بخشی از مقاله

چکیده

شادی، یکی از گمشدههای تاریخی بشر در کره زمین است. انساندائماً به دنبال آن است که درد، رنج و غصه را از زندگیاش حذف کرده و همیشه شاد باشد. قرآن و صحیفه سجادیه، این شادمانی و ابتهاج روحی را به طیب تعبیر میکند. این مفهوم، یک مفهوم روانشناختی است. در واقع خود کمبود، تلخ نیست؛ حضور روانیاش در ساحت روح انسان تلخ است. این حیات اصیل و حقیقی، واقعیتی ورای حیات ظاهری است که در همین دنیا حاصل میشود و ظهور و شکوفایی این مرتبهی فائقهی روح که استعداد ویژهای بوده و اکنون فعلیت یافته است؛ از ایمان و عمل صالح نشأت میگیرد . امام سجاد - ع - حیات طیبه را دارای این دو مؤلفه میدانند که با اراده و اختیار انسان ساماندهی میشود و پایانی دلپذیر، دلچسب و مطبوع دارد. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی بوده و اطلاعات به دست آمده، با استفاده از مطالعات کتابخانهای حاصل شده است.

کلیدواژهها: حیات طیبه، قرآن کریم، امام سجاد - ع - ، صحیفه سجادیه

مقدمه

آیا انسان میتواند کاری کند که رنج نکشیده و غصهدار نباشد. به عبارتی درد و رنج، یکی از معضلات و مشکلات بزرگ انسان را، همیشه از زندگیحذف کرده و شاد باشد. شادی، یکی از گمشدههای تاریخی بشر در زمین است که انسان دائم به دنبال آن بوده است. کسی به دنبال نان نیست. بشر نان میخورد که دل خوش داشته باشد. بدن سالم، سبب دل خوشی نیست اما دل خوش، تن سالم میسازد. قرآن و صحیفه سجادیه این شادمانی را به طیبن تعبیرعَمِلَمیکنصالِحاًد.مَ" مِن ذَکَرٍ أَو اونثی وَوَ مومنٌ فَلَنُحیِیَنّهُ حَیاهً طیبهً" - نحل. - 97/ در دعای 47 صحیفه سجادیه آمدهفَاطاستَیﱢبَهًحْیِنی:" تَنْتَظِمُحَیوهً بِما اُریدُ، وَ َبْلُغُ ما اُحِبﱡتَکْرَهُ،مِنْحَیْثُوَلااَرْتَکِبُاتیما ما نَهَیْتَ عَنْهُ" امام سجاد - ع - در این دعا از خداوند، حیات طیبه را طلب می-کند. اما، خداوند این اعطاء و اهداء - حیات طیبه - را چه موقع به انسانها میدهد؟ در چه شرایطی و با چه مکانیزمی این کار انجام میشود؟ قبل از آن، باید به این نکته توجه کرد که آیا غم، غصه، اضطراب، فراق و نگرانیها، امر روانشناختی است؟ یا امر واقعی است؟ آیا درد و رنجهایی که بشر متحمل میشود واقعیت خارجی دارد یا مفهوم روانشناختی است؟ آیا عمل صالح، تنها فعل اخلاقی و رفتارهای از پیش تعریف شده است؟

مفهوم شناسی واژه طیب

لغت طیب، به معنای پاکیزه نیست. قاموس قرآن، کلمهی طیب را به معنای دل چسبی و طبع پسندی، معنا کرده و از زبان راغب میگوید:صلا طیّب آن است که حواس نفس انسان از آن لذّت میبرد و پاک کردن را استطابه گویند؛ زیرا پاک کردن چیزی سبب دلچسبی آن است - قرشی، ج. - 257 :4 بنابراین طیب، به معنای دلپسند، مطبوع، خوشایند و لذیذ است. این مفهوم، یک مفهوم روانشناختی است. به طور مثال، مفهوم شیرکوه، مفهومی است که در بیرون دیده میشود و میتوان به آن جا رفت. اما مفاهیم روانشناختی مانند عشق، دلپسند، لذیذ، مفاهیم سابجکتیو1 یا داخلی است که وضعیتهای روحی و حالات روانی انسانها است. اگر انسان ابتهاج روحی و شادمانی نداشته باشد؛ انگیزهی انجام کارها را ندارد. اما انسان شاد، می-تواند کار کند، درس بخواند و تحمل بد رفتاریها را داشته باشد. بنابراین دل خوش و ابتهاج روحی بسیار مهم است. اگر کسی در این دنیا نتواند این مهم را پیدا کند؛. آخرتش را نمیتواند تامین کند.

چگونگی دست یابی به حیات طیب

"یا ایها الذین آمنو استجیبو الله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم" - انفال. - 24/ "ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فرا خواندند که به شما حیات میبخشد؛ آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمی و دلش حایل میگردد و هم در نزد او محشور خواهید شد". بنابراین حرف شنوی از خدا سبب احیاء انسان میگردد. آنچه غم و رنج انسان را کم میکند؛ آگاهی از حقیقت است. فهم حقایق عالم سبب کاهش رنج در دنیا میشود؛ حقایق دینی به وسیلهی عالمان در اختیار مردم قرار داده میشود. خدا در قرآن از روشنفکران دینی و اجتماعی تعهد گرفته است که حقایق دینی و اجتماعی را به مردم بیان کنند. عالمی که حقایق دین را به مردم نگوید؛ در آتش است. "ولهم عذاب الیم" - آل عمران. - 77/ خداوند؛ با هر که به او استعداد داده، پیمان بسته است.

وظایف علمای دینی و دانشگاهی در تحقق حیات طیب

پیامبران، امامان، روشنفکران جامعه، دانشگاهیها، ، فلاسفه، روانشناسان، علمای دینی و در کل، عالمان جامعه، دارای وظایفی هستند. بزرگترین رسالت روشنفکران دینی و مذهبی، اصلاح باورهای اعتقادی جامعه است و بزرگترین و سهمگینترین وظیفهی روشنفکران دانشگاهی، آگاه کردن و اصلاح باورهای اجتماعی جامعه است و اگر این دو طبقه به وظایف خود عمل نکنند؛ تودهها شهید شده و از بین میروند. بشر، یک سلسله علم و دانش و یک سلسله اعتقاد دارد. تفاوت اطلاعات با اعتقادات چیست؟ 18 ذی الحجه پیامبر اکرم - ص - در غدیر خم حضرت علی - ع - را به امامت منصوب کردند. این یک اطلاع تاریخی است اما مورد علاقهی مذهب تشیع است. اعتقادات، آن اطلاعاتی است که انسان به آن علاقه دارد. حمله محمود افغان در سال 1134 به اصفهان نیز یک خبر تاریخی است.

اما یکی از این اطلاعات تاریخی،اعتقاد تشیّع شده است. شیعیان به این اطلاع،علاقه دارند. بشر، اسیر اطلاعات خودش نیست اما گرفتار و در چارچوب اعتقادات خویش است. در آیهی آمن الرسول آمده است:ربنا "ولا تَحمِل علینا اِصرا" - بقره - 286/ "پروردگارا، هیچ بار گرانی بر ]دوش[ ما مگذار"اِصر. به معنای تعهد و پیمان است - قرشی، ج. - 88 :1 انسان زمانی که تعهد بست؛ گرفتار میشود. بشر، گرفتار باورهایش است. باورهای اعتقادی، انسانها را در چارچوبی گرفتار میکند که اِصر میگویند. پیامبران اعتقادات اشتباه را پاک میکنند تا مردم اسیر آن نباشند. بعضی از اعتقادات، مبنا و اساس درستی ندارد. مواردی از قبیل عطسه، صبر میآورد و... وظیفهی پیامبران اصلاح باورهای اعتقادی انسان است.

اعتقادات و باورهایی که بشر را فلج وگرفتار کرده است . آیا انسان میتواند اعتقاد نداشته باشد؟ حتی مارکسیستها هم دارای اعتقادند. اگر انسان اعتقاد نداشته باشد؛ نمیتواند قدم از قدم بردارد.پیامبر اکرم - ص - به ابوذر فرمودند: "بدان که سرآغاز عبادت و خداپرستی، معرفت و شناخت است" - مجلسی، ج 74، . - 74 انسان در هر حرکتی نیازمند علم نیست. نیازمند معرفت است. خواستن و علاقه مطرح است. همیشه معبود انسان، محبوب انسان است. چرا وظیفهی علما سنگین است؟ پیامبر - ص - بهترین و بدترین مردم را علما معرفی کردند. زیرا شغل عالم دینی، اصلاح باورهای دینی مردم است. همیشه این وظیفهی سنگین مواجه با سه خطر و آفت است:

.1 تلبیس - از ماده لباس - .2 تحریف - از مادهی حرف به معنای حد - .3 کتمان تلبیس، به معنای لباس باطل بر حق کردن یا لباس حق را بر باطل کردن است. واژهلَبس، به معنای اشتباه است - قرشی، ج:6. - 180 لباس، انسانلِمَرابهتَلْاشتبِسُوناهمیاندازَدتَکْتُمُونَالْحَقﱠ."بِالْبَاطِلِالْحَقﱠ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ" - آل عمران - 71/ "چرا حق را به باطل درمیآمیزید و حقیقت را کتمان میکنید، با اینکه خود میدانید؟" امام سجاد - ع - به کسی که در دربار یزید از معاویه تعریف و از اهل بیت - ع - بدگویی میکرد فرمودند : "وای بر تو ای خطیب، رضای مخلوق را به خشم آفریدگار خریدی. جایگاه خویش را در آتش آماده ساز" - سید بن طاووس، . - 260 :1388 از این رو تا باورهای اعتقادی درست نشود، از شادی خبری نیست و این آگاهی دادن، شغل انبیاء است. بنابراین، دانایان و روشنفکران، چه مذهبی و چه غیر دینی به مقدار دانائی خود مسئولیت دارند.

هر شهروند آگاه و عالم، نسبت به مردم جامعهی خود مسئولیت دارد. لازم به ذکر است؛ منظور از روشنفکر، روشنفکر اصطلاحی نیست. منظور، معنای خود کلمه است. فردی که فکرش روشن است. بسیاری از افراد، عالماند اما روشن نیستند؛ خاموش و سردندعالِ.م از نظر قرآن کیست؟ نگاه و رویکرد دین به دنیا و حیات، نگاه شدن و صیرورت است نه نگاه داشتن. نگاه دین به دنیا تکاملی است. در حال حرکت است. دنیا دو بخش دارد. یکی مادی و دوم معنایی. بخش مادی در حال یخ زدن، مردن، خاموش شدن و تمام شدن است. عقل و روح تکهی معنایی و در حال تکامل هستند و میتوانند دائم بزرگتر و فربهتر شوند.عالِم به کسی گفته میشود؛ که برای این نوع حرکت، حرفی برای گفتن داشته و این فرآیند را تسریع کند.

به غیر از حوادث سابقه، حوادث واقعه هم وجود دارد. موضوعات جدیدی که در روابط حقوقی، انسانی و روانی در جامعه اتفاق میافت.دعالِم برای مشکلات جدید مردم، حرف نو دارد. امام علی - ع - وَمَامیفرمایندأَخَذَ" االلهُ عَلَی َلا سَغَبِالعُلَمَمَظْلُومٍ، لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَی غَارِبِهَا، وَلَسَقرَهَایْتُبِکَأْسِآخِ أَوﱠلِها" - خطبه شقشقیه، . - 31 :1382 اگر خدا از عالمان تعهد نگرفته بود؛ من بدنبال حکومت بلند نمیشدمکِ.ظه به معنای پرخوری و سغب به معنای محرومیت غذایی است. حضرت میفرمایند: خدا از علما پیمان گرفته است که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند. حارث ابن مغیره میگوید: "به نزد امام صادق - ع - رفته و اجازه خواستم، گفتم: چرا فرمودید »بار گناهان نادانان شما بر دوش علمای شما است؟«، این سخن بر من گران آمده است.

فرمودند: » آری. هنگامی که از مردم چیزی ناخوشایند میشنوید- یعنی از چیزهایی که مایه آزار ما و عیب پیش مردمان است- چه مانعی دارد که نزد او بروید و او را آگاه کنید و با او به اندازه لازم سخن بگویید؟.« گفتم: در این صورت از ما نمیپذیرد و اطاعت نمیکند. گفت: »در آن صورت او را رها کنید و از همنشینی با او دوری ورزید" - مجلسی، ج. - 85 :97 اعمال افرادی موجب میشود مردم نسبت به ما اهل بیت عیب جویی کنند و بی عقیده شوند، چرا به آنها نمیگوئید؟ چه چیز مانع میشود؟چرا نسل جوان عیب جوی دین بوده و اشکال و شبهه به وجود آمده است؟ آیا این نسل کتاب خوانده است؟ خیر. اعمالی را دیده که از دین برگشته است.انسانها بیشتر از سوءنیت، قربانی خطاها و جهالت خود هستند و چوب کجاندیشی را میخورند تا بداندیشیانسان. ذاتاً موجود بدی نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید