بخشی از مقاله

چکیده

امروزه از شهر به عنوان موتور محرکه توسعه کشور ها یاد می کنند. همچنین شهر امروزی حافظ فرهنگ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و هویت فرهنگ تاریخی جامعه است. از طرف دیگر برای توسعه اقتصادی- اجتماعی مناطق در سطح ناحیه ای، محلی و روستایی شهر نقش اصلی را بازی می کند. در این میان نقش نهاد های شهری و مدیریت شهری در تصویب قوانین و اجرای آن ها بسیار مهم می-باشد. با توجه به این موضوع که منابع موجود در کره ی زمین رو به اتمام هستند، پایداری در چند سال اخیر به یکی از مسائل اساسی برنامه ریزان شهری درآمده است. هدف این مقاله بررسی نقش مدیریت منابع موجود در شهر در ارتقاء پایداری شهری در جهت حفظ منابع موجود و برقراری عدالت در توزیع و استفاده ی منابع شهری برای نسل های حاظر و آینده می باشد. مقاله حاضر به روش توصیفی و با استفاده از منابع و اسناد کتابخانه ای در زمینه CDS به بررسی و تشریح این رویکرد می پردازد و سعی دارد تا ضمن بررسی استراتژی توسعه شهری به جایگاه رهیافت CDS در این مقوله و نقش آن در انتظام فضایی شهرها، مدیریت شهری و شاخص های توسعه پایدار شهری بپردازد.

واژههای کلیدی: مدیریت شهری، توسعه پایدار، CDS، حکومت شهری.

مقدمه

نواحی شهری امروزه به نحو بارزی به عنوان اساسی ترین واحدهای فضایی اقتصاد جهانی مطرح شده اند. جوهر اقتصادی شهرها، چگونگی مدیریت آن هاست .سه عامل در سنجش اهمیت مدیریت شهری در زمینه راهبرد توسعه شهرها ایفای نقش می کنند: زمینه افزایش شتاب تغییرات اقتصادی، تمرکز زدایی و محدود نمودن نفوذ و اندازه حکومت های محلی، شمایل مهار ناشدنی فقر و محرومیت اقتصادی. یکی از واکنش ها در مقابل این تغییرات مهار ناشدنی فزاینده، بسط دادن تمرکز بر روی مدیریت شهری است. این که یک شهر چگونه اداره می شود، برای تعیین موقعیت مطلوب بخش های تولیدی آن شهر در بازارهای منطقه ای و جهانی ضروری و بنیادین است.[1] در میان اندیشمندان کشورمان موضوع »حدود رشد شهری« از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است.

برخی از اندیشمندان بر لزوم تصحیح سیاست های زمین از طریق تشکیل بانک زمین، تعیین تکلیف حدود اختیارات مالک، برداشتن محدودیت های قانونی در استفاده از اراضی خارج از محدوده شهرها، تعیین تکلیف کلیه اراضی واقع در محدوده شهرها و پرهیز از بلاتکلیفی آن ها تأکید دارند.[2] برنامه ریزی شهری یک فعالیت زنده و پویاست که علت پویایی آن این است که شهر مانند یک موجود زنده است و مانند یک سیستم عمل می نماید که طیف وسیعی از فعالیت ها - تمام زندگی شهری - و عملکردهای شهری را پوشش می دهد. طبق این تعریف برنامه ریزی شهری شامل پنج مرحله اساسی است که پژوهش و شناخت، تعیین اهداف، تعیین راه حل های ممکن برای دستیابی به اهداف، ارزیابی راه حل ها و اقدام را در بر می گیرد.[3]همزمان با افزایش درک اهمیت روزافزون و تأثیرات شگرف تحولات شهری در توسعه ملی، شاهد ناتوانی دولت در تمامی سطوح در اداره امور شهرها و پاسخگویی به نیازهای فزاینده و متنوع شهروندان خصوصاً در شهرهای بزرگ هستیم . این امر در مقایسه با دهه های گذشته بسیار ملموستر می باشد .

این در حالی است که بطور وضوح توسعه هر کشوری در تمامی ابعاد با نحوه اداره شهرهای آن همبستگی عمیقی دارد . بنابراین شیوه جدیدی در نحوه اداره شهرها لازم است که مبتنی بر نگرش نوینی از حاکمیت و حکمرانی شهری باشد تا در اداره شهر بگونه ای عمل نماید که نه تنها دولت بلکه مشارکت مردمی را نیز به یاری طلبیده و زمینه و توان جذب همکاری آنان را داشته باشد . نباید این موضوع فراموش گردد که هرگونه تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی در اداره شهر ونحوه مدیریت و راهبرد توسعه آن املاًک تحت تأثیر نظام و سیستم حکومتی حاکم بر کشور و بالطبع ایدئولوژی، تفکرات و نگرش حاکمان آن می باشد. در راستای موضوعات مطرح شده نویسندگاه در مقاله حاضر به تبیین و بررسی توسعه پایدار و مدیریت شهری خواهند پرداخت.

مدیریت شهری

مفهوم مدیریت شهری در تعاریت کل نگر از مفهوم صرف اداره امور شهر فراتر است و با ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مرتبط و نقش فعالی در توسعه ی شهر پیدا می کند. در این نگرش، مدیریت شهری، مسئولیتی استراتژی است که نتایا و پیامدهای عملیاتی نیز به همراه دارد و به این علت، تعامل آن با حوزه های قدرت، سیاست، اجتما و اقتصاد شهری اجتناب ناپذیر است.[32]مدیریت شهری عبارت است از سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازهای ساکنان شهر، هدف کلان مدیریت شهری ایجاد محیطی قابل زندگی برای همه همراه با عدالت اجتماعی،کارایی اقتصادی و پایداری زیست محیطی است.[30]مدیریت فرایند به کار گیری مؤثر و کارامد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیا منابع و امکانات و هدایت و کنترل است.[4]

مدیریت شهری به همه نهادها، سازمان ها و افرادی گفته می شود که، به صورت رسمی و غیر رسمی در فرایند مدیریت شهری اثرگذار هستند؛ مدیریت شهر فقط شهرداری یا شورای شهر نیست بلکه، هر عنصری که در فرایند مدیریتی شهر، اثرگذار است، در این حیطه قرار دارد.[5]در تدوین برنامه های مدیریت توسعه ای و برنامه های منطقهای و کشوری جایگاه شهر و مدیریت شهری باید به روشنی تبیین و مشخص شود که برنامه های مختلف اجرا شده در سطح شهر، تاثیرگذار هستند یا خیر، و برنامه ها را چگونه باید تدوین کرد که طرحهای توسعه شهری و منطقهای بدون وقفه اجرا شوند.[6]مدیریت، عامل اصلی و حیات بخش هر سازمان و نهادی است. مقوله مدیریت بخش این هر نو برنامه ریزی است و شاید رکن اصلی آن باشد. از این رو، می توان گفت که برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی، کنترل و اصلاح برنامه ها، عناصر اصلی چرخه مدیریت گردشگری محسوب می شوند.

در واقع مدیریت سنجش عملی برنامه ریزی گردشگری را شامل میشود که طی آن باید با استفاده از ابزارهای مناسب به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد.[31]مهم ترین هدف مدیریت شهری ارتقای شرایط کار و زندگی جمعیت ساکن، در قالب اقشار و گروه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و حفاظت از حقوق شهروندان، تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی است؛ بنابراین هنگامی که شهر دارای مشکلات و نارسایی هایی در چرخه امور است و از مشکلات بهداشت شهری و آلودگی های محیطی برخوردار است و در عین حال از اقسام آسیب های اجتماعی، و بحران هایی هم چون مسکن، نقص در ظرفیت کافی تاسیسات عمومی، بیکاری، کمی درآمد، زاغه نشینی، مشقات اجتماعی، رشد خودروی شهری و بی هویتی در شکل گیری بافت ها و ساختمان ها و ... در عذاب است، می توان به این نتیجه رسید که؛ مدیریت شهری آن در تنگنا و نارسایی به سر می برد.

در این باره ی مدیریت شهری باید ضمن دارا بودن برنامه برای وضع موجود شهر و فای آمدن بر مشکلات آن، برنامه های آینده شهر را تدوین کرده و براساس آن ها به ترسیم آینده ایده آل که بر مبنای واقعیت ها و شرایط زمان و مکان قرار دارد بپردازد و مدیریت شهری باید حافظ شهرها و منافع مردم شهرها باشد.[6]یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در توسعه ی گردشگری در هر منطقه، چگونگی مدیریت این فعالیت ها است. مدیریت در بر گیرنده ی نگرش نظام مند است که در آن پویایی گردشگری در چهارچوب عرضه و تقاضا با تاکید بر پایداری مدنظر قرار می گیرد. در این راستا مدیریت گردشگری پایدار در خصوص توسعه گردشگری و برآورد پایداری آن نیازمند در نظر گرفتن سودمندی اقتصادی و پیامدهای اجتماعی گردشگری است.[7

تفاوت بین حکومت محلی با مدیریت شهری و یا حکومت شهری

در این جا این پرسش مطرح می شود که بین حکومت محلی و حکومت شهری و نیز مدیریت شهری چه تفاوتی وجود دارد ؟

مدیریت شهری: 1 عبارت است از سازماندهی عوامل و منابع برای پاسخگویی به نیازها ی ساکنان شهری.

حکومت محلی :1 نظامی است که با اعمال قدرت مشروع برآمده از اراده شهروندان به عملکردهای مشترک و تأمین رفاه عموم در محدوده زندگی شان نظم می بخشد . حکومت محلی بر حسب نوع سکونت گاههای قلمرو خود میتواندصرفاً شهری و یا روستایی و یا مجموعه ای از این دو باشد.

حکومت شهری :2 بعنوان نوعی حکومت محلی شامل شورای شهر به مثابه نهاد قانونگذار ، شهرداری و به مثابه نهادهای مجری می باشد و مشروعیت آن گاه غیر » ادارات خدمات رسان « دستگاههای اجرایی مسئول در شهر و گاه بطور مستقیم از سطح محلی ناشی » از سطح ملی یا منطقه ای « مستقیم با تفویض اختیار از سوی مراجع بالاتر می شود.

حکومت شهری در حوزه حاکمیت سیاسی است. مدیریت شهری عمدتاً اجرایی و فنی است که درصورت وجود حکومت شهری زیرمجموعه آن است. مدیریت شهری مجری تصمیمات نهادهای حاکمیتی است گرچه در تصمیم سازی و سیاستگذاری مشارکت می نماید و اجرا و نظارت را برعهده دارد و به طور کلی مدیریت شهر چند هدفی و میان بخشی می باشد.[8]

-4 استفاده از رهیافتی نو و تعریف راهبرد توسعه شهر
ساکنان و مدیران شهر ها به ویژه در کشورهای در حال توسعه به طور روز افزون واقف شده اند. که نیازمند ارتقاء کیفیت زندگی برای تمامی ساکنین شهر هستند لیکن طرح های کنونی به آن نایل نشده اند. تجارب کشور های توسعه یافته نشان میدهد که تلاشهای توسعه اجتماعی و اقتصادی دولت محلی اگر توسط یک فرایند استراتژیک شامل عناصر ذیل هدایت گردد، موفق تر خواهد بود:
-1 تحلیل نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای تاثیر گذار بر شهر.

-2 توجه به عقیده اکثریت درباره اهداف، اولویتها و عملیات.

-4 تشکیل ائتلافهای سازمانی/ نهادی برای اجرای عملیات و برنامه های ویژه جهت دستیابی به نتایج پایدار.

راهبرد توسعه شهر - - CDS را میتوان چنین تعریف نمود: فرایند آماده سازی تحقق چشم انداز بلند مدت شهر از طریق تهیه برنامه های عملی کوتاه و میان مدت برای توسعه پایدار که بر مشارکت فراگیر شهر وندان، رشد عادلانه، تعادل زیست محیطی و تقویت رقابت اقتصادی شهر تاکید دارد .[37]

عناصر اصلی رهیافت راهبرد توسعه شهر ها عبارتند از:

انعطاف پذیری: برنامه های توسعه شهری، هم از نظر اهداف و مقاصد و هم از نظر روشها و وسایل اجرایی می باید در انتباق با طبیعت پویا و تحول پذیر شهر و شهر وندان تهیه گردد و به اجرا درآید. این امر مستلزم رعایت اصل انعطاف پذیری در مطالعات، پیشنهادها و روشهای اجرایی برنامه های توسعه و عمران شهری است که به نوبه خود، مستلزم رعایت اصل بازنگری و اصلاح مداوم است.[9]

مشارکت: منظور از مشارکت، در گیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی است که آنان را بر انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی به یاری یکدیگر و با مسئولیت پذیری مشترک، به کنش اجتماعی روی آوردند.[10]

حکومت محلی: یکی از ویژگی های بارز برنامه ریزی راهبردی، دوری از برنامه ریزی متمرکز، آمرانه و خطی است. این امر، مستلزم تقسیم وظایف برنامه ریزی میان سطوح مختلف مدیریت و تصمیم گیری - ملی، منطقه ای و محلی - بر اساس امکانات نهادهای محلی، جامعه محلی و مشارکت محلی است. بنا براین بر خلاف روال گذشته برنامه ریزی شهری، بر مقیاسهای کوچک و مشخص تاکید می ورزد.بنا به مطالعات سازمات ائتلاف شهر ها CDS  بر اصول چهار گانه زیر که نشانگر پایداری شهر ها است بنیانگذاری شده است. .[38]

-زیست پذیری: شهری را قابل زندگی میداند که در ان همه ساکنین از فرصتهای یکسان برای مشارکت و بهره مندی از زندگی اقتصادی و سیاسی شهر برخوردار باشند.

-رقابت پذیری: اقتصاد قوی، رشد اشتغال و درآمد و سرمایه گذاری همه جانبه را برای شهر پیشنهاد میدهد. لازمه توسعه کارآمد شهری، فرآهم آوردن شرایط مناسب برای افزایش بهره وری افراد و موسسات است.

-بانک پذیری: شهر هایی که دارای سیستم مالیه شهری کارآمد در استفاده از منابع درآمدی و هزینه ای خود هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید