بخشی از مقاله
چکیده
حمایت از حقوق مالکیت فکری با اعتلای رشد اقتصادی رابطه مستقیم دارد. در اینخصوص رجاء واثق است که تعاطی فکر و اندیشه در بکارگیری بهینه حقوق مالکیت فکری به منظور اعتلای رشد و توسعه اقتصادی به نحوی که متضمن عدالت اجتماعی باشد در تحقق اهداف برنامه اقتصادی نیز مؤثر بوده و میتواند مورد استفاده سیاستگذاران قرار گیرد،در نوشتار حاضر ارتباط بین مالکیت فکری و رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته، نتایج این بررسی حکایت از این دارد که حمایت از حق اختراع اثری مثبت بر رشد اقتصادی داشته، با حمایت از حقوق مالکیت فکری رشد اقتصادی نیز افزایش مییابد.
مقدمه
حقوق مالکیت فکری با منشأ آن فکر و ابتکار انسان از بدو خلقت همراه او وجود داشته زیرا فکر عنصر جدایی ناپذیر وجود انسان بوده و بشر همیشه برای رفع نیازهای خود از آن بهره گرفته است. در قدیم آثار فکری نشر محدودی داشته و پدیدآورندگان نیز چه بسا توقع مالی نداشتند و از این رو، حمایت از حقوق قانونی آنه چندان ضروری نبوده اما امروزه وضع دگرگون یافته است و با پیشرفت جوامع انسانی و ظهور مکاتب فکری و روش بکارگیری اندیشه و در نتیجه محصولات فکری متفاوت از گذشته شده است از سوی دیگر این تحولات با پیشرفت تکنولوژی انتقال اطلاعات مقارن شد و طبیعتاً آثار فکری سریعتر و آسانتر در اختیار دیگران قرار گرفت.
با گسترش مالکیتهای فکری و نقشی که این پدیده در توسعه فرهنگ و تمدن بشری ایفا مینمایند دولتها نمی توانند نسبت به اینگونه آثار بیتفاوت باشند و از آنها حمایت نکنند با گسترش اهمیت حقوق فکری و تأثیر روز افزون آن بر فرهنگ اقتصاد و تجارت در عرصه داخلی و خارجی توجه و نقد این حقوق مورد توجه فیلسوفان حقوق و اخلاق و عالمان علم اقتصاد قرار گرفت. حقوق مالکیت فکری جزء حقوق خصوصی است که از یک طرف هدف آن محترم شمردن حقوق پدید آورندگان و از طرف دیگر یک نوع حمایت اقتصادی و اجتماعی یا اخلاقی و حقوق مالی یا مادی مؤلف است مالکیت فکری که مشتمل بر مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی است به اندازهای اهمیت دارد که کشورها علاوه بر قوانین داخلی خود، برای حمایت از آن در سطح بین المللی، قراردادهای متعددی را امضاء کرده و به مرحله اجرا در آورده اند.
-1 مفهوم مالکیت فکری
مالکیت در لغت به معنی » حق استعمال و بهره برداری و انتقال یک چیز بهر صورت مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد1.« و در اصطلاح به معنی »مالک بودن، حقی است که انسان نسبت به شیء دارد و می تواند هر گونه تصرفی در آن بکند بجز آنچه که مورد استثنای قانون باشد2.« با توجه به وسعت مفهوم و گستردگی قلمرو مالکیت فکری تعریف آن کار آسانی نیست اما به طور خلاصه می توان گفت حقوق مالکیت فکری3 شاخه ای نوین از معارف حقوقی است که از حقوق مالی یا اقتصادی حمایت می کند. مفهوم مالکیت فکری حقوقی است که صاحب آن اجازه می دهد از منافع و شکل خاصی از فعالیت یا فکر انسان منحصراً استفاده کند.4
هر چند موضوع مالکیت معنوی ابتکارها و تراوش های ذهنی انسان است اما در عین حال دارای ارزش مادی هم است. به همین دلیل جزء گروهی از اموال به حساب می آید و شامل حق مؤلف ، حق اختراع ، حق علایم تجاری و صنعتی و .... می شود. اصولاً پدیدآورنده و مالک اثر شخص طبیعی است. چرا که فکر خلاق او اثر را ایجاد کرده و شناختن عنوان پدیدآورنده برای شخص حقوقی برخلاف اصل و امری استثنائی است.5
برخی از حقوقدانان6 ، اصطلاح »مالکیت فکری« را مناسب تشخیص دادهاند و معتقدند که کلمه معنوی در لغت منسوب به معنی و مقابل مادی و صوری توصیف شده است، حال آنکه منشأ این حقوق فکرواندیشه و تعقل انسانهاست. تعدادی دیگر از حقوقدانان، اصطلاح حقوق مالکیت معنوی را مناسبتر میدانند و معتقدند که همه موضوعات مالکیتهای معنوی الزاماً در اثر تفکر و اندیشه ایجاد نمیگردد، بلکه برخی از آنها تنها به لحاظ اینکه وجود مادی ندارد، در این مقوله جای میگیرد. مانند سرقفلی. بحثهای زیادی پیرامون طبیعت مالکیت فکری شده است و استدلال نمودهاند که مالکیتهای ادبی و هنری شخصیترین و مشروعترین نوع مالکیت است چون مالکیت مادی بر اشیاء خارج از انسان تعلق میگیرد که آدمی آنها را تصرف میکند. اما مالکیت ادبی و هنری مربوط به فکر انسان است که با خود او متحد است. 7
-2 سابقه تاریخی مالکیت فکری در حقوق ایران
در جمهوری اسلامی ایران هم حمایت از حقوق، مالکیت فکری دارای سابقه ممتد و طولانی میباشد.اولین قانونی که در ایران در رابطه با مالکیت صنعتی به تصویب رسیده به سال 1304 بر میگردد. در سال 1310نیز با توجه به شرایط و احتیاجات زمان قانون تقریباً جامعی به نام قانون ثبت علایم و اختراعات در 51 ماده به تصویب مجلس وقت رسید.8 به علاوه ایران در سال 1337 به کنوانسیون پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی - تا اصلاحیه لیسبن مورخ 31اکتبر - 1958 و در سال 1377 نیز به اصلاحیههای استکهلم سالهای 1967 و 1979 کنوانسیون پاریس ملحق شده است که مفاد آن طبق ماده 9 قانون مدنی سال 1307 در حکم قانون داخلی بوده و لازم الاجرا است.
ولی از آنجا که قانون اجرای کنوانسیون پاریس هنوز تصویب نشده است این کنوانسیون در ایران اجرا نمیشود.در سال 1380 هم الحاق ایران به موافقتنامه مادرید درباره ثبت بین المللی علایم در هیات وزیران به تصویب رسید. در ضمن ایران در سال 13758 به کنوانسیون تنوع زیستی CBD نیز پیوست. در زمینه حق نسخه برداری و حقوق جانبی آن هم نخستین بار در سال 1348 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان به تصویب رسید که قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریان و آثار صوتی مصوب سال 1352 آن را تکمیل می کند. در این بخش از مالکیت فکری ایران به هیچ قرار داد بین المللی ملحق نشده است.
در سال 1379 نیز قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانهای در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که در زمینه نرم افزارهای رایانهای قوانین مذکور در مورد حق نسخهبرداری و حق اختراع را تکمیل می کند. البته هنوز آیین نامه اجرای این قانون تصویب نشده است. در سال 1380 نیز لاحیه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان جهانی مالکیت فکری در مجلس شورای ملی به تصویب رسید.
بر اساس قوانین مذکور از حقوق صاحبان حقوق مالکیت فکری در حوزههای مشمول این قوانین حمایت به عمل آمده و برای نقص این حق مجازاتهای کیفری و مدنی پیش بینی شده است.1 اگر چه ایران عضو برخی از کنوانسیون هایی مذکور در مواففتنامه - TRIPS - نیست اما تلاشهای بین المللی برای توسعه مقررات ناظر بر حمایت از حقوق مالکیت فکری طی بیش از یک قرن به طور عمده تحت عنایت سازمان جهانی مالکیت فکری WIOP و سازمان سلف آن انجام شده است.
-3 اقسام و انواع مالکیتهای فکری
مالکیتهای فکری را میتوان در دو شاخه مالکیتهای ادبی و هنری و مالکیتهای صنعتی و تجاری مورد بررسی قرار داد. هدف حقوق مالکیت ادبی وهنری، حمایت از آفرینش ها و فعالیتهایی است که دارای طبیعت و گرایش زیباشناسی بوده، فاقد اهداف و ماهیت فنی و یا صنعتی باشد؛ برعکس مالکیتهای صنعتی و تجارتی واجد ماهیت تجارتی و صنعتی میباشند و بیشتر جنبههای فنی و تجارتی را مدنظر قرار میدهند. به علاوه اینکه خود به خود به وجود نمیآیند و معمولاً دریافت گواهینامه ثبت است که حق مالکیت را برای آفریننده اثر به وجود میآورد.2 اما باید تأکید نمود که تعیین مرز میان این دو شاخه از حقوق مالکیت فکری - مالکیت ادبی هنری و مالکیت صنعتی تجاری - چندان هم آسان نیست.
گاه برخی از شاخه های کوچکتر حقوقی به طور بسیار تصنعی به یکی از شاخههای اصلی وصل شدهاند. بعضی نیز قابلیت پیوند به هر دو شاخه را دارند و برخی نیز هنوز در هیچ یک از دو دستهبندی قرار نگرفتهاند. برای مثال حقوق مربوط به نرمافزار و برنامههای رایانهای بین دو شاخه کلان یاد شده در نوسان است بدون تردید نرمافزارها و برنامه های رایانهای همانند آثار ادبی و هنری، آفریدهای مربوط به زبان هستند، اما ماهیت و رسالت آنها بیشتر فنی است تا مربوط به زیباشناسی.3 برخی از انواع مالکیتهای ادبی و هنری از واژه کپی رایت - Copy Right - استفاده میکنند. باید توجه داشت، کپی رایت ربطی به بخش صنعتی و تجارتی ندارد و به عبارتی قسمتی از مالکیتهای مربوط به آثار ادبی و هنری است. کپی رایت اولین بار در انگلستان در سال 1709 رسمیت یافت و به دنبال آن تکثیر اثر بدون اجازه ممنوع شد.4