بخشی از مقاله

موضوع مقاله:»سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه«


چکیده

طرح مساله:بی شک امروزه هر فرد اندیشمندی در می یابد که جامعه با انبـوهی از مسـائل و مشـکلات در حوزه ی فرهنگ و اخلاق دست به گریبان است،به نحوی که رفته رفته این امور برای همگان به صورت امری عادی نیز جلوه گر شده است و حتی این عادات ناصحیح و تفکرات ناهنجار بر اثر تعدد و تکرار،به صورت جزئی از سبک زندگی جامعه ی حاضر نیز درآمده است.اما بدون شک این معضلات و چالشها و تغییر در نگرش و اسلوبها و شـکل زیستن در سبک زندگی انسان امروز،یک شبه حاصل نشده است،باید پذیرفت مواجهه ی فرهنگ مدرن سبب ایـن تحولات در سبک زندگی جامعه ی ایرانی- اسلامی شده است و برون رفت از آن تنها براساس منویات رهبرمعظم انقلاب با بازگشت و بازخوانی فرهنگی دینی- اسلامی میسر است و از این رو با چنین نگرشی پژوهش حاضر تحت

عنوان»سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه«سامان یافت.
هدف:تعیین واحد محتوای فرمایشات امام زین العابدین(ع)در دعاهای متفاوت صحیفه سـجادیه در خصـوص سبک زندگی جهت الگوبرداری انسان در جامعه حاضر.

روش:از آنجا که اهمیت پرداختن به موضوع فوق الذکر- سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سـجادیه- ریشـه در تفکر هر فرد مسلمان جهت دستیابی به سعادت دارد،لذا تمام شاهد مثال ها از صحیفه سجادیه انتخـاب گردیـد و روش استخراج مطالب به صورت کتابخانه ای البته با نگرش کاربردی به مشکلات و مسائل از بطن و متن جامعه ی حاضر در سبک زندگی افراد بوده است.

نتایج:سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه دارای افق های فراوان و متنوعی است و در زمینـه ی خاصـی منحصر نمیباشد،بگونه ای که در تمامی جنبه ها و زمینه های زندگی عبادی،خانوادگی،اجتماعی،سیاسی و...بهترین دستورات را در تغییر منش ها،رفتارها و معیارها بدون محدوده زمانی یا اقلیم جغرافیایی(مکانی)داده است،تا آدمی در یک چهارچوب مشخص در مسیر رشد،توسعه و رسیدن به اهداف سبک زندگی اسلامی در راستای دستیابی بـه سعادت موفق باشد.

واژگان کلیدی:سبک زندگی،صحیفه سجادیه،علی بن الحسین(ع)،الگوپذیری،جامعه حاضر.


مقدمه


۱

انسان،زندگی،سبک،شیوه،راه و روش مفاهیمی هستند که هرگز از یکدیگر جدا نمی شوند.زندگی،جزء جـدایی ناپذیر انسان است و هیچ راه فراری از آن نیست.پس انسان،تا هست،باید زندگی کند.به بیان دیگر،انسـان میـان دو راهی زندگی و عدم زندگی قرار ندارد.بدون تردید،زندگی باید کرد؛اما میتوان پرسید:زندگی مطلوب و هدفمند کدام است؟و براساس چه سبک و اسلوبی باید این مسیر را طی نمود؟

از سویی شکی نیست که بشر در جستجوی خوشبختی است و در پی آن است که به زندگی موفقی دست یابد. هیچ کس نیست که بخواهد زندگیِ همراه با شکست،تلخی و ناکامی داشته باشد؛چرا که سـعادت طلبـی و آرامـش خواهی ویژگی فراگیر تمامی انسانهاست و به واقع انسان گم شده ای به نام احساس خوشبختی دارد که به اعتقاد کارشناسان بخش اعظمی از این حس تابع فرآیند»چیستی سبک زندگی«وی میباشد.لذا حساسیت نسبت به مفهوم
سبک زندگی پیشینه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد.

پس از این روست که رهبر معظم انقلاب نیز با درایت و هوشمندی از همان نخستین سالهای انقلاب بر این واژه تاکید داشتند و چندی پیش نیز به بازخوانی این مفهوم پرداختند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه، برای پرداختن به این مهم- سبک زندگی- آسیب شناختی وضع موجود سبک زندگی در ایـران و چـاره جـویی در

این خصوص تاکید کردند]سخنان مقام معظم رهبری در سفر به خراسان شمالی.[
در واقع بیانات معظم له در جمع جوانان و دانشجویان همچون همیشه حاوی نکاتی روشنگر و مدبرانه بود که بکاربستن و تهیهاستراتژی مدون برای تغییربرخی و تقویت برخی دیگر از موارد مطروحه( فرهنگ کار جمعی،روابط اجتماعی،انضباط،آپارتمان نشینی،معاشرات روزانه و...) میتواند مسیر جامعه را برای رسیدن به رفاه،آسایش و عدالت اجتماعی نزدیک نماید.اما براستی بایدپرسید تغییر در سبک زندگی ما و این معضلات وچالشهای روزمره که زندگی ایرانیان را در بر گرفته یک شبه حاصل شده است؟چرا با داشتن فرهنگ غنی و مملو از ارزشها به چنین جایگـاهی تنزل یافته ایم که دارای ضعف در مباحث عبادیمان شده ایم؟چرا با داشتن پایه ها و ریشه های اصیل اسـلامی در روابط خانوادگی تا بدانجا رسیده ایم که همسران بعضا چشم دیدن یکدیگر را ندارند و طلاق عاطفی در خانواده ها بیداد می کند و گذشته از این مباحث،آمار طلاق در پنج سال نخست زندگی فراتر از آمار ازدواج ثبت می شود.

تربیت فرزندانمان نیز همچون گذشته قابل توجه نیست و به بهانه ی تفاوت نسل،روز به روز میان ما و آنان جدایی می افتد.باید پرسید آیا تا فردی از اقوام و بستگان ما دچار بیماری و در نهایـت تاسـف،مرگ نشـوند،از حـال آنـان باخبر می شویم؟در روابط اجتماعی و معاشراتمان نیز که...

به واقع باید پرسید در سبک زندگی مان به کجا رسیده ایم که بالاترین مقام رسمی کشور باید بـه ریزتـرین و کوچکترین معضلات و مشکلات فردی و اجتماعی اشاره کند و ما را متوجه آنها کند.به کدام مسیر طی طریق مـی کنیم؟اصلا سیستم مطالعه،تحلیل و تصمیم گیری برای حل مشکلات زندگی فردی،خانوادگی،اجتماعی،سیاسی و...

بر چه مبنایی است و بر کدامین روش استوار است؟آیا بر سبک زندگی غربی استوار است یا بر مبانی تربیت و تعالی توحیدی و فطری؟می شود دهها سوال دیگر را در زمینه ی مشکلات ساختاری و رفتاری جامعه ی ایرانی مطرح نمود که هرکدام به نوعی در عاملی با یکدیگر مشترکند و آن عامل چیزی نیست جز»انسان.«آری تمامی معضلات و مصائبی که جامعه متحمل شده از جانب خودمان است؛چه همین ماییم که بعضا با افتخار از انتخاب سبک زندگی غربی در خوراک،پوشاک،مسکن و...علم،فرهنگ و اخلاق و سیاست و...می کوشیم تا از قافله ی تجدد جا نمانیم.در حالی چنین تلاشهایی برای الگوبرداری از سبک زندگی غربی صورت می گیرد که در مکتب اسلام از آغـاز زنـدگی انسان دستوراتی را در رکن رکن سبک زندگی مشاهده می کنیم که سلامت،رفاه،آرامش و آسـایش بـرای زنـدگی انسانها در این دنیا به ارمغان آورده که فرد می تواند با بندگی خالص خداوند در این جهان،سعادت آخرت خویش را

۲

نیز رقم زند.یکی از همین موارد در فرهنگ اسلامی کتاب ارزشی»صحیفه سجادیه«است کـه در پـی داشـت بطـور تفصیلی به پردازش»سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه«خواهد پرداخت.

.1واژه شناسی سبک زندگی

مفهوم»سبک زندگی«از جمله مفاهیم علوم اجتماعی،علم جامعه شناسی و مردم شناسی اسـت کـه اخیـرا و در دهه های اخیر بسیارمورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛سـبک زنـدگی معنـایی است که از به هم تنیدگی و پیوند و نظام وارگی و شبکه ای بودن عوامل متعددی که در شیوه های زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تاثیر میگذارند،بوجود آمده است]علیرضا معـاف، شاخصه های سبک زندگی اسـلامی و غربـی کـدام

است،ص.[3
پس شیوه زندگی یا سبک زیستن منعکس کننده ی گرایش ها،تمایلات،رفتارها،عقاید و ارزش های یک فرد یا جامعه است و مجموعه ای از طرز تلقی ها،عادت ها،نگرش ها،سلیقه ها،معیارهای اخلاقی و سطح اقتصادی در کنار یکدیگر طرز زندگی کردن فرد یا گروهی را می سازند]شاخصه های سبک زندگی اسلامی و غربی کدام است،ص.[3

به تعبیر دیگر می توان در مورد این اصطلاح اظهار داشت که از سبک زنـدگی بـرای توصـیف شـرایط زنـدگی انسان استفاده می شود؛بگونه ای که مجموعه ای از ارزشها،شیوه های رفتار،حالتها و سلیقه ها در هر چیـزی را در بر گرفته است. در بیشتر مواقع مجموعه ی عناصر سبک زندگی در یکجا جمع شده و افراد در یـک سـبک زنـدگی دارای اشتراک می شوند.

.2انتخاب سبک زندگی هدفمند،بستر موفقیت و سعادت

انتخاب»سبک زندگی«هدفمند،بستر موفقیت و کامیابی است.هیچ انسان موفقی نیست که اگـر از وی پرسـیده شود چرا در این جایگاه هستی؟پاسخی غیر از سبک،شیوه و روش منطقی در برنامـه هـایش داشـته باشـد. بنابراین رضایتمندی در زندگی حاصل نمی شود،مگر با شیوه صحیح زندگی؛ چرا که بدون برنامه و شیوه امکان پیشـرفت و موفقیت وجود ندارد.انسانهای موفق کسانی اند که با زندگی خود مشکلی ندارند،بلکه مقصود این است که با انتخاب »سبک زندگی«منطقی در دنیا هدفمندانه زندگی می کنند و از این رو مشکلی ندارند.مشکل داشتن در زندگی،یک چیز است و مشکل داشتن با زندگی،به لحاظ نداشتن سبکی عاقلانه چیز دیگر.اتفاقا در بیشـتر موارد،انسـان هـای موفق به لحاظ سبک آرمانی و متعادل با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کـرده انـد،اما احسـاس ناخشـنودی از زندگی نداشتند.می توان گفت:رضامندی از زندگی به لحاظ داشتن سبک،روش،شـیوه ی صـحیح یکـی از رازهـای ناشناخته ی زندگی انسان های موفق است.
اگر آدمی به سبک زندگی پیامبران و اولیای الهی دقت کند،بیشترین سختی ها را ایشان تحمل کرده اند و در عین حال،ناراضی و ناسپاس و ناامید و ناتوان نبوده اند و به همین دلیل است که موفق ترین انسان های تاریخ بشر در سبک زندگی متعالی و فرهنگ ساز نیز هستند.هنر رضایت از سبک زندگی،بستری آرام برای پیشرفت و زمینـه ای مطمئن برای بنای کاخ موفقیت انسان فراهم می آورد.البته بایسته است همیشه آدمـی ایـن مسـاله را بـه یـاد داشته باشد که رضایت و خرسندی حاصل نمی گردد مگر با انتخاب سبک زندگی هدفمند و به عبـارتی تغییـر در اسلوب زندگی.چرا که واقعیت این است که انتخاب سبک زندگی صحیح سبب رضـایت از زنـدگی و خـود بسـتری جهت رسیدن به موفقیت هاست.انسانی که در زندگی خویش دارای سبک اصولی است هرگز به بیراهه نمی رود.


۳

.3ضرورت شناخت سبک زندگی در صحیفه سجادیه

با توجه به آنچه تا به حال گفته شد می توان عنوان نمود که لزوم بررسی و شناخت سـبک زنـدگی از دیـدگاه صحیفه سجادیه،ریشه در کمال جویی دارد و از نیاز انسان به اسوه و الگو برخاسـته اسـت.این نیـاز فطـری انسـان است،تا آنجا که گفته اند:انسان بدون الگو،راه به سوی کمال،هدایت و سعادت نخواهد برد.پس انسان کمال گرا کـه در سبک زندگیش به دنبال نمونه ی کامل و اسوه ی کمال یافته و برتـر مـی باشـد،به شـناخت سـبک و سـلوک انسانهای کامل و برجسته ای مانند علی بن الحسین(ع )و تمسک به کتاب والای ایشان- صحیفه سجادیه- و دیگـر شخصیتها و انسانهای کمال یافته ی تاریخ بشری چون انبیاء و اولیای الهی و انسانهای پاک باختـه و متکامـل نیـاز دارد.با توجه به این موضوع ضرورت دارد که نخست»اسوه طلبی«و»الگوخواهی«انسان را جهت کسب سـبک زنـدگی مطلوب و آرمانی از دیدگاه قرآن وحدیث بررسی کنیم و سپس به ضرورت سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه بپردازیم. در قرآن آیات فراوانی وجود دارد که به معرفی الگوهای خوب و بد،در تمام زمینه ها پرداخته است و ایـن نشان می دهد که اولا قرآن پاسخگوی فطرت انسانی است و ثانیـا الگوهـا و اسـوه هـا،خوب و بـد دارنـد و همـین امر،شناخت دقیق و درست آنها را ضروری میسازد و این جز با شناخت و سبک و سیره و سلوک آنها در تمام دوران زندگیشان امکان پذیر نیست]ممتحنه4-5-10-12/؛ذاریات15-19/؛نور[37-39/خداوند کامل تـرین الگـو را در ایـن آیـه

معرفـی مـی کنــد:»لقــد کـان لکــم فــی رسـول االله اســوه حســنه لمـن کــان یرجــوا االله و الیـوم الاخــر و ذکــر االله

کثیرا]«احزاب.[21/پیامبر(ص)در این آیه کامل ترین الگو و اسوه حسنه معرفی شده تا آنان که در جست و جوی حق و حقیقت و روز قیامت هستند،از او پیروی کننـد. همچنـین در آیـات و روایـات بسـیاری دیگر،پیـامبر(ص )و اهـل بیت(ع)الگوهــای کامــل و قابــل پیــروی و اســوه هــای نیکــو در ســبک زنــدگی دانســته شــده اند.چنانکــه از بــاب نمونه:علی(ع)پیامبر و آل او را اسوه های کامل و قابل پیروی برای انسانها معرفی کرده است و فرموده است:»و لقـد
کان فی رسول االله(ص)کاف لک فی الاسوه؛پیروی از رفتار رسول خدا(ص)و الگوگیری از او،برای تو بـه کفایـت وجـود دارد]«نهـج

البلاغه،خطبه[160،سپس سفارش می کند که از پیامبر پاک و پاکیزه ات پیروی کن،زیرا راه و رسم ایشان در سـبک زندگی متعالیشان،سرمشقی برای کسانی است که بخواهند از ایشان پیروی کنند و دوست داشتنی تـرین بنـدگان خداوند کسانی هستند که از این خاندان بزرگوار سرمشق گیرند و گام در جای گام ایشان نهند.بنابراین از آنجا کـه حس کمال جویی و ویژگی اسوه طلبی و نمونه پذیری،امری فطری و ذاتی است،انسان برای رهیـابی بـه سـرمنزل مقصود و دست یافتن به کمال مطلوب،در سبک زندگی در جست و جوی الگوهایی برای پیـروی از آنهـا و گـرفتن سرمشق برمی آید و اگر درشناخت اسوه ها،دچار خطا و لغزش شود،گمراه شـده و ممکـن اسـت بـه الگوهـایی در سبک زندگیش دست یابد که با ظاهری فریبنده،خود را رهبر و مقتدای جامعه سـاخته انـد و بـا پیـروی از آن هـا گرفتار انحراف شوند و در نتیجه به جای تکامل،به حضیض ذلت سقوط کنند و تمامی این امور حکایت گر ضرورت شناخت سبک زندگی برای انسان امروز از دیدگاه صحیفه سجادیه می باشد.

.4گستره ی سبک زندگی از دیدگاه صحیفه سجادیه

امام سجاد( ع)همچون سایر ائمه معصومین (ع)پس از پیامبر(ص)و علی(ع) و...مصداق کامل اسوه ی حسنه اند و پیروی از سبک زندگی ایشان،موجب هدایت و کمال امت اسلامی،بلکه انسانی است و شیوه ی آن بنده ی راسـتین حق،سبب ترقی،رشد و تکامل بشر در زندگی خواهد بود و به همان نسبت،سرپیچی از سبک و روش زندگی ایشان، گمراهی و نابودی همیشگی را در پی خواهد داشت.


پیروی از سبک معصومین(ع)توصیه و سفارش پیامبراکرم (ص)است؛بگونه ای که از باب نمونه حضرت رسول(ص) درباره ی سیره و سبک زندگی علی(ع)به عمار یاسر اینگونه سفارش می کند:»ای عمار!اگر دیدی علی(ع)به تنهایی از یک

راه می رود و تمام مردم به راهی دیگر روانند،به راه علی برو،زیرا او تو را به نابودی نکشاند و تو را از مسیر هـدایت و رسـتگاری خـارج نسازد]«خطیب بغدادی،تاریخ بغداد،ج13،ص188؛سیوطی،الدرر المنثور،ج4،ص.[371

بنابراین صحیفه سجادیه به منزله ی یک دایره المعارف در سبک زندگی اسلامی است که در آن تمام نیازهای انسان برای تمامی زمینه ها و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی بیان شده است.
آنچه در مجموع با عنوان»سبک زندگی در صحیفه سجادیه«مطرح است،سـیری در روش،رفتـار و طریقـت امـام سجاد(ع )است که ارتباط حضرت (ع)در قالب طرح دعا با خداوند،خود و خانواده و بررسی رابطه ی ایشان با جامعـه اسلامی و سایر مسائل و عناوین از قبیل:سبک زندگی عبادی،سبک زندگی خانوادگی،سبک زندگی اجتمـاعی و...را در بر می گیرد.

(4-1سبک زندگی عبادی از دیدگاه صحیفه سجادیه

عبادت و پرستش،از شناخت بر می خیزد.تا انسان،خدا را به درستی نشناسد و چنانکه باید و شـاید،به معرفـت حقیقی نرسیده باشد،امکان ندارد چشمه ی عبادت از جانش بجوشد و عاشقانه در مقابل حق،سر تعظیم فرو آورد و با کمال خضوع و خشوع،در پیشگاه خداوند تن به پرستش بسپارد؛از اینرو شناخت حق تعالی در پرستش و بندگی، نقش اصلی و اساسی دارد و هرکس در مسیر شناخت،گام های بزرگتر و سریع تر برداشته باشد،در مقام بندگی او تقرب بیشتر حاصل کرده است.

