بخشی از مقاله
چکیده
سازمان ها برای رقابت نیازمند تصمیم گیری در شرایط مختلف می باشد که این تصمیم گیری منجر به بقا و کسب سود برای سازمان می باشد.محیط سازمان ها به سوی پیچیدگی و عدم قطعیت ها میل می کند و در محیط پویا ، تصمیم گیری کاری بسیار دشوار می باشد.از طرفی در این شرایط پیچیده ، سازمان ها هر روز با مشکلات جدیدی مواجه خواهند بود که اگر سازمان ها موفق به عبور از این مشکلات نشوند دچار مرگ سازمانی خواهند شد.در این میان پرداختن به پژوهش هایی که سازمان را در دست یابی به اهداف ، ماندن در رقابت و بالا بردن عملکرد و بهره وری سازمانی یاری می رساند ، امری لازم می باشد.در این پژوهش به بررسی نظریه ذهن آگاهی سازمانی و ذهن آگاهی در سازمان با رویکرد مدیریت ناخواسته ها برای دست یابی به مزیت رقابتی پایدار می پردازیم.در نهایت پس از مرور مقالات و کتب به عواملی اشاره خواهیم نمود که بر بهبود بهره وری سازمان تاثیر خواهد گذاشت.
واژگاه کلیدی: ذهن آگاهی سازمانی ، سازمان با قابلیت اعتماد بالا ، مدیریت ناخواسته ها ، مزیت رقابتی پایدار
مقدمه
ذهن آگاهی سازمانی1 اشاره به میزانی آگاهی سازمان از جزئیات تهدیدات مدیریتی و ایجاد توانایی واکنش سریع در عکس العمل به این جزئیات است. ذهن آگاهی سازمانی بصورت ویژه شامل این موارد می شود: بحث منظم و منسجم تهدیدات احتمالی در قبال قابلیت اعتماد - اشتغال ذهنی درباره نقوص احتمالی - ؛ ایجاد درکی دقیق و متمایز از فضا از طریق بررسی متناوب تناسب فرضیات موجود و در نظر گرفتن گزینه های قابل اعتماد جایگزین - عدم تمایل به ساده سازی تفاسیر - ؛ وارد کردن این ادراک به تصویر بزرگتر و به روز - حساسیت به عملیات - ؛ برسمیت شناسی غیرقابل اجتناب بودن پسرفت ها و تحلیل کامل، کنار آمدن با و یادگیری از آنها - تعهد به توانایی جهش - ؛ و اتکا به تخصص بجای قدرت در زمان اتخاذ تصمیمات مهم - تخصص گرایی - - وگاس و ساتکلیف،. - 2012 برای درک بهتر مطالب به بررسی دقیق این نظریه می پردازیم.
برای درک بهتر مطالب لازم است درک درستی از واژگان مرتبط داشت.در نگرشی شاید بتوان مغز2 را مکان فیزیکی برای موجودیت ذهن دانسته و شامل فکر کردن درباره آنچه وقوع یافته ، آنچه طبق برنامه باید اتفاق می افتاد و آنچه احتمال وقوع دارد می شود.اندیشه3 ، ادراک 4 ، احساسات5 ،اراده6 ، حافظه7 و تخیل8 را می توان جلوه هایی از ذهن دانست.ذهن اغلب به فرایند های فکری عقل9 اشاره می شود.ذهن ، آگاهی10 از هوشیاری11 درباره چیزهایی که می دانیم است ، توانایی برای کنترل آنچه ما انجام می دهیم و می دانیم در حال انجام چه چیزی هستیم و چرا آنرا انجام می دهیم. ذهن توانایی برای درک کردن است . - http://controlmind.info - در ادامه باید دانست که انتظارات ، موقعیتی قابل پیش بینی است که منتظر روی دادن آن هستیم و از قبل برای آن یک سری راهکارها را انتخاب می کنیم که مانند چک کردن یک فرضیه می باشد.
مشکل جدی زمانی است که باید انتظارات را مانند پیش فرض ها یا فرض هایی بدانیم که انتخاب های ما را هدایت می کنند و مبنای قضاوت برای تصمیم گیری می شود.مهم این است که محیط چگونه به عمل های ناشی از انتظارات ما واکنش نشان می دهد و آن زمان است که می توانیم بفهمیم که انتظارات چه مشکلاتی را ایجاد کرده و برنامه مبتنی بر انتظارات ما چه مشکلاتی را ایجاد می کنند.باید توجه داشت این انتظارات هستند که نمی گذارند که ما از ذهن آگاهی خود به طور مناسب بهره بجوییم.در واقع ما باید به دنبال چیزهایی باشیم که انتظارات ما را رد کند و از مسیر شک به سمت یقین حرکت کنیم - ویک و ساتکلیف،2007،ص . - 28-25
ذهن آگاهی
ذهن آگاهی علت است و آگاهی اثر آن می باشد و این آگاهی منجر به شناخت بهتر مسئله می شود و در نهایت از هوش پشتیبانی می کند - اسمیت12 ، 2007 به نقل از . - خاستگاه ذهن آگاهیمذاهب شرقی همچون هندو،بودایی ،شینتو و تائو که هر کدام خط فلسفی جداگانه ای دارند با مذاهب غربی مانند یهودیت ،مسیحیت و اسلام تفاوت دارد.سه مذهب غربی براساس "وجود حقیقت" که برای معتقدان به آن قابل دسترسی است،بنا شده اند و اخلاق نشات گرفته از مذهب می باشد. در شرق یا کنفوسیوسم که اخلاق غیر مذهبی است ،هیچ یک از مذاهب عمده براین فرض استوار نشده اند که حقیقتی برای اعتقاد به آن وجود دارد و شخص می تواند خودش را در زندگی از طریق پاکدامنی ارتقا دهد.
توجه غربی ها به حقیقت و تحلیلی بودن افکار آنها در اصل یک دارایی بود که منجر به کشف قوانین طبیعی شد اما افکار شرقی ترکیبی بوده و مدیریت باید از هنر ترکیب کردن برخوردار باشند. نتایج افکار غربی دستیابی به تکنولوژی و نتایج افکار شرقی بهره برداری بهتر از این تکنولوژی ها می باشد - هافستد، 2010، صص. - 212 ذهن آگاهی در شرق آسیا ریشه در مکتب بودا دارد.واژه بودا به معنی "بیدار" یعنی بیداری از خواب روانی و دل روشنی یافته است.بودا کسی است که "دمه" ،یا حقیقت بنیادین چیزها را می شناسد.پس آنکس که به مقصد راه بودایی رسیده،بودا است.هدف بودا این بود که آنچه را صرفا" برای رشد معنوی لازم بود را تعلیم دهد و آنچه وابستگی مستقیم با آن هدف نداشت ،بادقت از نظامش بیرون کند. در بودائیسم به تربیت پرداخته می شود و غایت قوانین بودایی بالابردن توجه و هشیاری است.
انسان موجودی با توانایی محدود است،باید از گذشته و آینده رها باشد و در حال و لحظه فعل باشد تا بتواند تمامی منابع خود را به صورت کاراتر متمرکز کند.تا بتواند آن شرایط رابه خوبی پشت سر بگذارد - هینلز،1389، ص . - 290آموزه های درباره ذهن آگاهی به دو دسته آگاهی از تنفس و ارتباط با چهار بنیان ذهن یعنی بدن،احساسات، ذهن و هیجانات می باشد که ماهیت این آموزه ها در چهار حقیقت اصیل تعبیر شده است.این چهار اصل عبارتست از زندگی با خود رنج به همراه دارد،برای این رنج عللی وجود دارد،می توان این رنج را به پایان رساند ، "راهی" برای پایان دادن به این رنج وجود دارد.این راه دارای هشت مرحله اصیل می باشد و در نهایت دستیابی به تمرکز می باشد و ذهن آگاهی یکی از این هشت مرحله می باشد - رومر و اورسیلو13 ،2009 به نقل از مستدام و همکاران،. - 1392
طبقه بندی ذهن آگاهی
ذهن آگاهی در علوم امروز نخست در مباحث فردی و روانشناسی وارد شده و سپس به مباحث سازمانی و با عنوان ذهن آگاهی سازمانی وارد شده است.از نظر معنا شناسی واژه مایندفولنس14 برگردان انگلیسی ساتی15 در سال 1921 و از زبان بوداییان است - ویادونا،2009 به نقل از نقندریان و همکاران ،. - 1392پالی 16 زبان روانشناسان بودایی در دوهزار پانصد سال پیش بوده و هسته اصلی آموزش ساتی شامل تکنیک هایی از جمله آگاهی ،توجه و یادآوری است - براون و ریان،2003 به نقل از آقاجانی و همکاران،. - 1392تحقیق در مورد ذهن آگاهی فردی شامل دو دیدگاه غربی و شرقی است. دیدگاه غربی درباره ذهن آگاهی تا حد زیادی از آثار لانگر ناشی می شود.از دیدگاه لانگر، ذهن آگاهی از طریق تمایز و بهینه سازی فعالانه گروهها و تمایزات موجود، ایجاد گروههای گسسته از جریان رخدادها، و درک دقیقتر فضا و روشهای جایگزین برای برخورد با آن ،ایجاد می شود. دیدگاه شرقی درباره ذهن آگاهی در تفکرات بودایی ریشه داشته وهمراه با گیرایی به و آگاهی از وجود رخدادها و تجاربی است که بصورت درونی و برونی اتفاق می افتند وآگاهی لحظه به لحظه،