بخشی از مقاله
چکیده
تفکر بافتاری یک مجمو عه ذهنی است شامل چهار جزء و اینکه دانش آموزان چطور می توانند آگاهی یابند و روی این مجموعه کنترل داشته باشند.این ابعاد ذهنی عبارتند از اثربخشی ،نگرش، تمرکز - دقت - و معنایابی. و استدلال می کند که بسیاری از عوامل ضروری برای موفقیت یک کار حداقل تا حدی و شاید تا حد زیادی تحت کنترل هیجانات - عاطفی - فرد و نگرش افراد دارد و نیز معنای موقعیتی تولید می کند. این عناصر زمینه فعالیت افراد را از لحظه ای به لحظه دیگرتشکیل می دهند.
به طور خاص این پارامترها برای راه اندازی و تنظیم موقعیت ، موفقیت و شکست است.یکی از دلایل اصلی برای فروپاشی تجارب یادگیری ، تفکر بافتاری ضعیف دانش آموزان می باشد. در حالی که تفکر بافتاری خوب هم عدم ارایه بسیاری از محتوا یا بافت و جلوگیری از شکست را تضمین نمی کند.بلکه استرازی تفکر بافتاری به این معنا در کلاس تدریس می شود که تلاش برای تقویت و آگاه ساختن دانش آموزان از این چهار عنصر و ارایه تکنیک ها ، نظارت و کنترل این عناصر در موقعیت های مختلف است.
مقدمه
انسان همیشه تشنه یادگیری بوده است، و این موهبت با ارزش ترین گنج های درونی انسان است. انسان از هر منبعی می آموزد. امروزه متخصصان تعلیم و تربیت در موقعیت های مختلف زندگی می دانند . واستراتژی های خاص برای ارتقا خواندن و نوشتن و فهمیدن پیشنهاد داده اند. شناسایی این استراتژی ها برای حل انوا ع مشکلات مختلف و افزایش کسب توانایی های شناختی دانش آموزان مهم است. اهمیت و کنترل از مجموعه ی فکری و عقلانی در ارتباط با و ضعیت کلی یا یک وظیفه خاص از برنامه های موثر آموزش این استراتژی خواهد ×بود.
مفهوم بافت
بافت سابقه و پیشینه یک حادثه ای است که اتفاق می افتد . بافت ها در اشکال مختلفی وجود دارند و در محیط اطراف هر حادثه شرایط و اتفاقات زیادی وجود دارند . علم هرمنوتیک به ما می آموزد که دانستن و ×آگاهی از بافت خاص یک حادثه و اتفاق ضروری است.
آموزش در یک بافت خاص اتفاق می افتد و اغلب دانش به دست آمده برای همان بافت حفظ می شود یا به بافت مشابه منتقل می شود. به نحو مطلوبی ، یادگیری به عنوانیک فرایند اجتماعی نه شخصی و انفرادی اتفاق می افتد
بنابراین مفهوم یک واقعه یا سخت کوشی ، خیلی فراتر از محل کار، جغرافیایی یا جمعیت شناسی و یا مهارت در صلاخیت فنی مورد نیاز یک محل کار می باشد. اغلب ، بافت واقعی مشاهده شده ، روانشناختی، اجتماعی، فیزیکی و متافیزیکی بوده و شامل موارد زیر می باشد: وضعیت، جنسیت ، نقش های شغلی ، عناوین شغلی، نگرش ها، عقاید، ارزش ها، سیاست ها، فرهنگ ها، جوسازمانی، گذشته،آینده ی نزدیک و اصول اخلاقی شخصی و ترکیب پیچیده ای از بافت که درحال رشد است و نیاز به تشخیص دادن این متغیرهای بافتی به تنها و همچنین موارد مرتبط مورد نظر می باشد. در کل این متغیر های بافتی در تعامل بوده و ویژگی ها و خصایص باقی را شکل می دهند. شناسایی عوامل تغییرها که ویژگی بافتی را به وجود می آورند، تبدیل به یک مهارت رهبری مهم می شود. مفهوم آن این است که توانایی تشخیص بافت، مهارتی فراتر از نقش است
تعریف تفکر بافتاری
تفکر بافتاری : تفکر زمینه ای و تفکری مبتنی بر بستر یا زمینه است همه تفکر ها در یک بستر و بافت رخ می دهند و حلقه کندو کاو بهترین جایی است برای اینکه دانش آموزان مهارت های تفکر خویش را در زمینه ها و ×بسترهای مختلف تمرین کنند.
تفکر بافتاری تفکری است زمینه ای که دانش آموزان قادر به تعمیم دادن یادگیری های خود با موقعیت های زندگی خودشان هستند ، به طوری که بتوانند مجموعه های ذهنی خود را در هر زمینه ای و نقطه زمانی به کار گیرند.
تفکر بافتاری شامل مولفه های زیر است : -1اثربخشی -2 سطح نگرش -3تمرکز -4 معنایابی
مهارت های شناختی
فعالیتهای یادگیری دارای دو دسته هدف عمده است: یک دسته از این هدفها به فرآوردههای یادگیری و دسته ی دیگر به هدفهای دسته ی اول با محتوای برنامهها و موضوعهای درسی سروکار دارند و بهطور سنتی فرآیند یادگیری مربوط میشوند مورد تأکید نظامهای آموزشی دنیا بودهاند، مانند محتوای دروس ریاضیات، تاریخ، فیزیک، روانشناسی، و مانند اینها. هدفهای دستهی دوم بهچگونگی یادگیری ارتباط دارند، یعنی همان چیزی که در گذشته یادگرفتن یادگیری نام داشت و اخیراً، به برکت پیشرفت روانشناسی شناختی، دوباره مورد توجه صاحبنظران قرار گرفته است.
لفرانسوا - 1994 - گفته است مهمترین خدمت روانشناسی شناختی به روانشناسی پرورشی تأکید دوباره بر یادگرفتن یادگیری است
در گذشته چنین تصور میشد که عامل مهم یادگیری، بهویژه یادگیری آموزشگاهی، هوش ذاتی فرد است که هنگام تولد آن را از والدین خود بهارث میبرد. در نظریههای جدید روانشناسی هوش، باور اکثریت این است که بخش مهمی ار رفتار هوشمندانه را کارکردهای شناختی تشکیل میدهند. اهمیت رویکردهای جدید آن است که بر این باور پای میفشارند که بهخلاف توانائیهای ذاتی فرد که ارثی و غیرقابل تغییر هستند، کارکردهای شناختی اکتسابی و تغییر پذیر میباشند. بنابراین، اعمال هوشمندانه قابل آموزش و یادگیری هستند
در سال - Berliner - 1991و برلانیر - Gage - در سال 1982، به نقل از گیج - Palinscar - و پالینسکار - Brown - براون نشان دادهاند که نه تنها کودکان دارای عقبماندگی خفیف ذهنی بلکه دانشآموزان دارای ناتوانائیهای یادگیری نیز، در قیاس با دانشآموزان عادی، از لحاظ کارکردهای شناختی نقص دارند. پژوهشگران نامبرده با آموزش مهارتهای لازم به این نوع کودکان ×توانستند نواقص روشهای یادگیری آنان را برطرف نمایند.
×مفهوم استراتژی های بافتی آموزش و یادگیری
بافت استراتژای یادگیری شناخته شده به اصطلاح یک استراتژی یادگیری است که به مشارکت کودکان در فرایند کامل قادر به پیدا کردن منابع یادگیری با موقعیت واقعی است که به تشویق دانش آموزان در زندگی خودشان می شود. و از آنان خواسته ×می شود تا با استفاده از این موارد در سراسر اموزش یادبگیرند.در این مفهوم سه چیز وجود دارد که نیاز است که درک شود:
-1آموزش بافتاری و یادگیری که تاکید به مشارکت کودکان برای پیدا کردن مواد به این معنی که فرایند یادگیری تجربه مستقیم باشد. فرایند یادگیری در آموزش و یادگیری بافتاری درک موضوع می باشد ومهمترین فرایند دنبال کردن و پیدا کردن ×تجربه یادگیری برای خودشان است.
-2 تدریس و یادگیری بافتاری بچه ها را تشویق می کند تا در ارتباط موضوع مورد مطالعه با شرایط زندگی واقعی را کشف کند و به این معنی که بچه ها نیاز دارند که بین یادگیری در مدرسه و با زندگی در محیط اجتماعی شان و چگونگی آن ارتباط پیدا کنند. بسیار مهم است زیرا مرتبط کردن با زندگی واقعی فعال می شوندو دریک موقعیت یا وظیفه ورزی آن مورد در ذهن در ×دامنه ی شناختی شان بیشتر و موجود می باشد وباعث تصمیم گیری درست و سریع درآن موقعیت می شود.
-3 تدریس و یادگیری بافتاری بچه ها را تشویق می کند تا توانا شوند و در زندگی روزمره شان مورد استفاده قرار دهند. به این معنی که تدریس یادگیری بافتاری فقط از بچه ها انتظار ندارد که موضوع اصلی را بفهمند و درک کنند بلکه کودک را برای ×مواجهه با ماهیت زندگی واقعی آماده سازد.
تفکر بافتاری در دانش آموزان
در تدریس شناخت استراتژهای خاص برای حل انواع مختلف مشکلات وجود دارد که می تواند باعث افزایش کسب آگاهی دانش آموزان از توانایی های شناختی شان شود واز توانایی های فکری خودشان آگاهی یابند و این آگاهی باعث کنترل بهتر در موقعیت های مختلف می شود. این مجموعه ذهنی یا اگاهی ذهنی عامل اصلی تعیین کننده رفتار شخص در آن وضعیت یا موقعیت است. واین آگاهی ذهنی تلاش شخص را به سطح رضایت از خود و کار ارتقا می دهد .آگاهی به مجموعه ذهنی خود به عنوان تفکر بافتاری اشاره می شود. در نظریات اشاره شد تفکر بافتاری که مورد اعتقاد است شرط لازم برای موفقیت در هر کاری است. و در نتیجه تقویت آن در کلاس باید شرط لازم برای آموزش مستقیم در هر مهارت و صلاحیت باشد. چهار عنصر دربرای تقویت مجموعه ذهنی تفکر بافتاری وجود دارد: -1 اثربخشی -2 نگرش -3 تمرکز -4 معنایابی
اثربخشی - عاطفه -
بسیاری از نظریه ها ی شناخت گرایی بر ارتباط قوی بین احساس و عقل تاکید دارند . به عنوان مثال پیاژه شاره کرد که ما نمی توانیم در هیچ مرحله ای از زندگی فرد حتی بزرگسال ی رفتاری را پیدا کنیم که صرفا شناختی و بدون تاثیر احساس باشد. و به طور مثال اظهار و نظارت داشته است که ارتباط تعاملی بین شناخت و احساس وجود دارد و جدا نشدنی است و گواه ضرورت ×برای کنترل و نظارت بر وظایف خاص وجود دارد.
به طور کلی ، احساسات هم تحت تاثیر شرایط است و در شرایط محتلف واکنش های ارایه شده متفاوت است ولی تاثیر آن در خلق و خوی فرد در دراز مدت باقی می ماند. از دیدگاه فیزیولوژیک احساس تحت تاثیر مجموعه ای از سیستم های مرتبط با مغز است که به سیستم لیمبک نام برده اند.سیستمی برای برقراری ارتباط با جهان خارج و عملکرد این سیستم به تنظیم پیش زمینه احساسات برای یک موقعیت می دانند
این پیش زمینه های هیجانی و احساسی که تعیین کننده ی واکنش قوی یا ضعیف ما به شرایط و موقعیت های مختلف بستگی دارد. واین گونه می توان توضیح داد که پیش زمینه هیجانی بالا باشد پاسخ و عکس العمل مثبت یا منفی به موقعیت هم بالا خواهد بود. این همان نقطه نظری است که می گویند احساسات منبع اصلی انرژی برای عملکرد عقلانی است و در واقع ×احساسات را به بنزین برای سوخت موتور عقل می دانند.
این سیستم گاهی از طریق اطلاعاتی که از جهان خارج کسب شده کنترل می شود اما به راحتی در برابراعمال داخلی بدن واکنش نشان می دهد. اگر سیستم های داخلی ما به دلیل آن که به طور کامل غذا نخوریم یا به مقدار کافی نخوابیم عملکرد درستی ندارند، در تولید انرژی وهیجان هم دچار اشکال خواهیم شد.
تفکر بافتاری در پیش زمینه های هیجانی که سطح انرژی بالا است کمک خواهد کرد تا بتوانیم کنترل داشته باشیم بدینگونه که آگاهی از پیش زمینه هیجانی و احساسی خود داشته باشیم بر اثرات آن کمک خواهد کرد به طور مثال من اکنون هیجانی هستم وتمرین کنم که احساسم روی کارم که دارم انجام می دهم تاثیر نگذارد
