بخشی از مقاله

چکیده

حق آموزش و تحصیل از حقوق فطري و اساسی انسان محسوب شده و در دین مبین اسلام نیز بر حق تحصیل زن و مرد، تأکید فراوانی شده است. ازاینرو، دولت و حکومت اسلامی نیز باید این حق را براي زنان بهرسمیت بشناسد و امکانات و تسهیلات مناسب را در این جهت در اختیار آنان بگذارد. تسهیل امر آموزش براي زنان، در تمام جنبههاي زندگی آنان و جامعه و همچنین تربیت نسل آینده، تأثیرات مثبتی خواهد داشت. هدف از مقاله حاضر، بررسی جایگاه حق آموزش زنان در آموزههاي دینی و در نظام حقوقی ایران است. ازاینرو، در ابتدا در مبحث جایگاه حق آموزش در آموزههاي دینی، جنسیتپذیري یا عدم جنسیتپذیري، حق آموزش و گسترة علومی که زن حق آموزش آنها را دارد، بررسی میشود.

سپس، براي تبیین جایگاه این حق در نظام حقوقی ایران، بهتحلیل قوانین مرتبط با آن پرداخته میشود و در ادامه، پیشنهادات و راهکارهایی جهت ارتقاء و رفع نواقص و مشکلات نظام حقوقی ایران راجع به حق آموزش زنان ارائه شده است. مروري بر آموزههاي دینی نشان میدهد که حق آموزش نهتنها جنسیتپذیر نیست، بلکه هم در مورد زنان و هم مردان سفارشات فراوانی در باب اکتساب علم وجود دارد. تعلم برخی از علوم در دین اسلام، واجب عینی است. برخی دیگر از علوم نیز اگرچه اکتساب آن بر زن واجب نیست، اما یادگیري آن به زنان سفارش شده است. دیدگاه قوانین نیز همان دیدگاه آموزههاي دینی اسلام است، اما بر روي علومی که واجب عینی هستند و یا علوم سفارش شده براي زنان تأکید چندانی نشده است.

واژههاي کلیدي: حق آموزش، آموزههاي دینی اسلام، نظام حقوقی ایران، زنان

.1 جایگاه حق آموزش زنان در آموزههاي دینی

براي درك جایگاه آموزش زنان در مکتب اسلام لازم است دریابیم که آیا در آموزههاي دینی اسلام، حق آموزش جنسیتپذیر است یا اینکه مختص بهتمامی افراد اعم از زن و مرد است؟ و اگر زن داراي این حق میباشد آیا علمآموزي براي او محدود به علوم خاصی است یا نه؟ ابتدا برخی از آیات و روایات در زمینه علم را بیان میکنیم، سپس سؤالات مطرح شده را پاسخ میدهیم. » قَالَرسولُ اللﱠهِ - ص - : طَلَب الْعِلْمِ فَرِیضَهعلَی کُلﱢمسلِمٍ: جستوجو و تحصیل علم بر هر مسلمانی واجب است.« این حدیث ازجمله احادیث مسلمی است که شیعه و سنی آن را از رسول اکرم - ص - نقل کردهاند - کلینی، 1407ق، ص. - 31 برخی کتب حدیثی، این حدیث را به صورت »قَالَ رسول االله - ص - : طَلَب الْعِلْمِ فَرِیضَهٌعلَی کُلﱢ مسلِمٍومسلِمه« نیز نقل کردهاند - مجلسی دوم، 1404ق، ج1، ص177؛ نورى، 1408ق، ج17، ص - 249 که خود میتواند مدرکی بر حق آموزش زنان باشد.

    »حضرت علی - ع - : أَیها النﱠاس اعلَموا أَنﱠ کَمالَ الدینِ طَلَب الْعِلْمِو الْعمُل ِبِه أَلاو إِنﱠ طَلَب الْعِلْمِ أَوجبعلَیکُم مِنْ طَلَبِ الْمالِ: اي مردم بدانید که کمال دین طلب علم و عمل به آن است؛ آگاه باشید که همانا طلب علم بر شما واجبتر از طلب مال است« - کلینی، ج1، ص. - 31     »أبا عبداللﱠه - ع - : تفقهوا فیالدین فإنه من لمیتفقه منکم فیالدین فهو أعرابی: در دین آگاهی پیدا کنید همانا کسانی که در دین تفقه نکنند اعرابی هستند.« این حدیث در تأیید آیه 122، سورة توبه میباشد: »فَلَو لَا نَفَرَ مِن کلُ فِرْقَهٍمنهُم طَائفَهٌ لﱢیتَفَقﱠهْوا فیِ الدینِو لِینذِرْوا قَومهم إِذَارجعْوا إِلَیهِم لَعلﱠهم یحْذَرون: پس چرا از هر فرقهاى از آنان - مؤمنان - ، دستهاى کوچ نمیکنند تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را - وقتی به سوى آنان بازگشتند- بیم دهند؛

باشد که آنان ]از کیفر الهی[ بترسند؟« مقصود از تفقه در دین، فهمیدن همه معارف دینی از اصول و فروع آن است، بهخصوص احکام عملی، که هماکنون در لسان علماى دین، کلمه فقه درخصوص احکام عملی اصطلاح شده، بهدلیل اینکه میفرماید: »و لِینْذِروا قَومهم: و قوم خود را انذار کنند«، و معلوم است که انذار با بیان فقه اصطلاحی، یعنی با گفتن مسائل عملی صورت نمیگیرد، بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید دارد - طباطبایی،

1417ق، ج9، ص. - 404 اعرابی، عامی جاهل بهامر دین است. این افراد در بیابانها سکونت دارند و جز براي حاجات دنیوي به شهر نمیآیند. این افراد همانهایی هستند که خداوند در قرآن فرموده است: »الْأَعراب أَشَد کُفْراًو نِفاقاًو أَجدر أَلﱠایعلَموا حدود ما أَنْزَلَ ﱠالله: بادیهنشینان عرب، در کفر و نفاق - از دیگران - سختتر، و به اینکه حدود آنچه را که خدا بر فرستادهاش نازل کرده، ندانند سزاوارترند« - سورة توبه، آیه . - 97 در مقابل، اعرابی مهاجر است که وطنش را براي اکتساب بصیرت در دین و تعلم فقه و یقین ترك میکند - فیض کاشانی، 1406ق، ج1، ص. - 128-127

» پیامبر - ص - : اطْلُبوا الْعِلْمو لَو بِالصینِ: علم را تحصیل کنید ولو اینکه در چین باشد.« - عاملی، 1409ق، ج27، ص. - 27 در این حدیث، علاوهبر اینکه وجوب طلب علم بر همه افراد را تأکید میکند، این نکته را نیز بیان میکند که تحصیل علم از لحاظ مکان محدودیت ندارد و حتی اگر اکتساب آن مستلزم مهاجرت به دورترین نقاط مانند چین نیز باشد باید آن را تحصیل کرد - مطهري، 1369، ص. - 159 این مطلب همان مضمون آیه 100، سورة نساء میباشد: »ومن یخرُج مِن بیته مهاجراً إلی االله و رسوله ثمیدرکْه الموت فقد وقع أجرُه علی االله: و هر کس ]به قصد[ مهاجرت در راه خدا و پیامبر او، از خانهاش به درآید، سپس مرگش دررسد، پاداش او قطعاً بر خداست.« منظور از این آیه، مهاجرت به سرزمین اسلام است؛ سرزمینی که مسلمانان در آنجا میتوانند با کتاب خدا و سنت رسول خدا - ص - آشنا شوند - طبرسی، 1372ش، ج3، ص. - 152     »قَالَ النﱠبِی - ص - :مْن تَعلﱠمباباً مِنَ الْعِلْمِ کَانَ أَفْضَلَ مِنْ أَنْیصلﱢی أَلْفرکْعٍه: هر کس بخشی از علم را بیاموزد، از خواندن هزار رکعت نماز افضل است« - حرّ عاملی، 1409ق، ج27، ص. - 27 این حدیث، فضیلت علمآموزي را بر همه افراد روشن میکند.

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید