بخشی از مقاله

چکیده

در پی تجربه عدم موفقیت نسبی رویکردهای نوسازی و بهسازی بافتهای ناکارآمد تاریخی و در راستای دستیابی به محیطهای پایدار شهری به ویژه در بافتهای تاریخی، رویکرد بازآفرینی پایدار شهری به دنبال کارآمدسازی این بافتها و توانمندسازی ساکنین آنها در جستجوی جدیدترین روشهای مداخله با مشارکت ساکنین مطرح شده است. بافت کوی گلستان شهر سبزوار با جمعیت 200 خانواری و قرارگیری در محدوده تاریخی 48 هکتاری مرکز شهر سبزوار، از طرفی به دلیل ساختار مردم شناسی و قومیتی، سیما و منظر سکونتگاهی پله کانی و بسیار فشرده در گذربندی های نیمه خصوصی و برخورداری از صنایع دستی ویژه، دارای ارزشهایی است که به دلیل روند رو به اضمحلال، نیازمند احیاء ارزشهای گردشگری و تاریخی است و از طرف دیگر با مشکلات متعدد عدم استحکام بنا، معضل خدمات رسانی و کمبود شدید فضاهای عمومی و خدماتی مواجه میباشد. این تحقیق که از نوع کاربردی بوده و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است به شناسایی و معرفی مناسبترین روشهای مداخله با رویکرد بازآفرینی در این محله با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و پیمایش میدانی پرداخته است.

بر اساس یافتههای این تحقیق بازآفرینی این محله تاریخی در گرو مداخله دولتی از طریق اجرای پروژههای پیشگام توسعه از جمله مرمت سرای معمارزاده، احداث پارک محله ای، راه اندازی مهد کودک و دبستان و مداخله بخش خصوصی به صورت ایجاد تشکلهای مردم نهاد، شهریار محله و معتمدین محله در فعالیتهای اجتماعی محله میباشد. بیشتر از اینکه اعتبارات راهگشای بازآفرینی این محله باشد، مدیریت یکپارچه شهری در اجرای برنامههای اقدام فوری و میان مدت اثرگذار خواهد بود. بررسیها و نظرسنجیهای مردمی و مسئولین به ویژه اعضای ستاد بازآفرینی پایدار شهرستان نشان میدهد که بهترین الگو برای بازآفرینی این محله تاریخی، حفظ هویت محله ای و قومی ساکنین، حفظ گذربندی تاریخی و مرفولوژی ساختار ارگانیک محله با مقاوم سازی و استحکام بنای درجا برای ساکنین با صدور مجوز ساخت و ارائه تسهیلات مسکن مختص بافت فرسوده میباشد.

کلید واژهها : حکمروایی شهری، بافت تاریخی، بازآفرینی پایدار شهری، سبزوار

مقدمه

رشد شتابان شهرنشینی در دهههای اخیر و متعاقب آن تغییر شدید فضایی – کالبدی در شهرها به طور خاص برخی بافتها را با ناکارآمدی اقتصادی و افت منزلتهای اجتماعی-فرهنگی مواجه ساخته است که بخش مهمی ازآن را تحت عنوان سکونتگاههای غیررسمی میشناسیم سکونتگاههایی که بازتاب و نمادی از فقر شهر تلقی میشوند بازتاب گسترش فقر شهری را میتوان در گسست کالبدی پاره ای از نواحی مسکونی از پیکره کل شهر در چارچوب کاهش میزان برخورداری از خدمات شهری، اجتماعی و کیفیت سکونت مشاهده کرد - مشکینی و همکاران، - 124 :1390 و این مساله باعث معضلاتی در برخی بافتهای کهن و تاریخی شده است، بافتهایی که با تکیه بر ارزشهای خود می توانند فرصت توسعه پایدار برای شهروندان باشند، میرود که تهدیدی برای ساکنین تلقی شوند.

آنچه که در تغییرات فضایی کالبدی قسمت عمده ای از محلات بافتهای تاریخی به خوبی مشهود است ناکارآمدی کارکردی برخی محلات است که علی رغم این افت جایگاه هنوز ارزشهایی را در درون خود نهفته دارد که نیازمند بازآفرینی است. تجدید حیات این محلات تاریخی مدلی از مدیریت را میطلبد که با دست ساکنین و با پشتوانه دولتی بخواهد باززنده سازی این محلات را پی بگیرد و این چیزی است که حکمروایی خوب شهری در مقیاس محله را میطلبد.به دلیل عدم موفقیت اجرای طرحهای نوسازی و بهسازی شهری در دهههای گذشته و در چارچوب پارادایم توسعه پایدار شهری، رویکرد بازآفرینی و احیاء ارزشهای نهفته در بافتهای تاریخی با مشارکت ساکنین، با اقبال زیادی از طرف برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان مواجه شده است.

طرحهای بازآفرینی شهری سعی در استفاده از پتانسیلهای موجود در مناطق فرسوده دارند بنابراین سعی می کنند با بهره گیری از مشارکت گسترده عمومی با صرف کمترین بودجه، حیات اجتماعی و رونق اقتصادی را به بافت برگردانند. جامعه جهانی امروز به این نتیجه رسیده است که مشکل عمده مدیریت شهری کمبود منابع مالی یا تکنولوژی مدرن یا نیروی انسانی ماهر نیست بلکه پیش و بیش از همه مشکل اصلی در شیوه اداره این عوامل است - تقوایی و تاجدار، . - 46 :1388بنابراین در راستای حل معضل نارکارآمدی در سکونتگاههای غیررسمی و در محلات تاریخی ناکارآمد به عنوان یکی از این محلات هدف، بحث چگونگی مدیریت محلی در قالب حکمروایی محلی مطح شده است.

در زمان حاضر رویکرد حکمروایی خوب شهری - اداره مردمی شهرها - را به عنوان اثربخشترین، کم هزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت در راستای دستیابی به شهر انسان گرا معرفی میکنند - تقوایی و تاجدار، . - 44 :1388حکمروایی خوب شهری در اشکالی پا به عرصه برنامه ریزی گذاشته است که یکی از شیوههای جدید آن بازآفرینی شهری میباشد در بازآفرینی پایدار شهری گونههای جدید نهادی شکل میگیرند که تلاش میکنند برنامههای بازآفرینی اجتماع مدار را به شکل یکپارچه و از پایین به بالا به صورتی که همه افراد ذینفع را شامل گردد، بسط و توسعه دهند - بحرینی و همکاران، . - 24 :1392

محله یا کوی گلستان سبزوار یکی از محلات تاریخی شهر است که با قرارگیری در مرکز شهر سبزوار دچار افت اقتصادی-اجتماعی و ناکارآمدی شده است که نیازمند بازآفرینی پایدار شهری میباشد در همین راستا هدف از این پژوهش بررسی چگونگی توسعه مجدد محله گلستان با حکمروایی خوب محلی و مشارکت ذینفعان برای دستیابی به یک مکان پایدار با تکیه بر هویت تاریخی-فرهنگی میباشد.بنابر آنچه گفته شد و بر اساس مصوبات ستاد بازآفرینی محلات هدف شهر سبزوار، کوی گلستان در برنامه باززنده سازی قرارگرفته است و سئوال اینجاست که بهترین مدل و روش مدیریتی برای بازآفرینی محله تاریخی کوی گلستان با استفاده از تمامی ظرفیتهای دولتی، بخش خصوصی و مشارکت مردمی چیست و حکمروایی محلی در چه قالبی میتواند باتوانمندسازی ساکنین باعث احیاء ارزشهای نهفته در این محله گردد تا در نهایت بتوان باعث بهگشت زندگی ساکنین این محله شد.

مبانی نظری

برای بررسی بازآفرینی محله تاریخی کوی گلستان دو مساله مهم که نیازمند ورود به چارچوبهای نظری آنها میباشد بازآفرینی پایدار شهری و حکمروایی می باشد که در بستر سیر تحولات مداخله در بافتهای شهری باید مورد توجه قرار گیرند. بازآفرینی شهری در حقیقت واژه ای است که در برگیرنده تمام مفاهیم بهسازی، نوسازی، بازسازی، توانمندسازی و روان بخشی میباشد و از این طریق باعث خلق فضای شهری جدید میگردد. بازآفرینی - معاصرسازی - یعنی تولید سازمان فضایی جدید، منطبق بر شرایط تازه و ویژگیهای نو که همگی در ایجاد روابط شهری جدید و یا تعریف دوباره روابط شهری کهن یا موجود موثر میافتد. هدف از اجرای سیاستهای بازآفرینی شهری و برنامههای تجدید حیات شهری، ارتقاء شرایط کیفی زندگی در سکونتگاهها از طریق ایمن سازی و مقاوم سازی ساختمانها، توسعه و بهبود زیرساختهای شهری، تأمین خدمات شهری مورد نیاز، آموزش ساکنان، ایجاد فرصتهای شغلی، تقویت نهادهای مدیریت محلی و دفاتر خدمات محله ای مردم نهاد، الگوسازی و ترویج عقاید و دستورالعملهای کیفی ساخت و ساز است - پوراحمد و همکاران . - 79-74 :1389

به طور کلی مداخله شهری پس از انقلاب صنعتی بر اساس نوع سیاست گذاری رایج آنها به سه دوره اصلی تقسیم میشود:

-دوره اول : شهرسازی بولدزری - از انقلاب صنعتی تا دهه 1960 میلادی -

-دوره دوم : باززنده سازی محلهها، راهکاری جامع با تاکید بر مسائل اجتماعی - دهه - 70 – 1960

-دوره سوم : باززنده سازی مراکز شهری، راهکاری اجرایی با تاکید بر توسعه اقتصادی - پس از 1970 م -

دوره سوم مداخلههای شهری که از اواخر دهه 1970 آغاز گردید با کاهش نقش مستقیم دولتها و افزایش مشارکت عمومی-خصوصی در پرتو برنامه ریزی مشارکتی همزمان است که با مفاهیم و چارچوب های بازآفرینی همخوانی بیشتری را نشان می دهد.

از منظر دکتر محسن حبیبی مداخلهها به گونه ای دیگر دوره بندی میشود :

-دوره اول : دهه 1950م که مفهوم اصلی آن بازسازی شهری است.

-دوره دوم : دهه 1960م که مفهوم باززنده سازی یا تجدید حیات شهری در آن مطرح است.

-دوره سوم : دهه 1970م که در این دوره مفهوم نوسازی شهری مورد توجه است.

-دوره چهارم : دهه 1980م که شعار اصلی این دوره توسعه مجدد شهری یا بازتوسعه است.

-دوره پنجم : دهه 1990م که تولید مفهوم معاصرسازی شهری در این دهه اتفاق افتاده است.

-دهه ششم : آغاز قرن بیست و یکم میلادی که با مفهوم نوزایی شهری همزمان است - برک پور و بهرامی، . - 3 :1390 بنابر این دو نوع از دسته بندی، می بینیم که مداخله در بافت های شهری از بستر مداخله فیزیکی به سمت مداخله اقتصادی و اجتماعی که رویکرد بازآفرینی دارد تغییر جهت یافته و در دهه های اخیر مفاهیم متفاوتی پیدا کرده است.

بازآفرینی شهری از اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در کشورهای پیشرفته از جمله هلند و آمریکا مطرح و در بهسازی محلههای فرسوده مورد استفاده قرار گرفته است این رویکرد به دنبال عدم موفقیت اجرای برنامهای صرفاً کالبدی – فضایی اتخاذ شده چرا که دولتها دریافتند که سرمایه گذاری در نوسازی شهری بدون روند همزمان نوسازی اجتماعی – اقتصادی میتواند کاملاً خنثی گردد - نوریان و آریانا ، . - 17 :1391باززنده سازی با رویکرد معاصرسازی از دهه 1990 میلادی وارد ادبیات بهسازی بافتهای تاریخی می گردد در این دهه، محور سیاست نوعی رویکرد مداخله ای است که با نگاه به گذشته و سعی در حفظ هویت آن و بدون اقدام به پاکسازی هویت تاریخی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید