بخشی از مقاله

چکیده

با ظهور رنسانس و انقلاب صنعتی در اروپا، رمان به سبب برخورداري از قابلیت نشان دادن واقعیتهاي زندگی، جاي حماسه را میگیرد و در نیمه اول قرن بیستم، جورج لوکاچ، رمانهاي رئالیستی را به عنوان اصلیترین شکل اثر ادبی همخوان با جامعه بورژوایی مطرح میکند. پس از او پیرو و همفکرش، لوسین گلدمن، نیز هر اثر سازگار با رئالیسم را اثري ارزشمند میداند؛ بنابراین با توجه به دیدگاههاي این دو مارکسیست، در رمانهاي رئالیستی جوامع سرمایهداري افرادي وجود دارند که به سبب پايبندي به اصول و ارزشهاي راستین پروبلماتیک - مسئله دار - اند. قهرمان پروبلماتیک منتقد و مخالف جامعه است و به این سبب به حاشیه رانده میشود. در یک کلام او، فردي مسئلهدار، بیآینده، معترض و پرمشکل است که در جهانی تباه جویاي ارزشهاي کیفی و اصیل انسانی است. رمانهاي رئالیستی غرب و به تبع آن رمانهاي رئالیستی فارسی نیز، با توجه به قرار گرفتن در یک دورة حقیقتاً رمانی و داشتن چنین شخصیتهایی، شاخصههاي رمان پروبلماتیک را دارند. در این پژوهش ضمن توضیح و تبیین قهرمان پروبلماتیک، جایگاه و نقش آن در رمانهاي رئالیستی معاصر فارسی مورد بررسی قرار میگیرد و نمونههایی از این رمانها معرفی میگردند.

واژگان کلیدي: قهرمان پروبلماتیک، رمان رئالیستی، رمان معاصر، ادبیات داستانی

مقدمه

پروبلماتیک که در زبان فارسی به مسئلهدار، مشکلآفرین، بغرنج و غیرقابل پیشبینی ترجمه شدهاست، با اینکه در حوزههاي علوم اجتماعی، جامعهشناسی و علوم سیاسی کارکردي فراوان دارد، اما در ادبیات به دلیل محدود و جزئی بودن چندان شناختهشده و پرکاربرد نیست. معناي لغوي این واژه در مباحث علوم اجتماعی و جامعهشناسی، مسئله و معضل است. اما در اصطلاح شکلی خاص از نگرش به پدیدههاي جهان است و دربرگیرندة نظریهها، روشها، مفاهیم و فرضیههاي گوناگون است. به باور لویی آلتوسر - عح طکککألاصئ - A، پروبلماتیک عبارت است از »شبکه تئوریک- سیستماتیکی براي طرح هر نوع پرسش.« به دیگر سخن، برپایه یک چنین تعریفی پروبلماتیک، آن ساختار پیچیده و پنهانی است که موضوعات و پرسشهاي مهم را از سایرین متمایز میسازد - مشایخی،. - 1 :1380

در حوزة علوم اجتماعی و جامعهشناسی نظریه لویی آلتوسر - 1990-1918 - حاکم است، اما درحوزة ادبیات این مفهوم از برساختههاي جورج لوکاچ  است. او در سال1920م، براي اولین بار قهرمان پروبلماتیک را مطرح میکند. این قهرمان چه در جامعه و چه در تقابل با جهان در رمان متجلّی میشود، چه رمان میان تراژدي و شعر غنایی، از یک سو و حماسه و قصه در سوي دیگر جاي دارد. آنچه صورت درونی رمان را تشکیل میدهد پیشروي تدریجی به سمت انسان مسئلهدار است. او این مفهوم را از پیامدهاي جامعه سرمایه داري می داند. پس از لوکاچ، لوسین گلدمن - عح غهع2ئپن - این اصطلاح را به شکلی کارآمدتر و عینیتر در کتاب جامعهشناسی ادبیات - دفاع از جامعهشناسی رمان - شرح و تحلیل میکند.

در سطرهاي بعدي سعی خواهیمکرد، قهرمان پروبلماتیک را از دیدگاه این دو بررسی کنیم و این مفهوم را در رمانهاي فارسی مورد بررسی قرار دهیم. در بررسی دیدگاههاي لوکاچ و گلدمن نگارنده به این نتیجه میرسد که با توجه به تعلّق خاطر این دو، به مکتب مارکسیست و اشتراکات ایدئولوژیکی، در اصل و بنیان این مفهوم تفاوت اساسی در عقاید آنان یافت نمیشود. بهخصوص گلدمن به سبب علاقه به لوکاچ این مفهوم را پذیرفته و آن را بسط و گسترش میدهد و افزون بر آن با ساختارهاي اقتصادي حاکم بر جامعه انطباق میدهد.قهرمان پروبلماتیک از دیدگاه لوکاچ - 1971-1885 - رمان متعلّق به جهانی است که ساختار ذهنی آن به کلّی با ساختار ذهنی جهان سنّتی متفاوت است. رمان قالب ادبی جهان سرمایهداري است. از نظر لوکاچ، رمان شرح فراق است، شرح دورماندن ازخانه است، شرح بیخانمانی استعلایی فرد است.

هم جان تباه است و هم جهان و وضع آرمانی دنیاي حماسه و باستان دیگر دستیافتنی نیست؛ بنابراین نه در دوران باستان رمانی شکل میگیرد و نه در دوران فئودالی، اما میتوان رمانی دربارة آنها نوشت. رمان، حماسه دوران بورژوازيجکطپک؟طأپتض است ولی حماسهاي که برخلاف همتایان کلاسیک خود بیخانمانی و بیگانگی انسان را در جامعه مدرن روایت میکند. رمان مهمترین شکل ادبی دوران مدرن است. »رمان اصلی ترین شکل ادبی همخوان با جامعه بورژوایی است و تحول آن با تاریخ این جامعه پیوند تنگاتنگی دارد« - لوکاچ، . - 182 :1380 بنابراین در جامعه مدرن، رمان نشان میدهد که آدمی و جهان هر دو اسیر تباهی و کذباند.

جامعهاي که محمل شکل ادبی رمان است از گسیختگی جان و جهان رنج میبرد و قهرمان مسئلهدار رمان به دنبال کلّیتی است که از واقعیت زندگی گریختهاست - اباذري، . - 187 :1377قهرمان حماسه، اجتماع است در حالی که قهرمان رمان، فرد است. فردي که خاستگاه او بیگانگی انسان مدرن با جهان بیرون است. لوکاچ بهطورکلّی اصطلاح »فرد پروبلماتیک« را براي توصیف قهرمان رمان به کار می برد. فرد پروبلماتیک جستجوگر است و آنچه او می جوید، خود اوست. سفر او از اسارت در واقعیتی که برایش هیچ معنایی ندارد، شروع میشود و به معرفت نفس میانجامد. ایدهآل او آن است که زندگیاش به زندگی راستینی تبدیل شود.

در جهان سرمایهداري انسان یکّه و تنهاست و این فردگرایی پیشرفته در این دوران، عامل پدیدآمدن رمان مدرن است. انسان پروبلماتیک - مسئلهدار - در تعارض با جهان زندگی میکند و بزرگی او در همین است. آرمانهاي او اگرچه کاذباند، دستکم میتوانند نارسایی واقعیت موجود را آشکار کنند. این آرمانها بیانگر اشتیاق نوستالوژیکض طط؟ئهصکپغ - آدمی براي عصري است که درآن کلیت به نحوي بیمیانجی در زندگی حضور دارد.لوکاچ براساس رابطه میان قهرمان رمان و جهان سه شکل براي رمان غربی در نظر میگیرد:

-1 رمان »ایدهآلیسم انتزاعی« که با پویایی قهرمان و آگاهی بسیار محدود او نسبت به پیچیدگی جهان، مشخص میشود. - دنکیشوت، سرخوسیاه - -2 رمان »روانشناختی« که به بررسی زندگی درونی اشخاص میپردازد و با انفعال قهرمان و آگاهی بسیارگستردة او مشخص میگردد، بدین معنی که او به آنچه دنیاي مرسوم میتواند در اختیارش بگذارد، دلخوش نمیدارد - اوبلوموف از گنجاروف و پرورش احساساتی از گوستاوفلوبر - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید