بخشی از مقاله

خلاصه

پیچیدگیِ جرم و مجرم و نبود شاهد، باعث شناختِ إطمینانبخش در إثبات دعوی، به عنوان ِ»علم قاضی« است. تحقیق جایگاه علم قاضی در قانون مجازات اسلامی به روش کتابخانهای انجام گرفت. قاضی - ولی فقیه و منصوب او - بالغ، عاقل، شیعه اهل بیت - ع - ، عادل، حلال زاده، مجتهد و مرد است و منظور از علم قاضی یقین یا إطمینان متعارفی است که قاضی به استناد آن حکمِ دعوی را صادر کرده و علم متعارفِ شخصی، تفصیلی، طریقی و یا موضوعی به وصف طریقی، حسّی یا قریب به حسّ، نظری و حصولی استدر. ادامه اعتبار علم قاضی در حقوق االله، حقوقُ النّاس، قمطلِعلم متعارف قاضی، امور حسّی و قریب به حسّ،علمِ حاصلِ رسیدگی به دعوی، در غیر حدود الهی، غیر حد زنا و عدم اعتبار مطلق علم قاضی مورد توجه قرار می گیرد.

اعتبار علم قاضی در سیره پیامبر و أهل بیت - ص - در قضاوتهای علمی، پویایی اسلام را نشان می داد. در ادامه مقاله علم قاضی در مواد160، 162، 171، 187، 211، 212، 463 و464 قانون مجازات اسلامی1392 با تبعیت از فقه إمامیه و علم قاضی در رویه قضایی ایران بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده عمل قاضی به علمش در راستای دلالت آیات قرآنی است که عمل به قسط، حق و عدل راواجب دانند. عمل به علم - علم طریقی محض که قابل جعل، اثباتاً و نفیاً، نیست - ، نزد عقلاء، از بدیهیات عقلی است.

کلمات کلیدی: علم قاضی، فقه اسلامی، مجازات اسلامی

1.مقدمه

علم قاضی از موضوعات مهم أدله اثبات دعوی، اعم از حقوقی و کیفری است. این نوشتار درصدد بررسی اقوال و نظریات اندیشمندان اسلام، عموماً و فقهای امامیه - ع - خصوصاً درباره »علم قاضی« با نگاه تطبیقی به اراده نهایی قانونگذار ایران در قانون مجازات اسلامی 1392 است و در پایان بانگاه تطبیقی به فقه و قانون، نتیجه برداشت ازمبانی فقهی مسأله ارائه میشود.علِمالرّجل یعنی آگاه شد و علمالشّیئ یعنی آن را شناساند و باوراند و او را درک کرد. علم در لغت به معنی دانستن و دانش است - جعفری لنگرودی، . - 1372 در محاورات بین اشخاص عادی؛ علم در معانی دانش، آگاهی، یقین و اطمینان، استعمال می شود و عموم مردم - عرف - درهنگام استعمال کلمه توجهی ندارند کهعقلاً، احتمال خلاف آن هم می رود. علم در اصطلاح فقهی عبارت از اعتقاد ثابت مطابق با واقع می باشد. در بعضی از کتاب های اصولی، قطع با علم و یقین مترادف دانسته شده است، اما محققان نظر اول را برگزیده اند. - ناشناس، - 1390

در آیه 10 سوره ممتحنه در قرآن کریم » هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را به سوی کفار بازنگردانید «کلمه »علم« بهمعنای اطمینان بهکار رفته است - مکارم شیرازی ، - 1368 زیرا بعضی از زنان مکه به پیامبر ایمان آورده و از مکه به مدینه فرار نمودند. شوهران آنها از پیامبر خواستند تا بر اساس صلحنامه حدیبیّه«» تقاضای پناهندگی زنان مزبور را نپذیرد و آنان را به مکه بازگرداند. در این باره وحی آمد این عده را امتحان نمایید. اگر معلوم شد که آنها برای حفظ ایمانشان مهاجرت نمودهاند، آنان را باز نگردانید. در این آیه علم به معنی اطمینان بهکار رفته است, چرا که آزمایش این عده از زنان با سوگند و قسم بوده که سوگند و قسم، قطع و یقین نمیآورد. پس این آیهدالّ براین است که پیامبر - ص - به اطمینان عمل کرده است وعمل ایشان هم معتبر وهم ملاکحجّت است. - محمودیدشتی،. - 1370

2.شناخت واژه »قاضی

قاضی در لغت به معنی: حاکم شرع است. - خاوری، - 1384 در اصطلاح فقهی قاضی کسی است که در زمان دشمنی بین اصحاب دعوی مبادرت به صدورحکم نماید. - موسوی اردبیلی، 1371؛ مرعشی، - 1379قاضی به معنی: حاکم، عامل، آشکار کننده، اعلام کننده، قاطع، فرمان دهنده، اراده کننده، آفریننده، خاتمه دهنده و تمام کننده است - جوادی آملی، - 1390منظور از قاضی در فقه شیعه، حاکمی است که دارای صفات وشرایطِ ویژه طبق موازین فقهی است. شناخت صفات قاضی با صفات حاکم پیوندی نزدیک دارد وأساساً قاضی همان حاکم و ولی فقیه یا منصوب اوست. - عاملی، - 1375به نظر برخی: حاکم در دوران غیبت امام زمان - عج - مسئول اداره جامعه است و اختیارات او همه اختیاراتی است که برای امام معصوم - ع - در جهت اداره جامعه وجود دارد، مگر آنچه دلیلی بر اختصاص آن به امام معصوم گواهی دهد.« - موسوی الخمینی، . - 1375

3. تعریف علم قاضی و اقسام آن

علم قاضی عبارت است از یقین یا اطمینان متعارف قاضی که به استناد آن حکم صادر می کند علم قاضی با نحوه اعتبار و زاویه دید، وجوه متفاوت پیدا کند. علم، ممکن است دو گونه باشد علم نوعی؛ علمی که برای قاضی و برای غالب افراد عادی چون قاضی تحصیل شدنی است.علم شخصی؛ فقط قاضی بدان علم دارد و سایرین با همان مقدمات، به علم نمی رسند. - موسوی اردبیلی، - 1375 برخی نیز تفاوتی بین این دو نوع نگذاشته اند. فویر کاستل در مقاله »علم شخصی قاضی در مسائل مدنی« فرانسه، نوشته: مسلماً،» قاضی در مقامتصمیم گیری از علم و اعتقاد شخصی خود استفاده می کند و فقط نباید مرتکب بی احتیاطیهائی شود که موجب نقض آراء وی در دیوان کشور می شوند. در واقع استفاده از علم و اطلاع مذکور در اختیار وجدان و تحت نظارت خود اوست.« - کاستل، . - 1365

3,1.مفهوم عرفی و فلسفی علم قاضی:

گاهی علم به معنای یقین و گاهی به معنای اطمینان است. در اصطلاح فلاسفه علم به معنای یقین بوده و هرگونه شک و تردیدی نسبت به معلوم وجود ندارد و قاضی عالم در چنین وضعیتی صددرصد به موضوع مورد دعوی قطع و یقین دارد. این معنای خاص درقرآن کریم نیز آمده است - إسراء - 36 / - از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن؛ چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند - . - سید طنطاوی ، - 1374 بنابراین طبق آیه مزبور، انسان وجن, باید از علم تبعیت کنند. به نظر می رسد؛ این آیه در صدد بیان امور کلامی و اعتقادیات است و احکام و اخلاقیات مراد آیه شریفه نمی باشد. علم قاضی گاهی علمی متعارف است که از اسباب عایِد حاصل شده که اگر شخص معمولی دیگر جای قاضی بود, به همان نتیجه, دست می یافت.علم مورد نظر فقهاء اسلام، معرفت به دست آمده از راه های غیر متعارف - رمل، جفر، الهام و سحر و جادو - نیست بلکه اطمینان متعارفی است که از طرقی چون مشاهده و معاینه، اقوال اهل خبره - پزشکی قانونی، پلیس قضایی و کارشناس فنی - ، اسناد، عرف، استفاضه و به طور کلی با امارات قضایی به دست می آید.

3,2.تقسیم بندی علم قاضی بر اساس علم طریقی و موضوعی

در علم اصول، علم به طریقی و موضوعی تقسیم می شود علم طریقی علمی است که هیچ گونه دخالتی در اثبات اصل حکم ندارد بلکه تنها کاشف آن حکم وطریقی برای رسیدن به آن می باشد و علم موضوعی علمی است که در اثبات حکم شرعی نقش داردمثلاً گاه می گوید: اگر به بازگشتن مسافر علم پیدا کردید یکصد تومان صدقه بدهید، علم در این جا موضوعی است. اما اگر گفت چنانچه مسافر بازگشت یکصد تومان به فقیر دهید در اینجا علم به بازگشت مسافر موضوعی نبوده بلکه طریقی است.« - محمودی دشتی، - 1373درجمع بندی نظریات در باب علم طریقی یا موضوعی بودن علم قاضی سه نظریه وجود دارد:علم قاضی در مقام قضاوت موضوعی است چون در زبان دین گفته شده که قاضی باید بر اساس علم خود قضاوت کند و در باره شاهد گفته شده که وی باید از روی قطع و یقین شهادت بدهد. - محمودی دشتی، 1373؛ گرجی، . - 1375علم طریقی از هر سببی و برای هر شخصی حاصل شود حجت است و بلکه گفته اند درستی آن ذاتی و نیازی به دلیل و برهان ندارد. - مکارم شیرازی، - 1374

3,2.تقسیم بندی علم قاضی بر اساس مبادی

مبادی علم قاضی به سه دسته تقسیم شده است:

-1 مبادی حسی؛ مثل اینکه قاضی، شخصی را ببیند که شراب می نوشد -2 مبادی غیرحسّی و قریب بهحسّ؛ مثل قضایائی که از علی - ع - نقل شده است.-3 مبادی حدسی محض؛ علم قاضی از جمع آوری شواهد مختلفی حاصل شده است مثل جائی که قاضی به استناد عکس، ویدئو، آزمایش تفنگ و فشنگ، ضبط صوت و مانند آن، به وقوع قتل توسط کسی علم پیدا کند« - مکارم شیرازی، - 1373منظور از علم در علم قاضی نوعاوّل ودوّم است که اعتبار دارد و نوعسوّم فاقد اعتبار شرعی است.به نظر می رسد؛ منظور از مبادی حسّی و قریب به حسّ, علم متعارف است که برای نوع مردم، اطمینان آورد و مبادی حدسی تخمینی است ناشی از امور غیرمتعارف که برای غالب مردم عادی و آگاه، اطمینان آور نیست.

3.نقش علم قاضی در حقوق

قاضی فقط در بخش کیفری موضوع, می تواند برای اثبات جرم بر علم خودش تکیه کند.مثلاً سرقت که آمیخته ای ازحق االله وحق الناس است، قاضی فقط درجنبه حقاللّهی آن، می تواند به علم استناد کند. با منابع فقهی موجود؛ این نظریه طرفدار مشخصی در میان فقهای متأخر ندارد و سند آن روشن نیست.

3,1.نظریه عدم اعتبار علم قاضی به طور مطلق

برخی به طور مطلق به عدم اعتبار علم قاضی نظر داده و آن را سبب متهم شدن قاضی به جانبداری یکی از طرفین دانسته اند. در میان علمای امامیه نویسنده ای نیافتم که بر این نظریه باشد. لیکن، صاحب ریاض المسائل به نقل از جماعتی واز جمله سید مرتضی، ابن حمزه و ابن ادریس حلی فرموده: ابن جنید اسکافی بر این قول است. - طباطبایی، - 1389 ولی عمده علمای اهل سنت در نظریات بر این قول بودهاند.مخالفین معتبر بودن علم قاضی به دلایل ذیل، اعتبار علم قاضی را درحقّ االله والنّاس مخدوش می دانند: انگیزه تهمت و بدگمانی مردم را نسبت به قاضی و دستگاه قضایی ایجاد می کند. از سخن پیامبر اسلام - ص - استنباط شده که من بین شما، تنها بر اساس دلایل وقَسم ها قضاوت می نمایم - عاملی، . - 1374

حدیث علی - ع - احکام مسلمانان بر سه چیز است: شهادت عادل، قسم قاطع و شیوه گذارنده شده از ائمه هدی - عاملی، . - 1374اهل سنت از أم سلمه نقل قول شده که رسول االله ص فرمود: من آن گونه که می شنوم قضاوت می کنم. استفاده می شود که از آن جایی که فقط اقرار، شهادت،قَسم وقَسامه، شنیدنی است وغالباً علم قاضی از راه شنیدنی نیست پس این حدیث بیانگر نفی اعتبار علم قاضی است. قاضی درهیچ موردی نمیتواند به علمش قضاوت کند زیرا در این زمانها فساد زیاد است و رویه عملی امروزه هم برآن است. - عالیه، . - 1376

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید