بخشی از مقاله
چکیده
در یک تعریف کلی جرایم ناقص بر انجام اقدامات مجرمانهای مبتنی است که حصول نتیجه در آن به دلایلی امکان پذیر نیست. جرایم ناقص دراین دیدگاه شامل شروع به جرم، جرم محال و جرم عقیم می شود. اقدام عملیات اجرایی در جرایم ناقص کاشف از تلاش فرد برای به فعلیت رساندن هدف مجرمانه خود است. بزهکاران جرایم ناقص هرچند که از دستیابی به هدف خود ناکام ماندهاند ولی از ذهنیت مجرمانهای برخوردار بوده و نسبت به قانون عصیان ورزیده اند. ویژگی مشترک شکلهای مختلف جرایم ناقص مربوط به آغاز مرحلهی اجرایی و عدم حصول نتیجه است. سابقه تقنینی جرایم ناقص در حقوق ایران به قانون مجازات عمومی 1304 باز میگردد در ماده 20 این قانون شروع به جرم، جرم انگاری شده ولی در مورد جرایم عقیم و محال سکوت به عمل آمده است. این قانون مجازات عمومی سال 1352 است که تحولی را در زمینه شروع به جرم و جرمانگاری جرم محال ایجاد کرده است.
تبصره ماده 20 این قانون مجازات جرم محال را در حکم شروع به جرم دانسته است قانونگذار سال 1370 به جرمانگاری هیچ کدام از جرایم ناقص نهپرداخته است. قانون سال 1392 چهارچوب کلی مربوط به جرایم ناقص را مشخص ساخته است. در این قانون قانونگذار از رویکرد قبلی خود عدول کرده و مانند قانون مجازات 1352 به جرمانگاری شروع به جرم و جرم محال پرداخته است. دایره ی شروع به جرم در قانون 1392 نسبت به قوانین سابق وسیعتر شده است. در تبصره ماده 122 قانونگذار جرم محال را در حکم شروع به جرم دانسته است ولی نسبت به جرم عقیم سکوت اختیار کرده است اما واقعیت این است که قانونگذار با تبعیت از معیارهایی منطقی میتواند هر رفتاری را جرمانگاری کند هرچند اقدامات مزبور دارای حرمت شرعی نباشد و جرم عقیم نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد.
کلمات کلیدی: جرم ناقص، شروع به جرم، جرم عقیم، جرم محال، مجازات.
مقدمه
برای تحقق جرم، هرچند ظهور یک فعل یا ترک فعل مادی همواره شرط است ولی مجازات این فعل همیشه منوط به نتیجهای که بزهکار برای اخذ آن تلاش کرده است نیست. عدم حصول نتیجه را میتوان در سه حالت تصور کرد: حالت نخست؛ گاه بزهکار با وجودی که برای تحصیل نتیجهی رفتار خود جازم است، بنا به عللی که خارج از اراده اوست در ادامه عمل متوقف میماند و به مقصود نمیرسد. حالت دوم؛ گاه علی رغم تلاش خود و ارتکاب افعالی که لازمه وصول به نتیجه مجرمانه است از تلاش خود نتیجه نمی گیرد و قصد او بیاثر میماند. حالت سوم؛ گاه اساسا قصد مجرمانه قابل تحقق نیست. در همه این موارد هر چند قصد ارتکاب جرم فعلیت یافته است، جرم را نمیتوان جرم انجامیده - کامل - محسوب کرد. جرم وقتی جرم کامل نامیده میشود که فعل ارتکابی شامل تمام عناصر تشکیل دهنده جرم و مصرح در تعریف قانونی باشد.
یعنی قصد و ارادهی فاعل به صورت فعلی نمودار شود که قانون آن را مستوجب کیفر بداند[1]هرگاه سخن از جرایم ناقص میشود باید متذکر بود که این جرایم نیز همانند جرایم تام از قبح اجتماعی برخوردار بوده و دلیل اصلی جرمانگاری آنها همانند غالب جرایم مغایرت آنها با نظم عمومی است. بنابراین شایسته است این جرایم را از صرف اندیشه مجرمانه تفکیک کرد زیرا گاهی چنین فرض میشود بخاطر اندیشه مجرمانه است که مجازات میشوند در حالیکه اینگونه نبوده و در هیچ یک از نظامهای حقوق کیفری اندیشه صرف مجرمانه قابل مجازات نیست. فلسفه اصلی جرم انگاری جرایم ناقص به دنبال ایجاد مانع برای ورود به ورطه جرم از جمله مرتکبان هستند.
قانونگذار قبل انقلاب به تبعیت از سایر نظام های حقوقی جرم ناقص را به جز جرم عقیم به رسمیت شناخته بود ولی پس از انقلاب رویکرد خود را تغییر داد تا جایی که با تصویب ماده 41 قانون مجازات 1370 عملا موجب خروج جرایم ناقص از زمره عناوین مجرمانه گردید. در حالیکه در قانون مجازات اسلامی جدید مقنن به موجب ماده 122 به جرم انگاری شروع به جرم و جرم محال پرداخته و در مورد جرم عقیم سکوت اختیار کرده است. همانطور که خواهد آمد شروع به جرم در قوانین ایران جایگاه کیفری داشته است، هرچند در مورد حدود و ثغور آن و میزان مجازات و احکامش محل اختلاف است. به طور کلی میتوان گفت که در خصوص جرم عقیم و محال و شمول قانون بر آنها، قانونگذار ایران در سیر تقنینی، تاکنون مسیر تزلزل راپیموده است. در این مقاله به بررسی هر کدام از جرایم ناقص - شروع به جرم، جرم ناقص و جرم عقیم - پرداخته و مبانی جرم انگاری و تحول قانونگذار در مورد آنها را مورد مطالعه قرار میدهیم.
گفتار نخست: شروع به جرم و مجازات آن
الف تعریف:
براساس یک تعریف پذیرفته شده: شروع به جرم از موقعی که با شروع به اجرا ظاهر و بر اثر اوضاع و احوال مستقل از اراده مرتکب معلق یا به نتیجه نرسد محقق میشود. [2] برای تفکیک اعمال مقدماتی از شروع به اجرا 3 راهکار وجود دارد که به اختصار به تبیین آنها میپردازیم.
.1راهکار عینی:
بر طبق این نظریه شروع به اجرا زمانی تحقق مییابد که فاعل یکی از افعالی را که در تعریف قانونی جرم آمده است، چه به عنوان عنصر تشکیل دهنده و چه به عنوان کیفیت مشدده جرم، مرتکب میشود.[ 3 ] به عنوان مثال کسی که مسلحانه از دیواری بالا رفته و یا حرزی را شکسته و وارد منزلی شده است ذیل عنوان شروع به سرقت مجازات میشود نه شروع به قتل عمد، زیرا بالا رفتن از دیوار و شکستن حرز در قانون از کیفیات مشدده سرقت پیش بینی شده است نه قتل.
.2راهکار ذهنی:
مطابق این راهکار اگر عمل انجام شده بهطور قطع نشانه وجود قصد ارتکاب جرم باشد حتی اگر جنبه مقدماتی هم داشته باشد، شروع به جرم تحقق یافته است. بر این اساس کلیه اعمالی که با قصد ارتکاب جرم رابطه پیدا میکنند شروع به اجراست. به عبارت دیگر، آن لحظه ای که مرتکب از نظر ذهنیکاملاَ خود را مصمم نموده است که جرم را تا انتها به پایان برساند، شروع به اجرای آن خواهد بود. از عقاید پیروان این