بخشی از مقاله
چکیده
شعر انقلاب بخشی از پیکره جامعه است، به همین سبب به شدت تحت تاثیر تنشها و رویدادهاي سیاسی و اجتماعی قرار دارد، یکی از مفاهیم و رویدادهاي اصلی و برجستهي اشعار شاعران انقلاب، واقعهي ادبیات پایداري و مقاومت و عاشورا با تمامی مضامین دربردارندهي آن است. نویسندگان در این مقاله، ادبیات انقلاب اسلامی را با تمامی محتوا و درون معرفی میکنند سپس چهار تن از شاعران برجستهي ادبیات انقلاب اسلامی را با رویکرد ادبیات پایداري مقاومت معرفی مینمایند و سرانجام جلوهها و مضامین ادبیات پایداري معاصر را در اشعار قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، محمدعلی معلم و حمید سبزواري تحلیل میکنند، در نهایت به این نکته اشاره میکنند که یکی از اصلیترین اصیلترین مضامین شعر و ادبیات امروز، بیان رشادتها و دلیري سربازان پیرو خط امام خمینی شهدا به شمار میآید اگر ادبیات مقاومت از پیکرهي ادبیات امروز جدا شود چه بسا محوري عمیق و ریشهدار در آن یافت نشود.
مقدمه
از ویژگی هاي بارز و منحصر به فرد شعر معاصر این است که به شدت تحت تاثیر حوادث و اتفاقات روزگار خویش است. تقریبا تمامی شاعران معاصر زبان و ادب فارسی، جریانات اجتماعی و سیاسی جامعه را در شعر خود منعکس کرده اند. بسیاري از شاعران با سلاح قلم همراه مردم و مبارزان به مبارزه پرداختند و نارضایتی خویش را از شرایط حاکم بر جامعه نشان دادند، تا اینکه با پافشاري و از جانگذشتن شمار زیادي از مردم، سرانجام انقلاب اسلامی به پیروزي رسید و شرایط براي بیان حرفها و ناگفته هاي شاعران فرا رسید و آنها توانستند در محیطی آرام و خوشایند شعر بسرایند و خود را به عنوان شاعران انقلاب مطرح کنند و شعر بسیاري از این شاعران به عنوان شعار و رمز پیروزي در خدمت مردم و انقلاب اسلامی قرارگرفت.
این شاعران از جمله کسانی هستند که در قبل از انقلاب با حکومت وقت به مبارزه پرداختند و بعد از انقلاب با شعر و اندیشه ي خویش در خدمت انقلاب قرار گرفتند و بعد از شروع جنگ تحمیلی نیز با سرودن شعرهاي انقلابی و حماسی در تشویق مردم براي مبارزه و رویارویی با دشمن سعی داشتند؛ البته با توجه به حجم عظیم شعر انقلاب تنها چهار شاعر - قیصرامین پور- علی معلم- سیدحسن حسینی و حمید سبزواري - مورد بررسی قرار می گیرد.
پیشینه ي تحقیق
پیش از این در مورد شعر معاصر و شاعران انقلاب و اشعار آنها مقالات و کتاب هایی نوشته شده است، اما هیچ اثري از دیدگاه ادبیات پایداري و مقاومت به شعر قیصر امینپور، محمدعلی معلم دامغانی، سیدحسن حسینی و حمید سبزواري توجه نکرده است لذا این اثر از منظر ادبیات پایداري براي نخستین مرتبه به طور مستقل به درونمایههاي ادبیات پایداري در اشعار انقلاب می- پردازد. مباحث این مقاله مربوط به یک دورهي خاص تقریباً سی ساله، یعنی عمر انقلاب اسلامی و فقط دربارهي اشعار چهار شاعر خاص است که در این دوره و کمی ما قبل آن شعر سرودهاند.
روش تحقیق
روش کار به طور کلی، کتابخانهاي است؛ بدین ترتیب که ابتدا مجموعهي اشعار چهار شاعر مطرح انقلاب : قیصر امینپور، علی معلم دامغانی، سیدحسن حسینی و حمید سبزواري، مورد مطالعه قرار گرفت و ابیات را از نظر ادبیات پایداري و مقاومت مشخص و در فیشهاي جداگانه یادداشت شده است. سپس بر اساس مطالب به دست آمده و فیشهاي موجود، مباحث طبقهبندي شده است.
درآمدي بر ادبیات انقلاب اسلامی
از زمانی که ادبیات، آن هم در حوزهي شعر توانست از سلطه و اسارت چندین سدهي دربار رهایی یابد و در اجتماع و میان مردم عادي نفوذ پیدا کند، جایگاه خویش را به عنوان عاملی تاثیرگذار در روند اتفاقات ثابت کرد؛ همواره با حفظ شکل و قالب، محتواي خویش را از جامعه و تنشها، رویدادها و تحولات ناشی از آن وام گرفته است. بعد از گسستن از مالکیت انحصاري قشري اندك که بیشتر در خدمت و براي دلخوشیهاي آنها به کار گرفته میشد، مقبولیت عام یافت و در خدمت عموم قرار گرفت.
ادبیات انقلاب اسلامی در معناي خاص که مختص دورهيتقریباً سی سالهي انقلاب اسلامی ما باشد عمر چندانی ندارد. ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد همچون یک پدیدهي زایا و فعال، همواره تحت تاثیر عوامل محیطی خویش قرار میگیرد و نمی تواند به آنچه که در اطرافش میگذرد، بیتوجه باشد. میتوان چنین استنباط کرد که با رویداد انقلاب در سطح جامعه؛ انقلاب دیگري نیز در حوزهي ادبیات رخ داده که قالب تقریبا همان است اما محتوا به کلی دگرگون شده است.
انقلاب اسلامی که برگرفته از تعالیم اسلامی و آموزه هاي دینی بود و انقلابی دینمحور، خدایی و مذهبسالار محسوب میشد و تمام برنامههایش بر این اساس پایه- ریزي و شکل گرفته بود و از سوي دیگر وطندوستی، مقاومت، ایثار و از خودگذشتن و مقاومت را در جهت حفظ آرمانها و ارزشهاي اخلاقی و اسلامی توصیه میکرد؛ توانست دو مقولهي حماسه و عرفان را که زمانی به دور از هم، طی طریق میکردند، با همدیگر در یک مقوله و یک جهت سازماندهی کند و در جهت اهداف خویش از آنها بهره ببرد.
»شعر انقلاب اسلامی در مسیر رشد و بالندگی خود دورهاي هشت ساله از مقاومت و ایثار، از جانگذشتگی و حماسهآفرینی جوانان پرشور و عاشقی را شاهد بود که سبب شد، لحظهلحظه تصاویر آن، رنگی فراخور واقعیت هاي گوناگون اجتماع در برابر جنگ و وقایع متفاوت آن به خود بگیرد. شعر مقاومت ایران، فصلی خونین، پربار و شکوهمند از ادبیات انقلاب اسلامی که با ترنم عطر آگین خود، ادبیات معاصر کشور ما را وجهه و آبرویی در خور بخشیده است.« - قاسمی، - 8 :1383
ادبیات مقاومت و پایداري
هنوز چند صباحی از رویش گلهاي انقلاب نگذشته بود که باد خزان شروع به وزیدن گرفت و در اندکی بعد طوفان سهمگین این باد در خارج از خانه کم مانده بود همه چیز را در نوردد؛ اما گلها همه ریشه در خاك داشتند و استوار وپابرجا ایستادگی کردند اگرچه گلهاي بسیاري پرپر شدند اما عدهي بیشماري نیز مقاومت کردند. آنگاه که جنگی ناخواسته و نابرابر انقلاب نوپاي ما را به چالش کشید، درونمایه و مضمون دیگري مهمان ادبیات ما شد. به محض اینکه جنگ در گرفت ادبیات پایداري شکل گرفت و چون جنگ حق و باطل بود و سخن از دفاع و حفظ ارزشها و نگهداري از دین و حیثیت و به نوعی خدایی بود، عرفان و حماسه به هم گره خوردند، و پدیدهي دیگري به نام دفاع مقدس به عرصهي ادبیات راه یافت.