سخن از سبک زندگی عبادی امام سجاد(ع)در صحیفه سجادیه،بی آنکه رابطه ی وی با معبود و معنا و مفهوم عبادت را بدانیم،کاری ناقص است؛زیرا این سبک زندگی بر مبانی مستحکمی است که شناخت آنها،ما را به سـبک عبادی امام سجاد(ع )در زندگیش رهنمون می شود،به همین علت و برای بازیابی درست و منطقی آن،لازم است به دسته بندی آن پایه ها و مبانی بپردازیم تا به رمز و راز عبادت امام سجاد (ع)در صحیفه سجادیه و شـیوه و طریقـه اش در انجام مراسم عبادی پی ببریم و آن را سرمشق و الگوی خویش در سبک زندگی عبادیمان سازیم.

(4-1-1خداشناسی

علی بن الحسین(ع )نیز یکی از یگانه خداشناسانی است که در خاندان نبوت چشم به جهان گشود و در خاندان رسالت کام جانش بنام حق و به یاد خدا شیرین شد و کسی که درخاندان نبوت پا به گیتی نهاده است،قطعا خدای را چنان میشناسد که او را با چشم جان می بیند و درباره ی خالقیت و سایر صفات و اوصاف معبود به کمال یقین

میرسد،تا آنجا که خود به صراحت اعلام میکند:»انت االله لا اله الا انت،الاحد المتوحد الفرد المتفرد؛تویی خدا که معبودی غیر تو نیست،یکی و یگانه و یکتا و بی همتا]«صحیفه سجادیه،دعای47،فراز[3و نیز:»انت الذی لا تحد...؛تویی که پایان نداری...« ]همان،فراز[19و»پروردگارا!عالم وجود مولود اراده ی توست و مشیت علیای توست که آسمان و زمین و دریا و دشت و آدمی و پـری و دد و دیو و پری پدیدار کرده است]«همان.[

همچنین حضرت(ع)آشکارا اظهار میدارند که:»سبحانک...آمنت بک...و کفرت بکل معبود غیرک...؛پاکی ای خداوند...
ایمان به تو آوردم...و به هر معبودی جز تو کافر شدم]«همان،دعای52،فراز[5-6و نیز میفرمایند:...»ایاک نستعین و بک اومن...؛تو را می خوانم و به تو ایمان دارم]«همان،فراز[11،سپس بی پرده اعلام می دارند:»دیده ی بینندگان از مشاهده ذاتت فـرو مانـده و اندیشه ی گویندگان از ذکر اوصافت عاجز است]«همان،دعای1،فراز.[2

در دعاهای صحیفه سجادیه در فرازهای متفاوت،موارد فراوانی می یابیم که حضرت زین العابدین(ع)در سبک

٥

زندگی عبادی هدایت سازشان،چه به صورت مستقیم یا تلویحی،درباره ی خداشناسی و شناخت خـود از آفریـدگار هستی و صفات او سخن گفته است. در اینجا به همین مختصر بسنده می کنیم که خداشناسـی امـام سـجاد( ع)در صحیفه به اندازه ی عظمت و بزرگی خود او است؛زیرا ایشان در سبک زندگیش خدای را در همه حال،حاضر و ناظر بر اعمال و برنامه های خویش می داند و او را به چشم دل می بیند،از اینرو در برابـر عظمـت پروردگـار بـا کمـال

فروتنی اظهار بندگی می کند و می فرماید:»اللهم و انا عبدک الذی انعمت علیه قبل خلقک له و بعد خلقک؛خـدایا مـن بنده ی توام که پیش از آفرینش و پس از آن بر من انعام کردی]«همان،دعای47،فراز[67و نیز مـی فرمایـد:»اللهـم و انـک مـن الضعف خلقتنا و علی الوهن بنیتنا و من ماء مهین ابتداتنا،فلا حول لنا الا بقوتک و لا قوه لنا الا بعونک؛خداوندا!مـا را نـاتوان آفریدی و بنیاد ما بر سستی نهادی و از آبی حقیر و سست آفرینش ما را آغاز کردی،جنبش ما به نیروی توست و از خود نیـرو نـداریم

مگر به مددکاری تو]«همان،دعای9،فراز[5،و در دعایی دیگر نیز باز هم این امر را تاکیدی مجدد فرموده و می فرمایند:
»اللهم و انت حدرتنی ماء مهینا من صلب متضایق العظام حرج المسالک الی رحم ضیقه سترتها بالحجب،تصـرفنی حـالا

عن حال حتی انتهیت بی الی تمام الصوره و اثبت فی الجوارح کما نعت فی کتابک نطفه ثم علقه ثم مضغه ثـم عظمـا ثـم کسوت العظام لحما ثم انشاتنی خلقا آخر کما شئت؛خدایا من آبی پست و ناچیز بودم،مرا از مجراهای باریک میان استخوان هـای درهم فشرده ی پشت پدر در تنگنای رحم فرود آوردی و در میان چند پرده نهان کردی و از حالی به حالی گردانیدی تـا صـورت مـن کامل گشت و اندامها برای من آفریدی،چنان که در کتاب خود فرمودی:ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنـا العلقـه مضـغه فخلقنـا المضـغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر]«همان،دعای32،فراز.[23
و در فرازی دیگر نیز اوج فروتنی خویش را اینگونه به منصه ی ظهور می رسانند که:»اصبحنا فی قبضتک یحوینا

ملکک و سلطانک و تضمنا مشیتک و نتصرف عن امرک و نتقلب فی تدبیرک.لیس لنا من الامر الا ما قضیت و لا من الخیر الا ما اعطیت؛همه ما در پنجه قدرت توایم و ملک و قدرت تو ما را فرو گرفته و مشیت تو ما را به هم پیوسته است،دست در هـر کـار داریم به فرمان تو داریم،تصرف ما به تدبیر تو است.هیچ کار نتوانیم مگر فرمان تو باشـد و هـیچ خیـر بـه مـا نرسـد،مگر تـو بخشـیده باشی]«صحیفه سجادیه،دعای6،فراز.[10-11

حال با تمام فروتنی و عجزی که حضرت(ع)به ذات حق تعالی می نمایند،از سویی اظهار شرمندگی نیز می کنند
و می فرمایند:»خداوندا!ما تو را چنان که شایسته ی تو است،بندگی نکردیم]«همان،دعای3،فراز.[9

(4-1-2عبودیت و عبادت

امام سجاد(ع)در سبک عبادی زندگی خویش،نمونه ی آرمانی عبادت و عبودیت و مصداق روشن انسـان کامـل است.آن حضرت(ع)جامع همه ی کمالات و فضیلتها است و در دریای بی پایان شخصـیت وی همـه ی گوهرهـای ناب یافت می شود.عبادت و عبودیتش که از عرفان ژرف سرچشمه می گیرد،از عظمت و قداست ویژه ای برخوردار است؛بگونه ای که کسی را یارای نزدیک شدن به آن نیست.در حقیقت،عبودیت و عرفان امام سـجاد (ع)به ویـژه در دایره المعارف عرفانی صحیفه سجادیه،مرکز دایره ی شخصیت ایشان و دیگر ارزشهای بی شمار وی است.برجسـته ترین حالات امام زمانی پدیدارمیگردند که به عبادت و مناجات با خدا می ایستد و ژرف ترین سخنانش هنگامی به گوش می رسند که از توحید و عبودیت سخن می گوید.البته ما بندگی و عبـادت علـی بـن الحسـین(ع)در سـبک زندگیشان را تنها در آیینه ی اندیشه ی خود نظاره می کنیم و از دریای بیکران معنوی او،با پیمانه محدود خویش بهره میگیریم وگرنه عمق فضایل و ارزشهای آن حضرت (ع)را تنها کسانی درمی یابند که با او هم افق هستند.اینک با اعتراف به قصور و تقصیر خود در پیشگاه قدسی امام زین العابدین( ع)شمه ای از عبودیت و عبادت آن حضرت را بیان می کنیم و اظهار میداریم که حضرت سجاد(ع)در سبک زندگی عبادی خویش،پیش از هـر چیـز »عبـد خـدا«

است:»اللهم و انا عبدک...؛خدایا من بنده ی توام]«همان،دعای47،فراز[67،»بنده ای اندک عمل و بسیار طماع]«همان،دعای32،

٦

فراز.[9 احساس عبودیت و بندگی،سراسر وجودش را فرا گرفته و تا عمیق ترین لایه های روحی اش نفوذ کرده و در نتیجه از او عبد خالص و مطلق ساخته است.وی در تمام حالات وصحنه های فردی و اجتماعی درسبک زندگیشان همچون:جنگ،صلح،فقر،غنا،تعلیم،تربیت،کار،ازدواج،خوردن،خوابیدن،سکوت و تکلم و...بنده ی خداست و یک لحظه از عبودیت حق تعالی خارج نیست.این حالت در اوج قدرت و پیروزی بر رسواسازی حکومت جائر وقت،یا در نهایت مظلومیت و تنهایی در آن حضرت(ع )جلوه گر است و چرا چنین نباشد،در حالی که او از شـهودی پیوسـته و دائـم برخوردار است.از باب نمونه:در وصف این حالت- عبودیت- امام سجاد(ع)کنیز وی چنـین میگویـد: »مـن هیچگـاه روز
برای وی طعامی نیاورده ام و شب برای او بستری نیز نگسترده ام]«شیخ صدوق،علل الشرایع،ج1،ص273؛ابن شهرآشوب،مناقب،ص
[155 ،همچنین آمده است:امام سجاد( ع)آنقدر به عبادت و راز و نیاز با خدا انس داشت که حتی افرادی چون زهری - که مدتی شاگرد امام سجاد(ع)بوده و بعدها از علمای درباری شد- نسبت به عبـادت و خلـوص حضرت(ع)عشـق
میورزید.چنان که نقل شده است:»کان الزهری اذاذکرعلی بن الحسین یبکی ویقول:زین العابدین]«اصفهانی،حلیه الاولیاء وطبقات الاصفیاء،ج3،ص135؛اربلی،کشف الغمه،ج2،ص264،مناقب،ص.[180

زمزمه های پرشور و ژرف عبودیت امام سجاد (ع)از دعاها وناجاتهایم پرسوزش که گنجینه های گرانبهای توحید و عرفانند،در صحیفه ی سجادیه فراوان موجود است.از باب نمونه:حضرت زین العابدین(ع) در هنگام عبـادت کـه در حقیقت تجسم عینی انقطاع تام از غیر حضرت حق و گسستن از عالم مادیات بود،بندگی خالصانه ی خویش را بـه
ثنا و ستایش حق تعالی پیوند زده و چنین اظهار میدارند:تو» را سپاس و ستایش می آورم با آن لغت که فرشـتگان مقـرّب و

معصوم به درگاه تو سپاس می آورند.تو را تمجید و تقدیس می کنم با آن دل و زبان که بندگان پارسا و آفریدگان منزه و مقدس تو در پیشگاه تو تقدیس و تمجیدت کنند.می خواهم که حمد و ثنای من بر دیگران افزایش یابد و از دیگران مقبولتر و محمـودتر افتـد.تو را بدان سان که تو باشی و بدان سان که سزاوار تو باشد،ستایش باد و به نعمتهای بی پایان تو کـه قطـره هـای بـاران و ریگهـای بیابـان شماره اش نکنند،سپاس بی پایان گویم و آرزو دارم که از عهده ی شُکرت به در آیم.همچنان تو راحمـد و ثنـا گـویم بـه شـماری کـه بندگان تو از گذشتگان و آیندگان درمقام عبودیت خویش حمد و ثنای تو گویند.همچنان تو را شکر و سپاس گزارم به شمار نعمتهایی
که به آفریدگان خویش از گذشته ها و آینده ها ارزانی داشته ای و ارزانی خواهی داشت.بر هر نعمت از نعم تو،نسـبت بـه هـر بنـده از بندگان تو،به میزان آن وسعت و عظمت که ذات اقدس و علم اعلای تو را سزاست به درگاه تـو شـکر و سـپاس آورم.حمـدی کـه حـد
محدود و حساب معدود و میزان معین و زمان انتهاپذیر ندارد]«صحیفه سجادیه،دعای.[1

این جمله ها و عبارات که بسی فراوانند و امام سجاد(ع)بیشتر در نیمه های شب و تنهایی،از ژرفـای جـان بـر زبان جاری می نموده است،نشان دهنده ی زیباترین و باشکوه ترین روح عبودیتند؛عبودیتی که پیوسـته و همـواره
بوده است]شریف قرشی،تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)،ج1،ص.[54

امام سجاد(ع)در میدان عبادت نیز از نظر کمی عابدترین و از نظر کیفی،بهتـرین عبـادت کننـدگان در سـبک

زندگی متعالیشان است.چنانکه در فرازی از میخوانیم:»اللهم اجعل لنا فی کل ساعه من سـاعاته حظـا مـن عبـادک و نصــیبا مــن شــکرک...؛خــدایا در هــر ســاعتی از ســاعات روز بــرای مــا بهــره از عبــادت و توفیــق شــکر مرحمــت کــن]«صــحیفه سجادیه،دعای6،فراز[16و»و اعمر لیلی بایقاظی فیه لعبادتک و تفردی بالتهجد لک و تجردی بسکونی الیک و انزال حوائجی بک...؛و شبهای مرا به بیداری معمور کن تا تنها به عبادت برخیزم و به تو آرامش یابم و از توحاجت خواهم]همان،دعای47،فراز[123،
و باز هم صمیمانه از حق تعالی در دعایی دیگر درخواست می نمایند:»ما را پیرو آنان گردان که در سـاعات شـب و آغـاز و
انجام هر روز به عبادت تو بر می خیزند]«همان،دعای42،فراز.[9

عبادت آن حضرت(ع)چنان بود که از توان اولیای بزرگ خدا خارج است،چه رسد به دیگران.پیرامون وصف زیادی

عبادت امام سجاد(ع)مالک بن انس میگوید:علی» بن الحسین(ع)محرِم شد،چون تلبیه گفت بیهوش شده و از شتر پایین افتاد«

۷

وی می گوید:»به من خبر رسیده که او شبانه روز تا وقت مرگ هزار رکعت نماز می خوانده و به خاطر عبادت»زین العابـدین «نامیـده شده است]«ابن عساکر،تاریخ مدینه دمشق،ج41،ص.[378

آن حضرت(ع )در همه عبادتها و نیکی ها پیشتاز بود و همواره در میان اعمال خیر،سخت ترین را بر می گزید. در یک شب،هزار رکعت نماز می گزارد]همان[و نافله ی شب را حتی در»سرزمین کربلا«که سخت تـرین و بحرانـی ترین مرحله ی جنگ بود نیز،ترک نکرد]خوارزمی،مقتل الحسین،ج2،ص.[20

امام سجاد(ع)در سبک زندگی خویش دربعد عبادت،چون دیگر ارزشها،همان گونه است که خود در فـرازی از

صحیفه سجادیه از خدا خواسته است:»خدایا مرا به زیور پرهیزگاران آراسته کن و چنان مقدر کن کـه آینـدگان دربـاره ی مـن نیکوگوی باشند و نام مرا میان مردم بلند گردان و مرا در آن گروه جای ده که در خیرات پیش افتادند]«صحیفه سجادیه،دعای47،فراز .[127

بکاربستن این امور در سبک زندگی گُهربار زین العابدین(ع) تنها صرف شعار و سخنان واهی نبوده اسـت،چنان که شیخ مفید از طاووس یمانی نقل می کند:شب داخل حجر اسماعیل شدم.علی بن الحسین(ع )نیز وارد حجر شد و به نماز ایستاد.وقتی به سجده رفت،با خود گفتم مردی از بهترین اهل بیت(ع)است،گوش کنم چه می گویـد.پس

شنیدم که در سجده می فرمود:»عبیدک بفنائک،مسکینک بفنائـک،فقیرک بفنائک،سـائلک بفنائـک؛ بنـده ی کوچـک تو،نیازمند درگاه تو و گدای تو خواهنده از تو در پیشگاه توست]«شیخ مفید،الارشاد،صص.[143-144طاووس یمانی میگویـد:این

دعا را در هیچ اندوهی نخواندم،مگر آنکه برطرف شد]همان.[

زهری هم می گوید:»در روز قیامت،ندا می دهند که سید عابدان زمان خود،برخیزد.در آن وقت علی بن الحسین(ع)برخواهد خاست]«کشف الغمه،ص263؛ابن الجوزی،صفه الصفوه،ص.[448
به واقع نیز چنین است که امام سجاد(ع)در امر عبادت و پیشانی ساییدن در محضر معبود خـویش،از همگـان پیشی گرفته بود،چندان که مورد سوال و حتی اعتراض خاندان و یاران خویش قرار می گرفت]مناقـب،ص 151؛کشـف

الغمه،صص.[294-295
در حقیقت امام زین العابدین(ع) فاتح قله های عبادت است:عبادت فکری،بدنی،مالی،سیاسی و...به عنـوان مثـال عبادتهای مالی آن حضرت(ع)فراوان و گوناگون است از باب نمونه:

امام سجاد(ع)در روزی که روزه میگرفت،گوسفندی می کُشت.هنگام عصر،سر دیگ غذا می رفت و می فرمود:

»این ظرف رابرای فلان خانه و این ظرف را به فلان کس بدهید،تا اینکه غذا تمام میشد.سپس خود با نان وخرما افطار میکرد]«مناقب،

ص[155و در سالی که ایشان قصد حج نمودند،خواهرشان سکینه،توشه ای به ارزش هزار درهم برای ایشان آماده ساختند.وقتی حضرت(ع)به حرّه رسید،آن توشه را نزد او بردند و امام همه ی آن را بین فقرا و مسـتمندان تقسـیم
کرد]کشف الغمه،ص266؛صفه الصفوه،ج2،ص.[449
همچنین علی بن الحسین(ع)دیون مالی افراد تهیدست و فقیری را که با فرا رسیدن مرگشان،قادر به پرداخـت آنها نبودندرا نیزعهده دارگردیدند]الارشاد،ج2،ص149؛کشف الغمه،ص[281،علاوه بر این حضرت(ع)هر زمانکه مستمندی را می دید،حاجتش را بلافاصله روا می نمودند]مناقب،ص[154و نیز روزی با مشاهده ی فقیری کـه از لبـاس ایشـان خوششان آمده بود،بلافاصله لباس را به وی بخشیدند]شیخ صدوق،الخصال،ص.[616
همچنینامام سجاد(ع )در واقعه حرّه و در آن روزهای آشوب،قتل و غارت نیز شمار فراوانی(بیش از چهارصد خانوار)از عبدمناف را در کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم در مدینه بود،هزینه ی آنان را می پرداخت ]کشف الغمه،ص[304و نیز در طول عمر شریف خود،حضرت(ع)صد خانواده را در مدینه تحت کفالت داشت]الخصال،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید