بخشی از مقاله

چکیده
خودگردانی و یا استقلال به عنوان حق گروهی از افراد در اداره خود و یا سازمان دادن به فعالیت های خود تعریف می شود و خودگردان بودن به معنای مستقل بودن و داشتن قدرت و اختیار برای تصمیم گیری را گویند و پاسخگویی به معنای مسئول بودن و جوابگو بودن در قبال نتایج و پیامدهای فعالیت معینی که فرد در قبال آن مسئول است و همچنین برای آن ها توجیه و دلیل منطقی داشته باشد. هدف از پژوهش بررسی میزان و کفایت استقلال - خودگردانی - واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی استان قزوین از حیث سازمانی، مالی، تامین نیروی انسانی و مالی و همچنین میزان پاسخگویی مدیران واحدهای دانشگاهی در قبال ذینفعان بیرونی دانشگاه است. نمونه آماری از میان مدیران واحدهای دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی استان قزوین - روسای دانشگاه ها، معاونین دانشگاه، مدیران و روسای ادارات دانشگاه، روسا و معاونین دانشکده ها و مدیران گروه ها - به صورت تصادفی ساده گرفته شد.

ابزار اندازه گیری و سنجش پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای سوالات آن از طریق نرم افزار SPSS محاسبه و با میانگینی بالاتر از %70 نشان از پایایی پرسشنامه داشت. داده های گردآوری شده بوسیله نرم افزار SPSS نسخه 18 با استفاده از آزمونt تک نمونه ای برای مقایسه میانگین هر مولفه در وضعیت موجود با میانگین مورد انتظار - نمره متوسط مقیاس نمره 3 در نظر گرفته شد - مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان خودگردانی و پاسخگویی مورد نیاز برای حاکمیت خوب از نظر آزمودنی ها در سطح پایینی قرار دارد و مدیران دانشگاهی واحدهای مورد مطالعه معتقدند که اعطای اختیارات و استقلال بیشتر به واحدهای دانشگاهی از سوی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می تواند مدیران واحدهای دانشگاهی را در قبال ذینفعان بیرونی خود پاسخگوتر نماید.

واژه های کلیدی:دانشگاه آزاد اسلامی، حاکمیت خوب، خودگردانی، پاسخگویی

مقدمه

در دو دهه گذشته، آموزش عالی در ایران شاهد تغییرات وسیعی بوده است و این تغییرات شامل افزایش تعداد متقاضیان دانشگاه، افزایش نوع و تعداد موسسات آموزش عالی و دانشگاه ها از نوع غیردولتی وغیرانتفاعی، نوع خدمات ارائه شده توسط دانشگاه ها نظیر آموزش الکترونیکی و ارائه خدمات دانشگاهی از سوی سازمان ها و موسسات غیردانشگاهی هستند؛ به عبارت دیگر، توده گرایی آموزش عالی و باز شدن درهای دانشگاه ها برای متقاضیان، بدون هر گونه آزمون ورودی و گزینش افراد با کیفیت بالای علمی و مواردی از این دست منجر به کاهش کیفیت خروجی دانشگاه ها و دانش آموخته گان حتی در مقطع تحصیلات تکمیلی از جمله کارشناسی ارشد و دکتری شده است. این یکی از دلایلی است که خروجی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی با نیازهای بازار کار مطابفت ندارد.

بعلاوه، با توجه به اهداف چشم انداز برای سال 1404 که درآن ایران به عنوان اولین کشور در حوزه علم و فناوری دیده شده است، اهمیت دانشگاه ها دو چندان شده است. در همین راستا ضرورت دارد تا به این امر مهم پرداخته شود که آیا نظام کنونی حاکمیت آموزش عالی ایران و در راس آن، این که میزان خودگردانی و پاسخگویی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی برای رسیدن به قله علمی در نظر گرفته شده در چشم انداز شرایط و سازگاری لازم را دارد؟ علاوه بر این، با توجه به رکود اقتصادی و رشد اقتصادی بطئی در چند سال اخیر، نرخ بالای بیکاری در میان دانش آموخته گان دانشگاهی و افزایش شهریه دانشگاه های غیردولتی، آیا حاکمیت دانشگاهی کنونی راه را برای رسیدن به اهداف برنامه توسعه و چشم انداز تا حدی دشوار نکرده است؟

موضوع پاسخگویی در ایران به علل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به صورت دقیق و نظامند مورد بررسی قرار نگرفته است. در نتیجه، شناخت کافی از پاسخگویی دانشگاه ها و نظام آموزش عالی در ایران در اختیار نیست. با مروری به مسیر تکوین و پیشرفت نظام آموزش عالی در ایران نشان می دهد که اعطای خودگردانی به دانشگاه ها در برنامه توسعه چهارم برای اولین بار مطرح و تصویب شده و دولت مکلف شده بود که دانشگاه ها را در جهت پاسخگویی و جواب دهی توانمند سازند تا آن ها بتوانند نیازهای بخش های مختلف اقتصادی را برآورده کنند. فشارهای کنونی از سوی جامعه، کارفرمایان، دانشجویان و سایر ذینفعان بیرونی برای پاسخگویی بیشتر و حاکمیت خوب سبب می شود تا آن ها در ساختارها، ماموریت، کارکرد و فرایندهای خود تجدید نظر و مهندسی مجدد نمایند .{6}

با مرور و بررسی قوانین توسعه هیئت امنای دانشگاه ها در نظام آموزش عالی ایران، می توان به این نتیجه رسید که وظایف خودگردانی و پاسخگویی به صورت روشن مشخص نشده و بنظر می آید این موضوعات از ضروریات و نگرانی های اعضای هیئت علمی و اعضای هیئت امنای دانشگاه ها نمی باشد. از نظر اعضای هیئت امنای دانشگاه ها، پاسخگویی از الویت های آخر بشمار می آید .{6} توفیقی معتقد است که یکی از مهم ترین دلایل پاسخگو نیودن دانشگاه ها، نظام متمرکز و کنترل دولتی بر روی موسسات آموزش عالی است. وی بیان می کند اگر دانشگاه ها در قبال ذینفعان خود پاسخگو نیستند، این به خاطر فقدان استقلال و خودگردانی و اختیار دانشگاه ها و مدیران موسسات آموزش عالی است. همچنین وی می افزاید خودگردانی پیش نیاز پاسخگویی است و دانشگاه ها پاسخگو نخواهند شد تا زمانی که به آن ها از سوی دولت خودگردانی و استقلال اعطا نگردد.

به نظر وی تا زمانی که دانشگاه ها دارای استقلال کافی نباشند، فقط در مقابل دولت و وزیر آموزش عالی پاسخگو هستند و بدون استقلال آن ها نمی توانند در قبال جامعه و ذینفعان خود پاسخگو شوند.{6}غفرانی در پژوهشی پیرامون مشکلات ساختار حاکمیت دانشگاهی نظام آموزش عالی ایران، مشکلات را در سه سطح سازمانی، وزارتی و فرا وزارتی طبقه بندی می نماید. به نظر وی نظام آموزش عالی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از گذشته تحت الشعاع ملاحظات سیاسی قرار گرفته و رویکرد و نگاه به دانشگاه، یک نگاه تردید آمیز، بدبینانه و کنترل گرا بوده است. وی اعتقاد دارد که موضوع واگذاری اختیارات به دانشگاه در ایران هنوز حول و حوش نحوه تمرکززدایی و تفویض اختیار محدود به دانشگاه دور می زند و فاصله زیادی با مفاهیم خودگردانی دانشگاه و آزادی علمی در عرف بین المللی دارد.

به زعم وی از آنجائیکه دانشگاه یک نهاد وارداتی از دنیای غرب است، هیچ گاه نتوانسته هویت علمی و فرهنگی مستقل و واقعی خود را در جامعه پیدا نماید و به همین جهت دانشگاه به تدریج به یک نهاد اداری تبدیل شده است که فقط پاسخگوی سطح بالاتر خود است. وی معتقد است که نظام آموزش عالی ایران در سطح دانشگاه فاقد اختیارات اولیه لازم برای مدیریت منابع مالی - به دلیل مشمول بودن در قانون محاسبات عمومی و ذیحساب - ، مدیریت منابع انسانی - به دلیل مشمول بودن در مقررات استخدامی و جذب هیئت علمی - ، گزینش دانشجو و برنامه ریزی فعالیت های آموزشی - به دلیل تصمیم گیری در وزارت خانه - است .{7}با توجه به این که موضوع خودگردانی و پاسخگویی به عنوان دو مولفه اصلی حاکمیت خوب از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از طرف دیگر بر اساس آن چه که محقق جستجو کرده است، نمونه ای تحقیق در باره حاکمیت خوب در آموزش عالی بدست نیاورده است و با عنایت به اهمیت دانشگاه ها در نقش توسعه و دسترسی ایران به اهداف چشم انداز 1404، بررسی موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است.

مروری بر پیشینه تحقیق
 
مدل های زیادی از حاکمیت دانشگاهی وجود دارد که تفاوت آنها بر اساس بافت ملی، نوع دانشگاه، میراث تاریخی و سایر موارد فرهنگی و سیاسی و برخی مواقع عوامل اقتصادی می باشد.{3}حاکمیت دانشگاهی امر بسیار مهمی در نظام آموزش عالی می باشد. زیرا حاکمیت دانشگاهی شیوه ای است که کالج ها و دانشگاه ها کار خود را انجام می دهند، و در مورد دانشگاه های دولتی، رابطه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی را با دولت تعریف می کند. حاکمیت دانشگاهی روابط درونی، روابط بیرونی و فصل مشترک بین دنیای درونی دانشگاه ها و محیط بزرگتر، همچون دولت محلی را در برمیگیرد. این بدین معنا است که حاکمیت دانشگاهی دارای دو مولفه درونی و بیرونی می باشد. حاکمیت بیرونی در باره ایفای نقش های بازیگران و سیاست گذاران بیرونی دانشگاه و تاثیر آنها بر روی دانشگاه ها از طریق هیئت حاکمه و شوراهای دانشگاهی می باشد.

این گروه ها و افراد را ذینفعان بیرونی می نامند. از طرف دیگر، حاکمیت درونی دانشگاه بواسطه نقش ها، مسئولیت ها و اقتدار اعضای هیئت علمی، و مدیران شناخته میشود. این گروه ها و افراد را ذینفعان درونی دانشگاهی می نامند. ذینفعان درونی دانشگاه شامل اعضای هیئت علمی، مدیران، و دانشجویان می باشند، در حالیکه ذینفعان بیرونی، گروه ها و یا افرادی هستند که اعضای دانشگاه تلقی نمیشوند، اما منافعی را در دانشگاه دارند. این ها شامل افرادی از بخش صنعت، افراد با نفوذ دولتی، والدین دانشجویان، دولت محلی، و سازمان های بین المللی می باشند .{1}ایجاد دانشگاه موفق به ساختار حاکمیت دانشگاهی حمایتی نیاز دارد که در آن دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی از خودگردانی دانشگاهی جهت دستیابی به اهداف آموزشی و پژوهشی و سطح مناسبی از پاسخگویی برخوردار باشند.

شواهد موجود در خصوص مراکز آموزش عالی در سرتاسر جهان حاکی از آن است که کشورها ساختار حاکمیتی دانشگاهی خود را در جهت توسعه مدیریت و نظارت بر دانشگاه ها بمنظور دستیابی به اهداف دو گانه خودگردانی همراه با سطوح مناسبی از پاسخگویی اصلاح نموده اند. بخش های تحصیلات دانشگاهی بطور روزافزون از نظام کنترل دولتی به نظام نظارت دولتی در سرتاسر جهان در حال تغییر می باشند .{4}موضوع سیاستی مهم درباره خودگردانی و پاسخگویی وجود توازن بین این دو در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی است. مشکل اصلی در این است که چه میزان خودگردانی به دانشگاه ها داده شود.

خودگردانی بیش از حد منجر به رکود نوآوری و به طور بالقوه هدف خودگردانی را کم اهمیت می کند. با این حال، پاسخگویی امر مهمی است، بالاخص زمانی که دولت ها تامین کننده منابع مالی دانشگاه ها باشند. با افزایش خودگردانی سازمانی، دولت ها بایستی به مالیات دهندگان اطمینان دهند که این موسسات آموزش عالی در قبال دولت پاسخگو خواهند بود .{5}خودگردانی سازمانی در اصل به میزان آزادی عمل دانشگاهها در هدایت خود اشاره دارد و یا به عبارت دیگر، شرایطی که دانشگاهها تعیین میکنند که چگونه کارهایشان انجام شود. در اصل خودگردانیسازمانی بدین معنا است که دولت بهطور چشمگیر از مدیریت روزانه بخش آموزش عالی خارج شده و به دانشگاهها این اجازه را میدهد تا مسیر را خودشان مشخص نمایند. پایه و اساس نظریه خودگردانی این است که مؤسسات آموزش عالی در جهت داشتن آزادی عمل ترغیب شوند تا انتخابهای خودشان را انجام دهند و بهطور ایدئال به همان مشوقها و محرکهای بازار محور کنونی اشاره دارد .{5

خودگردانی سازمانی بر دو نوع خودگردانی ماهوی و خودگردانی رویه ای است. خودگردانی ماهوی حوزه دانشگاهی و پژوهشی و بالأخص خودگردانی مرتبط با طراحی و تدوین برنامه درسی، اعطای مدارک و امثالهم را در برمیگیرد؛ اما خودگردانی رویهای درباره حوزه غیردانشگاهی و علمی بوده که بیشتر در رابطه با امور مالی است. این نوع خودگردانی شامل تأمین بودجه، خریدها، امور قراردادها و امثالهم میباشد. آندرسون و جانسون بر اساس طبقه بندی نیو و وان واخت - 1994 - موضوع خودگردانی را در کشورهای امریکایی انگلیسی زبان، اروپا و آسیا مورد مطالعه قرار داده است .{5}دولتها در سرتاسر جهان بهطور قابلتوجه ای بر روی موضوعات خودگردانی رویهای دخالت میکنند، اما دخالت آنها بر روی موضوعات خودگردانی ماهوی باهم تفاوت دارد.

آندرسون و جانسون دریافتند که کشورهای آمریکایی انگلیسیتبار از خودگردانی بیشتری برخوردارند و این موضوع بالأخص درباره مسائل خودگردانی ماهوی در مقایسه با سایر مناطق صادق است، اما برخی ایالتها در دولت فدرال در مقایسه با خودگردانی رویهای متفاوت هستند. کشورهای آسیایی، در هر دو حوزه خودگردانی سازمانی محدودیت دارند؛ اما در سرتاسر جهان یک فشار روبهجلو در جهت خودگردانی سازمانی مشهود است، چراکه نوآوری در حوزه خودگردانی ماهوی به منابع نیاز دارد و برای تولید این درآمد، به خودگردانی رویهای نیاز است. همچنین دیدگاهی بر این مبنا وجود دارد که وابستگی کمتر به منابع دولتی باعث افزایش خودگردانی سازمانی میشود .{4}

به طور کل خودگردانی سازمانی به روابط همیشه در حال تغییر بین دولت و موسسات آموزش عالی اشاره دارد و میزان کنترل های اعمالی از سوی دولت به بافت ملی در شرایط کشورها بستگی دارد. اتحادیه دانشگاه های اروپا مفهوم خودگردانی دانشگاهی را مطرح نمود و برای آن چهار بعد دانشگاهی، مالی، سازمانی و نیروی انسانی در نظر گرفت .{2}موسسات آموزش عالی از سوی دولت ها، بخش صنعت، عامه مردم و ذینفعان متعدد خود تحت بازرسی است . یکی از سازوکارهای دیده بانی از موسسات آموزش عالی، پاسخگو نگه داشتن آن ها است؛ در نتیجه یک فرهنگ جدیدی از پاسخگویی به صورت فراگیر و جهانی دانشگاه ها را احاطه کرده است . به طور مثال، در کشور ایتالیا دولت در تلاش بود تا دانشگاه ها را در قبال تغییرات نظام اجتماعی-اقتصادی حساس و پاسخگو تر نگه دارد.

در کشور هلند، مطالبه پاسخگویی باعث شده است تا دولت توجه و تمرکز خود را از کنترل های ما قبل به کنترل های مابعد تغییر دهد که در آن بار مسئولیت به عهده دانشگاه ها گذاشته شده تا تا با ایجاد رویه ها و اقدامات،کیفیت را در برنامه های خود وارد کنند. با استفاده از این رویکرد، دولت فقط در صورت نیاز در امور دانشگاه دخالت می کند .{4}در کشور ایالات متحده امریکا، مطالبه برای پاسخگویی بیشتر و همچنین تمایل برای حساسیت و پاسخگویی بیشتر از سوی آموزش عالی برای تقاضاهای بازار و سنجش بهره وری توسط دولت محلی پیش می رود . همچنین، دستورالعمل نظارت های دولتی در حال حاضر بیشتر وابسته به ابزارهای سیاستی در جهت بهبود سازگاری بین عملکرد موسسات آموزش عالی و توقعات دولت است .

بر ای ایجاد یک چنین سازگاری، موسسات آموزش عالی بایستی خود را با مطالبات محیطی جدید، سازگار و مطابق کنند که نیازمند پاسخگویی بیشتر بوده و در عین حال تامین منابع مالی و یا کاهش بودجه را دربردارد.{1}سیاست فراگیر و جهانی در خصوص این روند، کاهش هزینه های دولتی و استفاده از روش های دریافت مالیات کمتر بوده است. اسلاترولسلای - 1997 - سرمایه داری علمی را رشد روش های خلق کسب وکار تجاری و فروش خدمات پژوهشی به عنوان جایگزینی برای درآمدهای دانشگاه ها تعریف می کند. بنابراین، علاوه بر این که دانشگاه ها یک باب محیط رقابتی جدیدی را برای خود گشوده اند، آن ها در محیطی فعالیت می کنند که دولت ها مجبور شده اند هزینه های خود را در خصوص دانشگاه ها کاهش داده و این احساس در کاهش هزینه ها آن ها را وادار کرده تا به دنبال منابع درآمدی دیگری باشند.

این موضوع سبب شده است تا موسسات آموزش عالی در خود تغییرات سازمانی اساسی ایجاد کنند و به شکلی از حیث مالی دارای ثبات شوند و برنامه های آموزشی خود را دنبال کنند .{1}بسیاری از این تغییرات باعث شده است که دانشگاه ها نظام حاکمیت خود را مهندسی مجدد نمایند. به طور مثال در کشور امریکا، بیش از یکصد مورد اقدام در بازساری ساختار حاکمیت نظام آموزش عالی در بین سال های 1985 تا 2000 رخ داده است. طرفداران ایدئولوژی سرمایه داری نوین در اروپا معتقدند که مدل های سنتی حاکمیت نظیر مدل انگلیسی و مدل اروپایی منسوخ شده است و برای محیط کنونی به شدت در حال تغییر، مناسب نمی باشند. بسیاری از کشورهای اروپایی از این عقیده استقبال کرده و در طی دو دهه گذشته درگیر بازسازی حاکمیت نظام آموزش عالی خود بوده اند .{1}

سوالات پژوهش

1.وضعیت کنونی خودگردانی سازمانی واحدهای دانشگاهی مورد مطالعه برای حاکمیت خوب دانشگاهی چگونه است؟

2.وضعیت کنونی خودگردانی مالی واحدهای دانشگاهی مورد مطالعه برای حاکمیت خوب دانشگاهی چگونه است؟

3.وضعیت کنونی خودگردانی تامین نیروی انسانی واحدهای دانشگاهی مورد مطالعه برای حاکمیت خوب دانشگاهی چگونه است؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید