بخشی از مقاله
چکیده:
با تحول علم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید یادگیری و آموزش و روشهای آموختن علوم، یکی از بارزترین رویکردها توجه به تفکر در فرایند تدریس – یادگیری است. یکی از عالیترین و در عین حال پیچیده ترین جلوه های اندیشه بشری تفکر خلاق و آفریننده اوست و ظهور آن مستلزم پرورش آن است. به نظر پاول محصول نهایی تعلیم و تربیت باید ذهن کاوشگر باشد
بر این اساس هدف این تحقیق تعیین تأثیر روش آموزش حل مسئله بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر نهم متوسطه شهر ایلخچی می باشد. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی یا شبه تجربی دو گروهی با پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ی دانش آموزان دختر کلاس نهم متوسطه شهر ایلخچی در سال تحصیلی 93-94 به تعداد 118 نفر که در 2 مدرسه و 4 کلاس درس مشغول به تحصیل می باشند. نمونه تحقیق شامل 2 کلاس 20 نفره در کل 40 نفر که با روش نمونه گیری چند مرحله ای از بین مدارس نهم متوسطه شهر ایلخچی انتخاب شده اند.
ابزار پژوهش در این تحقیق آزمون خلاقیت عابدی و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی از درس ریاضی می باشد. گروه آزمایشی در این تحقیق طی 12 جلسه یک ساعته توسط دبیر مجرب درس مربوطه آموزش دیدند اما گروه کنترل با روش سنتی به فعالیت خود ادامه دادند. در کل نتایج پژوهش بیانگر آن است که استفاده از روش حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر بسزایی داشته است ولی بر خلاقیت دانش آموزان تأثیر نداشته است.
مقدمه:
آموزش یک وظیفه راهبردی است و همواره این سؤال برای صاحبنظران تعلیم و تربیت مطرح بوده است که می خواهیم چه چیز را یاد بدهیم و چگونه می خواهیم آنرا یاد بدهیم. برای یک آموزش اثربخش و مؤثر، استفاده از فنون و راهبردهای مطلوب حائز اهمیت بسیار است
یافته های پژوهشی مختلف، توسعه ی اجتماعی و فرهنگی، نیازهای نو یا متفاوت و سایر عوامل تأثیرگذار سبب گردید تا امروزه نقش معلم تغییر یابد. اگر معلم در گذ شته به انتقال دانش تأکید دا شته ا ست اکنون باید بیشتر وقت خود را صرف حل مشکل یادگیری فراگیران کند و نقش هدایت کننده و تسهیل کننده را داشته باشد
روش حل مسئله3 روشی است که اساس آن بر فرآیند حل مسئله که توسط جان دیوئی مطرح شد می باشد. در این روش دانش آموزان ضمن روبرو شدن با مسئله ، با فرضیه سازی، جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها درباره ی نتایج به قضاوت می پردازند و از اندیشه ها و نگرشهای خود با ذکر دلایل منطقی دفاع می کنند
روانشناسان شناختی همچون هیز معتقدند که فرآیند حل مسئله یک نوع روش خلاقانه است. پیدا کردن مسئله، تولید ایده و برنامه ریزی از عناصر اصلی اعمال شناختی در تفکر خلاق می با شد که در تمام ق سمت های حل مسئله مؤثر ا ست ، اعتقاد دارد بهترین محیط برای یادگیری و پرورش خلاقیت محیط یادگیری م سئله محور ا ست .در آموزش و پرورش سنتی دانش و معلومات، متکی به حافظه صوری و سطحی است در حالیکه در محیط های مسئله محور، دانش آموزان معلومات را بعنوان بخشی از کل فرآیند حل مسئله بدست می آورند
برن استین و همکاران3، یادگیری از طریق حل مسئله را یک روش آموز شی میدانند که با توجه به م سائل جامعه شنا سی اغلب رو شهای سنتی را که معلمین بکار می گیرند مورد سؤال قرار میدهد
شیوه آموزش حل م سئله یک جایگزین مفید آموز شی در برابر رو شهای سنتی شناخته شده است و مشخصه ی آن یاد دادن حل مسئله، مهارتهای خودیادگیری و افزایش انگیزش و نهایتاً حفظ و نگهداری اطلاعات می با شد
برنامه های مدارس باید تأکید خود را بر رو شهایی متمرکز کنند که دانش آموزان به جای ذخیره سازی اطلاعات، خلاقیت خود را از طریق نظم فکری پرورش دهند. اگرچه همه ی صاحبنظران به تفکر خلاق و تبلور بیرونی آن یعنی تولیدات خلاقانه به عنوان یکی از عالی ترین جلوه های بشری می نگرند و چندین دهه از ورود این مفهوم به ادبیات روانشناسی میگذرد اما عملاً در فرآیند فعالیتهای آموزشی فراموش شده است و به قول گیلفورد، بسیار مورد بی توجهی قرار گرفته است
از دید صاحبنظرانی چون تورنس، خلاقیت به عنوان یکی از اهداف اصلی آموزش و پرورش تحت تأثیر نوع ا ستفاده ی معلم از الگوهای تدریس ا ست - لام سدان و لام سدان5، . - 1995 خلاقیت6 یعنی ا ستعداد تفکر واگرا، عر ضه ی هدفها و مراحل جدید و منحصر به فرد، امکان تفکر جدید و اصیل و انحراف از عقاید متعارف موجود متخصصان تعلیم و تربیت به خلاقیت از نظر تولید بکر - تازه - و جدید نگاه می کنند
در حقیقت خلاقیت نوعی تفکر واگرا است که در جستجوی تولید جدید و ابطال و نقض اصول پذیرفته می باشد - بیر8، . - 1987 به قول آلن جی9، مک کورمک - 1984 - 10 و دیوید پرکینز - 1986 - 11، تفکر خلاق بطور وسیع محصول و تولید خود ذهن است و از یک نوع تمایل به کاوش مسایل جدید نشأت می گیرد. در حال حاضر به علت مطرح شدن تفکر واگرا در خلاقیت و به خوبی شناخته ن شدن آن در مدارس ارتباط خلاقیت و پی شرفت تح صیلی خیلی کمتر از ارتباط هوش و پی شرفت تحصیلی است
به عقیده گیج و برلاینر، پی شرفت تح صیلی اکت سابی و آموختنی ا ست و مح صول نهایی فرآیند یادگیری فعال است که با کمک آموزش و فعالیتهای تربیتی انجام می گیرد - گیج و برلاینر، . - 1374 مک کیجی 12 براساس مطالعاتی که انجام داد، به این نتیجه ر سید که دانش آموزان از طریق رو شهای ارائه سنتی، مواد در سی را خوب جذب نمی کنند، در طول 10 دقیقه اول سخنرانی،دانش آموزان حدود %70 اطلاعات ارائه شده را به یاد می سپارند و در طول 10 دقیقه آخر کمتر از %20 اطلاعات را به یاد می آورند
نتایج سومین مطالعه ی بین المللی برنامه ی درسی ریاضی و علوم - TIMSS1 - ، که در بیش از چهل ک شور در چهارچوب محتوای یکسان انجام شد، بیانگر آن است که وضعیت برنامه های درسی و روشهای تدریس، عملکرد و نحوه ی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطوح ابتدایی و راهنمایی در کشورهای درحال توسعه در مقایسه ی با سایر کشورها، وضعیت نامطلوبی دارد
سایر مشاهدات مکرر و تحقیقات انجام یافته نشان میدهند که معلمان اغلب روشهای تدریس غیرفعال را به کار گرفته و کمتر از روشهای فعال استفاده می کنند - آرمند، . - 1371 چیاپتا و را سل2، طی تحقیقی دریافتند که دانش آموزان کلاس ه شتم که با روش حل م سئله آموزش دیده بودند ن سبت به دانش آموزان گروه شاهد از پیشرفت بالاتری برخوردار شدند
هگسون - 1987 - 3 نیز در تحقیق خود به این نتیجه رسید که تدریس مبتنی بر حل مسئله، مهارتهای تصمیم گیری و تفکر را در دانش آموزان تقویت می کند - به نقل از پورطارمی، . - 1379 نتایج تحقیق سورش و مویتا - 1984 - نشان داد که همبستگی معنی داری بین موفقیت تحصیلی و تفکر واگرا و همگرا و شناخت وجود دارد - به نقل از فتحی آذر، . - 1382 بلیست و مک کرات - 1996 - 4 در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که روش حل مسئله و پرورش خلاقیت مکمل یکدیگرند.
سیلبرمن - 1996 - 5 در تحقیق خود ن شان داد که میزان یادگیری دانش آموزانی که با ا ستفاده از رو شهای فعال تدریس آموزش دیده اند، در مقای سه با سایر رو شها بطور قابل توجهی متفاوت ا ست. پژوهش دار ستانی فراهانی - 1376 - نشان داد که روشهای تدریس فعال - بارش مغزی و حل مسئله - در رشد خلاقیت دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی اثر مثبت و معنی داری داشته است. نقشبندی - 1381 - نیز طی تحقیقی با عنوان تعیین میزان تأثیر روشهای فعال تدریس بر پرورش خلاقیت دانش آموزان به این نتیجه دست یافت که آموزش مسئله محور ، تأثیری بر رشد خلاقیت نداشته است.
در تحقیق شعبانی - 1378 - تأثیر روش حل مسئله بصورت کار گروهی بر روی تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به اثبات رسیده است. رحیمی - 1378 - طی تحقیقی نتیجه گرفته است که معلم با استفاده از روش حل مسئله می تواند خلاقیت را در دانش آموزان افزایش دهد. کیوانفر - 1382 - در پژوهشی که انجام داد به این نتیجه رسید که بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که به شیوه ی فعال آموزش دیده اند و دانش آموزانی که به شیوه ی غیر فعال آموزش دیده اند تفاوت وجود دارد.
همچنین تأثیر روش حل مسئله را نیز نایبی قاضی جهانی - 1376 - ، بهرامی و رشیدی - 1379 - ، علی پناه - 1377 - ، دستجردی - 1380 - مورد توجه قرار داده اند که نتایج حاکی از تأثیر معنی دار روش تدریس حل م سئله بر افزایش خلاقیت و موفقیت تح صیلی بوده ا ست. بنابراین، هدف کلی این این پژوهش تعیین تأثیر روش آموزش م سئله محور بر افزایش خلاقیت و پی شرفت تح صیلی در بین دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه شهر ایلخچی می باشد.
فرضیه های پژوهش
- 1 روش تدریس مسئله محور بر خلاقیت دانش آموزان بیشتر از روش سنتی تأثیر دارد.
- 2روش تدریس مسئله محور بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر از روش تدریس سنتی تأثیر دارد.
روش پژوهش
با توجه به موضوع و ماهیت آن، روش تحقیق این مطالعه بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب شیوه گردآوری اطلاعات از نوع نیمه تجربی یا شبه آزمایشی بوده و از گروه آزمایش و گواه با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه شهر ایلخچی که به تعداد 118 نفر که در 2 مدرسه و 4 کلاس درس در سال تحصیلی 94-93 مشغول به تحصیل می باشند. برای انتخاب نمونه آماری از جامعه آماری فوق از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است