بخشی از مقاله

چکیده:

حَمّوئیان خراسان، طی چندین قرن با پرورش رجال بزرگی در حوزههای علم، تصوف، حدیث، عرفان، طب، سیاست و ... جایگاهی ممتاز را در تاریخ ایران و اسلام به خود اختصاص دادهاند. نام و نشان افراد این خاندان از قرن سوم - با تدابیر و دلاوریهای ابوجعفر حَمّویه بن علی در قوام بخشیدن به دولت سامانی - تا حدود قرن دهم هجری قمری به طور تقریبا پیوستهای در صفحات تاریخ به چشم میخورد. اثربخشی سنت فکری و کنشگری سیاسی حموئیان فارغ از کمیت طویل زمانی، از حیث گستره جغرافیایی نیز بسیار قابل توجه است.

چنانکه در دورهای طولانی، بحرآباد جوین خاستگاه آلحمویه به قطبی علمی و عرفانی مبدل می گردد، نفوذ معنوی آنان خراسان را درمینوردد و با هجرت بعضی از رجال خاندان، شام، مصر، شمال افریقا و یزد نیز در حوزههای فکری و سیاسی تحت تاثیر آرا و عملکرد حموئیان قرار میگیرند. مقاله حاضر که بخشی از رساله کارشناسی ارشد نگارنده با عنوان»جستاری در باب کارنامه فرهنگی حموئیان خراسان« است، قصد دارد تا با معرفی اجمالی این خاندان، شرح زندگی برخی از رجال مهم آن، و ترسیم شجرهنامه حموئیان خوانندگان را با این تیره برجسته و پربار – که تاییدی دیگر بر شأن والا و جایگاه کمنظیر خراسان پهناور در تاریخ ایران و اسلامند – آشنا نماید.

مقدمه:

در طول تاریخ فرهنگ ایرانزمین - تا بدانجا که دانستههای نگارنده یاری میکند - خاندانهایی که توانسته باشند در طی قرون و اعصار متمادی نسل پیوستهای از علما، فضلا، رجال علم و سیاست را در دامان خود بپرورانند بسیار اندک و انگشتشمار بودهاند. - اگر جانب احتیاط را رعایت کنیم و نگوییم چنین خاندانهایی وجود نداشتهاند! - اهمیت خاندان حَمّوئیان خراسان اینجاست که به روشنی درک میگردد.

تیرهای که در پرورش نسلی متمادی از ارباب سیف و قلم، هم از لحاظ زمانی و هم از حیث گستره جغرافیایی، در تاریخ ایران بینظیر بودهاند. نقش خاندان حموئیان را از قرن 3 تا حدود قرن 11 در تربیت علما، ادبا، عرفا، اطبا و رجال سیاست میتوان به وضوح رهگیری کرد. کمتر قرنی را در این بازه میتوان یافت که فردی ازین خاندان در عرصهای ندرخشیده باشد. علاوه بر این گستره زمانی، اثربخشی اندیشه و    نفوذ معنوی آنان در حوزه جغرافیایی نیر بسیار قابل توجه است؛ چه آنکه این افراد علاوه بر بحرآباد خراسان – که خاستگاه اصلی آنان بوده است – در شام، مصر، شمال افریقا، یزد و اردکان نیز، چه از حیث نفوذ فکری و چه از حیث کنشگری سیاسی، حضوری پررنگ داشتهاند.

علیرغم اهمیت فراوان آل حَمّویه، عدد رسالات و پژوهشهایی که در باب رجال آن خاندان انجام شده کمتر از آن است که باید و شاید! اگرچه کمیت پایین، مانعی بر کیفیت بالای پژوهشهای موجود نشده. مقاله ارزشمند مرحوم نفیسی در مجله یادگار، کتاب گرانسنگ کنزالسالکین به کوشش دکتر سید محمد طباطبایی بهبهانی - منصور - و پژوهش ذیقیمت آقای علی اصغر نقابی در کتاب کویان که به تعداد زیادی از افراد این خاندان پرداختهاند منابعی مهم در باب حموئیان خراسانند.

مضاف بر این، تحقیقاتی هم وجود دارند که به افراد مشهورتر این خاندان بالاخص شیخ سعدالدین حمویی، شیخ صدرالدین ابوالمجامع ابراهیم حمویی، خواجه غیاثالدین هبه االله حمویی مولف کتاب مرادالمریدین و ... پرداختهاند، از جمله تحقیقات فاضلانه آقای نجیب مایل هروی - در تصحیح کتاب مرادالمریدین - ، رساله دکتری خانم عالیه نوری - در باب شخصیت و آرای شیخ سعدالدین حمویی - و ... نگارنده نیز طی پژوهشی که قریب دو سال به طول انجامیده، کوشیده است تا به سهم خود ادای دینی به این خاندان بزرگ و    برجسته نماید. مقاله حاضر، مستخرج از رساله کارشناسی ارشد نگارنده با عنوان »جستاری در باب کارنامه فرهنگی حموئیان خراسان« است که بنا دارد خلاصهای از آن رساله را در قالب شجره نامه خاندان حموئیان به خوانندگان عرضه کند.

بحثی در باب نام حمویه:

چنان که مرحوم نفیسی میگویند نامهایی که به »ویه« ختم میشوند در نامگذاریهای زمان ساسانیان رایج بودهاند و حمویه شکلی از نام احمد است. - نفیسی، - 1329 در بانتساب این خاندان به حَمّویی، دو فرض در منابع آورده شده است. قول نخست گرفته شدن نام »حمویی« از شهر حماه شام یا قصبه حمویه دشتستان فارس است که در نادرستی آن تردید نداریم. چه آنکه هم نیای خاندان ارتباطی به این دو ولایت نداشتهاند و هم سمعانی در الأنساب تشریح کرده است که انتساب به حماه، با لفظ حموی بیان میشود و نه حموئی. فرض دوم دلیل انتساب این خاندان به حمویه را، نام جد اعلایشان حمویه بن عثمان بحرآبادی جوینی میداند که این یکی، فرض صواب است. - طباطبایی بهبهانی، 1395؛ السمعانی، 1400ق -

نیاکان خاندان حمویی:

در منابع مختلف، شجره نامه خاندان از جناب حمویه بن عثمان - محمد - -متوفی سال 530 ه . ق- به بعد، تقریبا و با چشمپوشی از برخی اختلافات و اشتباهات مشابه است. اما قبل از این فرد، دو روایت مختلف از سلسله انساب حموئیان به چشم میخورد. برخی منابع، نسب این خاندان را به ابوجعفر حمویه بن علی از سرداران برجسته سامانی، و از طریق او به رزم بن یونان از سرداران انوشیروان ساسانی میرسانند.

- مقریزی، 1427؛ کورانی، 1389 و ... - تعداد دیگری از منابع – منجمله مشیخه خانوادگی خاندان حمویه مسمی به کنزالسالکین – آل حمویه را به خواجه عبداالله انصاری و از آن طریق به ابوایوب انصاری صحابی رسول اکرم - ص - منتسب میدانند. - طباطبایی بهبهانی، - 1395 تواتر روایت اول در منابع متعدد، و اهمیت روایت دوم – بدان جهت که توسط یکی از رجال خود خاندان بیان شده – باعث میشود که نتوانیم قاطعانه یکی را کنار گذاشته و دیگری را به عنوان روایت صحیح برگزینیم. لذا در رسم شجرهنامه ابتدا از حمویه بن عثمان - محمد - به بعد افراد خاندان را ذکر میکنیم - نمودار - 1 و سپس به افراد قبل از وی که محل اختلاف منابعند میپردازیم. - نمودار - 2

شرح حال برخی از افراد خاندان:

همان طور که ذکر شد حموئیان در طی قرون و اعصار، رجال فراوانی به عرصه فرهنگ و سیاست در ایران و اسلام تقدیم کردهاند. پرداختن به تمامی آنها از حوصله این مقاله خارج است، لذا برای نمونه و به طور خلاصه به شرح زندگی و اقدامات چند تن از برجستهترین افراد خاندان میپردازیم.

ابوجعفر حمویه بن علی مشهور به حمویه کوسه:

ابوجعفر حمویه بن علی - قرن 3 و 4 ه . ق - صاحبوجود خراسان سپهسالار نصر بن احمد سامانی بود. نقش برجسته او در قوام بخشیدن به دولت سامانیان تا به آنجاست که کمتر کتاب تاریخی یافت می شود که حین پرداختن به این سلسله، نامی از حمویه بن علی مشهور به حمویه کوسه نیاورده باشد. وی با پیروزی در چهل جنگ نقش بیبدیلی در تقویت حکومت سامانی داشت. علیالخصوص پس از فوت سلطان احمد و بر تخت نشستن نصر بن احمد که تنها هشت سال داشت، عملا مدیریت دولت سامانی با او و ابوعبداالله محمد بن احمد جهانی وزیر وقت بود.

حمویه مردی بود دلیر، عادل و اهل خیر، که هنوز آثار اوقافی از وی در نیشابور باقی ماندهاست - ثعالبی، 1420 ق - نسب حمّویه بن علی به رزم بن ثوبان - یونان - از سرداران انوشیروان پادشاه ساسانی میرسد. و ابوعبداالله محمد بن حمویه جوینی و برادرش ابوسعید - ابوسعد - عبدالصمد از نوادگان وی هستند. - مقریزی، 1427ق - »در سال 301 ه ق نصر بن احمد او را به جنگ اسحاق بن احمد، عم پدرش که در سمرقند بر او شوریده بود فرستاد و وی پس از سه جنگ اسحاق را شکست داد.

سپس در سال 306 ه . ق که حسین بن علی مرورودی در هرات سرکشی کرد باز به جنگ او مأمور شد و او را شکست داد. پس از آن که در 307 ه . ق احمد بن سهل از امرای دربار اسماعیل بن احمد بر نصر بن احمد در نیشابور قیام کرد باز حمویه را به جنگ او فرستادند و او را اسیر کرد و به بخارا برد. در 309 ه . ق نیز حمویه مأمور جنگ لیلی بن نعمان سرکش معروف طبرستان شد و وی را نیز شکست داد و کشت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید