بخشی از مقاله

چکیده

در هیچ یک از پیشنویسهای ارائهشده، الگوریتم اجرای گام به گام تدابیر برای فتح مرحله به مرحله افقها ترسیم نشده است. مقاله حاضر، این نقیصه را یکی از تبعات منفیِ نقیصهای کلانتر می داند و آن، عدم تعریف و ترسیم »راهبرد کلان پیشرفت اسلامی« در پیشنویس الگوی پایه پیشرفت است.

دو نقیصه مذکور موجب بروز اشکالی دیگر شده است و آن، غفلت از افقهایی استکه تحقّق بسیاری از افقهای مطرحشده، متوقّف بر تحقّق آن ها می باشد. مقاله حاضر، ضمن تبیین اشکالات مذکور و تذکّر به برطرفساختن آن ها، اوّلا بر اساس مبانی اعتقادیِ دین اسلام، راهبردی را با عنوان »راهبرد شکوفاسازیِ فطرت« تبیین و ترسیم کرده، آن را به عنوان استراتژی کلان پیشرفت اسلامی، پیشنهاد میکند.

ثانیاً بر اساس راهبرد مذکور، افقها را در سه سطح کلانِ افقهای سیستمی» و مدیریّتی«، »انسانی« و تمدّنی«» سطحبندی، و تدابیر مربوطه را در سه مرحله تدابیر »بسترساز«، »انسانساز« و تمدّن»ساز« دستهبندی میکند. ثالثاً بر اساس راهبرد مذکور، »الگوریتم فتح افقها« را به دست آورده آن را در قالب یک فلوچارت نمایش میدهد. رابعاً بر اساس راهبرد و سطحبندیِ مذکور، افقهای مطرحشده در »پیشنویس سند افقها و تدابیر« را دستهبندی کرده، کاستیهای آن را مشخّص میسازد. و خامساً برای جبران کاستیهای مذکور، افقها و تدابیر جدیدی را مطرح میسازد.

1.1.    بیان مسأله:

در پیشنویس سند افقها و تدابیر، با همه زحمت شایسته تقدیری که در راستای ترسیم افقها و تدابیر مربوطه کشیده شده است، هیچ سیر منطقیِ مشخّصی برای اجرای گام به گام تدابیر جهت فتح مرحله به مرحله افقها و گذار از وضعیّت موجود به وضعیّت مطلوب، ارائه نشده است؛ یعنی افقها سطحبندی - رتبهبندی - نشدهاند و مراحل اجرای تدابیر مشخّص نشده است. البتّه نگارنده توجّه دارد که در یکی از پیشنویسها، اجرای تدابیر در سه برهه آغازین، میانی و نهایی، شماره گذاری شده است، ولی آنچه در پیشنویس مذکور آمده است، غیر از سطحبندیِ منطقیِ افقها و مرحلهگذاریِ تدابیر بر اساس یک الگوریتم2مشخّص است.

در یک کلام، پیشنویس الگوی پایه پیشرفت، دارای یک الگوریتم مشخّص برای اجرای گام به گام تدابیر جهت فتح مرحله به مرحله افقها نیست. در حالی که ارائه الگوریتم و ترسیم فرایند فتح گام به گام افقها در سند الگو ضروری است، زیرا فقدان الگوریتم مذکور، کلّ الگوی پیشرفت را بیخاصیّت و بیثمر خواهد کرد و به تعبیری دیگر الگو را از الگو بودن خارج خواهد ساخت و نقض غرض خواهد شد. چراکه مطابق با فرمایش مقام معظّم رهبری مدّظلّهالعالی، یکی از اصلیترین اهداف تدوین الگو، جلوگیری از حرکات زیگزاگی و نشان دادنِ یک مسیر کلان مشخّص برای اجرای برنامهها و دستیابی به اهداف است

حال اگر الگویی تدوین کنیم دارای مبانی، آرمانها و رسالتها، و افقها مشخّص؛وتدابیر امّا بدون الگوریتمی مشخّص برای نشان دادنِ فرایند دستیابیِ قدم به قدم به افقها ، چگونه هدف مذکور برآورده خواهد شد؟! عدم ارائه الگوریتم مذکور، موجب سردرگمی در ترتیب اجرای راهبردها و موجب ناتوانی در سطحبندیِهاافقوکشف تقدّم و تؤخّرها و تشخیص اولویّتها خواهد شد و الگو را از »نقشهجامع« بودن خارج میسازد.2 بنابراین، دستیابی به چنین الگوریتمی- که از این پس برای حفظ اختصار، آن را »الگوریتم فتح افقها« مینامیم- ضروری است؛ و لذا پیشنویس ارائهشده از این لحاظ، ناقص است.

آنچه بیان شد، صرفا بیان اشکال بود و نه مسأله؛ یعنی معلوم شد که چنین اشکال و نقیصهای وجود دارد و باید الگوریتم فتح هاافقترسیم گردد. امّا آنچه مهمّ است این است که چگونه میتوان به چنین الگوریتمی دست یافت و راه دستیابی به الگوریتم مذکور چیست؟ یعنی ما پیش از آنکه بخواهیم الگوریتم فتح افقها را ترسیم کنیم، باید بدانیم این الگوریتم بر چه مبنایی به دست میآید و با چه معیار و منطقی میتوان افقهای پیش رو را سطحبندی - رتبهبندی - کرد و فرایند فتح مرحله به مرحله افقها را به دست آورد؟ مقاله حاضر،اوّلا به دنبال راهی است برای کشف الگوریتم مذکور و یا به تعبیری دیگر به دنبال دستیابی به مبنای ترسیم الگوریتم است و سپس در صدد ترسیم »الگوریتم فتح افقها« بر اساس آن مبنا میباشد.

بنابراین، مسأله پژوهشیِ مقاله حاضر در قالب یک پرسش این است که:

بر اساس چه مبنایی، میتوان به الگوریتمی دست فتیا که نمایشگرِ فرایند اجرای گام به گام تدابیر برای فتح مرحله به مرحله افقها در الگوی پایه پیشرفت اسلامی باشد؟

 الگوریتم - algorithm - که از لحاظ ریشه لغوی، از نام »الخوارزمی« - ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی ریاضیدان، ستارهشناس و جغرافیدان شهیر ایرانی - گرفته شده است، در اصطلاح عبارت است از فرایندهای» متناهی برای حل نوعی از مسائل ، خصوصاً روشی که در آن به طور متوالی یک فرایند پایه برای حل مسئله تکرار شود.« - فرهنگ فارسی معین - . به عبارتی دیگر، الگوریتم،روشی گام به گام برای حلّ مسأله است. الگوریتم در اصل، مربوط به ریاضیّات است و امروزه در برنامه نویسی رایانهای، کاربرد فراوانی دارد. در یک معنای عامّ - فراتر از علوم ریاضی و رایانهای - ، الگوریتم نقشهای است که فرایند دستیابیِ قدم به قدم به مقصود نهایی را نشان میدهد و به معنای »تشریح مراحل انجام یک کار« میباشد. الگوریتم باید بداند بر روی چه متغیرهایی، چه اعمالی را انجام دهد و نتیجه را در غالب چه متغیرها یا پارامترهایی نشان دهد.

از. باب دفع دخل مقدّر میگوییم که الگوریتم فتح افقها غیر از »نقشه راه اجرای الگوی پیشرفت« است. نقشه راه اجرا مربوط به مرحله پس از تدوین الگوست. هنگامی که الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت- با مبانی، آرمانها، رسالتها، افقها، تدابیر، و الگوریتم فتح افقها- تدوین شد، نیازمند یک نقشه راه هستیم تا بتوانیم سند الگو را- که صرفا جنبه تئوری دارد-در کشور پیاده سازیم و عملیّاتی کنیم.

در نقشه راه اجرا - ساز و کار اجرا - ، فرایند پیادهسازیِ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در سند چشمانداز، سیاستهای کلّی و کلان، و برنامهای بلندمدّت، میانمدّت و کوتاهمدّت تبیین میشود و برای رفع موانع اجرایی، چارهاندیشی میگردد. در حالیکه الگوریتم فتح افقها- به عنوان یکی از ارکان سند الگو- در داخل همان سند الگو، افقها را سطح بندی کرده، ترتیب اجرای تدابیر مربوطه برای فتح افقها را روشن میسازد.

به عبارتی دیگر، سند الگو پس از تدوین، خروجیهای دستوریای دارد که اجرای آن دستورها در نظام اجراییِ کشور، نیازمند طرّاحی نقشه راه است. چگونگیِ اجرای دستورها و عملیّاتی ساختنِ آنها غیر از بیان ترتیب دستورها در خود سند است؛ بیان ترتیب دستورها، خود یک دستور کلان است که در نقشه راه باید به آن نیز توجّه شود؛ یعنی باید طوری آن نقشه طرّاحی گردد که دستورات به همان ترتیبی که در سند آمده است اجرا گردد.

.2 همین نقیصه، موجب بروز اشکالی دیگر در پیشنویس سند افقها و تدابیر گشته است و آن اینکه بیشتر افقهای مطرحشده در پیش نویس، افقهایی است که دستیابی به آنها میسّر نخواهد شد مگر پس از فتح افقهایی دیگر. یعنی اکثر افق های ارائه شده، افقهایی نهایی محسوب میگردند و افقهای ابتدایی و میانی کمتر مورد عنایت واقع شدهاند. این مطلب، در بحث اصلی، روشن خواهد شد

1.2فرضیّه تحقیق:

اگر راهبردی کلان به عنوان »راهبرد کلان پیشرفت اسلامی« تعریف و ترسیم گردد، یکی از نتایج آن، دستیابی به یک الگوریتم و سیرمنطقیِ مشخّص برای اجرای تدابیر در راستای فتح مرحله به مرحله افقها خواهد بود.

.1.3 پیشینه تحقیق:

نگارنده، به مناسبت موضوع پایاننامه سطح چهار خود در حوزه، چهار سال - 1394-1390 - در حوزه الگوی پیشرفت، مشغول به تحقیق بوده و همایشها و کنفرانسهای مربوطه و کتب معدود و مقالات فراوان منتشرشده در این عرصه را رصد کرده است؛ امّا تا کنون، با کتاب و یا رساله و یا مقالهای روبرو نشده است که در مورد »راهبرد کلان پیشرفت اسلامی« و یا »الگوریتم فتح افقها« به تحقیق پرداخته باشد.

در این میان، تنها در کتاب »توسعه اقتصادی و توسعه انسانی« نوشته دکتر علی قنبری، در مورد راهبردها و رویکردهای مختلف توسعه سخن گفته شده است، ولی از آنجایی که تبیین راهبرد پیشرفت اسلامی و یا بیان رویکرد اسلامی به توسعه، از دستور کار کتاب مذکور خارج بوده، حتّی اشارهای هم به آن نشده است. در مقالاتی که در کنفرانسهای چهارگانه الگوی اسلامی ایرانی و همایشهای مربوط به الگوی پیشرفت، ارائه شد، هیچ مقالهای در مورد الگوریتم و فرایند دستیابی به افقهای پیش رو یافت نشد؛ و در مورد راهبرد کلان، تنها دو مقاله به دست آمد؛ یکی مقاله »سیاست راهبردی برای پیشرفت فرهنگی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی« نوشته دکتر حسن بنیانیان - سومین کنفرانس - و دیگری مقاله »اجتهاد سیستمی، راهبرد کلان تولید الگوی اسلامی پیشرفت در افق آینده« نوشته آقای مجید اسمعیلی - کنفرانس چهارم. -

در مقاله اوّل، یک سیاست راهبردی-شامل خطّ مشیهای اجرایی متناسب- برای پیشرفت فرهنگی، پیشنهاد شده است که شایسته توجّه میباشد. امّا آنچه در مقاله مذکور، به عنوان سیاست راهبردیِ پیشرفت فرهنگی مطرح شده، زیرمجموعه آن راهبردی قرار میگیرد که ما به عنوان »راهبرد کلان پیشرفت اسلامی« مطرح ساختهایم. در بحث اصلیِ مقاله معلوم خواهد شد که استراتژی کلان پیشرفت، خود شامل سیاستهای راهبردیِ متعدّدی در عرصههای مختلف میگردد. و امّا مقاله دوم هیچ ارتباطی با آنچه ما مطرح ساختهایم ندارد، بلکه اجتهاد سیستمی را به عنوان هبردرا کلان تولید الگو معرّفی میکند که به روششناسیِ تولید الگو مربوط است. بنابراین، تا جایی که ما از طریق پایگاهای اینترنتیِ مربوط به الگوی پیشرفت و نیز از طریق موتورهای جستجو مانند گوگل، جستجو کردهایم، پایاننامه، کتاب و یا مقالهای در مورد راهبرد کلان پیشرفت اسلامی و یا الگوریتم دستیابی به افقها، ثبت نشده است.

البتّه می دانیم که اصل بحث توسعه و رابطه آن با دین و با اسلام، مسأله تازهای نیست و سالهاست کهمورد توجّه اندیشمندان اسلامی میباشد. نگارنده به مناسبت نگارش پایاننامه خود، از طریق جستجوهای کتابخانهای و اینترنتی، قریب به ششصد عنوان کتاب 594 - عنوان - درزمینه توسعه یافت و پس از بررسیِ اجمالیِ آنها معلوم شد که قریب به اتّفاق آن کتب، توسعه را از دیدگاه اقتصادی و یا جامعهشناختی و یا زیستمحیطی- و نه از دیدگاه دینی- مورد مطالعه و بررسی قرار دادهاند و در این میان، 24 عنوان از کتابهای مذکور، درباره توسعه اسلامی و یا رابطه دین اسلام با مقوله توسعه بحث کرده. اندپس از بررسیِ تفصیلیِ کتب اخیر،مشخّص شد که اکثر آنها 22 - کتاب - ، دیدگاه اسلام را فقط در مورد یک محور از محورهای توسعه و عمدتا 15 - کتاب - دیدگاه اسلام را در مورد توسعه اقتصادی، مورد پژوهش قرار دادهاند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید