بخشی از مقاله

چکیده:

شهر و شهروند از مهمترین مفاهیم اجتماعی سیاسی است که همواره در طول تاریخ راه پر فراز و فرودی پیموده و از طرف متفکران و صاحب نظران علاقمند به مسایل اجتماعی از ادوار باستان تا کنون مورد بحث و چالش قرار گرفته است. با گسترش شهرنشینی هر روز شاهد افرادی هستیم که به نوعی خود را از روستاها جدا کرده و به شهرها نزدیک میشوند. در این راستا ساکنین شهرها در ارتباط با شهر و مدیریت شهری دارای وظایف و تکالیفی هستند که عمل به این وظایف و تکالیف در ارتباط دو سویه با حقوق آنها از مدیریت شهری باعث ارتقاء فضیلت جامعه شهری، تأمین سعادت و ایمنی شهری میگردد.در این مقاله سعی شده است موضوع مفهوم حقوق شهروندی و حقوق شهروندی در ایران مورد بررسی قرار گیرد.

واژگان کلیدی:شهر، شهروند،حقوق شهروندی،اسلام

مقدمه:

یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیتهایی را به شهروند یادآور میشود که در قانون پیش بینی و تدوین شدهاست. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدفها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که میتوان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است.در واقع حقوق شهروندی آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن حقوق بر عهده مدیران شهری - شهرداری - ، دولت یا به طور کلی قوای حاکم میباشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها»حقوق شهروندی« اطلاق میشود.

روش تحقیق:

تحقیق حاضر از نوع مقالات کتابخانه ای و اسنادی است که منابع اطلاعاتی با بهره گیری از منابع موجود در ذخایرانتشاراتی تدوین شده و همچنین مبانی اصلی و چارچوب های نظری ارائه شده با برداشتها و تحلیل های کارشناسانه تلفیق و ادغام گردیده است.

تعریف شهروند:

شهروندی مقوله ای است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیتهای اجتماعی، فضای سیاسی و وضعیت اقتصادی آن جامعه است فرهنگ هر جامعه ای کاملا منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را می طلبد. در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است؛ می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد. پس شهروندی نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ای از آگاهی های حقوقی فردی و اجتماعی است. در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از: حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی در تسهیلات اجتماعی است.

حقوق و وظایف شهروندی :

اگرانسان در دنیای قدیم برای زندگی کردن نیاز چندانی به آموختن نداشت و به صورت طبیعی با فراگرفتن اندک مهارت هایی می توانست زندگی کند،امروز این چنین نیست .زندگی در دنیای امروز نیازمند آموختن قراردادها و اصولی است که اساس زندگی است. انسان وقتی که از رعیت به شهروند تبدیل می شود هم حقوقی به دست می آورد و هم مسئولیت هایی را بر عهده می گیرد و یکی از حقوق او این است که می تواند در تعیین سرنوشت خود نقش ایفا کند.چیزی که در سنت دینی ما نیز بی سابقه نیست. ما فکر می کنیم که سرو کله حقوق ، مسئولیت ها و مهارت های شهروندی به یک باره پیدا نشده ، بلکه به تدریج و بر اثر تلاش های نسل های گذشته تدوین شده و در اختیار ما قرار گرفته است و نمی توان به این نکته بی اعتنا بود.

واژه شهروندی از آن واژه های غلط انداز است.آدم خیال می کند ،شهروند یعنی ساکن شهر و در مقابلش هم روستایی یعنی ساکن روستا، اما این جور نیست، روستایی هم می تواند شهروند باشد ، بدون این که به شهر بیاید .نظام مدیریت شهری در ایران بویژه در قالب شوراهای اسلامی شهر و شهرداریها لزومآ باید وارد چنین عرصه های جدید و اجتناب ناپذیر گردد . لازمه ورود به چنین عرصه ای اطلاع رسانی وآگاه نمودن شهروندان به عنوان کنشگران اصلی این عرصه می باشد ودر این بین نظام مدیریت شهری موظف و مجبور به این اطلاع رسانی از طرق مختلف می باشد تا ضمن فرهنگ سازی در بین شهروندان و بالا بردن سطح شهرنشینی آنها ، وظایف و تکالیف تعهد آور خویش را که جهت رفاه شهروندان باید انجام دهد ، به نحو احسن انجام دهد .

بطور کلی رابطه میان شهروندان و نظامهای اقتصادی، سیاسی ، حقوقی وفرهنگی جامعه دو سویه می باشد، بطوریکه طرفین نسبت به هم دارای حقوق و وظایف متقابل هستند . در این بین مهمترین وظیفه مقامات محلی و حکومتهای محلی - مدیریت شهری - که در راستای تقویت و بهبود اجتماع محلی و حکومتهای کارآمد و مؤثر باید انجام گیرد شهروندسازی است شهروندسازی یعنی فراهم نمودن امکانات ،تسهیلات و سازوکارهای لازم برای شهروندان تا آنهااز حقوق شهروندی خویش بهره مندشوند وضمنآبتوانند به نحوی مناسب وظایف وتکالیف شهروندیشان را درقبال جامعه محلی وشهری که درآن زندگی میکنند انجام دهند . لذا باید گفت وظیفه حکومتهای محلی فراهم سازی زمینه لازم برای برخورداری شهروندان از حقوق شهروندی خویش - حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و حقوق سیاسی - می باشد.

در قبال وظایف مصرح در قانون برای مدیریت شهری که در برگیرنده حقوق شهروندی نیز میباشد، متقابلآشهروندان درارتباط باشهر و مدیریت شهری دارای وظایف و تکالیفی هستند که عمل به این وظایف و تکالیف در ارتباط دوسویه باحقوق آنها از مدیریت شهری باعث ارتقاء فضیلت جامعه شهری ،تأمین سعادت و ایمنی اجتماع شهری میگردد. بر این اساس در مقاله پیش روی تحت عنوان حقوق و وظایف شهروندی سعی شده است که در بدو امر حقوق شهروندی را با توجه به قوانین مدنی موجود به خصوص قانون شهرداریها تعیین نموده وسپس براساس آن جایگاه شهروندی درقوانین شهری تبیین گردد ودرادامه بالحاظ نمودن حقوق شهروندی،وظایف شهروندی نیز بیان گردیده است.

- حقوق شهروندی درنظام حقوقی ایران

الف: قبل از انقلاب اسلامی

با نگاهی به تاریخچه ی نظام اجتماعی ایران و ساختار حکومتی آن می بینیم در گذشته مردم به عنوان رعیت از حقوق و امتیازات محدودی برخوردار بودند.چرا که حاکمان خود را از نژادی برتر می دانستندو حکومت رئیس حکومت بر خلق خدا ، به اراده و مشیت خداوند شمرده می شد و جنبه ی الوهیت پیدا کرده بود ،چرا که در ایران نیز مانند همه ی ممالک جهان قبل از پذیرش اصل حاکمیت ملی و اجتماعی ، نظریه ی حاکمیت الهی پذیرفته و اعلام شده بود. به موجب این اصل منشأ دولت ، اراده و مشیت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید