بخشی از مقاله
تعیین میزان افسردگی به روش غربالگری (بک) در دختران دبیرستانی
چکیده:
موضوع تحقیق حاضر با توجه به اهمیت بیماری روانی خصوصاً افسردگی در جوامع امروز انتخاب گردیده هدف اصلی مورد نظر در این مطالعه تعیین میزان افسردگی به روش غربالگری (بک) در دختران دبیرستانی تعیین گردیده است.
نمونه انتخاب شده شامل 60 نفر می باشد که به روش خوشه-ای و تصادفی انتخاب گردیده است. در هر مقطع تحصیلی اول و دوم و سوم دبیرستان 20 نفر انتخاب گردیده است. بعد از
انتخاب گروهها تست افسردگی بک (فرم 21 سوالی) در بین گروهها اجرا گردید بعد از جمع آوری داده های خام و تحلیل آماری نتایج به روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است که بین میانگین افسردگی دانش آموزان بر اساس پایه تحصیلی آنها رابطه معناداری مشاهده نگردیده است.
فصل اول
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت انجام تحقیق
اهداف تحقیق
بیان فرضیه
متغیرها
واژه های کلیدی
مقدمه
شاید بتوان به جرأت گفت که افسردگی شایعترین بیم
اری قرن حاضر است که باعث افت کاری، افت تحصیلی، اعتیاد، پیدایش مشکلات شغلی، خانوادگی، زناشویی و غیره .... می گردد. در هر لحظه از زمان 15 تا 20 درصد افراد بزرگسال جامعه ممکن است عوارض و نشانه های مختلف افسردگی شدید را از خودنشان دهند.
حداقل 12 درصد از جمعیت کشورهای پیشرفته در طی عمر خود برای معالجه علائم افسردگی شدید به متخصصان روانی مراجعه می کنند و حدس زده می شود که 75 درصد افرادی که در مؤسسات درمان روانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند. مطالعاتی که در سالهای اخیر از طرف متخصصان سازمان جهانی بهداشت در کشورهای در حال توسعه آسیا و آفریقا انجام گرفته، از افزایش دامنه شیوع افسردگی در میان ملل در حال رشد حکایت می کند. (ملکی و دیگران)
افسردگی دانش آموزان و عدم توجه به تشخیص و درمان آنان می تواند موجب آسیب های اجتماعی فراوان در آینده گردد. افسردگی می تواند در خلق و رفتار، نگرش، تفکر و کارایی دانش آموزان تأثیر منفی گذاشته و باعث افت تحصیلی، اعتیاد و ... شود. تعیین میزان شیوع افسردگی در یک جامعه می تواند بعنوان حداقل یکی از فاکتورهای روانی آن جامعه بکار آید. بنابراین لزوم تحقیقاتی در رابطه با افسردگی که می تواند به تشخیص و ارتقاء اطلاعات عمومی از بیماری گردد ضروری به نظر می رسد. (همان منبع)
زندگی ماشینی و دور از طبیعت، افزایش فضشارهای روانی ناشی از شرایط اقتصادی و اجتماعی نظیر بیکاری، فقر و اعتیاد در جامعه زمینه ساز یکی از شایعترین اختلالات روان پزشکی بنام افسردگی می باشد که با وجود شیوع بسیار زیاد آن در جوامع مختلف و خصوصاً جامعه ما همچنان شاهد هستیم که بسیاری از بیمارانی ای که از این مشکل خلقی رنج می برند به علت عرف و فرهنگ جامعه و یا عدم اطلاع و آموزش صحیح و یا از ترس بیمار روانی خوانده شدن و طرد شدن از اجتماعی که در آن زندگی می کنند به پزشک مراجعه نمی کنند. (حمیدرضا رصافیانی)
بیان مسئله
بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ خردی در مقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که مرتباً بشر را تهدید می کند. شاید کمتر کسی که در طول زندگی خود لحظاتی نگرانی و افسردگی را احساس نکرده باشد.
فراموش کردن جزء روانی بهداشت و سایر جنبه های رفتاری بیماری و اساسی ترین خطای موجود در نظام بهداشتی محسوب می شود . بعضی آمارها نشان می دهد که حدود 30 درصد از مردم در طول حیات خود به افسردگی مبتلا می شوند.
افکار خودکشی در همه سنین دیده می شود و بیشترین میزان آن هنگامی است که با یک اختلال افسردگی شدید همراه باشد. خطر خودکشی که علت 12 درصد مرگ ومیرها در دوره نوجوانی است در نوجوانان مبتلا به اختلالات افسردگی بالاست.
در دانش آموزانی که دچار تعارض و عدم امنیت روانی هستند به ناچار بخشی از نیروی فکری خود را صرف حل مسایلی خواهند کرد که باعث خستگی آنان شده و لذا دامنه توجه و دقت فرد افت کرده وتوجهی به مسائل کلان نخواهند کرد که در نهایت به افت تحصیلی می شود و این چرخه سبب افت تحصیلی وعدم امنیت روانی خواهد شد. دانش آموزان بعنوان نسل آینده ساز یکی از سرمایه های بنیادی جوامع محسوب می شوند که توجه به بهداشت روانی آن
ان از اهمیت زیادی برخوردار است.(حمید رضا رصافیانی)
در این پژوهش به بررسی میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان مقطع دبیرستان در شهر بهران می پردازیم. تا آماری دقیق از شیوع علائم افسردگی در مقاطع ذکر شده و بررسی عوامل مؤثر در ایجاد آن می باشد بدست آوریم. امید است تا مسائل و مشکلات مختلفی را که دانش آموزان را به سوی افسردگی سوق می دهد شناسایی کرده و بتوانیم با توسل به راه حلهای مناسب با آنها مقابله کنیم . همچنین تعیین میزان شیوع افسردگی در یک جامعه می تواند به عنوان حداقل یکی از فاکتورهای روانی آن جامعه بکار آید.
بنابراین لزوم تحقیقاتی در رابطه با افسردگی که می تواند به تشخیص و ارتقاء اطلاعات عمومی از بیماری گردد، ضروری به نظر می گردد.
ضرورت انجام تحقیق:
افسردگی بیماری جدی است که هر سال 5/1 میلیون آمریکایی را مبتلا می کند و موجب می شود که نه تنها خود آنها، بلکه خانواده و دوستان آنها نیز رنج ببرند. خبر خوب اینکه افسردگی نیز مانند سایر بیماریها قابل درمان است، با این حال بیشتر افراد افسرده (نزدیک به 3/2 آنها) متوجه بیماری خود نمی شوند و در نتیجه درمان مورد نیاز را دریافت نمی کنند. اکثر مردم نیز افسردگی را یک بیماری نمی دانندبلکه آن را ضعف یا نقص شخصیتی می پندارند . (انجمن پزشکی امریکا). افراد افسرده و خانواده هایشان نیاز دارند و مایلند در مورد عوامل بروز افسردگی اطلاعاتی بدست آوردند.
وجود چنین تحقیقاتی ضرورت بررسی بیشتر اختلالات روانی ناشی از افسردگی را در دانش آموزان توجیه می نماید. چرا که این مطالعات تا روشن تر نمودن مسائل، رهنمودهای لازم برای برنامه ریزی آتی را در اختیار مسئولین قرار خواهد داد. به علاوه اینگونه تحقیقات، زمینه مناسبی برای مطالعات بعدی تلقی شده و افراد علاقمند را قادر خواهد ساخت تا از نتایج بدست آمده استفاده نموده و در صورت لزوم به انجام پژوهش های مشابه بپردازند. بنابراین نتایج این تحقیق در راستای تکمیل مطالعات پیشین ضمن آشکار نمودن میزان افسردگی در دختران مقطع دبیرستان، اطلاعات لازم را در اختیار برنامه ریزان قرار خواهد داد که متناسب با نتایج حاصله اقدامات مورد نیاز را نیز به عمل بیاورند.
علاوه بر این علاقمندان به مسائل تعلیم وتربیت نیز می توانند از این مطالب سود برده و در صورت تمایل چنین مطالعاتی را دنبال نمایند.
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
این تحقیق به بررسی میزان افسردگی در دختران دبیرستان منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. بنابراین بررسی و مقایسه افسردگی این 3 مقطع در رابطه با میزان شیوع افسردگی ، کلی ترین هدف تحقیق محسوب می گردد. به عبارت دیگر، تحقیق حاضر ضمن آشکار نمودن چگونگی میزان افسردگی 3 گروه مذکور، آنها را با یکدیگر مقایسه می کند با توجه به مطالب فوق دستیابی به دانش و بینش جدیدی که از طریق بررسی این موضوع حاصل می گردد از مهمترین اهداف تحقیق حاضر به شمار می رود.
هدف جزیی:
تعیین میزان افسردگی در دانش آموزان دختر مقاطع تحصیلی دبیرستان شهر تهران
بیان فرضیه:
بررسی میزان افسردگی دانش آموزان دختر مقاطع تحصیلی دبیرستان بر اساس پایه تحصیلی
متغیرها:
متغیر مستقل:
در این پژوهش متغیر مستقل مقطع تحصیلی دانش آموزان دختر می باشد.
متغیر وابسته:
در این پژوهش متغیر وابسته افسردگی می باشد.
واژه های کلیدی:
میزان: به وسیله این میزان وفور کلیه موارد بیماری (جدید و قدیم) اندازه گیری می شود.
تعریف نظری افسردگی: حالت روانی که با احساس غمگینی، تنهایی، ناامیدی، ضعف عزت نفس و تقبیح خود شخص است، علائم همراه مشتمل¬اند بر کندی روانی – حرکتی یا گاهی تهییج، کناره گیری از تماس میان فردی و نشانه های نباتی از قبیل بی خوابی و بی اشتهایی ، این اصطلاح به چنین خلقی یا به اختلال خلقی اشاره دارد.
تعریف عملیات افسردگی: در این پژوهش بر اساس نمره تست (بک)(21 سوال) درجات مختلف افسردگی تعیین میگردد.
دانش آموز دختر مقطع دبیرستان: دانش آموز دختری که در دوره دبیرستان مقاطع اول و دوم و سوم ، در یکی از مراکز آموزشی شهر تهران در سال تحصیلی 1386 مشغول به تحصیل می باشد.
فصل دوم
پیشینه تحقیق
نظریه های مربوط به افسردگی
تاریخچه افسردگی
تشخیص افسردگی
سنجش شدت افسردگی
انواع اختلالات افسردگی
علل افسردگی
درمان افسردگی
ارتباط افسردگی با بیماریهای دیگر
افسردگی در گروههای مختلف
هشدارهای افسردگی
افسردگی از عوامل ایجاد فساد در جوامع
نظریه های مربوط به افسردگی
علل افسردگی از دیدگاههای نظری عمده¬ای مورد بررسی واقع شده است.
نظریه زیست شناختی:
پیش فرضهای نظریه زیست شناختی این است که علت افسردگی یا در ژنها قرار دارد که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل می شود، یا نارسایی عمل فیزیولوژیکی است که ممکن است پایه ارثی یا غیرارثی داشته باشد. یافته های مربوط به دوقلوها از 1930 به بعد بیانگر آن است که عوامل ارثی موجب نوعی افسردگی می شود. بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی را همراه با آنچه که در زندگی شخص به وقوع می پیوندند. یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی محیطی را علت احتمالی رفتار افسرده می دانند. کسانی که افسردگی دو قطبی دارند، یعنی هم دارای افسردگی هستند و هم مانی دست کم دو نسل از بستگاه آنها اغلب رفتارهای مشابهی داشتند. همچنین در خانواده هایی که افسردگی دوقطبی وجود دارد شانس بیشتری برای ظهور افسردگی یک قطبی می باشد. این موضوع که چگونه افسردگی از طریق توارث منتقل می شود هنوز نامعلوم است.
یک زمینه عمده از تحقیق درباره علل زیست شناختی افسردگی مربوط است به نقش انتقال دهندگان عصبی. سالهاست که نظریه کتکول آمین در مورد افسردگی حاکم بوده است. این نظریه بیان کننده آن است که افسردگی مربوط است به کمبود کتکول آمینها ، به خصوص نوراپی نفرین، در محلهای گیرنده مخصوص مغز.
کتکول آمین دیگری بنام دوپامین نیز در ارتباط با افسردگی است.
سایر محققان افسردگی را به انتقال دهنده عصبی دیگر، یعنی سروتونین مربوط دانسته¬¬اند.
بسیاری از اطلاعات مربوط به نقش انتقال دهندگان عصبی نروترانسمیتر از طریق مشاهده اثرات دارو تجویز شده به بیماران حاصل شده است. مثلاً ملاحظه گردیده که ریسرپین یکی از نخستین داروهای آرامبخشی که برای فشار خون بالا مورد استفاده قرار میگرفت علت افسردگی در بعضی از افراد است. زیرا ریسرپین موجب تخلیه مقداری مواد شیمیایی در گروه کاتکول آمین که برای انتقال تحریک عصبی لازم است می شود، بعضی دانشمندان معتقد به رابطه بین انتقال دهندگان عصبی و افسردگی شده¬اند.
دو گروه است که اکنون برای معالجه افسردگی بیشترین مورد استعمال را دارد عبارت است از تری سیکلیکها (سه حلقه¬ایها) وضع کنندگان منو آمین اکسیداز (M.A.O) ابراز دیگر زیست شناختی برای جدا ساختن افراد افسرده که همگون بیشتری با یکدیگر دارند مطالعه دوره های خواب REM است، مرحله از خواب که چشمها به سرعت از سو به سوی دیگر حرکت کرده الگوی امواج مغزی دلالت بر منتهای فعالیت مغز دارند. به نظر می رسد که در بعضی از افراد افسرده فاصله بین خواب رفتن و شروع اولین دروه REM کوتاهتر است.
نظریه روان پویایی:
مطالعات روانشناختی درباره افسردگی توسط زیگموند فروید و کارل آبراهام شروع گردیدهر دو نفر در مقالات جداگانه درباره افسردگی این اختلال را به عنوان یک واکنش پیچیده نسبت به از دست دادن چیزی توصیف نمودند.
افسردگی اولین اختلالی بود که فروید علت آن را به جای تمایلات جنبی عامل هیجانی ذکر کرده بود. مالیخولیا چنان که فروید آن را نامید، اندوهی است افراطی مشوش کننده، طولانی مدت، اغلب نامربوط با محیط و ظاهر بی مورد.
فروید عقیده داشت که فرد مبتلا به افسردگی یک وجدان تنبیه کننده یا وجدان اخلاقی قوی دارد. او بر احساس گناه که وجدان موجب آن می شود تأکید می ورزید. طبق نظر فروید یک دلیل که وجدان این چنین قوی می شود کنترل احساسات خشم و پرخاشگری است که
در غیر اینصورت ممکن است به صورت آسیب رساندن به دیگران تجلی نماید.
نظریه های روان پویایی بر احساسات و واکنشهای ناخودآگاه نسبت به موقعیتهای جدید که اساس آنها حوادث قبلی زندگی است تأکید می ورزند. اکثر نظم بندیهای روان پویایی بر تاریخچه روابط بین فرد شخصی که او به عنوان یک کودک بیشترین وابستگی را به وی داشته است – معمولاً مادر، متمرکز است. بدین ترتیب که یک سابقه تاریخی افسردگی عبارت است از اختلال در روابط اولیه کودکی. این اختلال ممکن است فقدان واقعی والدین یا یک ترس خیالی درباره از دست دادن یکی از والدین باشد.
کوششهای درمانی طبق نظریه روان پویایی عبارتند از تغییر و اصلاح همخوانی هایی که در بین افکار و احساسات مراجع وجود دارد. روان درمانگری درازمدت معطوف به کشف پایه های ناخودآگاه اختلال عاطفی است که به نظر می رسد معلول تعارضات حل نشده دوران کودکی باشد.
چون اینگونه بازسازی کامل شخصیت در اکثر موارد ممکن نیست، درمانگری حمایتی کوتاه مدت اغلب در مورد افراد مبتلا به افسردگی به کار می رود تا به آنها فر صتی برای تصفیه اف
کار و احساساتشان داده شده در جهت سودمندی بهتر تشویق شوند.
نظریه یادگیری:
پیش فرضیه نظریه یادگیری آن است که افسردگی و فقدان تقویت به هم مربوط است. دلایل زیادی برای این فقدان تقویت وجود دارد. پاسخها ممکن است بدین دلیل مورد تشویق قرار گیرند که، هیچ تقویتی دریافت نداشته¬اند یا پاسخی ناخوشایند یا تنبیه کننده به دنبال داشته¬اند. بسیاری از نظریه پردازان که به دیدگاه یادگیری معتقدند در حد زیاد تحت تأثیر کارهای بی.اف.ا
سکینر به صورت شرطی سازی عاملی بودند. اندیشه های مربوط به کارهای اسکینر از طریق تأکید بر تأثیر متقابل اجتماعی، به ویژه اینکه چگونه رفتار سایر افراد به عنوان تقویت می تواند عمل نماید اصلاح گردیده است.
اوین سوهن و همکاران وی از پیشوایان تحقیق در زمینه افسردگی از نقطه نظر یادگیری هستند آنها به طورمعمول تأکید می کنند که میزان پایین برون شد رفتار واحساسات غمگینی یا ناشادی که با افسردگی همبسته می شوند مربوط است به میزان پایین تقویت مثبت و یا میزان بالای تجارب ناخوشایند. این حالات ممکن است توسط یکی از چندین دلیل ذیل واقع شود:
1. محیط فی نفسه ممکن است مسئله باشد. ممکن است عوامل تقویت کننده کم یا تنبیه کننده زیاد در محیط مشخص وجود داشته باشد.
2. شخص ممکن است فاقد مهارتهای اجتماعی برای جذب تقویت مثبت یا برای تطبیق مؤثربا حوادث تنفرانگیز ناخوشایند باشد.
3. به علت بعضی دلائل برای افرادی که مستعد افسردگی هستند تقویتها کمتر مثبت و تنبیه ها بیشتر منفی به نظر می رسد تا افراد عادی. این موضوع ممکن موجب کاهش رفتار یا کناره گیری گردیده منجر به تقویتهای کمتر یا تنبیه های بیشتر شود.
افراد افسرده ممکن است از طریق انجام دادن رفتار وابسته برای برقراری ارتباط کوشش نماید شاید آموزش به مهارتهای اجتماعی بتواند رویکرد درمانی مؤثری برای افراد افسرده باشد.
نظریه شناختی:
احتمالاً با نفوذترین نظریه روانشناختی که امروزه درباره افسردگی وجود دارد نقطه نظر شناختی است. اساس این نظریه این اندیشه است که یک تجربه معین ممکن است روی دو فرد تأثیر بسیار متفاوتی بگذارد. قسمتی از این اختلاف ممکن است به دلیل نحوه تفکر آنها درباره آن حادثه باشد واینکه و تا چه اندازه شناخت درباره آن دارند.
نظریه شناختی بک درباره افسردگی بر روشهای درمانی پیشرفته مؤثر بوده و تحقیقات زیادی را موجب شده است.
نظریه شناختی بک درباره افسردگی:
آرون بک معتقد است که افراد افسرده به این دلیل افسرده¬اند که راههای اشتباده آلود و مبالغه آمیز در فکر کردن دارند. شخص افسرده یک نظر منفی درباره خود، دنیا و آینده دارد. طبق نظر بک این شناختهای منفی علت افسردگی است، نه سایر چیزهای پیرامون شخص.
عقیده بک این است که احساس از دست دادن که اغلب نتیجه هدفها وتوقعات بالای غیرمنطقی است، عامل اصلی افسردگی محسوب می شود.
شخص مستعد افسردگی نه تنها بیش از حد تعمیم می دهد بلکه تمایل به بزرگ جلوه دادن گناهان شخصی و کوچک شمردن کیفیتهای شخصی دارد.