بخشی از مقاله

چکیده:

تحولات ساختاری و کارکردی نظامهای اجتماعی و سیاسی باعث ایجاد بسترهای متفاوتی دراداره امور شهرها شده است. شکلبندی و نقش دادن به بازیگران متفاوت عرصه شهری از جمله دولت، مردم، نهادهای مدنی و قانونگذار باعث شده است تا وظایف و تکالیف متقابل و دوسویه بین شهروندان و ادارهکنندگان اموردرسطوح ملی و محلی پدید آید.با شروع عصرصنعتی شدن دامنه ی مشکلات ومسائل شهرها تمام طیف ها، طبقات و اقشار اجتماعی را فراگرفته است. در این میان با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین برای حل مشکلات جوامع شهری یکی ازمطرح ترین رویکردها در عرصه ی مدیریت شهری حکمروایی شهری است.

امنیت به عنوان یکی ازضرورتهای اساسی اداره شایسته شهرمطرح است.امنیت به معنای رهایی از ترس و تهدید، یکی از نیازهای اساسی انسان است.در این تحقیق به شناسایی حکمروایی خوب شهری و ضرورت های آن، همچنین بررسی نقش و جایگاه امنیت در تحقق حکمروایی خوب شهری پرداخته شده است. روش بررسی در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز نیز با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که یکی از مهمترین مبانی توسعه، برقراری امنیت در جامعه است و تحقق حکمروایی خوب شهری نیز منوط به برقراری امنیت در شهرهاست.

مقدمه :

با ورود به هزاره سوم میلادی، شهرها در کشورهای کمتر توسعه یافته با چالشهای فزاینده ای ناشی از رشدی فراتر از ظرفیتهای پاسخگو مواجه شده اند - اسماعیل زاده و همتی، - 102 : 1391 به طوری که بنابر آمارهای بین المللی از اوایل هزاره ی جدید، نیمی از جمعیت جهان یعنی حدود سه میلیارد و سیصد میلیون نفردر شهرها زندگی می کنند همچنین پیش بینی می شودکه این رقم تا سال 2030 به حدود پنج میلیارد نفرافزایش یابد - برک پور و اسدی، - 7 :1387 و این توسعه ی شتابان شهرنشینی، دولت ها را برای اداره ی شهرها با چالش های تازه ای روبه رو کرده - رهنمایی و کشاورز، - 26 :1389 که نمود آنها در اشباع زیرساختهای اجتماعی کالبدی، بس اسکان غیررسمی، افزایش ناهنجاریهای اجتماعی، ازدیاد شکافهای درآمدی و فرهنگی، گسترش آلودگیهای زیست محیطی و در مجموع، کاهش کیفیت زندگی مشاهده می شود.

- اسماعیل زاده و همتی، :1391 - 102 آنچه که امروزه دولتها با آن مواجه هستند روند رو به رشد شهری و شهرنشینی و بروز مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی از یکسو و ناکارآمد بودن روشهای مدیریت و کنترل توسعه شهری جهت رفع مشکلات و تنگناهای مذکور از سوی دیگر می باشد - اسماعیل زاده و همتی، . - 102 :1391 شواهد نشان می دهد در حالی که در سال 1950 تقریبا 28 درصد و در حال حاضر بیش از 50 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند،جهان همچنان با روندروبه رشدشهرنشینی روبه روست، به گونه ای که تا سال 2020 بیش از 66 درصد ازجمعیت جهان درشهرها زندگی خواهند کرد - Morgan, .2003: 7 - به طور کلی می توان گفت یکی از پدیده های نوین قرن بیستم و دهه های اخیر روند گسترش شهرنشینی و افزایش بی رویه ی جمعیت و توسعه ی فیزیکی مناطق شهری می باشد.

این روند در کشورهای در حال توسعه - از جمله ایران - همواره با مشکلات فراوانی روبرو است که پیامدهای منفی بسیاری به همراه داشته است. تهدید جدی کیفیت محی زیست، افزایش فقر شهری و تشکیل مناطق حاشیه نشین، کمبود زیرساخت ها و خدمات شهری از قبیل تأمین آب و عرضه ی مسکن، نابرابری های اقتصادی، اجتماعی و مسائل متعدد دیگر در کشورهای در حال توسعه به دلیل نرخ بالای رشد جمعیت در مناطق شهری به صورت حادتری بروز پیدا کرده است در این میان با توجه به افزایش جمعیت شهرنشین برای حل مشکلات جوامع شهری یکی از مطرح ترین رویکردها در عرصه ی مدیریت شهری حکمروایی شهری است، مفهوم حکمروایی شهری که بر همیاری دولت و جامعه ی مدنی مبتنی است، بر این اصل بنیادی استوار است که دولتها به جای آنکه به تنهایی مسؤلیت کامل اداره ی شهرها را در همه ی سطوح آن بر عهده گیرند، باید در کنار شهروندان، بخش خصوصی و مردمی به عنوان یکی از نهادها یا عوامل مسؤل اداره ی شهر محسوب شوند.

تعاریف ومفاهیم:

مدیریت شهری:

مدیریت، عبارت از فرایند، فعالیت یا مطالعه مربوط به وظیفه ای است مبتنی بر کسب اطمینان از این که تعدادی فعالیت متفاوت به نحوی در حال اجراست که منجر به دست یابی به هدفی معین می گردد. به ویژه، وظیفه ای است مبتنی بر ایجاد و حفظ شرایطی که طی آن هدف های مطلوب از طریق کوشش های مشترک گروهی از افراد - شامل کسی که به کار مدیریت می پردازد - حاصل می گردد .همچنین عبارت است از گروهی از افراد درون سازمان که در وهله نخست به اداره فعالیت های آن سازمان می پردازند - فرنچ، - 378 : 1377

حاکمیت وحکمرانی:

بانک جهانی»حاکمیت«را به عنوان»روشی که براساس آن قدرت بر مدیریت اقتصادی یک کشور و منابع اجتماعی آن برای رسیدن به توسعه اعمال میشود«تعریف نموده است.در یک تعریف جامعتر ارائهشده در سال 5991 چنین آمده است: »حکمرانی فرایندی پیوسته است که از طریق آن منافع متضاد یا متنوع را همساز نموده و اقدام همکاریجویانه اتخاذ میگردد. حکمرانی شامل نهادهای رسمی و نظامهایی است که برای تضمین رعایت قانون،قدرت پیدا کردهاند،همچنین قراردادهای غیررسمی که مردم و نهادها بر سر آن توافق نموده یا درک میکنند که به نفع آنها است.

حکمروایی شهری

حکمروایی شهری مفهومی است که هم با مسئولیت حکومت و هم با تعهد شهروندان ارتباط دارد. حکمروایی شهری بر این اساس استوار است که مشارکت در فرایندهای سیاسی یا سازمانی در شهر به کنترل منابع شهر مربوط می شود ,اصولاً حکمروایی شهری به عنوان رویکردی از نظام تصمیم گیری و اداره امور شهری تلقی میشود و در واقع فرایندی است که بر اساس کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک سو و سازمانهای غیردولتی و تشکلهای جامعهی مدنی، از طرف دیگر شکل میگیرد - ابراهیم زاده و اسدیان، . - 17 :1392 بنابراین حکمروایی شهری، هم حکومت شهری و هم جامعه مدنی را در بر می گیرد که بر حقانیت و تقویت عرصه عمومی تاکید می کند. تحقق حکمروایی شهری نیز مستلزم کنش متقابل بین نهادهای رسمی و دولتی و نهادهای جامعه مدنی است - برک پور و اسدی، . - 144 :1387

شاخص ها و معیارهای حکمروایی شهری

در بیانه ای که میتوان آن را منشور حکمروایی شهری نامید، اصول نه گانه ی زیر را به عنوان معیارها و ویژگیهای حکمروایی خوب برشمرده است، که این شاخصها به ترتیب عبارتند از:

.1 مشارکت شهروندان،

.2 قانونمندی،

.3شفافیت،

.4مسئولیت و پاسخگویی،

.5جهت گیری توافقی،

.6عدالت و انصاف،

.7کارایی و اثربخشی،

.8پذیرا بودن و پاسخ دهنده بودن،

.9بینش راهبردی - . - Undp,2000:1

و بر اساس مطالعاتی که در زمینه حکمروایی خوب شهری و مطابقت آن در شرای شهرهای ایران صورت گرفته است معیارهایی چون:

.1مشارکت شهروندان، .2اثربخشی و کارآیی، .3پذیرا بودن و پاسخ ده بودن، .4مسئولیت و پاسخگویی، .5شفافیت، .6قانونمندی، .7جهت گیری توافقی، .8عدالت، .9بینش راهبردی و .10تمرکززدایی به عنوان معیارهای حکمروایی خوب شهری در ایران نام برده شده است. هر یک از معیارهای نام برده دارای مفهومی است که در نظامی یکپارچه در تعامل با یکدیگر با یکدیگر نظام مدیریت شهری مبتنی بر حکمروایی خوب راتشکیل می دهد - برک پور، . - 501 :1385 بانک جهانی نیز شاخص هایی چون:

.1 حق اظهار نظر و پاسخگویی ، .2ثبات سیاسی و فقدان آشوب، .4اثربخشی دولت، .5کیفیت مقررات، .6حاکمیت قانون، .7کنترل فساد و .8انتخابات آزاد و منصفانه را برای سنجش حکمرانی خوب در کشورها استفاده کرده است - ابراهیم زاده و اسدیان، . - 20 :1392 اما با توجه به معیارهای مطرح شده از میان اسناد موجود در زمینه ی معیارها و ویژگیهای حکمروایی شهری، سند انتشار یافته از سوی سازمان ملل را می توان جامعترین بیانیه در این زمینه دانست.

در این بیانه معیارها و ویژگی های حکمروایی شهری بر ارزش های عام و جهان شمول استوار شده است، به نحوی که فارغ از تفاوت های سیاسی، فرهنگی و مکانی می توان آنها را معیارهای مطلوب حکمروایی شهری نامید. در مورد شرای خاص ایران معیار تمرکز زدایی را نیز باید به معیارهای یاد شده افزود. زیرا در نظام های متمرکز، یکی از پیش شرطهای تحقق حکمروایی شهری، تمرکز زدایی از نظام تصمیم گیری است. بدین ترتیب معیارهای مطلوب حکمروایی شهری در شهرهای ایران را به شرح زیر می توان تعریف کرد:

.1مشارکت شهروندان: منظور از مشارکت، قدرت تأثیر گذاردن بر تصمیم گیری ها و سهیم شدن شهروندان در قدرت است. مشارکت فق به حمایت مردم از تصمیم گیران و تأیید سیاستهای آنان محدود نمی شود، بلکه فرآیندی است که در آن شهروندان و مسئولان در تصمیم گیری شهری سهیم می شوند.

2.    اثر بخشی و کارآیی: این معیار بر استفاده مناسب از منابع موجود برای تأمین نیازهای شهروندان، ارائه ی خدمات شهری و رضایت مردم استوار است.

3.    پذیرا بودن و پاسخ دهنده بودن: این معیار دو نکته ی مکمل هم را در بر دارد. مسئولان شهری باید هم نیازها و خواسته های شهروندان را دریابند و بپذیرند و هم نسبت به آن واکنش و پاسخ مناسب را از خود نشان دهند. بنابراین هم سویی خواسته های شهروندان و اقدام مسئولان ضروری است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید