بخشی از مقاله
چکیده
آنچه که امروزه به عنوان پایداری اجتماعی و هدف غایی توسعه پایدار در مجامع جهانی مطرح است دارای معیارهایی است که همگی در آموزه های دین مبین اسلام و بالتبع در شهرسازی سنتی ایرانی-اسلامی در چند قرن پیش رواج داشته است. اما متاسفانه شهرهای ایرانی- اسلامی امروزه با تبعیت از الگوهای مدرنیته دستخوش هرج و مرج و بی هویتی شده است. لذا شایسته است با بازشناسی الگوهای سنتی شهرسازی ایرانی- اسلامی و از طریق راهبردهای بومی به حل معضلات شهرهای امروزی کشورمان بپردازیم. در این پژوهش پس از بررسی مفاهیم و معیارهای پایداری اجتماعی و اصول و مبانی شهر اسلامی منبعث از آموزه های دین مبین اسلام، به مقایسه تطبیقی آموزه های دین مبین اسلام با مفاهیم پایداری اجتماعی پرداخته شده است و در پایان با نگرش به ویژگی های کالبدی و اجتماعی شهرهای سنتی ایرانی-اسلامی به ارائه راهبردهایی در خصوص ارتقای پایداری اجتماعی در شهرهای ایرانی- اسلامی امروزی پرداخته شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است.
واژه های کلیدی:قرآن، پایداری اجتماعی، شهر اسلامی، شهرسازی ایرانی- اسلامی
-1 مقدمه
-1-1 طرح مسئله
تفکر مدرنیسم به جهت تاثیر مبانی فکری و فلسفی خویش و تجلی اصولش در شهرسازی، دگرگونی بنیادینی را بر انسان ها و فرهنگ آن ها تحمیل نمود و در بسیاری موارد به صورت ناخواسته آنان را به سمتی سوق داد که سال ها پس از وقوع آن تبعات ناهنجار خویش را نشان داد؛ شهرهای مسلمانان نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. پس از پارادایم مدرنیسم و بدنبال آثار مخرب آن بر زندگی انسان ها و از بین رفتن تعادل زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی جوامع، رویکرد توسعه پایدار در اواخر قرن بیستم با هدف حل معضلات ناشی از تفکر مدرنیسم، در مجامع برنامه ریزی مطرح شد که دارای ابعاد اصلی زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بود. امروزه پایداری اجتماعی به عنوان هدف غایی توسعه پایدار که همانا دستیابی به جوامع پایدار است مطرح می شود.
اما آنچه که اکنون به عنوان شاخص های پایداری اجتماعی، در جوامع پایدار ارائه شده است، پس از بررسی های ریزبینانه در این پژوهش مشخص گردید که پیش از این در آیات نغز کتاب مقدس قرآن در قرن هفتم میلادی مطرح شده است و تجلیات این اصول و مبانی، در شهرسازی سنتی ایرانی- اسلامی، به وضوح قابل مشاهده است. بنابراین با توجه به اینکه شهرهای امروزی مسلمانان تحت تاثیر تفکر مدرنیسم دستخوش بی هویتی، ناپایداری و هرج مرج شده است و این امر سبب بروز "از خودبیگانگی"، "غربت" و "انزوا"ی انسان معاصر گردیده است، شایسته است با استخراج و به کارگیری الگوها و دستورالعمل های بومی و برگرفته از قرآن و سنت دین مبین اسلام، بر معضل ناپایداری و بی هویتی شهرهای امروزی مسلمانان فائق آمدو به جوامع پایدار دست یافت.
-3-1 اهداف پژوهش
اهداف اصلی و اساسی در این پژوهش به شرح زیر است:
-معرفی فرهنگ غنی اسلامی و تجلیات آن در شهرسازی سنتی ایرانی-اسلامی.
- ستخراج الگوهای برگرفته از قرآن و سنت دین مبین اسلام برای دستیابی به جوامع پایدار.
-استفاده از دستورالعمل های بومی جهت دستیابی به جوامع پایدار در شهرهای مسلمانان.
-مرتفع نمودن معضلات ناپایداری و بی هویتی شهرهای امروزی مسلمانان از طریق الگوهای شهرسازی اسلامی.
-4-1 روش تحقیق
روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. براین اساس اطلاعات پژوهش حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.
-2 مبانی نظری
-1-2 پایداری اجتماعی
دیدگاه مبتنی بر بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدار، با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی یا برابری درون-نسلی، مفهوم پایداری را وارد پژوهش ها و تحلیل ها در سطوح پایین سازمان فضایی شهرها، یعنی مناطق و حوزه های اجتماعی شهری میکند.[1]پایداری اجتماعی مساله برابری در فرصت ها و استفاده از امکانات جهت تامین عدالت اجتماعی است. چنین تاکیدی ، فقرزدایی را به اولین اقدام در جهت تحقق عدالت اجتماعی تبدیل می کند و میکوشد تا حد اقل شرایطی را فراهم آورده تا فرصت ها و امکانات به صورتی عادلانه در اختیار تمامی افراد قرار گیرد وخلاقیت ها امکان بروز و رشد و نمو به کف آورد .[2]
بنا به نظر مکنزی توسعه پایدار اجتماعی، توسعه ای است که: نیازهای اساسی به غذا، سرپناه، آموزش، شغل، درآمد، شرایط زندگی و فعالیت را تامین می کند. عدالت خواه باشد و این اطمینان را بدهد، که منابع توسعه کاملا در سراسر جهان به تساوی و منصفانه توزیع می شود. رفاه فیزیکی، ذهنی، اجتماعی جمعیت را ارتقاء داده و یا حداقل از بین ببرد. آموزش، خلاقیت و توسعه توان انسانی را برای کل جامعه ترویج نماید. میراث فرهنگی و زیستی را حفظ کرده و احساس ارتباط با تاریخ و محیط زیست را تقویت کند. مردم سالارانه باشد و مشارکت و دخالت شهروندان را ترویج کند.شرایط زندگی را بهتر کرده و بین طراحی شکل محل های عمومی شهر با رفاه اجتماعی کالبدی و شور و هیجان ساکنان شهر ارتباط برقرار نماید.[20]
بر اساس دپارتمان توسعه بین الملل بنیان های پایداری اجتماعی در موارد زیر بنا نهاده شده است:
برابری اجتماعی : که عبارت است از فراهم شدن فرصت های برابر و حقوق بشر برای تمام مردم چه در حال و چه برای نسل های آینده. انسجام اجتماعی : که عبارت است از ایجاد حس همدلی ، همکاری و تشریک مساعی بین گروه های مختلف مردم.
مشارکت : که عبارت است از فراهم شدن فرصت برای تک تک افراد جامعه تا بتوانند از این طریق هر شخص کیفیت زندگی خویش را بهبود بخشد.
امنیت : که عبارت است از فراهم شدن امنیت در امرار معاش و در برابر مخاطرات طبیعی.[21]
شکل شهرها تا حدود زیادی شیوه زندگی شهروندانی را که درآنجا زندگی می کنند، تحت تاثیر خود قرار می دهد. کیفیت زندگی شهری، شکوفایی اقتصاد محلی، سطح تفاهم اجتماعی، میزان امنیت و برابری و نیز نوع و چگونگی فعالیت افراد در مکان های عمومی و ... همه از عناصر مورد توجه در پایداری شهری می باشند .[22] همچنین ساختارهای شهری با توجه به رویکرد پایداری اجتماعی باید مشوق این امر باشند که با حمایت و ترغیب رفتارهای پایدار آن ها را به سمت ارزش های اجتماعی سوق دهند، زیرا شهروندان و شهر، جز مایملک اولیه شهر هستند. اگر رفتار شهروندان - به ویژه چگونگی مصرف، تولید و سطح زندگی - به سمت پایداری شهری سوق داده شود، در این صورت دستیابی به یک شهر پایدار چندان دور از واقعیت نخواهد .[23]
-2-2 اصول و مبانی شهر اسلامی
برای هر پدیده انسان ساختی می توان اصول و مبانی قائل شد، که این مبانی، همان جهان بینی انسان هستند. به این ترتیب، اصول و مبانی شهر اسلامی همان مبانی اسلام یا به عبارت دیگر مبانی جهان بینی توحیدی هستند. دو اصل بنیادین معرف جهان بینی توحیدی اسلام عبارتند از "توحید" و "عدل" .[3] اعتقاد به "توحید" و الهام از آن در خلق آثار مختلف، عامل اصلی تجلی وحدت در آثار مسلمانان است که در عرصه هایی چون وحدت آثار انسانی، وحدت آثار انسانی با محیط و ... در شهرسازی اسلامی نمود پیدا کرده است.[3]برای "عدل" نیز چهار معنا مطرح شده است: موزون بودن، تساوی و نفی هر گونه تبعیض، رعایت حقوق افراد و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آنچه که امکان وجود یا کمال وجود دارد.[4]
