بخشی از مقاله
چکیده
دانش آموزان باهوش دچار ناتوانی های یادگیری، گروه متفاوتی از کودکان هستند که اغلب از آنها به عنوان دانش آموزانی یاد می شود که دو برابر استثنایی می باشند. این دانش آموزان، الگوهای رفتاری پیچیده، توانایی های هوشی سطح بالا، دایره لغات پیشرفته و درک خاص و متفاوتی از مفاهیم و ایده های انتزاعی و همچنین مهارتهای خواندن و نوشتن ضعیف و دانش واجی کمی از خود نشان می دهند. رویکردهای تشخیصی جدید برای برخی از دانش آموزان به دلیل تأثیر »همپوشی« - تیزهوشی و اختلال یادگیری - با شکست مواجه شده اند. برخی از موضوعات بحث برانگیز در مورد تشخیص دانش آموزان باهوش دچار ناتوانی های یادگیری و همچنین برخی از راهکارهای مداخله ای معمول در این مقاله مورد بحث قرار می گیرند.
مقدمه
در مقاله برآنیم پس از تعریفی از اختلات یادگیری وانواع و علل آن، موضوعات خاصی در رابطه با تشخیص دانش آموزان باهوش دچار ناتوانی های یادگیری - که با اصطلاح دانش آموزان GLD یا GT/LD شناخته می شوند - و راهکارهای دخالتی مؤثر و مناسب برای آنها که مدتهاست موضوع بحث بسیار بوده است مشخص سازیم. جهت پرهیز از هرگونه جانبداری، در این مقاله به بررسی برخی از مرتبط ترین دیدگاهها در این زمینه، از جمله اثر ابتدایی و اصلی - Brody & Mills,1997 - می پردازیم.
اصطلاح استثنایی دوعاملی - دو برابر - اولین بار توسط - Gallagher, 2004 - به کار رفت. وی قصد داشت تا گونه ی جدیدی از افراد باهوش و با استعداد را مجزا سازد که دارای ناتوانی هایی بودند - - Coleman, Harradine, & King,2005 جستجوی دانش آموزان تیزهوش همراه با ناتوانی رسما از سال 1981 آغاز شد، در این زمان از متخصصین آموزش استثنایی و آموزشهای خاص دعوت بعمل آمد تا در کنفرانسی پیرامون این موضوع که در دانشگاه جانز هاپکینز برگزار می شد حضور بهم رسانند . - Fox & Brody, 1983 - از آن به بعد، مطالعات نظری و عملی بسیاری صورت گرفته و روشها و ابزار جدیدی برای تشخیص و کمک به نیازهای این دسته از دانش آموزان به وجود آمده اند.
اختلال یادگیری چیست وانواع آن کدام است؟
ناتوانی های ویژه یادگیری به معنای اختلال در یک یا چند فرایند روانشناختی پایه است که به کاربرد زبان بیانی و نوشتاری مربوط می شود و می تواند به شکل عدم توانایی کامل در شنیدن ، فکر کردن، صحبت کردن ،خواندن، نوشتن، هجی کردن و یا محاسبات ریاضی آشکار شود. این دانش آموزان به لحاظ هوشی معمولی هستند یا حتی از هوش بالایی برخوردارند ،هیچ مشکل جسمی از لحاظ بینایی، شنوایی و حرکتی ندارند، اختلال رفتاری و محرومیت های فرهنگی - اقتصادی و محیطی هم ندارند ، تلاش هم می کنند، اما در یک یا چند درس دارای مشکلات جدی یادگیری می باشند.
مهم ترین علل مشکلات در فرآیندهای پایه شناختی
-1 ضعف در ادراک ، حافظه ، دقت ، توجه ، تمیز و توالی دیداری
-2 ضعف در ادراک ، حافظه ، دقت ، توجه ، تمیز و توالی شنیداری
-3 عدم هماهنگی بین چشم و دست
-4 عدم غلبه طرفی
زیرمجموعه های دانش آموزان باهوش دچار ناتوانی های یادگیری یک نظر سنجی که در مورد مجموعه ای از تحقیقات انجام شده بر روی جنبه های استثنایی دوگانه - کودکان تیزهوش همراه باناتوانی - صورت گرفت و باعث شد تااین دو محقق - Brody & Mills , 1997 - سه زیر مجموعه از دانش آموزانی را ترسیم کنند که نیازهای آموزش خاصشان ناشناخته باقی مانده است. این زیرمجموعه ها عبارتند از:
الف - دانش آموزان باهوشی که با دانش آموزان دیرآموز یاد می شوند؛ مشکلات یادگیری این دانش آموزان اغلب به مشکلات رشد شخصیتی آنان بازمی گردد که با مشکلات و چالشهای آموزشی بیشتر می شود و نهایتا به نقطه ای می رسد که به مرز ناتوانی می رسند؛
ب - دانش آموزان باهوشی که دچار ناتوانی های یادگیری شدید بوده - LD - و دانش آموزان LD شناخته می شوند؛ این دانش آموزان در برنامه های آموزش خاص طراحی شده برای دانش آموزان LD شرکت می کنند؛ از این رو، استعداد آنان معمولا نادیده گرفته می شود؛
ج - دانش آموزانی که استعداد و ناتوانی یادگیری شان بر یکدیگر سایه می افکنند و به عملکرد آموزشی میانه و متوسطی منجر می شود.