بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تمایزیافتگی و هوش هیجانی در زنان مطلقه و متقاضی طلاق در شهر اصفهان انجام گرفت. رویکرد انجام تحقیق، علی- مقایسه ای میباشد. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مطلقه و متقاضی طلاق شهر اصفهان است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی ساده انجام و حجم نمونه طبق فرمول و جدول کوکران 100 نفر میباشد.

برای جمع آوری دادههای پژوهش از پرسشنامه مربوط به تمایز یافتگی خود - - DSI-R اسکورون و فریدمن - - 1998، پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان - - 1980 استفاده شده است. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که بین متغیر تمایزیافتگی و هوش هیجانی افراد مطلقه و متقاضی طلاق ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین میزان تمایز یافتگی و هوش هیجانی در بین زنان مطلقه و متقاضی طلاق دارای تفاوت معنی داری میباشد. افرادی که دارای توانایی تمایزیافتگی و هوش هیجانی بیشتری هستند، در بسیاری از مسایل با بخشودگی خود، از ایجاد مشکلات بیشتر در زندگی جلوگیری می کنند و ازدواج پایداری دارند.

مقدمه

صاحبنظران معتقدند خانواده از نخستین نظامهای نهادی عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت دارد

روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل میگیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسبتر باشد، خانواده و به تبع آن جامعه از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار است

هیچ جامعهای بدون داشتن خانوادههای سالم نمیتواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی بیتأثیر از خانواده پدید نیامدهاند

کارکرد خانواده1 در اصل اشاره به ویژگیهای سیستمی خانواده دارد. به بیان دیگر عملکرد خانواده یعنی، توانایی خانواده در هماهنگی یا انطباق با تغییرات ایجاد شده در طول حیات، حل کردن تعارضها، همبستگی میان اعضا و موفقیت در الگوهای انضباطی، رعایت حد و مرز میان افراد و اجرای مقررات و اصول حاکم بر این نهاد با هدف حفاظت از کل نظام خانواده است

یکی از ویژگی های خانواده سالم کمک به اعضای خود برای تمایزیافتگی3 است. به این معنا که افراد خانواده یاد بگیرند بین کارکرد عقلانی و احساسی خود تمایز قایل شوند و نیز کارکرد خود را از اعضای خانواده تفکیک کنند

خانواده به عنوان نخستین پایگاه شکلگیری شخصیت، اساسیترین عامل بوجود آورنده تمایزیافتگی یا استقلال عاطفی افراد است. یکی از مهمترین عوامل رضایت زناشویی و پیش گیری کننده طلاق، مفهوم تمایز یافتگی است. خود متمایزسازی4 به عنوان یک سازه روانشناختی از مفاهیم اساسی نظریه بوئن5 است که آن را به تفکیک خویشتن یا تفکیک من نیز ترجمه کرده اند. این مفهوم، بیانگر آن است که افراد، چقدر قادرند بین فرآیند عقلی و احساسی خود، تفکیک قائل شوند از نظر بوئن6 نوعی نظام عاطفی بر ساختار خانواده حاکم است که قابلیت انتقال بین نسلی دارد و سلامت روانی فرد در گرو سطح تفکیک و جدایی وی از این نظام است

هدف اصلی خودمتمایزسازی، توازن میان احساسات و شناخت است. تفکیک در معنای بوئنی آن بیش تر یک فرآیند است تا هدفی دست یافتنی. تفکیک؛ مسیر زندگی است نه یک حالت وجودی یا بودن

پیروان بوئن معتقدند که افراد گرایش دارند که سبک ارتباطی آموخته شده در خانواده ای که در آن بزرگ میشوند را در همسرگزینی و سایر روابط مهم تکرار کنند و الگوهای مشابهی را به فرزندانشان انتقال دهند. بوئن معتقد است که افراد همسری را بر میگزینند که سطح تفکیک آنها به اندازه خودشان باشد. پس تعجبی نخواهد داشت که اشخاص نسبتا نامتمایز، همسر کسی شوند که به همان اندازه با خانواده اصلی خود امتزاج دارند. هرچه امتزاج خانواده بیشتر باشد، احتمال اضطراب و بی ثباتی بیشتر خواهد بود و تمایل خانواده برای یافتن راه حل از طریق جنگ و نزاع، فاصله گیری و اختلال در عملکرد بیشتر خواهد شد

در نهاد هر فرد یک سری ویژگی ها وجود دارد که منجر به تعامل موثر و یا عدم توانایی سازگاری در بین افراد گردد در این میان هوش هیجانی یکی از عوامل مثبت برای تطبیق فرد با شرایط مختلف است. هوش هیجانی تنها یک ویژگی مثبت نیست، بلکه مجموعه ای از توانایی های استدلالی و هیجانی متمایز است و نسبت به هوش اجتماعی توجهی بیشتر به مسایل اساسی هیجانی و فرو نشاندن مشکلات شخصی و اجتماعی افراد دارد. افراد دارای هوش هیجانی بالا در داشتن رضایت بیشتر از زندگی، بهره مندی از محیط خانوادگی و شریک شدن در احساسات اطرافیان نسبت به دیگرانمتفاوتند و معمولاً افرادی منظم، خونگرم، موفق، با انگیزه و خوش بین هستند

از منظر مایر و سالووی هوش هیجانی دارای چهار بعد: -1 شناسایی عواطف در خود و دیگران -2 کاربرد عواطف -3 توانایی درک و فهم عواطف خود و دیگران -4 مدیریت عواطف می باشد

در روابط زناشویی عوامل متعددی باعث رضایت همسران از یکدیگر می شود. بخشودگی یکی از مهمترین عوامل مؤثر در رضایت زناشویی و باعث عدم طرد افراد محسوب می شود. بخشودگی به شکل های مختلفی تعریف شده است. در کنار شواهد ارائه شده در مورد مؤثر بودن مهارت های هوش هیجانی برای رضایت زناشویی، شواهد فراوان نشان می دهد که زوج ها در جوامع امروزی برای برقراری و مدیریت هیجانی روابط خود با همسرانشان با مشکلات فراگیر و متعددی مواجه هستند. بدیهی است که نقص در مهارت های هیجانی همسران در کنار عوامل متعدد دیگر، آثار نامطلوبی بر زندگی مشترک آنها می گذارد. شواهد پژوهشی نشان داده که هوش هیجانی یکی از ضروریات رضایت زناشویی محسوب می شود

روش پژوهش

روش گردآوری دادهها در پژوهش حاضر از نوع میدانی و کتابخانهای است. به این صورت که ابتدا دادهها از طریق پرسشنامههای استاندارد توزیع شده در نمونه جمع آوری میشود. با توجه به اینکه این تحقیق میتواند در اتخاذ تصمیماتی مربوط به نظام خانواده به کار رود در زمره تحقیقات کاربردی است و از این نظر که درصدد بررسی واقعیتهای موجود و پاسخگویی به سوالات مربوط به وضعیت فعلی و مطالعه شرایط موجود است به عنوان یک مطالعه توصیفی و به روش علی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان 17 تا 40 ساله شهر اصفهان است که جمعیت زنان در این گروه سنی بر اساس سر شماری سال 1390 می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید