افزایش میزان توجه مدیریت شهری به محورهای ورودی شهر به عنوان یک فضای شهری ویژه، کاهش ناپایداری شهری در محورهای ورودی شهر را نیز دنبال می کند.
-3روش تحقیق
در راستای شناسایی عوامل موثر در پایداری محورهای ورودی شهر، توجه به شاخص های کیفی و کمی عام آن - به عنوان یک فضای شهری - و برآوردن توقعات موضوعی از ورودی یک شهر به طور خاص ضروری است لذا در این پژوهش جهت دستیابی به معیارهای فوق الذکر با توجه به ماهیت و اهداف، شامل مراحل زیر است:
الف - بررسی ادبیات موضوعی و تدوین لیست بلند3 معیارها و شاخص های افزایش پایداری محورهای ورودی شهرسنندج