بخشی از مقاله

چکیده

عصر امامت امام زین‌العابدین ، یکی از تلخ‌ترین دوره‌های تاریخ اساام برای شیعیان به شمار می‌آید. یکی از اقدامات مهم امام سجاد در راستای رهبری هدایت شیعه، موضع‌گیری‌های بجا و به موقع آن حضرت در برابر قیام‌ها و شورش‌ها و نیز مواضع آن بزرگوار در مقابل عملکرد حکام اموی عصر خویش بود. از آنجا که در زمان امام چهارم، شرایط اختناق‌آمیزی پس از واقعه عاشورا در بااد اساامی به ویژه مدینه، حکم‌فرما بود، امام بسیاری از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان می‌کرد.

مجموع دعاهای امام سجاد به نام صحیفه سجادیه معروف است. از آنجا که مقابله صریح با فرقه‌های انحرافی در آن عصر ممکن نبود و کنایه و تعریض این عقیده در کالم امام سجاد مطرح است. بر همین اساس این مقاله بر آن است تا با واکاوی فرازهایی از صحیفه سجادیه شیوه مقابله امام سجاد با یکی از فرقه‌های انحرافی بنام "جبریه" را آشکار سازد.

مقدمه

با توسعه سرزمین‌های اسامی، مسلمانان پس از رحلت پیامبر اکرم ، به فرقه‌های گوناگونی تقسیم شدند و به تدریج انحرافاتی در عقاید آن‌ها پدیدار شد. یکی از فرقه‌های انحرافی که در زمان امام سجاد به وجود آمد، فرقه جبریه - مجبره - نام دارد. طرفداران این مکتب، افعال انسانی را مخلوق خدا دانسته و اختیار انسان را نفی می‌کنند. در صورتی که با توجه به آموزه‌های اسامی، بحث ایمان و اعتقاد به معاد که یکی از مهم‌ترین اصول دینی بشمار می‌رود؛ اشاره مستقیم به این نکته دارد که انسان دارای اختیار است و به همین دلیل مسئول اعمال خود خواهد بود و متناسب با نوع عملش، مستحق گرفتن پاداش یا مشمول عذاب خواهد شد. اکنون با توجه به شرایط خفقان آمیز عصر امام سجاد ، مقابله صریح با این فرقه‌ها ممکن نبود. ازاین‌رو، امام سجاد در قالب دعا به مقابله با این عقاید انحرافی پرداختند. در این مقاله برآنیم، ابتدا، شرایط عصر امام سجاد را بازگو کرده و سپس به معرفی فرقه مجبره و شیوه مقابله حضرت با فرقه مذکور بپردازیم.

.1 مفاهیم و کلیات

-1-1 جبر در لغت: جبر در لغت به معنای اصاح چیزی به نوعی از قهر و غلبه و بستن و جبران کردن در مقابل شکستن است.1

-2-1 جبر در اصطاح: جبر در اصطاح آن است که رفتار و کارهای انسان بر اساس اختیار نیست و هر چه از او سر می‌زند بدون قدرت و اراده است، به گونه‌ای که نمی‌تواند به ترک آن اقدام کند.2 جبر به معنای اصطلحی آن جزء باورهای برخی مردم و در میان مسلمانان گروه «اشاعره» است3 و به این اعتبار به آنان «جبری»  «جبرگرایان» گفته می‌شود. در برابر این نظریه دو دیدگاه دیگر مطرح است، یکی «تفویض» که معتزله طرفدار آن هستند و دیگری «امر بین االمرین» که دیدگاه شیعه و فلسفه است.

جبر در اصطاح علم فرق و مذاهب، به معنای نفی فعل اختیاری از انسان و انتساب همه افعال به خداست. شهرستانی ضمن بیان این مطلب، جبریه را دارای اصنافی می‌داند که از آن جمله جبریه خالصه جبریه متوسطه هستند. گروه نخست برای انسان هیچ‌گونه قدرت و عملی قائل نیستند و تمام افعال انسان را به خدا نسبت می‌دهند. گروه دوم برای آدمی قدرتی را اثبات می‌کنند، اما قدرت را در فعل او مؤثر نمی‌دانند.

.2 گذری بر عصر امام سجاد

تاریخ گواه است که امام سجاد در طول سی‌وچهار سال فعالیت، شیعه را از یکی از سخت‌ترین دوران‌های حیات خویش عبور داد. دورانی که جز سرکوبی شیعه به وسیله زبیریان و امویان نشان روشنی ندارد. بیست سال حاکمیت حجاج بر عراق و سلطه عبدالملک بن مروان بر کل قلمرو اسامی، تنها جهت‌گیری روشنش کوبیدن شیعیان، و در بخش‌هایی دیگر کوبیدن سایر مخالفان امویان، اعم از خوارج یا شورشیانی چون عبدالرحمان بن محمد بن اشعث بود. حجاج کسی بود که شنیدن لفظ کافر برای او بسیار آرام‌بخش‌تر از شنیدن لفظ شیعه بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید