بخشی از مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده در افراد دارای اختلال خوردن بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دختران دارای سن 14-18 سال در سطح شهر اهواز بودند؛ که تعداد 34 نفر از طریق غربالگری و با استفاده از پرسشنامه علایم اختلال خوردن - EAT - گاردنر به عنوان نمونه آماری این و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و سپس به صورت انتخاب تصادفی در دو گروه 17 نفره آزمایش و کنترل قرار داده شدند؛ قبل از اعمال مداخله هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و 8 جلسه مداخله ای برای گروه آزمایش به عمل آمد؛ سپس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد؛ جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن و همکاران - 1983 - و پرسشنامه علایم اختلال خوردن - EAT - استفاده شد. تحلیل دادهها از طریق تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر استرس ادراک شده در افراد دارای اختلال خوردن تأثیر دارد. نتایج این بررسی نشان داد که با افزایش ذهن آگاهی از میزان استرس ادراک شده در افراد گروه آزمایش کاسته شد.
واژگان کلیدی: شناخت درمانی، ذهن آگاهی، استرس ادراک شده، اختلال خوردن.
مقدمه
شیوع اختلالات خوردن در سالهای اخیر به طور شگرفی افزایش داشته است. شواهد نشان میدهد که اختلال خوردن عاملی خطرساز برای اختلالهای خوردن مزمن میباشد - روزن و همکاران، . - 2012 گرچه مسأله کاهش ارادی وزن و پیامدهای مربوط به آن به قرون وسطی باز میگردد، اما نخستین توصیف بالینی بر مبنای نشانههای اجتناب از غذا، لاغری مفرط و فزون کنشی را در سال 1694، پزشک انگلیسی به نام مورتن ارائه داد. مورتن ضمن آنکه این اختلال را دارای مبنای عصبشناسی می دانست، اما تأثیر عوامل روانشناختی در پیدایش آن را نیز پذیرفته بود. بر اساس چهارمین تشخیص مجموعه تشخیصی آماری روانپزشکی امریکا - 2000 - DSM-IV اختلالهای خوردن به سه دسته مجزای روان بی اشتهایی یا پرخوریعصبی و اختلالهای تصریح نشده تقسیم میشود.
پرخوری شامل بلع مقدار زیادی از غذا به طور نامعمول و احساس فقدان کنترل در طول دوره خوردن است، که به میزان حداقل دو بار در هفته و به مدت شش ماه رخ دهد. مشخص کردن علت پرخوری مشکل است و به نظر می رسد که این اختلال از همبستگی چندین علت بوجود میآید؛ و در درمان باید مسائل جسمانی، مشکلات رفتاری و مسائل روانشناختی را مورد توجه قرار داد، از این رو مشخص کردن نقش متغیرهای روانشناختی در اختلال خوردن حائز اهمیت است.
ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی که درمانی بسیار جدید است، برای اولین بار در ایران در حوزه اختلالات خوردن مورد استفاده قرار می گیرد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل مدیتیشن های مختلف، یوگای کشیدگی، آموزش مقدماتی، درباره افسردگی، تمرین مرور بدن چند تمرین شناخت درمانی است که ارتباط بین خلق، افکار، احساس و حس های بدنی را نشان می دهد. در این شیوه، منابع حسی مانند الگوهای معنایی تمرین های بدنی، باعث تغییر شکل مدل طرحواره می شود - تیزدل و همکاران، . - 1995
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، نوید تازه ای در تبیین رویکرد درمان شناختی رفتاری است. آموزش ذهن آگاهی مستلزم یادگیری فراشناختی و استراتژی های رفتاری جدید برای متمرکز شدن روی توجه، جلوگیری از گرایش به پاسخ های نگران کننده است و باعث گسترش افکار جدید و کاهش هیجانات ناخوشایند است - کاریگید، . - 2013
ذهن آگاهی فرایندی است که از طریق آن فرد ثبات کارکردی خود را حفظ کرده و امکان انعطاف پذیری در موقعیت های جدید را فراهم می آورد - کارداکیتو، - 2015؛ این روش درمانی افکار فرد به عنوان حوادث ذهنی تجربه شده و از تمرکز و توجه روی تنفس به عنوان ابزاری برای زندگی در زمان حال استفاده می شود.
بنابر آنچه گفته شد، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده در افرادی با اختلال خوردن می باشد.
روششناسی تحقیق
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران رنج سنی 14-18 سال در سطح شهر اهواز بودند که تعداد 34 نفر از طریق غربالگری و با استفاده از پرسشنامه علایم اختلال خوردن - EAT - گاردنر به عنوان نمونه آماری و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند.
روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی خوشهای بود. به این صورت که ابتدا به قید قرعه از بین نواحی آموزش و پرورش شهر اهواز، آموزش و پرورش ناحیه چهار اهواز را انتخاب و مجدداً به قید قرعه 3 مدرسه از این ناحیه انتخاب و از دانشآموزان مشغول به تحصیل در این مدارس آزمون به عمل آمد.
جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران - 1983 - استفاده شد که دارای سه نسخه 4، 10 و 14 ماده ای است که برای سنجش استرس معمولی درک شده در یک ماه گذشته به کار رفت. این مقیاس برای گروهی از جامعه طراحی شده است که حداقل دارای تحصیلات دیپلم هستند. در این تحقیق از پرسشنامه 14 عامل استفاده شد. کوهن و همکاران آلفای کرونباخ را برای این مقیاس 0/84 و 0/86 محاسبه کردند. در مطالعه ای که توسط قربانی و همکاران صورت گرفت آلفای کرونباخ برای جامعه آمریکا 0/86 و در نمونه ایرانی 0/81 محاسبه گردید. در مطالعه دیگری که توسط صالحی فدردی صورت گرفت آلفای کرونباخ برای این مقیاس 0/75 گزارش شد؛ همچنین اعتبار و روایی این آزمون توسط شربون و شوگرمن - 1991 - با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دامنه ای از 0/74 تا 0/93 گزارش شد. این مقیاس بهصورت لیکرت بوده و از 0 تا 4 نمره گذاری میشود و در آخر یک نمره به دست میآید که نشاندهنده میزان استرس فرد است - رضییی، . - 1394
پرسشنامه علائم اختلال خوردن گادرنر برای ارزیابی ویژگیهای روانشاختی مرتبط با بی اشتهایی و پرخوروری عصبی است که توسط گادرنر و گارفینکل، سال 1979 ساخته شد. یکی از پرسشنامههای خود توصیفی عمیقی است که برای اختلالهای خوردن به کار می رود. در سطح وسیعی به عنوان یک ابزار خود سنجی برای بازخوردها و رفتارهای بیمارگونه خوردن به کار میرود. فرم 20 گویه ای این پرسشنامه که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است دارای 3 خرده مقیاس یعنی رژیم لاغری، به اجتناب از غذاهای چاق کننده و اشتغال ذهنی به لاغرتر بودن مربوط میشود. خرده مقیاس دوم پرخوری و اشتغال ذهنی با غذا که شامل موادی است که افکار مربوط به غذا و به همان نسبت پرخوری را نشان میدهد. سومین خرده مقیاس یعنی مهار دهانی مربوط می شود به مهار خد برای خوردن و فشاری که فرد از سوی دیگران