یکی از ویژگی های بارز عدل نزد امام علی - ع - که جلوه بارز عدالت اجتماعی است، فقدان تبعیض در جامعه و مبارزه با هر شکل و هر درجه ای از آن می باشد. آن امام عدالت پیشه در مورد اعمال تبعیض، به یکی از کارگزاران خود می نویسد: با همگان یکسان باش تا بزرگان به طمع نیفتند که تو را به ستم کردن به ناتوان برانگیزند و ناتوانان از عدالت تو نومید نگردند.[5] امام علی - ع - با حیاتی دانستن :عدالتماعُمِرَتِیفرماید البُلدانُ بِمثلِ العَدلِ: شهرها با چیزی همانند عدالت، آباد نشوند و ستم را عامل ویرانی شهرها می داند.[6]علاوه بر توحید و عدل، موضوعات دیگری همچون عبادت، معنویت گرایی، تقوا، ایمان، عمل صالح و سایر صفات و ارزش های اخلاقی و توصیه ها و اوامر و نواهی و باید ها و نباید ها در کتاب الهی مطرح اند که ذیل اصل توحید و عدالت قابل طبقه یندی هستند.[3]
-3-2 عناصر هویت بخش کالبدی-اجتماعی شهرسازی ایرانی- اسلامی
عناصر کالبدی شهر اسلامی عبارتند از: مسجد جامع، بازار و محلات مسکونی.[7]مسجد جامع یکی از مشخصات اصلی شهر دوره اسلامی بوده است. اهمیت این عنصر به حدی است که با بر پا شدن مسجد جامع، کانون زیستی پیرامون آن، شهر تلقی می گردد. مسجد جامع علاوه بر نقش مذهبی خود، نقش های سیاسی و اجتماعی بسیار قوی را داراست.[7] مسجد مکان محوری ترن فعالیت های فردی و اجتماعی هر فرد مسلمان محسوب می گردد.[8] علاوه بر مساجد جامع مساجد دیگری در محله های مختلف مسکونی شهر تاسیس می شد تا در خدمت ساکنان این محله ها باشند.[9] در مجاورت مسجد جامع، عنصر بارز دیگری از شهرهای سنتی اسلامی به نام بازار دیده می شود که بر فعالیت های بازرگانی تمرکز داشته است.[24]
بازار به مثابه ستون فقرات شهرهای ایرانی- اسلامی دانسته می شود که نبض حیات اقتصادی، اجتماعی - برگزاری جشن های ملی و مذهبی - و فرهنگی شهر را در خود جای داده است.[9] بخش دیگر شکل دهنده شهرهای اسلامی عبارت است از مجموعه فضاهای سکونتی در داخل حصار که تقرباًی محله های متراکم را سازمان می دهد.[10] مفهوم محله از جمله مفاهیم آشنا در سنت شهرنشینی ایران است.[11] تشکیل محلات بر حسب نظام کاستی یا شهروندی خاصی نیست و تنها شاهد ایجاد محلانی بر حسب قوم و قبیله، نژاد، مذهب، زبان، فرقه و ... هستیم.[7]شهر اسلامی فقط کالبد نیست و علاوه بر کالبد دو مقوله مهم دیگر نیز در تعریف شهر اسلامی و تجلی آن نقش ایفا میکنند که عبارتند از انسان و رفتارهای او - شامل: قوانین، مقررات، آداب، شیوه ها، رفتار و اخلاق اهل شهر، رابطه اهل شهر با یکدیگر و با طبیعت و.[12]
- .... شهر اسلامی، قبل از هر چیز یک قلعه ایمان است و از نظر سیاسی و قانون، تابع مقرراتی است که ناشی از شریعت هستند و از این رو نقش مذهبی شهر بر اهداف نظامی و اقتصادی حکومت های مستقر در آن شهر اولویت دارد.[13] اسلام بین شهر و سایر مکان های جمعیتی تمایز قائل شده است. در واقع شهر به مکانی اطلاق می شود که از منظر اجتماعی دارای امنیت، رفاه و فراوانی و از منظر کالبدی واجد نظم، زیبایی، تقارن، تباین، استحکام و سازگار با طبیعت باشد.[14] شهر اسلامی، شهری است که فضایل انسانی مانند عدالت، مکارم اخلاق، صداقت، بردباری، سخاوت، علم و فرزانگی، امنیت و آسایش و همه سجایای انسانی در آن موج بزند و کالبد نیز این خصوصیات پسندیده را به شهروند القا کند.[14]
بر اساس آیات کتاب مقدس قرآن - بقره: 126، ابراهیم:35 ، تین:3، سبا:15، ملک:3، مائده:8، شعرا: 151و 152، نساء: - 135 شهر اسلامی بر مبنای نظم، عدالت، آگاهی، تعادل، معرفت، امنیت، رفاه، فراوانی، پویایی، روابط اجتماعی منشعب از مبانی قرآن، کمال، استحکام، زیبایی، پاکیزگی، حقوق متقابل، پرهیز از اسراف، لطافت، مهربانی، رعایت حقوق سایر موجودات - حیوانات، درختان، آب، هوا - ، رعایت حقوق همسایگی و مواردی از این قبیل تعریف می شود.[14]
-3 مقایسه تطبیقی اصول شهر اسلامی با شاخص های پایداری اجتماعی
در ادامه به مقایسه تطبیقی شاخص های پایداری اجتماعی جوامع پایدار که در قرن بیستم میلادی در قالب رویکرد توسعه پایدار مطرح شد و اصول شهر اسلامی که منبعث از آیات قرآن کریم و احادیث دین مبین اسلام بوده و در قرن هفتم میلادی نازل شده است، می پردازیم - جدول. - 1