بخشی از مقاله

چکيده

یکی از مباحث بسیار مهم و جدید از دههی 1990 به بعد در ادبیات توسعه مطرح شده، بحث حکمروایی خوب شهری است که پیونددهنده میان اصول و ارزشهای حاکمیتی و رویکردهای نوین و انطباقی سازماندهی به حساب میآید و با بهرهگیری از مفاهیم مشارکت، قانونمداری، شفّافسازی، انعطافپذیری، وفاقمحوری، عدالت، کارآمدی و پاسخگویی، زمینه مدیریت شهری خوب و شایسته را فراهم میآورد.

هدف از این پژوهش توجه به حکمروایی خوب در مدیریت شهری است. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی-توسعهای و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی - پیمایشی - میباشد. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر کرمانشاه میباشد. یافتههای پژوهش نشاندهنده پایین بودن مولفههای حکمروایی خوب در مدیریت شهری بوده است. در صورتیکه از رویکردهای نوین مدیریت شهری، حکمروایی خوب و مطلوب شهری میباشد.

مقدمه

واژه حکمروایی مدت زیادی نیست که به عنوان لازمه حرکت به سوی توسعه جوامع وارد متون تخصصی شده است. این واژه در مفهومی گسترده، مجموعه وسیعی از روشهایی را شامل میشود که برای اداره امور مشترک مابین بخشهای دولتی، عمومی، خصوصی و جامعه مدنی به کار گرفته میشود. برنامه عمران ملل متحد، حکمروایی را چنین تعریف میکند: اعمال اقتدار اقتصادی، سیاسی و اداری برای اداره امور کشور- در تمام سطوح قلمرویی- شامل ابزارهایی که حکومت با آنها انسجام و یکپارچگی اجتماعی را ترویج میدهد و رفاه و بهگشت زندگی مردم را تضمین مینماید - میدری و دیگران،. - 1383 حکمروایی شیوه مدیریت و اداره امور جامعه و رابطه شهروندان و حکومت کنندگان است .

- ESCAP, UNDP,ADB,2007 - مفهوم حکمروایی از اواخر دهه 1980 وارد مباحث مدیریتی و اداره امور محلی شد و باعث تغییر پارادیم به سمت حکمروایی خوب و توسعه پایدار گردیده است. آنچه امروزه در اداره امور شهر مورد توجه و تأکید قرار میگیرد و به عنوان پارادایمی در مدیریت شهرها معرفی میشود؛ بهرهگیری از الگوی حکمرانی خوب شهری بوده که در آن دولت، شهروندان و نهادهای خصوصی در یک جریان افقی و فرابخشی به مشارکت میپردازند.

در این بستر است که میتوان امیدوار به حل مشکلات و معضلات ساختاری و کارکردی شهرها بود. حکمرانی خوب شهری با تأکید بر شهروند مداری، به راهبری تعاملهای میان افراد، نهادها و بخشهای خصوصی و عمومی میپردازد - نوبری و رحیمی، 1389، . - 39-40 حکمرانی خوب شهری عاملی پیوند دهنده میان اصول و ارزشهای حاکمیتی و رویکردهای نوین و انطباقی سازماندهی به حساب میآید و با بهرهگیری از مفاهیم مشارکت، قانونمداری، شفّافسازی، انعطاف پذیری، وفاق محوری، عدالت، کارآمدی و پاسخگویی، زمینه مدیریت شهری را فراهم میآورد.

طرح مسأله

افزایش سریع جمعیت، توام با گسترش شهرنشینی و رشد و توسعه روزافزون شهرها به ویژه از دهه 1950 میلادی مشکلات فراوانی در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای جهان سوم ایجاد کرده، که این خود موجب گشته سیستم مدیریتی شهر با چالشها و تنگناهایی مواجه گردد. در سیستم مدیریت شهری نوین برای رفع این مشکلات و چالشهای در زندگی شهری، الگوهای متعددی ارائه شده است. یکی از این الگوها که مدل غالب در مدیریت شهری محسوب می شود، الگوی حکمروایی شهری است.

- برک پور و اسدی، . - 67-35 :1388 در این مدل مسئولیت اداره عمومی شهر میان سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیم شده است که هر سه مورد از لوازم توسعه انسانی به شمار می روند - ایمانی جاجرمی و دیگران، . - 9 :1381 حکمروایی خوب با مردمسالاری و توسعه اقتصادی- اجتماعی ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد و امروزه بحث اصلی در گفتمان توسعه بهحساب میآید به سخن دیگر حکمروایی خوب را امری جوهری در فرآیند توسعه پایدار به شمار آوردهاند - سعیدی و دیگران، 1388، . - 333 توجه به حکمروایی خوب موجب به چرخه توسعه آوردن منابع از پایین است - صرافی، 1387، . - 10 در جهان متحول امروز نقش دولت متحول و مسئولیت آن متفاوت بوده و دولتها بهتنهایی قادر به پاسخگویی نیازهای جدید نخواهند بود.

آنان بایستی با افزایش قابلیتهای خود از طریق تقویت نهادهای عمومی توان پاسخگویی به نیازهای جدید را افزایش دهند. این مهم نیازمند الگوهای جدیدی است که بتوان از همه ظرفیتهای جامعه در بخشهای دولتی، خصوصی و مدنی استفاده نمود - حبیب زاده و سیفی، 1392، . - 16 فقدان حکمروایی مطلوب به شدت توسعه را محدود کرده و در بدترین حالت مانع آن خواهد بود. حکمروایی خوب سنگ بنای توسعه پایدار میباشد - . - Mafnuisa, 2004: 490 در واقع در هر جامعهای هنگام جستوجو برای راهحل توسعه پایدار، همواره حکمروایی خوب بهعنوان یک ابزار حیاتی برای پیشبرد توسعه پایدار معرفی میگردد .

 حکمرانی خوب یک نقطه ایدهآل است که تحقق آن بسیار دشوار به نظر میرسد و تاکنون تعداد اندکی از جوامع به معیارهای آن نزدیک شدهاند. با این حال حرکت به سمت معیارهای حکمرانی خوب با هدف تضمین پایداری توسعه انسانی به عنوان یک الزام برای مدیریت شهری بوده است. حکمرانی شهری را میتوان فرایندی دانست که بر اساس کنش متقابل میان سازمانها و نهادهای رسمی اداره شهر از یک طرف و سازمانهای غیردولتی و تشکلهای جامعه مدنی از طرف دیگر شکل میگیرد - نوبری و رحیمی، . - 6 :1389 حکمرانی خوب شهری عاملی پیوند دهنده میان اصول و ارزشهای حاکمیتی و رویکردهای نوین و انطباقی سازماندهی به حساب میآید و با بهرهگیری از مفاهیم مشارکت، قانونمداری، شفّافسازی، انعطاف پذیری، وفاق محوری، عدالت، کارآمدی و پاسخگویی، زمینه مناسبی را برای مدیریت شهری فراهم میآورد.

اهميت و ضرورت تحقيق

تا دهه 1980 میلادی فرض بر آن بود که حکومتها دارای اقتدار لازم برای اداره حکومت هستند. ولی با بروز مسائل پیچیده مثل فقر، عدم تعادلهای زیستمحیطی، بافتهای فرسوده و... که حکومت قادر به رفع آن نبود و همچنین رشد نیازها و    انتظارات شهروندان، ناکارآمدی دولت سنتی در برنامهریزی شهری موجب ظهور حمایت از رویکرد مدیریتی در برابر بلوپرینتی با رویکرد اداری و اجرایی در برابر تقاضاهای شهری در اواسط دهه 1980 میلادی شد - برک پور و اسدی، . - 183 :1388 لذا از اواسط دهه 1990 میلادی گذار دیگری در پارادایم غالب در مدیریت شهری به وقوع پیوست که از آن به عنوان حکمروایی شهری تعبیر شد.

نظریههایی مثل پرمسئولیتبودن دولت، دولت حداقل و نظریه عدالت همگی بر تغییر از حکومت به حکمروایی تاکید دارند و در چنین شرایطی مفاهیمی مثل جامعه مدنی، دولت مدنی و دمکراسی کثرتگرا رواج مییابد. بنابراین همگرایی و کلینگری و فراگیری را میتوان خصلت غالب مدیریت شهری دانست. تحولات مذکور را میتوان حرکت از الگوی قدیمی حکومت شهری به الگوی حکمروایی شهری تعریف کرد - پرهیزکار و کاظمیان، . - 30 :1384 پس ضرورت و    اهمیت پژوهش توجه مدیریت شهری به الگوی حکمروایی خوب شهری است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید