بخشی از مقاله
چکیده
خداوند حکیم و سبحانی که خالق تمام جهان هستی است، هیچ کاری که با حکمت و عدالتش منافات داشته باشد انجام نمیدهد و انسان که شریفترین مخلوق خداوند هست و موجودی است اجتماعی، یکی از نیازهایش برقراری رابطه با عموم افراد است که این رابطه بعضی مواقع با جنس مخالف صورت گرفته و از آنجایی که در مرد و زن یکی از قویترین قوات را قوه شهوانی تشکیل میدهد، در صورت عدم کنترل این غریزه آتشین به خصوص در مقابل جنس مخالف که شعله ورتر است، می تواند افسار وجود آدمی را در دست گرفته و انسان را به سمت فساد سوق دهد. بنابراین باید این روابط با چه کیفیت و محدوده ای برقرار گردد؟ تا از چهار چوب قرآنی خارج نشود و صدمه ای بر پیکر سالم انسان و جامعه وارد نسازد که برخی از این محدوده ها را قرآن ذاکر است و افراد باید در حد ضرورت و بدور از عشوه گری و هوس بازی رابطه برقرار کرده و در این ارتباط از خودنمایی، آرایش، بدحجابی و تماس بدنی پرهیز کنند روند این نوشتار که با روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای بوده است، توضیح چهارچوب های ارتباط افراد محرم و نامحرم، با تمسک به آموزه های وحیانی قرآن کریم می باشد.
کلید واژه: محدوده ، ارتباط ، انسان ، محرم، نامحرم، قرآن
پیشگفتار
قرآن کریم کتابی است مبیﱢن و هدایتگر که با برنامه های خاصّ خود راه وصول به سعادت را به آدمی نشان می دهد، و انسان نیز که اشرف مخلوقات است و مقامی رفیع و جلیلحتّی برتر از ملائکه دارد، دارای روابطی است که از جمله آنها روابط افراد محرم و نامحرم است و بحث این مقاله نیز بر روی همین رابطه می باشد که باید در چنین روابطی دقت بسیاری به عمل آید تا از چهار چوبی که قرآن معیّن کرده است خارج نشویم و در این راه پر پیچ و خم که بزرگترین عرصه و میدان فعالیّت شیاطین جنی وانسی است باید مراقب این دشمنان و خطوات آنها باشیم، چون هدف اصیل ما نائل شدن به سعادت و هدف شیطان هم رساندن و کشاندن انسان به شقاوت و بدبختی است و در این راه از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کند، پس در این مبارزه باید مراقب کمینگاه های شیطان بود، ابزار هایی همچون چشم و نگاه که حضرت علی - ع - نیز میفرمایند: چشم ها کمینگاه های شیطان هستند.}آمِدی،1366ش. ج1، ص{325
خود قرآن کریمنسبت به محدوده کمّی محارم و غیر محارم در سوره های - نساء، 23/، و سوره نور، - 31/ اشاره مفصلی کرده است ، همچنین در پژوهش مورد نظر که حدود ارتباط با افراد نامحرم یعنی کسانی که نگاه کردن به آنها مگر در امور عادی حرام بوده و ازدواج با آنها حلال می باشد کتاب های متعددی به قلم تحریر درآمده است همچون: - -1 حجاب از دیدگاه قرآن وسنت از فتیحه فتاحی زاده - - - 2 زن در آینه جلال و جمال اثر جوادی آملی - و در این مقاله نیز که به روش تحلیلی توصیفی نگارش یافته، سعی شده که با یاری و استعانت خداوند و با تکیّه بر آیات نورانی قرآن فهمیده شود که این حریم ها کدامند؟ و در این ارتباط باید با چه کیفیت و حدودی رفتار شود؟ تا برای افرادی که ملزم به برقراری رابطه با جنس مخالف هستند مفید واقع شود.
.1 مفهوم شناسی
معنای لغوی و اصطلاحی
ابن فارس مینویسد: محارم جمع محرم، از رحَرَمَیشه که دارای ریشه واحدی است و آن منع وتشدید می باشد پس حرام ضد حلال است.}ابن فارس،1404ه ق. ج2، ص،{45 و راغب نیز در کتاب مفردات اینگونه است که حرام به معنی ضد حلال وچیزست که ازآن منع شده باشد، و ممنوع بودن از چیزی یا: -1 به تکلیف وقدرت الهی است. -2 یا برای منع قهری وجبری که از نتیجه چیزی حاصل میشود. -3 یا از جهت منع عقلی یا شرعی است. -4 و یا از ناحیه کسی است که فرمانش پذیرفته میشود. همانگونه که خدای متعال در داستان حضرت موسی گوید: }وَ حَرﱠمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ...{ - سوره قصص، آیه - 12 که تحریمی است در حوزه تکلیف و اراده حکم الهی. زنان شیر ده را بر او قبلا حرام کردیم، اینکه موسی پستان هیچ زن شیر ده را نگرفت فقط خواست خدا بود تا بالاخره بمادرش برگردد. }راغب اصفهانی، 1384ش. ج1، ص، { 473 محرم کسی است که ازدواج با او حرام است. }دهخدا، 1377ش. ذیل واژه محرم{ در نگاه کردن وتماس بدنی با او محدودیتی که نسبت به سایر افراد هست، وجود ندارد و با انسان خویشاوندی نزدیک دارد. نامحرم کسی است که نگاه کردن به او به جزموارد استثنا حرام و ازدواج با او حلال است.
.2 کیفیت و محدوده ارتباط
1-2 لزوم بسنده کردن به مقدار ضرورت
قرآن کریم به عنوان سرلوحه انسان که بسیاری از موازین اخلاقی را ذکر نموده در داستان حضرت موسی و برخورد او با دختران شعیب به کیفیت این گفتگو چنین اشاره نمودهلَمﱠااست:وَرَدَ}وَ ماءَ مَدْیَنَوَجَدَعَلَیْهِأُمﱠهً مِنَالنﱠایَسوَِْقُونوَجَ دَ مِندُونِهِمُامْرَأَتَیْنِتَذُودانِقالَ ما خَطْبُکُما قالَتایُصْدِرَلانَسْقِیحَتﱠیالرﱢعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌکَبِیر. - {سوره قصص، آیه - 23 و هنگامی که به - چاه - آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب میکنند؛ و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند - و به چاه نزدیک نمیشوند؛ موسی - به آن دو گفت: »کار شما چیست؟ - چرا گوسفندان خود را آب نمیدهید؟! - « گفتند: »ما آنها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیر مرد کهنسالی است - و قادر بر این کارها نیست. -
از نوع برخورد حضرت موسی با دختران شعیب و اکتفا به حد ضرورت در ارتباط با آنها که تنها با یک جماله}خَطْبُکُما{ - کار شما چیست؟ - و پاسخ اجمالی دختران شعیب دریافت می شود که گفتگو بین زن و مرد نامحرم در صورت لزوم مانعی ندارد ولی باید سعی شود که در مکالمه با افراد نامحرم خلاصه و کوتاه سخن گفته شود و این نکات نشان دهنده این است که حضرت موسی در حد ضرورت و نیاز با آن دختران تکلم نموده است و نه بیش از آن. } قرائتی،1383ش، ج7، ص { 37 همچنین برخی از روایات زنان را از درازگویی در سخن گفتن منع نموده و گفته اند: زن نباید با غیر شوهر و غیر محرم بیش از پنج کلمه آن هم از روی ناچاری سخن بگوید. }من لا یحضره الفقیه، - 1413 - ج 4، ص {6
ظاهر این روایت تعیین حد برای ارتباط گفتاری زن با مرد نامحرم است، ولی معنای روایت این نیست که در شریعت اسلام زن و مرد فقط تا محدوده پنج یا شش کلمه میتوانند با هم سخن بگویند، بلکه مقصود از آن پرهیز از دراز گویی و رعایت اختصار و اکتفا به مقدارنیاز است. فقیهان شیعه نیز از این روایتحدّ و وجوبی که فراتر رفتن از آن حرام باشد، استفاده نکرده اند بلکه این روایت و امثال آن را بر کراهت حمل کرده اند. }بحرانی،.1364 ج 23، ص {67در روایتی از رسول اکرم صلی االله علیه و آله آمده است چهار چیز موجب دل مرده گی می شود که یکی از آن گفتگو کردن زیاد با زنان است. علت تاکید این روایات بر پرهیز از طولانی کردن سخن با نامحرم حاکی از آن است که سخن گفتن نقطه لغزش زن و مرد است و بسیاری از مفاسد از همین سخن گفتن های غیر ضروری پدید می آید.
2-2 پرهیز از عشوه گری و نگاه هوس آلود
انسان می تواند کلمات را به گونه های مختلف از قبیل تند، کند، متواضعانه، متکبرانه و عشوه گرانه ادا کند. اکنون این پرسش مطرح میشود زن و مرد نامحرم باید با چه کیفیتی سخن بگویند؟ قرآن خود پاسخ این: }یاسوالنِساءَرادادهالنﱠبِیﱢاستومفرمالَسْتُنﱠید کَأَحَدٍ مِنَ النﱢساءِ فَیَطْمَعَ الﱠذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفاً - {سوره احزاب، آیه } - 32ای همسران پیامبر! شما اگر پرهیزکاری پیشه کنید از نظر منزلت و موقعیتمانند هیچ یک از زنان نیستید، پس در گفتار خود، نرمی و طنّازی چنانکه عادت بیشتر زنان است نداشته باشید تا کسی که بیمار دل است طمع کند و سخن پسندیده و شایسته گویید.» {خضوع در قول« حالت خاصی از گویش است همراه با نرمی در گفتار و نازکی در ادای کلمات.}طباطبایی1393ش. ج 16، ص {461 همچون سخن گفتن با همسر خود در موارد خاص و یا حرف زدن مادر با کودک خردسال خود که میخواهد توجه او را جلب کند.
این نوع گویش آن است که احساس ویژه ای در مخاطب ایجاد کرده و دل او را به گوینده جلب کند. این آیه از همسران پیامبر میخواهد در ارتباط گفتاری با مردان این گونه سخن نگویندو صدای خود را نازک نکنند و کلمات و جملات را نرم و دلربا ادا نکنند. بلکه به هنگام سخن گفتن، جدی و خشک و بطور معمولی سخن بگوئید، نه همچون زنان کم شخصیت که سعی دارند با تعبیرات تحریک کننده که گاه توام با ادا و اطوار مخصوصی است که افراد شهوت ران را به فکر گناه میافکند سخن بگوئید }مکارم شیرازی،1353ش. ج 17، ص {289 اگر چه این آیه در ردیف آیاتی است که زنان پیامبر را مورد توجه قرار میدهد ولی رعایت این ادب برای همه ی زنان واجب است و اختصاص به زنان پیامبر ندارد. در ادامه آیه پس از این که کیفیت نامطلوب ارتباط گفتاری را نهی کرد به بیان کیفیت صحیح م}قُلْنَیپردازدومیگقَوید:ْلًا مَعْرُوفاً{در واقع این قسمت آیه پاسخ سوال ماست که زنان در ارتباط با مردان باید به گونه ی معروف و شیوه پسندیده سخن بگویند.
حال این سوال مطرح می شود که قول معروف چیست؟ قول معروف در برابر خضوع در قول است بنابراین قول معروف گفتاری است که در طرز ادای آن ناز و کرشمه و ادا و اطوار و نازکی صدا و به طور کلی هر چیزی که مخاطب را به طمع و شک بیندازد و دل او را به زن جلب کند وجود نداشته باشد. }طباطبایی،1393ش. ج 16، ص {461 علاوه بر رعایت کیفیت تکلم با نامحرم در روایتی از پیامبر - ص - در مورد نگاه هوس آلود می خوانیم که: » زن جوان خثعمی در حجه الوداع به محضر رسول خدا آمد تا مسئله ای از او بپرسد. حضرت در هنگام پاسخ متوجه شد فضل بن عباس که جوانی زیبا روی و پشت سر پیامبر سوار بر اسب بود به آن زن نگاه میکند و او هم به فضل خیره شده است. رسول خدا برای جلوگیری از رد و بدل شدن نگاه های هوس آلود، با دست خود سر فضل را به سوی دیگر برگرداند. سپس فرمود »مرد جوان و زن جوان، ترسیدم که شیطان بین آن دو داخل شود}«المبسوط، ج 4، ص {160 در حدیثیکرم آمده است که نگاه طولانی مدت موجب جنبش هوس و پدیدار گشتن غفلت است: }إِیﱠاکُمْ وَ فُضُولَ النﱠظَرِبْذُرُفَإِنﱠهُالْهَوَییَ وَ یُوَلﱢدُ