بخشی از مقاله
چکیده:
در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، حقوقی که در رابطه با امور شهروندی، در کتاب شریف صحیفه سجادیه علیه السلام بیان شده را، جمع آوری نموده و آن را با حقوق شهروندی مصوب سال 96 مجلس شورای اسلامی، مقایسه می کند، نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در صحیفه سجادیه به طور مفصل، مسائل مربوط به حقوق شهروندی از جمله: حقوق متقابل شهروندان، حقوقی که جهت مدارا با افراد بدخلق، ایجاد می شود، حقوق ناشی از ارتباط سببی شهروندان، حقوق دوستان، همسایگان، مرزبانان، حق داشتن بصیرت و شناخت دشمن و ... بیان شده است، در این راستا، تلاش نموده نکاتی از صحیفه را برای کامل تر شدن آنچه مصوب شده است، اضافه نماید.
کلید واژه: حقوق شهروندی، صحیفه سجادیه، قرآن
مقدمه
این مقاله در دو بخش، تنظیم شده است: بخش اول به مبانی حقوق شهروندی از نگاه صحیفه سجادیه علیه السلام پرداخته است و در بخش دوم، مواردی از حقوق مهم شهروندی در صحیفه سجادیه، آمده است، البته متناسب با هر حق شهروندی که از صحیفه ذکر می شود، با منشور حقوق شهروندی، تطبیق و نکاتی اضافه می شود.
مبانی حقوق شهروندی از نگاه صحیفه سجادیه
- 1 توحید محوری
حق و تکلیف در دین مبین اسلام جایگاه بسیار مهمی دارد و اگر خداوند مهربان برای انسانها تکالیفی قرار داده است برای اینست که هر فردی به حق انسانیت و مقام ملکوتی که خداوند برای مقربین خود در نظر گرفته است برسند بنا براین تکالیف در نگاه دین مبین اسلام به حقوق، بازگشت می کنند، چراکه انسانی با رعایت حقوق دیگران و تکالیفی که نسبت به دیگران انجام می دهد در واقع مسیر هدایت و رضای حضرت حق را برای خویش هموار می کند.
اولین حقی که در صحیفه امام سجاد علیه السلام بصورت دعا1 به آن اشاره شده است و رعایت آن، علاوه بر اینکه به شخص رعایت کنند خیر دنیا و آخرت دارد جنبه حقوق شهروندی هم دارد، حق شناخت خداوند و عبودیت در برابر ایشان می باشد، چراکه انسان موحد همیشه حقوق همنوعان خود را رعایت کرده و به حقوق کسی تجاوز نمی کند، لذا در عرصه نظام سازی برای جامعه و تنظیم حقوق شهروندی، بحث توسعه فرهنگ توحید محوری، که زیر بنای تمام حقوق شهروندی از منظر دین اسلام می باشد، باید در اولویت باشد.
البته حقوق دیگر انسانها که با مسلمین دشمنی ندارند و در جامعه مسلمین زندگی می کنند، باید محفوظ بماند لکن نماد، شعار، فرهنگ و رویکرد جامعه اسلامی بایستی توحید محور باشد تا حقوق شهروندان به نحو احسن رعایت شود. اما سجاد علیه السلام در زمینه محوریت توحید در رعایت حقوق شهروندی چنین می فرمایند: بدان» که خداوند بر تو حقوقی دارد که همه چیزِ تو را فراگرفته است؛ در هر جنبشی که کنی، یا سکون و آرامشی که گیری، یا جایی که فرود آیی، یا هر عضوی که تکان دهی، یا ابزاری که به کارگیری، خداوند را در تمام آنها حقی است که برخی بزرگتر و برخی کوچکترند، و بزرگتر از همه رعایت حقّ خود او- تبارک و تعالی- است، که بر تو واجب ساخته که آن ریشه همه حقهاست و باقی حقوق تماما از آن منشعب میشو..2«
امام زین العابدین علیه السلام در ابتدای صحیفه هم به وحدانیت و مقام باری تعالی که هستی بخش تمام موجودات بوده و تنها او، قابل حمد و سپاس می باشد، به این صورت، اشاره می نماید: »حمد و سپاس خدای را، آن نخستین بی پیشین را و آن آخرین بی پسین را، خداوندی را که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید و اندیشه واصفان از نعتِ او فرومانَد. آفریدگان را به .1 اما سجاد علیه السلام به خاطر شرایط خفقان سیاسی در زمان بنی امیه، تمام معارف و حقوق لازم را غالبا با زبان دعا فرموده اند. .2 صحیفه سجادیه- رساله حقوق، امام سجاد علیه السلام، تر جمه مهدی الهی قمشه ایی، ناشر مبین اندیشه، تهران، ص.356
قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید. چون ایشان را به پیش راند، کس را یارایِ واپس گراییدن نبوَد، و چون واپس دارَد، کس را یارای پیش تاختن نباشد. هر زنده جانی را از رزق مقسوم خویش توشهای معلوم نهاد؛ آن سان که کس نتواند از آن که افزونش داده، اندکی بکاهد و بر آن که اندکش عنایت کرده، چیزی بیفزاید. سپس هر یک از آدمیان را عمری معین مقرر کرد و مدتی محدود که با گامهای روزها و سالهایش میپیماید، تا آنگاه که به سر آرَدَش؛ آن سان که چون آخرین گامها را بر دارد و پیمانه عمرش لبریز شود، او را فرو گیرد: یا به ثواب فراوانش بنوازد، یا به ورطه عقابی خوفناکش اندازد، تا بدکاران را به کیفر عمل خویش برساند و نیکوکاران را به پاداش کردار نیک خویش و این خود عینِ عدالتِ اوست.
منزّه و پاک است نامهای او و ناگسستنی است نعمتهای او. کس را نرسد که او را در برابر اعمالش باز خواست کند و اوست که همگان را به باز خواست کشدحمد. و سپاس خداوندی را که اگر معرفتِ حمد خویش را از بندگان خود دریغ میداشت، در برابر آن همه نعمتها که از پس یکدیگر بر آنان فرو میفرستاد، آن نعمتها به کار میداشتند و لب به سپاسش نمیگشادند، به رزق او فراخ روزی میجستند و شکرش نمیگفتند. و اگر چنین میبودند از دایره انسانیت برون میافتادند و در زمره چارپایان در میآمدند. چنان میشدند که خدای تعالی در محکم تنزیل خود گفته است »
چون چارپایانند، بل از چارپایان هم گمراه تر1« حمد و سپاس خداوندی را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزاشری را به ما الهام کرد و ابوابِ علمِ ربوبیّت خویش را به روی ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحید او راه نمود و از الحاد و تردید در امر وی به دور داشت. او را سپاس گوییم، چنان سپاسی که چون در میان سپاسگزارانش زیستن گیریم، همواره با ما باشد و به یاری آن از همه آنان که خواستار خشنودی و بخشایش او هستند گوی سبقت بربایم. آن چِنان سپاسی که تابشش تاریکی وحشت افزای گور بر ما روشن گرداند و راه رستاخیر برای ما هموار سازد و در آن روز که هر کس به جزای عمل خویش رسد و بر کس ستم نرود و هیچ دوستی از دوست خویش دفع مضرت نتواند و کس به کس یاری نرساند، چون در موقف بازخواست ایستیم، منزلت ما برافرازد و بر مرتبت ما بیفزاید.2
ایشان در مورد حق عبودیت الهی که بالاترین درجه برای هر انسانی می باشد و در جمیع حقوق شهروندی تاثیر گذار می بُدُهُ لا تُشْرِکُباشد،میفَاَمّافرماید:بِهِشَیْئا»حَقﱡفَاِذااللّه فَعَلْتَ ذلِکَ بِاِخْلاص، جَعَلَ لَکَ عَلی نَفْسِهِ اَنْ یا وَ الآْخِرَهِ وَ یَحْفَظَ لَکَ ما تُحِبﱡ مِنْها3« "حق بزرگتر خداوند این است که او را بپرستی و چیزی را با او شریک نسازی، که اگر خالصانه چنین کنی، خداوند کار دنیا و آخرتت را کفایت میکند و آنچه را دوست داری برایت نگه میدارد".
.1 اشاره به آیه 44 ار سوره الفرقان.
.2 صحیفه سجادیه، ترجمه عبد المحمد آیتی،ناشر سروش، تهران، سال 1375، ص.35
.3 صحیفه سجادیه- رساله حقوق، امام سجاد علیه السلام، تر جمه مهدی الهی قمشه ایی، ناشر مبین اندیشه، تهران، .360