بخشی از مقاله
چکیده
قدرت، توانایی یک بازیگر در استفاده از منابع و امکانات جهت تاثیر گذاری بر رویدادهای بین المللی به نفع خود است. کشورها برای حفظ موجودیت، امنیت و رفاه شهروندان خود و نیز مقابله با تهدیدات خارجی ناگزیرند سیاست ها و برنامه هایی را جهت افزایش توانمندی و قدرت ملی خود به کار گیرند. شرایط جدید نظام بین الملل باعث شده است با بهره گیری از انواع قدرت و مولفه های جدیدی در ساختارهای رسمی بین الملل نقش ایفا کنند و کشورها برای تامین منافع ملی خود ابزارها و راه های جدیدی را به کار گیرند که مهم ترین آن ها را می توان بهره گیری از »قدرت نرم« دانست. دولت ها همیشه تلاش می کنند با بهره گیری از انواع قدرت به هر شکل ممکن به بالا بردن قدرت ملی و تاثیر گذاری در سیاست های خود کمک نمایند. لذا دولت مردان ایران با سیاست گذاری متناسب با مؤلفه های قدرت نرم و اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی می توانند در توسعه و پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و ارتقاء جایگاه آن در غرب آسیا موثر باشند.
مقدمه
دستیابی به قدرت، دلیل اصلی رقابت ها، کشمکش ها، نزارع ها و نیز شکل گیری دسته بندی ها و پیمان های دو یا چند جانبه منطقه ای و بین المللی است که بر همین اساس نظم اجتماعی و روابط کشورها و انسان ها نیز شکل می گیرد. قدرت توانایی یک بازیگر را در استفاده از منابع و امکانات در جهت تاثیر گذاری بر رویدادهای بین المللی به نفع خود نشان می دهد. از همین رو برخی قدرت را کلیدی ترین مولفه تعیین کننده مناسبات و جایگاه کشورها در عرصه روابط بین الملل می دانند. - انعامی، علمداری، . - 29 :1387
منابع ملی را می توان به مثابه خطوط راهنما و نشان دهنده تمایلات و خواسته های دولت ها در عرصه روابط بین الملل دانست. دولت ها تلاش می کنند از راه همکاری، رقابت و منازعه نسبت به تعقیب و تحصیل منافع خویش توفیق یابند، اما واضح است که منافع ملی به خودی خود و در خلاء حاصل نمی شود، بلکه لازمه دستیابی به آن برخورداری دولت ها از قدرت ملی در یک حد قابل قبول است. - حجازی، . - 4 :1387
ملت ها خواسته ها، آرمان ها و منافع متعددی دارند که برآورده شدن آن ها تابعی از سطح و چگونگی قدرت ملی به ویژه در مقایسه با سایر کشور هاست. اگر کشوری از قدرت ملی بالایی برخوردار باشد، می تواند خواسته های خود را بدون موانع تامین کند. برخی قدرت ها نه تنها در سطح جهان و کره زمین چنین قدرتی دارند، بلکه بر ماورای مرزهای کره زمین نیز دسترسی دارند. برخی نیز آن چنان ضعیف اند که در تامین نیازها و خواسته های ابتدایی خود ناتوان اند.
می توان گفت بین قدرت ملی یک کشور و میزان نقش آفرینی آن کشور در روابط بین الملل رابطه مستقیمی وجود دارد - زرقانی، . - 111 :1388سیاستگذاری واژهای است که با حکومت، دولت، جامعه، و مسائل عمومی آن گره خورده و تداعیکننده اقدام دولت در اداره صحیح امور عمومی است - قلیپور و غلامپور آهنگر، . - 23 :1389 از زمانی که سیاستگذاری عمومی به عنوان علمی دانشگاهی در جهان مطرح شده است، تقریباً چهار دهه میگذرد.
تئوری سیاستگذاری مرتبط با عواملی است که در چرخه سیاستگذاری دخیل هستند، که مهم ترین عامل در اجرایی شدن این سیاست گذاری ها بالا بودن قدرت ملی که بر گرفته از استفاده صحیح از قدرت نرم می باشد لذا حاصل شدن این مقوله در نظام اقتصادی برای کشور ایران در وضعیت کنونی اجرای سیاست های صحیح اقتصاد مقاومتی که بر گرفته از منویات مقام معظم رهبری - مدظله العالی - است. این پژوهش ضمن معرفی قدرت نرم و سطح تاثیر گذاری آنان بر قدرت ملی و سیاست گذاری عمومی کشور و همچنین به نقش سیاست گذاری در مؤلفه های اقتصاد مقاومتی پرداخته و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به تبیین جایگاه قدرت نرم در سیاست گذاری و اقتصاد مقاومتی پرداخته است.
تاریخچه قدرت نرم
قدرت نرم ریشه در مکاتب فکری مختلف علوم سیاسی و روابط بین الملل دارد. قدرت سخت براساس اندیشه های واقع گرایی و نو واقع گرایی توجیه می شود و قدرت نرم نیز به اعتقاد برخی از رهیافت های لیبرالیستی نشأت می گیرد. درنگرش لیبرالیستی اصلی ترین بازیگر تهدید کننده و تهدید شونده دولت نیست بلکه محور اصلی و اساسی سیاستگزاری بازیگران غیردولتی هستند و جامعه مهمتر از دولت است.
در نگاه لیبرالیستی انسانها موجودات شرور و پلیدی نیستند بلکه انسانها در جستجوی صلح هستند. پس دولت ها یعنی نماینده شهروندان خیرخواه بوده و در نتیجه محیط بین المللی که متشکل از نمایندگان ملت هاست قانون پذیر و هنجارگراست - انعامی، علمداری، . - 6 :1378 نئو لیبرالیسم یکی از نظریات جدید در روابط بین الملل است . به طور دقیق نئو لیبرالیسم در دهه 1980میلادی مطرح شد ونظریه پردازان اصلی آن را رابرت کوهن، جوزف نای ودبلیو اویکن می باشند. نئولیبرالیسم شکل تعدیل یافته لیبرالیسم است که از درون اندیشه های رئالیستی شکل گرفته است.
اگرچه نئولیبرالیسم که ازآن با عنوان نهادگرایی نئولیبرال یاد می شود اما از انواع لیبرالیسم نظیر لیبرالیسم جمهوری خواه، لیبرالیسم تجاری ولیبرالیسم جامعه شناختی متمایز است. نئولیبرالیسم در برگیرنده همه اشکال های یاد شده است وجامع ترین چالش نظری نسبت به واقع گرایی به شمار می رود - قوام، . - 71 :1384 بر اساس نظریه نئولیبرالیسم دولت ها کنش ذره ای یا اتمیستی هستند یعنی جدا از دیگران و فاقد پیوندهای اجتماعی میان هم که می کوشند دستاوردهای مطلق منفرد خود را به حداکثر برسانند و نسبت به دستاوردهای دیگران بی تفاوت هستند. عقلانیت نیز به معنای وجود ترجیهات منظم و یکپارچه قدرت محاسبه سود و زیان و تلاش برای به حداکثر رساندن سود است. با افزایش دستاوردها، دولت ها به مفیدیت بیشتری می رسند.پس اگر همکاری باعث کسب سود بیشتر شود باید به آن مبادرت کرد.
اینها دولت را به عنوان نماینده مشروع جامعه مسلم فرض می کنند و برخی از آنها بازیگران غیر دولتی را تابع دولت می دانند. همچنین وضعیت ساختاری نبود اقتدار مرکزی را در نظام بین الملل می پذیرند ولی از نظر آنان نبود اقتدار مرکزی به معنای نا ممکن بودن همکاری میان دولت ها نیست. نئو لیبرالیست ها امنیت را محدود به مسائل ژئوپلتیک و نظامی نمی دانند بلکه بر مسائل دیگری مانند ثروت، رفاه و موضوعات زیست محیطی نیز تاکید دارند. آنها با وجود آنکه معتقدند دولت ها همچنان بازیگران عمده به شمار می روند ولی به الگوی بازیگر مختلط که شامل سازمان های بین المللی فراملی و غیر حکومتی می شود نیز می اندیشند - غلامی وهمکاران، . - 5 :1389
نئولیبرالیسم ها عقیده دارند که می توان از طریق سازمان های بین المللی آنارشی موجود در نظام بین المللی را کاهش داد، پس بر رژیم های بین المللی تاکید می ورزند. آنها عقیده دارند قدرت برتر یعنی توانایی انجام عملی کنترل شده توسط دولت، پارادایم نئولیبرال در توانایی و قدرت دولت برتر در تهیه و ارائه کالای عمومی ملی و بین المللی نهفته است و بر فشار سیاسی چند جانبه تاکید دارد. آنها عقیده دارند هنگامی که دولت قدرت اقتصادی داشته باشد می تواند در کنار آن قدرت سیاسی، نظامی و راهبردی نیز پیدا کند.
نئولیبرالیست ها معتقدند قدرت سخت افزاری به تنهایی جواب نمی دهد در نتیجه به چهره دوم قدرت یعنی وام های بانک جهانی، تحریم های اقتصادی، افکار عمومی وگسترش دموکراسی و... روی می آورند. قدرت نرم بر رویکرد نئو لیبرالیستی مبتنی است یعنی به مجموعه ای از مولفه های فرهنگی و اصولی اشاره دارد. نئولیبرالها عقیده دارند جدال مستقیم نظامی هزینه های زیاد اقتصادی و راهبردی به کشور مهاجم تحمیل می کند. این نظر در مقابل اندیشه رئالیست ها مطرح است که عقیده دارند باید هر هزینه ای رابرای رسیدن به هدف پرداخت کرد. در حال حاضر کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا تغییر روش و تاکتیک داده اند و از جنگ سخت به جنگ نرم روی آورده اند - همان: . -