بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای مولفه ی فرهنگی سرمایه اجتماعی در شهر اسلامی، بر اساس شاخص راهبردی فرهنگی - نقشه مهندسی فرهنگی کشور - مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و با این سوال که مولفه های فرهنگی شهر اسلامی بر اساس شاخص راهبردی فرهنگی سرمایه اجتماعی چیست، مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق پژوهش، کیفی از نوع تحلیل محتوا بوده که هم در روش و هم در تکنیک کیفی است؛ در این روش حوزه پژوهش با استفاده از نمونهگیری نظری - هدفمند - 10 کتاب در حوزه شهر اسلامی مورد بررسی قرار گرفت؛ که روش تجزیه و تحلیل پژوهش به صورت نظام مقوله ای قیاسی در آن صورت پذیرفت و از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف مقوله های مشترک ، مولفه های فرهنگیشهر اسلامی در بُعد سرمایه اجتماعی بدست آمد.

نتایج تحلیل پژوهش نشان داد که در کنار و مقدم بر معیارهای مادی صرف، وجود مبانی نظری مدونِ برآمده از حقایق و ارزشهای معنوی دینی، که بتوان با آنها معیارهای معنوی و جامع را جهت شناخت شهر اسلامی و مولفه های فرهنگی آن شناسایی کرد، ضرورت دارد؛ و در رابطه با بُعد سرمایه اجتماعی تم های مشارکت، اعتماد، رضایت، فرهنگی بدست آمده است و این نتیجه حاصل شد که در شهر اسلامی تعاون برای رسیدن به سعادت حاصل می گردد و امتی که بر این سهم قیام کنند، امت فاضل به شمار می آیند؛ و دیگر این که بر اجتماع باید مدبر و سائسی حاکم شود تا به تنظیم روابط و رعایت عدالت در حقوق افراد بپردازد، از اینرو اجتماع افرادی که حاضر به همیاری و همکاری با یکدیگر شده اند، هدفمند شده و خود را از ناهمواری ها و برخورد منافع و تجاوز به حقوق یکدیگر خارج کرده و هریک دارای نقش و جایگاهی خاص در علوم و فنون می شوند و نظام معیشت آنها به فعل در می آید.

واژگان کلیدی: آرمانشهر، شهر اسلامی، فرهنگ ، مولفه فرهنگی، سرمایه اجتماعی

-1 مقدمه

شهر اسلامی چگونه شهری است؟ منظور از اسلامی بودن شهر چیست؟ »اسلامی« صفت کالبد آن است یا روح آن؟ یا هردو؟ روح شهر در کجاست؟ در روابط آدم ها، در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در کسب و معاش و بازار، در دولت و نهادها و...؟ در نظام سیاسی و قضایی؟ این پژوهش در پی پاسخگویی به سوالاتی از این قبیل با تمرکز بر فرهنگ و مولفه ی فرهنگی سرمایه اجتماعی در شهر اسلامی - آرمانشهر اسلامی - است. در ابتدا به بیان مسئله پژوهش ،اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف و سوالات پژوهش پرداخته شده ؛ سپس در پی پاسخگویی به سوالات مورد نظر بر آمده است.

در هیچ فرهنگ و تمدنی شهر صرفا کالبدی بی روح و ظرفی بی هویت محسوب نمی شود که تنها باید مکانی برای زندگی انسان ها و محلی برای تأمین حوائج و نیازهای مادی آنها باشد بلکه شهر مفهومی توأمان از ماده و معنا دارد. معنا در غایت، آرمان،اخلاق و نوع روش و نگرشی که شهر نسبت به حیات خود بر می گزیند، متبلور می شود و این به آن معنی است که کالبد فیزیکی شهر نسبت به معنا بیگانه نبوده و در فرم و صورت خود از معنای حاکم بر زندگی شهرنشینان متأثر است.

شهر قبل از اینکه کالبدی فیزیکی و بی جان باشد، محل زیست انسان است، تجلی گاه اصول و ارزشهای فرهنگی و مورد باور انسان است، تاریخ و جهان بینی سازنده ی خویش را معرفی میکند و نمایشی از نحوه ی نگرش انسانی به طبیعت است. شهر در عین حالی که جلوه گر هویت اهل خویش است، نشان دهنده تمایلشان به هویتی که علاقه دارند به آن شناخته شوند نیز می باشند، بیانگر رابطه ی اهل آن با یکدیگر است و اجمالا اینکه شهر شیوه ی زیست ساکنین خویش را بیان می کند و محل تعاملات فرهنگی و اجتماعی است. - نقی زاده، - 58 - 60 :1385

فارابی در فصول منتزعه دو نوع مدینه به طور کلی برشمرده است و مدینه ضروریه که اعضای آن برای نیل به ضروریات زندگی تعاون کنند. و مدینه فاضله که اعضای آن برای رسیدن به بهترین ها تعاون نمایند، هم در زندگی مادی و هم معنوی و فضائل اخلاقی ؛ از دیده ی فارابی ، مدینه فاضله - یا آرمان شهر - شهر کاملی است که به منظور نیل به هدف و جلب رضایت ساکنانش زیر نظر و تحت رهنمود رهبری فرزانه و پرهیزکار قرار گیرد، و این نظریه با سرزمین مستعمره در تقابل واقع می شود و معنی آن عبارت است از "دارالسلام" - حکومت اسلام - - کونئو، - 65 :1384 با مروری بر اسناد و انتشارات در دسترس ، حاکی از موارد فراوانی است که از تعبیر شهر اسلامی سخن به میان آمده است، به رغم این موارد فراوان ، منابعی که به شکل جامع به تبیین - ارکان - ،

مولفه ها، صفات شهر اسلامی پرداخته باشند اندکند و مضافاً مرجعی در دست نیست تا در آن مرجع ارکان و مولفه ها به ویژه مولفه های فرهنگی از منابع و متون و نصوص اصیل اسلامی و قرآن کریم استنتاج و استخراج شده باشند. به این ترتیب آنچه در این مجال مطرح خواهد شد ضمن تفاوت با آنچه دیگران - به ویژه غربیان و ترجمه آثار آنان -  گفته اند، بر دریافت هایی از کلام الهی - و نظریات نظریه پردازان شهر اسلامی - متمرکز خواهد بود و سعی بر آن است تا مولفه ی فرهنگی سرمایه اجتماعی شهر اسلامی را تعیین و تبیین نماید. این مولفه ها تبیین مولفه های فرهنگی بی زمان و بی مکان شهر اسلامی است.

1-1 اهمیت و ضرورت پژوهش

شهر در اسلام اهمیت بسیاری دارد و بسیار به آن سفارش شده است و دیانت اسلام با توجه به امکان رشد و تعالی بهتر استعداد های انسان در محیط شهری از منادیان و مشوقان جدی شهرنشینی بوده و تاریخ اسلام نیز با محوریت یافتن مدینه است که وارد مرحله تاسیس خود می شود. شهر یا مدینه به واسطه برخورداری از امکان تجمیع سه حوزه مختلف حیات اجتماعی انسان یعنی اقتصاد ، فرهنگ و سیاست در یک مکان به پیشبرد اهداف تکاملی نوع بشر بهتر یاری می رساند . با شهر است که انسان قدرت خلیفه اللهی را محقق می سازد . شهر نماد گریز نسبی از سیطره طبیعت و بارزترین تجلی قوه خالقیت اوست - فیاض انوش و سنایی راد، - 314 :1387

در جهت رفع شبهاتی که در مورد شهر اسلامی یا نقش و تاثیر اسلام و جهان بینی و فرهنگ اسلامی در شکل گیری مکان زندگی مطرح می شود، ذکر مواردی از امکان بالقوه ایجاد شهر اسلامی و لزوم ایجاد آن ضروری می باشد. اسلام اصولاً دین شهر است ، نگاه اجمالی به تعلیمات اسلامی نیز تاکید اسلام بر موضوع شهرنشینی را نشان می دهد و این تعلیمات بر فرهنگ و رفتار مردمان تاثیر دارد؛ شهر اسلامی مجتمعی است که اهل خود را به سمت معنویات هدایت می کند و به اجمال، شهری حافظ انسانیت انسان و گویای عبودیت او است.

به دلیل نو و تازگی این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و با انجام این پژوهش که با هدف واکاوی مولفه های فرهنگی شهر اسلامی بر اساس شاخص راهبردی فرهنگی سرمایه اجتماعی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت گرفته است به تدوین مولفه های فرهنگی سرمایه اجتماعی در شهر اسلامی پرداخته می شود؛ بنابراین مسئله تحقیق این است که بر اساس جهان بینی توحیدی و تفکر اسلامی "شهر اسلامی" چیست؟ و"مولفه های فرهنگی سرمایه اجتماعی " در "شهر اسلامی" بر اساس "شاخص راهبردی فرهنگی" چیست؟

-2ادبیات پژوهش

در بخش اول به مبانی نظری شهر، فرهنگ، آرمانشهر ، شهر اسلامی و سرمایه اجتماعی و رویکردهای مطرح فیمابین پرداخته شده است.

1-2شهر

شهر مقوله ای است » فلسفی - علمی « مقوله ای است فلسفی چون ابعاد ذهنی - هویتی شهر در فراسوی معیارهای مرسوم - چه فرهنگ گرا، عملکردگرا یا نوگرا - قرار گرفته و در محدوده ی ارزش های پویای فرهنگی - هنری مقام می گیرد، از این رو لازم است که برخوردی فلسفی با شهر صورت گیرد؛ و مقوله ای است علمی، چون ابعاد عینی و کالبدی آن در همه زمینه های اجتماعی - اقتصادی ، کالبدی - فضایی و ... با ضوابط و معیارهای علمی قابل سنجش و ارزش گذاری است. چگونگی برخورد با این ابعاد در محدوده ی عمل »علم« قرار می گیرد و از این رو شهر برخوردی علمی را سزاوارتر است. - حبیبی، - 230 :1390

شهر در معنای تاریخی خود، نقطه ای است که در آن حداکثر تمرکز قدرت و فرهنگ یک اجتماع متبلور می شود. شهر، شکل و نشانه ی روابط منسجم اجتماعی و جایگاه عبادتگاه، بازار، محل قضاوت و تحصیل علم است. در شهر کالای تمدن تکثیر می شود؛ در آنجا تجارب انسانی به علائم ماندگار ، نمادها، الگوهای رفتاری و دستگاه های نظم ترجمه می شوند و در آنجا مسایل تمدن متمرکز می گردد. - مامفورد، - 21 :1385شهر تبلور کالبدی و عینی ارزش های دینی، فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و طبیعی یک ملت در پهنه سرزمینی است .

شهر زیستگاهی است انسان ساخت و در زیر یک قدرت سیاسی مشخص، کهتمرکز جمعیتی نسبتاًُ پایداری را در درون خود جای می دهد. فضاهایی ویژه بر اساس تخصص های حرفه ای به وجود می آورد، تفکیکی کمابیش مشخص و فزاینده میان بافت های مسکونی و بافت های کاری ایجاد می کند و فرهنگی خاص را به مثابه حاصلی از روابط درونی خویش پدید می آورد، که درون خود خرده فرهنگ های بی شماری را حمل می کند - فکوهی، - 29 :1387 فوستل دو کولانژ1 که پیشگام نظریه شهر محسوب می شود نهاد بنیادی شهر را دین دانسته است . هسته اصلی اجتماع پیش از شهرنشینی ، خانواده بود که هسته ی اصلی آن نماد دینی، و ستایش پدر به عنوان پدر دینی، می یافت؛ و اتحاد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید