بخشی از مقاله

چکیده

مسئله حضانت در کتب فقهی در باب نکاح و مسائل مربوط به حق اولاد مطرح شده است. مفسران نیز مسئله حضانت را ذیل آیه 233 بقره مطرح کرده اند ، آیت الله معرفت - رحمت الله علیه - نیز این مبحث علمی و فقهی را در یکی از آثار تفسیری ارزشمند خود به نام کتاب » التفسیر الأثری الجامع - « جلد ششم - در بحثی ذیل همین آیه تحت عنوانکلام» عن حقّ الحضانه« مطرح کرده است. زمانی که پدر و مادر کودک از هم جدا می شوند مسأله رضاع و حق حضانت اطفال و اولویت هر یک از آنها برای نگهداری و سرپرستی فرزند مطرح می شود .

آراء فقهاء - اعم از شیعه و اهل سنت - در به سزوارتر بودن هر یک از پدر و مادر در سنین کودکی مختلف است ، مشهور فقها برآنند که مادر برای حضانت از فرزند تا دو سال و چنانچه دختر باشد تا هفت سال شایسته تر است . ظاهراً حضانت نسبت به مادر ، حق و نسبت به پدر ، حق و تکلیف است ، زیرا مادر در قبول یا رد حضانت و شیردهی مخیر است ، اما پدر موظف است عهده دار امور فرزند شود .

علامه معرفت آخرین نظرات فقهاء و روایات رسیده از عامه و خاصه را در کنار هم گرد آورده و بررسی می کنند ، و نظری را می پسندد که حضانت کودک را - چه مذکر و چه مونث - تا هفت سالگی حق مادر می داند ، و ایشان متذکر می شود که برای مشهور و سایر اقوال مستندی وجود ندارد. ایشان درباره کسانی که روایات را برای نظر خود ادله قرار می دهند، می گوید کار این ها استحسان و نوعی قیاس است که مذهب ما مخالف با قیاسی است که آنها می کنند . همچنین علامه معرفت درباره جمع و حمل ادله روایات می گوید که آن جمع کردن ها و حمل کردن ها نوعی جمع تبرّعی است که در عرف اعتباری برای آن نیست. ایشان وضعیت حضانت در موقع نزاع و صلح بین پدر و مادر و موقع مسلمان و کافر بون آنها را از طریق اقوال دیگران بررسی می کند. 

مقدمه

حضانت یکی از مسائلی است که در جامعه انسانی از گذشته بوده و تا زمانی که زاد و ولد و خانواده در دنیا هست خواهد بود ، در شهرها و کشور های مختلف و در عصر های مختلف با قوانین مختلف با مسئله حضانت برخورد شده است. در جامعه اسلامی ما مسئله حضانت چیزی است که در رسانه ها مطرح بوده و درباره آن فیلم می سازند ، در دادگاه های خانواده به آن رسیدگی می کنند. در این بین کسانی نیز تردید و شبهه می افکنند.

برخی می گویند شرع مقدس در امر حضانت و شیردهی اولاد نسبت به مادر جفا کرده و مرتبه او را تا حد یک وسیله که قابل اجاره دادن است ، پایین آورده است ! فقها گفته اند بر مادر واجب نیست طفل خود را شیر دهد و از او مراقبت کند ، این حکم در ابتدا انسان را شگفت زده می کند ؛ و گفته شده مادر می تواند برای شیر دادن به طفل خود اجرت مطالبه کند ، و این در نظر اول نوعی اهانت و تحقیر به زن وانمود می شود ! عامه مردم می گویند زن و مردی که با هم ازدواج می کنند و صاحب اولاد می شوند ، اگر شرع هم وظیفه ای برای آنها تعیین نکرده بود ، عقل و غریزه به آنها حکم می کرد که مادر به بچه خود شیر دهد و پدر در این کار او را یاری دهد ، چنانچه در حیوانات مشاهده می شود آنها بدون حکم عقل و شرع از نوزاد خود نگهداری می کنند ، و کمتر دیده شده که حیوانی نوزاد خود را رها کند ، پس چگونه است که اسلام مادر را نسبت به شیر دادن و نگهداری از فرزند بی مسئولیت قلمداد کرده است؟

به طوری که می تواند این امور را بپذیرد و یا رها نماید! اما با دقت نظر در آیات و روایات این باب ، به این نتیجه می رسیم که احکام حضانت و شیردهی موجب بالا بردن ارزش کار زن شده و ضرر و حرج احتمالی را از او دور می کند . به علاوه این اختیار ، توهم بهره برداری از زن در کارهای دیگر را نفی می کند ، زیرا وقتی زن برای انجام یک کار طبیعی و غریزی مخیر ، و مرد موظف به دادن اجرت باشد ، به طریق اولی نسبت به کارهای دیگر در خانه شوهر وظیفه ای ندارد ، مگر در اموری که در ازدواج به عنوان تکلیف در قبال شوهر برای او مقرر شده است .

همانگونه که شهیدین گفته اند: - »مولا می تواند کنیز را مجبور کند که به فرزند خود و یا دیگری شیر دهد - چون منافع کنیز ملک و مالِ مولاست ، و لذا حق دارد هرگونه بخواهد در آن تصرف کند؛ برخلاف همسرِانسان ، چه آزاد باشد و چه ملکِ دیگری ، عادت به شیر دادن فرزند خود داشته باشد یا نداشته باشد ؛ ] در هیچ یک از این صور شوهر نمی تواند همسر خود را مجبور کند به فرزندش شیر بدهد[ چون زوجیت موجب نمی شود که شوهر مالک منافع همسر خود شود ، بلکه فقط حق استمتاع از او را دارد. - «لمعه،ترجمه شیروانی، - 10:176

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید