بخشی از مقاله
چکیده :
در طی سالهای گذشته شواهد بسیار زیادی از تغییرات فزاینده ی اجتماعی ، اقتصادی و محیطی در سطح کشور مشاهده شده که عمدتا به تغییرات فضایی منتهی شده اند. با توسعه ی فن آوری به نظر می رسد که انسان به میزان قابل توجهی از وابستگی زیاد به عناصر و شرایط طبیعی رها گردیده اما درجه ی وابستگی آن به برنامه ریزی کالبدی افزایش یافته است . مدیریت هدفمند و بهینه بهمنظور پویاسازی فعالیت، و استفاده از منابع نقطه ای و پراکنده در سطح سرزمین از راهکارهایی هستند که منجر به جلوگیری از مهاجرتهای بیرویه و نظمدهی به الگوی ارتباط سکونتگاههای روستایی با شبکه نظام شهری می شوند.
رویکردها راهکارهای توسعه را با توجه به امکانات موجود در ناحیه درنظر میگیرند و پیوند آن را با توسعه منطقه ای و ملی مطرح میکنند . این مقاله بر آن بوده تا از طریق بررسی اسنادی منبعث از توسعه ی پایدار به ارائه راهبردها و سیاستهای توسعه درجهت ساماندهی خدمات ، دسترسی ها ، کاربری اراضی ، مسکن و حفظ میراث طبیعی و فرهنگی به عنوان مولفه های اصلی توسعه سکونتگاههای روستایی کشور نماید.
مقدمه:
این واقعیتی است که بیشتر فقرا و یقیناً فقیرترین آنها در نواحی روستایی زندگی می کنند . افرادی منزوی ، پراکنده ، فاقد دسترسی به خدمات اجتماعی و سایر خدماتی که باید قابل دسترس باشند . بدین ترتیب از خصیصه های مهم فقر » روستایی « بودن آن است . به طور تقریب 70 درصد فقرا در نواحی روستایی زندگی می کنند وپیش بینی می شود که نسبت فقرای روستایی در جهان تا قبل از سال 2035 به کمتر از 50 درصد نخواهد رسید. در این راستا یکی از مهمترین عناصر ساختاری توسع ه سکونتگاههای روستایی در جهت حمایت از فقرای روستایی و کاهش آسیب پذیری مناطق روستایی توجه ویژه به ابعاد کالبدی فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی انسان در مناطق روستایی است.
بدین معنا عناصر کلیدی سکونتگاههای روستایی شامل مسکن ، محیط امن ، خدمات عمومی، خدمات زیربنایی و کاربری اراضی مورد توجه قرار می گیرند. این عناصر حمایت مادی و بهبود کیفیت زندگی انسان روستایی را مد نظر قرار می دهند. در این راستا نیاز به برنامه ریزی توسع ه کالبدی به عنوان ابزاری برای توسع ه روستایی از الزامات توسعه تلقی می گردد. بدیهی است انسان یا هر جامعه بشری تا زمانی که در محل معینی اسکان نیافته ،نیاز به برنامه ریزی کالبدی را احساس نمیکند. به عبارتی انسان خانه به دوش هیچ گاه نیازی به برنامه ریزی کالبدی نمی یابد اما به محض این که انسان در مکانی ساکن گردید، آن گاه برنامه ریزی کالبدی هویت مییابد.
همواره با تکامل اجتماعات انسانی نیاز به برنامه ریزی کالبدی هم افزایش مییابد چرا که با تنوع روابط بین افراد و گروه ها راه و روش زندگی پیچیده تر میشود، همچنین با رشد جمعیت ، نیازهای آنان نیز رو به تزاید می گذارد. نتیجه این که فضایی که این فرایند در آن رخ میدهد باید با دقت بیشتری مورد استفاده قرار گیرد. در این معنا برنامه ریزی کالبدی شامل تمامی فعالیت های منسجم ، اندیشیده و منظمی است که انسان به منظور سازماندهی و بهسازی محیط کالبدی خود انجام میدهد و به طور یقین حاصل آن تخصیص بهینه فضا به فعالیت های مختلف است.
برنامه ریزی کالبدی به عنوان یک فرایند نظام بخش بر سازماندهی، جهت دهی ، تسهیلگری و مدیریت رشد و توسعه سکونتگاههای انسانی منطبق است . این نوع برنامه ریزی حفاظت و استفاده کارآمد و پایدار از زمین و منابع مرتبط با آن را مورد توجه قرار می دهد. بکارگیری مفاهیم فوق در عرصه های روستایی تحت عنوان برنامه ریزی کالبدی سکوتنگاههای روستایی عمدتاً به ساختارهای کالبدی مناطق روستایی مرتبط شده و آنگاه به مضامین و مؤلفه هایی چون کاربری اراضی، ارتباطات و حمل و نقل ، تاسیسات و تجهیزات زیربنایی و مسکن در ارتباط قرار میگیرد.
به اعتقاد بسیاری از محققان محیط کالبدی زیست انسان دارای مقیاس های گوناگون است . کوچکترین مقیاس آن خانه و بزرگترین آن پهنه سرزمین است . در درون این طیف گسترده محله ، شهر، روستا و منطقه قرار دارند. ترکیب چهارگانه عناصر انسان ، فرم ، فضا و فعالیت و تعامل متقابل هر یک تشکیل دهنده برنامه ریزی کالبدی در سطح سکونتگاه های روستایی بوده و لازم است سیاست ها و راهبردهای توسعه روستایی بر بستر توسعه کالبدی بر عناصر فوق تاکید نماید. بدین منظور گروهی معتقدند برای حصول به ثبات اجتماعی و ارتقاء کیفیت محیطی مبتنی بر عدالت و برابری نیاز به برنامه ریزی کالبدی به دلایل ذیل اجتناب ناپذیر است.
1. زمانی که توسعه کالبدی در سطح سکونتگاههای انسانی به وقوع می پیوندد در بیشتر مواقع اثرات ناگواری بر روی منابع آب و خاک بوجود می آید. برنامه ریزی کالبدی قادر است از خسارتهای بالقوه چنین امری ممانعت نماید.
2. فشار بیش از اندازه جمعیت ، نیازهای متعددی را برای عرضه مسکن ، زیربناها و خدمات بوجود می آورد که پاسخگویی بدین نیازها از طریق برنامه ریزی کالبدی امکان پذیر است .
3. بیشتر فقرا اغلب فاقد دسترسی مطلوب به پناهگاه و فاقد برخورداری از امنیت مالکیت اراضی می باشند. در این راستا برنامه ریزی کالبدی قادر است از فقرا حمایت نماید.
در برنامه ریزی کالبدی تلاش برنامه ریزان ارائه رهنمودهای اساسی برای مناطق کشاورزی، فعالیتهای اقتصادی، سکونت و محیط زیست روستایی است . بر این اساس تعیین بهینه ترین مکان جهت کاربری اراضی کشاورزی ، تعیین گزینه های ترجیحی برای مکان یابی انواع کاربریهای اقتصادی، تعیین مکانهای ترجیحی برای سکونت و نیز تعیین فرصتهایی برای ارتقاء ظرفیتهای محیطی روستا مورد توجه برنامه ریزان است . در پنج دهه برنامه ریزی توسعه در کشور ما نیز همگام با کشور های در حال توسعه به نظر می رسد که عدم نگرش جامع و یکپارچه به برنامه های توسع ه کالبدی و نیز کاربرد الگوها و مدلهای نا متجانس ، اثرات نا مطلوبی بر جوامع روستایی بر جای نهاده است.