بخشی از مقاله

چکیده

حقوق شهروندی از مسائل مهم زندگی اجتماعی بشر است که رعایت آنها در کشورها امروزه به یک مسأله بین المللی تبدیل شده است. این حقوق قلمرو وسیعی دارند که حق حیات، حق آزادی، حق امنیت، حق آموزش و حق دفاع فردی و اجتماعی از اساسی ترین آنهاست.آموزه های دینی در قالب ایات الهی و روایات معصومین - ع - که بیانگر نگاه اسلام به مسایل فردی و اجتماعی است، نشان می دهد که اصل حقوق شهروندی و نیز ضرورت و وجوب رعایت آنها از جانب دولت و شهروندان در فرهنگ اسلامی به شکل بسیار جدی مورد توجه قرار گرفته است به گونه ای که می توان گفت نظام فرهنگی اسلام بر حقوق بشر و شهروندی بنا شده است. معرفت این حقوق و قلمرو آنها در آموزه های دینی برای دولتمردان و مردم و به خصوص جوانان و نوجوانان که آینده سازان جامعه اند و سلامت آینده یک جامعه مبتنی بر سلامت، حق شناسی، حق گرایی و حق طلبی آنان است، لازم است. دولت در ایجاد فضای امن و گسترش و تعمیق حقوق شهروندی و حفظ و تداوم آنها وظیفه سنگینی بر عهده دارد. بالاترین و والاترین وظیفه نظام آموزشی و پرورشی کشور اسلامی، آشناسازی آنان به حقوق خویش و مردم و سالم سازی و مسوولیت بخشی به آنان است.

کلید واژه: حق، حقوق بشر، حقوق شهروندی، فرهنگ

مقدمه

.Article IV انسان در فرهنگ اسلامی اشرف مخلوقات و برتر از همه در نظام آفرینش است تا جایی که خداوند به خاطر آفریدن انسان به خودش تبریک گفته و خودش را بهترین خالق معرفی نموده است. - تبارک احسن الخالقین - 1 و انسان را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داد1 و آسمان و زمین را مسخر او گردانید.1دلیل این برتری آن است که انسان علاوه بر عقل و خرد وسیع و گسترده که مخصوص اوست، ترکیبی از عقل و نفس است برخلاف فرشتگان و حیوانات که اولی از نفس بی بهره است و دومی از عقل. به علاوه فرشته و حیوان از جریان رشد و ترقی یا سقوط و انحطاط، آن گونه که در انسان است، برخوردار نیستند زیرا آفریدگار جهان انسان را در بهترین ساختار و صورت آفرید و او را به پایین ترین سطح برگرداند1 تا با انتخاب خویش، مسیر رشد و کمال را طی نماید.

این انسان به جهت این که مورد احترام خدای متعال است، باید مورد احترام خودش و دیگران نیز قرار گیرد و هیچ کس نباید به خود اجازه بی حرمتی و تجاوز به حقوق انسان را بدهد و باید تمام حقوق و توانایی های افراد بشر در جامعه مورد حفاظت و حمایت قرار گیرد.حیات آدمی طبق آموزه های قرآن و روایات معصومین - ع - حیاتی مسؤولانه و معنادار است - کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته - . امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از واجبات الهی به خوبی بیانگر این مسؤولیت مهم بشری می باشد. یعنی انسانها حقوقی دارند که باید از آن بهره مند گردیده، مورد احترام همگان قرار گیرند و حتی اگر خود توانایی به دست آوردن آن را نداشته باشد، بر دیگران لازم است که او را در تحصیل حقوق خویش کمک نمایند و از هر گونه تعرضی نسبت به حقوق انسانی جلوگیری نمایند.

این مقتضای کرامت انسانی و نیز مقتضای عدالت است که خداوند در آیات مختلف از آن یاد کرده و ما را به آن دستور داده است. - اعدلوا هو اقرب للتقوی - پیامبران الهی - ع - و به ویژه پیامبر بزرگوار اسلام - ص - از طرف خدای متعال فرستاده شدند تا ضمن آگاهی مردم نسبت به موقعیت و حقوق انسانی خویش با ایجاد یک نظام عادلانه دینی، آنان را به موقعیت اصیل و حقوق خودشان برسانند و از بندگی دیگران به بندگی خدای متعال بکشانند. قرآن کریم و روایات معصومین - ع - به انسان و کرامت انسانی و حقوق بشر توجه ویژه کرده و انسان را محور برنامه های خود قرار داده است. قلمرو حقوق شهروندی در فرهنگ اسلامی در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد

مفهوم شناسی واژه حق

حق واژه ای است که همواره توسط اندیشمندان و مردم عادی مورد استفاده قرار می گیرد. با این وجود از واژه هایی است که بار معنایی آن هم سنگین و هم متنوع است.1 در فرهنگ لغت معانی مختلفی برای آن نوشته شده است که به قرار زیر است."راست، درست، ضد باطل، ثابت و واجب، کاری که البته واقع شود، یقین، عدل، نصیب و بهره از چیزی، ملک و مال، یکی از نام های باری تعالی1، امر قضاوت شده، حزم، سزاوار، عدالت1، انصاف1، اختیاری که قانون، عرف یا طبیعت به کسی داده است مثل حق نفس کشیدن یا حق برخورداری از حمایت قانون، مزایایی که به خاطر انجام کاری به شخص یا مؤسسه ای تعلق می گیرد مانند حق تألیف و حق بیمه.1معنای بهره، نصیب، سزاواری، شایستگی و اختیار، ارتباط بیشتر و دقیق تری با عنوان حقوق شهروندی دارند.

بنابر این حق انسان یعنی بهره و نصیب او و آنچه او شایسته آن است و قانون، عرف و یا طبیعت به او عطا نموده است.علمای اسلامی، فلاسفه و حقوقدانان هم کلمه حق را معنا کرده اند. برخی حق را عبارت از قدرت یک فرد انسانی مطابق قانون بر انسان دیگر یا بر یک مال یا بر هر دو دانسته اند اعم از این که مال مذکور مادی و محسوس باشد مانند خانه یا نباشد مانند طلب. و یا قدرتی است که انسان در تنازع بقا در رابطه با انسان یا انسان های دیگر کسب کند. خواه آن را از راه درست به دست آورده باشد یا نادرست.1 و یا امری است اعتباری که برای کسی - له - بر دیگری - علیه - وضع می شود.

1 و یا به معنای موازنه و هماهنگی روابط بشراست پس هر چیز که به تشخیص انسان در محل شایسته و متناسب قرار گیرد حق است.1 و یا عبارت است از قدرت، توانایی و امتیازی که به موجب قانون یا قواعد حقوقی به اشخاص نسبت به متعلق آن - حق - اعلام می شود که به موجب آن می توانند در روابط اجتماعی اراده خود را به یک دیگر تحمیل کنند و همدیگر را به رعایت و احترام آن الزام نمایند.1معانی اصطلاحی حق و حقوق، بیان خاص همان معانی لغوی است و می توان گفت که حق به معنای آن چیزی است که یک انسان طبق قانون، فطرت و یا عرف به دلیل انسان بودن یا حضور در یک محیط و مجموعه می تواند و یا باید داشته باشد و این حق ممکن است در ارتباط با انسانی دیگر باشد یا مال و یا هر چیز دیگر.

 واژه حق در آیات و روایات

کلمه حق در قرآن به معنای »مطابقت، یکسانی، هماهنگی و درستی است. حق وجوهی دارد؛ یکی به معنای ایجاد کننده چیزی که آن را به سبب حکمتی که مقتضی آن است، ایجاد نموده است و به همین جهت است که به خدا حق اطلاق شده است و دوم به معنای موجود که به مقتضای حکمت ایجاد شده است و به همین جهت است که به همه افعال الهی حق اطلاق شده است. و سوم به معنای اعتقاد داشتن و باور داشتن به یک چیز که آن باور با واقعیت ذاتی آن چیز مطابقت دارد. و چهارم به معنای هر کار و سخنی است که بر حسب واقع آن طور که واجب است و به اندازه ای که واجب است و در زمانی که واجب است انجام شود. حق به معنای واجب، لازم و سزاوار نیز آمده است و در عرف فقها و متکلمین نیز در معنای لغوی بکارگیری شده است1.«

شهر و شهروند

شهر به معنای آبادی بزرگ که دارای خیابان ها و کوچه ها و خانه ها و دکان ها و نفوس بسیار باشد.1 محلی که دارای جمعیت بسیار و کارخانه ها و خیابان ها و مؤسسات باشد.1 اجتماع خانه های بسیار و عمارات بی شمار که مردمان در آن ها سکنی می کنند.1 مجموعه مسکونی بزرگ با جمعیت بسیار که شامل تأسیسات اداری، رفاهی، بازار ها و خیابان های متعدد است، مردمی که در شهر زندگی می کنند ،کشور.1 مرکز سکونت و اجتماع دسته ای از مردم که مقید به آداب و مقررات و قوانین خاص باشند.شهروند و شهروندی را می توان جزء مفاهیم جدیدی دانست که با زندگی برخاسته از تجدد و فرهنگ انسان اجتماعی در هم آمیخته است. شهروند در لغت به معنای »اهل یک شهر یا یک کشور.1کسی که اهل یک شهر یا کشور به شمار می آید و از حقوق متعلق به آن برخوردار می شود،1آمده است و در اصطلاح اصولا کسی است که حق دارد در شهر زندگی کند و با برخورداری از حقوق و انجام وظایف شهروندی اش به تشکیل تمدن یاری می رساند.

1 و یا به انسانی می گویند که در شهر ساکن و از حقوق و مزایای مدنی مطابق قانون بهره مند می شود و به عبارت دیگر شهروندی حالت انسانی است که از آن حقوق و مزایای مزبور برخوردار است هر چند که در دولت شهر نباشد و در کشور ساکن باشد، در این حالت مترادف تبعه کشور به کار می رود.1در دوران جهانی شدن، شهروندی مفهوم جدید و گسترده ای یافته است به نحوی که این مفهوم از طریق ملت و دولت- ملت تبیین نمی گردد بلکه به طور فزاینده ای تبدیل به یک مفهوم غیر سرزمینی و پبچیده گردیده و گفتمان های جدیدی از حقوق، مشارکت، مسوولیت و هویت را مطرح می کند.

شهر و شهروند در قرآن

کلمه شهر در قرآن کریم با عناوینی چون بلد، بلده و مدینه آمده است. بلد و بلده به معنای شهر1، شهر مکه1 و همراه با صفت "میت"1 و "طیب"1 به معنای سرزمین مرده و پاک آمده است. کلمه مدینه نیز در آیات متعددی از قرآن به معنای "شهر"1 و "شهر پیامبر - ص - "1 آمده است. بنابراین شهر در قرآن به معنای قلمرو مکانی محدود و خاصی است که مردمی در آن جمع شده، اقامت گزیده و با هم مرتبطند.1 پاکیزگی، ناپاکی و مرده و زنده بودن که در قرآن به عنوان صفت برای شهر آمده است، ناظر به شهروندان آن است1 که امروزه از آنها به جامعه سالم و جامعه ناسالم تعبیر می کنند.مفهوم شهروند هم از آیات قرآن قابل استفاده است. اسلام از یک طرف معتقد است که مردم از قبایل و شعوب مختلفند چون در قرآن آمده است: "وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا" یعنی ما شما را به صورت گروه ها و قبایل در آوردیم تا همدیگر را بشناسید. وخداوند درباره

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید