بخشی از مقاله

چکیده

ارائه مبانی پیشرفت از دیدگاه اسلام را می توان یکی از مباحث مهم در ترسیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. تحقق الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، مبتنی بر انعکاس آرمان ها و اهداف نظام با اتکاء به پشتوانههای حقوقی و شرعی، تبیین-کننده نگاهی سیستمی مشتمل بر تعیین اجزای مرتبط و ترسیم چگونگی ارتباط آن ها، دارا بودن قابلیت تطبیق و دسترسی و بهرهمندی از قابلیت پایداری و بقای تمدن اسلامی است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- استنباطی در صدد استخراج معیارهای پیشرفت از دیدگاه اسلام از قرآن و روایات و تبیین مبانی حاکم بر آن است.

یافته های مقاله نشان می دهد که اصل توحید و تأمین حقوق طبیعی انسان از جمله مهمترین مبانی هستی شناختی اسلام است و معیارهای معرفی شده برای پیشرفت انسانی مبتنی بر نگاه متعالی اسلام به انسان و تکامل اوست که شامل اصل کرامت، عدالت - موازنه حق و تکلیف - ، برابری و آزادی انسانهاست. در بازتولید عناصر ایرانی پیشرفت نیز به عناصر سختافزاری و نرمافزاری سازنده هویت ایرانی توجه شده که در بعد سختافزاری شامل زادگاه و سرزمین، هویت سیاسی، دانش و فنون بومی ایرانی، اقتدار ملی و میراث مادی است و در بُعد نرمافزاری شامل دین و آیین، نژاد و قومیت، تاریخ و حافظه فرهنگی، خودآگاهی و خودیابی، میراث معنوی، فرهنگ عمومی، هویت اجتماعی، نظام و محتوای آموزشی، نظام خانوادگی و ثبات فرهنگی است.

مقدمه

به رغم طراحی و اجرای برنامه های متعدد توسعه در کشور و تدوین و ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، هنوز یک الگوی پیشرفت بومی که متناسب با مقتضیات تاریخی، جغرافیایی و فرهنگی کشور باشد، تدوین نشده است . به تعبیری کشور فاقد نظریه پیشرفت اقتصادی - اجتماعی جامع است. در جهت دست یابی به این مهم، آگاهی از مبانی اسلامی و ایرانی به مثابه شالوده الگوی پیشرفت ضروری است. این پژوهش مبانی الگوی پایه پیشرفت را مورد توجه قرار داده و با مراجعه به منابع اصیل اسلامی، مبانی هستی شناسی و انسان شناسی پیشرفت استحصال نموده و عناصر سخت افزاری و نرم افزاری پیشرفت که دربردارنده ویژگی ایرانیت پیشرفت است مورد امعان نظر قرار داده است.

-1 روش پژوهش

در انجام این پروهش روش های توصیفی - تحلیلی به کار گرفته شد. مقام توصیف، صرف بیان اوصاف ذاتی نیست، بلکه اعمّ از بیان اوصاف یا نسبت بین دو متغیر است. پرسش از آثار، علایم و نسبت یک پدیدار با پدیدارهای دیگر در واقع جستار از توصیف است. - فرامرز قراملکی، 1388، ص - 184 در روش تحلیلی، توصیف یک متن برای فهم و تحلیل محتوای آن و کشف اراده متکلّم و به نطق درآوردن متن در راستای موضوع پژوهش است. - نقیبی، 1391، ص - 64 در این روش، نظریه سازی اسلامی بر کنشی فکری، ترکیبی و آگاهانه و متخصّصانه متکی است که در پرتو آن رهیافت الگوی اسلامی ایرانی- بر اساس مبانی، ادلّه و معیارهایِ مشخص کشف می شود.

-2 معناشناسی مبانی

»مبانی« جمع مبنا، از ریشه "بنی"، به معنای پایه و هر چه که بر آن و با تکیه بر آن بر رویش چیزی می گذارند. - راغب اصفهانی،1412ق، ص - 147 در یک نگاه دقیق می توان گفت که مبانی آن دسته از عناصر و رهنمودهای دینی است که به صورت اصول و امور مسلم در یک زمینه مطرحند و جنبه زیر بنا برای بقیه عناصر دارند و به نحوی آنها را تبیین و تعیین می کنند. این عناصر از قبیل قضایای »باید« میباشند و جنبه اعتباری دارند و در واقع نتایج جهانبینی اسلامی هستند.

اسلام به عنوان دین خاتم، کاملترین دین مُرسَل است، تمام آنچه را که باید از دین نفس الامری از راه وحی بیان گردد، داراست، از این رو، در هر حوزه از حیات انسان، خواه فردی و خواه اجتماعی، شاهد موضعگیری اسلام و ارائه رهنمود هستیم. برخی از این رهنمودها در واقع عناصر تشکیل دهنده دین هستند، جنبه زیر بنا برای بقیه دارند و به نحوی آنها را تبیین و تعیین میکنند. این عناصر یا به صورت اصول و امور مسلم در یک زمینه میباشند که از آن به »مبانی« یاد میکنیم و یا اغراض و مقاصد دین را در یک حوزه مشخص مینماید که به آن »اهداف« میگوییم. مجموعه این مبانی و اهداف، »مکتب« را تشکیل میدهند. - هادوی تهرانی، - 1381 در ادامه به تبیین مهم ترین عناصر مبانی اسلامی و ایرانی پیشرفت که تاکنون از نظر دور مانده است، می پردازیم.

-3 مبانی اسلامی پیشرفت

-1-4 مبانی هستی شناختی اسلام

مقصود از مبانی هستی شناختی، مهمترین گزار ه های توصیفی تبیینی دربار ه حقیقت وجود و احکام کلی آن و نیز واقعیات جهان است که در مباحث جها نبینی اسلامی یا در حوز ه دانش فلسفه اسلامی، به طور مدلّل و مبرهن مطرح شده یا مفروض قرار گرفته اند.

امام خمینی در کتاب اجتهاد و تقلید در این خصوص می نویسد :

در اینکه اصل عدم نفوذ حکم فردی بر فرد دیگری است اشکالی نیست چه از جهت قضاوت باشد یا غیر آن، چه حاکم پیامبر باشد یا وصیّ پیامبر یا غیر آنها، و مجرد نبوت و وصایت و علم به هر درجه ای که باشد و سایر فضیلت ها موجب نمی شود که حکم صاحب آنها نافذ باشد. و آنچه که عقل حکم می کند نفوذ حکم خداوند متعال در مخلوقاتش است زیرا او مالک و خالق آنهاست ... و سلطه دیگران نیازمند جعل خدای سبحان است. - موسوی خمینی، 1376، ج2، ص - 100 در این تحلیل :

-    سلطنت مخلوقات بر یکدیگر نفی میشود؛

-    ولایت انسان بر خویشتن نیز مشمول این اصل است؛

-    ولایت انسانها بر یکدیگر، با اذن الهی مشروعیت مییابد؛

-    در مواردی هم که اذن الهی به اثبات میرسد و شخصی از این حق برخوردار میشود، در حقیقت ولایت از آنِ خداست؛ البته باید توجه داشت، بین اصل ضرورت ولایت در جامعه با این اصل که هر گونه ولایتی را نفی میکند، ناسازگاری وجود ندارد، زیرا این اصل نیاز به ولایت را نفی نمیکند، بلکه مبدأ بشری آن را نمیپذیرد؛ از این رو »اصل عدم ولایت« محکوم اصل دیگری قرار نمیگیرد. به نظر می رسد بخشی از مبانی تدوین شده در پیش نویس اولیه سند الگوی پایه پیشرفت، مجموعه ای از اصول اعتقادی است که مورد اذعان شیعیان اثنی عشری است به عنوان مثال در مبانی خداشناسی بر حکمت، خالقیت، مالکیت، حاکمیت، تدبیر و ... خداوند متعال اشاره شده است که به نظر در نظام اعتقادی شیعیان که مذهب کشور ماست از اصول بدیهی است.

در مبانی هستی شناختی نیز به تشریح تعدادی از مکاتب فلسفی پرداخته شده که بیشتر واجد جنبه فلسفی است که به نظر می رسد در سند الگو که سندی عام و فراگیر است نه یک نوشتار فلسفی تخصصی جایگاهی ندارد. به عنوان مثال، آیا فهم بحث اصالت وجود یا وحدت و کثرت یا عوالم کلّی وجود و ... که از مباحث تخصصی فلسفه اسلامی است برای همه افرادی که در حال و آینده مجری الگو خواهند بود،امکان پذیر است؟ اصولاً درک این مباحث چه کمکی به فرآیند اجرای الگو خواهد کرد؟

در بخش مبانی معرفت شناختی نیز تقسیم علم به حصولی وحضوری یا بحث از ناکرانمندی معرفت و ... چه کمکی به تدوین و اجرای الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت خواهد کرد؟ شایان ذکر است که کارکردهای مطرح شده در این بخش ها نیز مسیری راهگشا فراروی تدوین الگو نمی نهد. در بخش مبانی جامعه شناختی، به بحث از اقسام سنت های الاهی مانند سنت هدایت، آزمایش و ... اشاره شده است.

باید توجه داشت که سنت های الهی که قوانینی تکوینی هستند که در بطن خلقت جهان آفرینش به ودیعت نهاده شده اند. و آگاهی و ناآگاهی انسان خللی در عملکرد این سنت ها ایجاد نخواهد کرد، جایگاه بحث از سنت های الهی در علم کلام اسلامی و در موضع پاسخ به شبهات و ابهامات اعتقادی است اما اینکه بحث از سنت های الهی و اقسام آن در مسیر تدوین الگوی پیشرفت چه نقش را ایفاء می کند، چندان روشن نیست، چنانکه در بحث از کاربردها این امر مشهود است.

در بحث از مبانی ارزش شناختی، مفاهیم اخلاقی از معقولات ثانیه فلسفی معرفی شده است، نکته مهمی که ضرورت داشت در اینجا مورد توجه قرار گیرد اعتقاد متکلمین شیعی به حُسن و قُبح عقلی مفاهیم و ارزش های اخلاقی است که نتایج عظیمی را به دنبال دارد، به طوری که حتّی درورتص عدم اشاره شریعت به حُسن و قُبح افعال، عقل انسان قادر به تشخیص است. نتیجه این بحث ثبات و جهان شمولی و لایتغیر بودن ارزش های اخلاق در همه ادوار و اعصار است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید