بخشی از مقاله

چکیده

شالوده ثروت هر سازمانی را، کارکنان آن در قالب دانش، مهارت و انگیزههایشان تشکیل میدهند. امروزه برخورداری از چنین ثروتی از آن جهت حائز اهمیت است که منشأ برتری رقابتی در تکنولوژی جدید ریشه نخواهد داشت بلکه تابع ابتکار عمل، خلاقیت، تعهد و توانمندی نیروی انسانی است. ایده توانمندسازی کارکنان در سازمانهای امروزی به دلیل حجم فزایندهای از مسئولیتهایی که کارکنان به عهده میگیرند بسیار اهمیت یافته است. متأسفانه سازمانها، به بعد توانمندسازی کارکنانشان توجه کافی مبذول نمیدارند و در این سازمانها خلاء برنامههای توانمندسازی احساس میشود. این مقاله در پی آن است که اهمیت برنامههای توانمندسازی کارکنان را روشن کند چرا که توانمندسازی هم اهداف سازمان را برآورده میکند و هم زمینههایی را برای رشد توانایی کارکنان فراهم میآورد. یکی از برنامههای توانمندسازی، آموزش کارکنان است که با سرمایهگذاری بر روی آن، سازمان میتواند افراد توانمندی در اختیار داشته باشد.

واژههای کلیدی: توانمندسازی، آموزش کارکنان، ادراک توانمندی، پیامدهای توانمندسازی.

-1مقدمه

امروزه سازمانها به افرادی نیاز دارند که مشکل گشا و مبتکر باشند و با بکارگیری تواناییهای خود بتوانند موجب بقای سازمان در محیط رقابتی باشند. اخیراً برای سازمانها روشن شده است که اطمینان امروزشان و موفقیت فردایشان بیشتر وابسته به استعداد و ادراک افرادشان می باشد. کارکنان در حقیقت مرکز عقلانیت هر سازمان هستند. چالز هندی1 در کتاب خود به این نکته تأکید می کند که »ذکاوت تمرکز یافته، دانش فنی و توانایی بدست آوردن دانش، منبع جدیدی از ثروت است. - Smit,2000 - « با درک این مهم که تغییر جزء لاینفک و ذات سازمانهای هزاره سوم شده است، قدرت سازگاری و انطباق با تحولات اخیر در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی افزایش مییابد. به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن، پیچیده و پویا تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، تواناسازی سازمان و کارکنان از طریق کسب دانش و آموزشی که به سرعت کهنه و منسوخ میشود، میباشد. از این رو، داشتن نیروی انسانی توانا و کارآمد که بنیاد ثروت ملی و دارائیهای حیاتی سازمان به حساب میآیند، منافع بسیار زیادی برای سازمانها، شرکتها و بنگاههای اقتصادی به دنبال خواهد داشت - بزاز جزایری،. - 1384

اکنون توانمندسازی2 به یکی از دغدغههای مدیران تبدیل گردیده، چرا که مدیران دریافتهاند که انسانها، حدود یک سوم یا بیشتر از ساعتهای بیداری شان را در محیط کار میگذرانند. توانمندسازی فرایندی است که به واسطه آن مدیران قدرت خود را تقسیم کرده و به دیگران به شیوهای سازنده کمک میکنند تا بتوانند تصمیماتی بگیرند که خود و کارشان را تحت تأثیر قرار دهد - - Schermerhorn,Hunt ,Os born,1994  افراد توانمند هم به سازمان و هم به خودشان نفع میرسانند - بلانچارد، کارلوس و راندولوف3،. - 1378 هدف توانمندسازی این است که مغزهای افراد را نیز مانند بازوان آنها بکار اندازد - . - Smit,2000 توانمندشدن کارکنان به آنها کمک میکند که نسبت به شغل خود احساس مالکیت داشته باشند بنابراین آنها علاقه شخصی دارند که عملکرد سازمانی خود را بهبود بخشند. - - Scarnati&Scarn ati,2002, p.115

باون و لاولر توانمندسازی را سهیم شدن کارکنان خط مقدم سازمان در چهار عنصر اطلاعات، دانش، پاداش و قدرت میدانند - . - Bo wen& Lawler,1995  توانمندسازی در تعریف دیگر به معنی قادر بودن شخص برای مسئولیت پذیری و قدرت از طریق آموزش، اعتماد و حمایت اجتماعی می-باشد - . - Cartwrith,2002 بی شک آموزش موثر و نافذ یکی از ابزارهای مهم در توانمندسازی کارکنان برای رسیدن به اهداف سازمانی است. برنامههای آموزشی در صورتی مفید خواهند بود که با مشارکت دادن کارکنان و با اتکاء به روشهای علمی اجرا و حمایت شوند. به طور کلی توانمندسازی زمانی اتفاق میافتد که کارکنان آموزش کامل دیده، از کار خود رضایت داشته و دارای انگیزش باشند.

-2سیر تاریخی توانمندسازی

توانمندسازی در دوران مدیریت علمی در کانون توجه صاحبنظران مدیریت نبوده است، بعد از نهضت روابط انسانی مسائلی مانند رضایت، غنی سازی شغل، رهبری دموکراتیک مطرح شد و توانمندسازی کارکنان یک هدف مهم و حیاتی سازمان مطرح گردید. تدوین این نظریه در ابتدا با نظریه Y مک گریگور1 آغاز شد. این نظریه مبتنی بر ایجاد شرایطی برای حرکت افراد به سمت کسب اهداف به جای سرپرستی و هدایت تلاشهایشان میباشد - جزینی،1385،صص13. - 12

وتن و کمرون - 1998 - اظهار میکنند که این مفهوم به هیچ عنوان تازه نیست بلکه، در رشتههای روان شناسی، جامعه شناسی و علوم دینی ریشههایی دارد که به دهههای گذشته، حتی قرن های پیش بر میگردد. هر چند که در ادبیات روانشناسی، جامعهشناسی و علوم دینی به صراحت مفهوم توانمندسازی به کار نرفته است، اما مفاهیمی وجود دارد که به وضعیت توانمندی افراد مانند خود کنترلی، اتکاء به خود و به دست آوردن سرنوشت خویش اشاره دارد. این مفهوم به صور مختلف در ادبیات مدیریت آمده است. جدول زیر سیر تاریخی مفهوم توانمندسازی را در ادبیات مدیریت نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید