بخشی از مقاله
خلاصه
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی1 و خلاقیت سازمانی2 در بین کارکنان ستادي اداره کل آموزش و پرورش شهر اصفهان به روش همبستگی انجام شد.جامعه آماري این پژوهش را کلیه کارکنان ستادي اداره کل آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 530 نفرتشکیل دادند که از این تعداد 217 نفربراي شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند.
ابزارمورد استفاده در پژوهش دو پرسشنامه استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال - 1998 - و پرسشنامه خلاقیت سازمانی رندسیپ 1979 بود.به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون هاي آماري همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.نتیجه حاصل از فرضیه ي اصلی پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و خلاقیت سازمانی رابطه معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد بهترین پیش بینی کننده خلاقیت سازمانی در بعد ساختاري از سرمایه اجتماعی بوده است.
مقدمه
سازمانهاي آینده همچون سازمانهاي امروزین در محیطی به شدت رقابتی و پیچیده کار خواهند کرد.حرکت شتابان اطلاعات علمی دانش بشري در قرن بیست و یکم قابلیت بقاء سازمانها را به عوامل گوناگونی منوط کرده است. بر اساس بسیاري از مفروضات متداول اما ناگفته یکی از شرایط بقاء سازمانها در چنین محیطی آن است که تمایز بین جمعیت متکثر و ظرف متکثر - فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی،نظامهاي سازمانی و... - از نظر دور نماند.
همچنان که تبعیت از تعبیر و تفسیرروشنگر و تبیین کننده پیچیدگیها،جستجوي روابط و مناسبات هم افزاینده ،یادآوري سازمانی ،مدیریت بر کثرتها وترویج سازگاري متقابل از دیگر بدیلها محسوب می شود. در چنین شرایطی سازمانهایی در کار خویش کامیاب اند که خود را چالاك و پویا نموده به باز آفرینی خود اقدام کنند و فرایند نارساي توهم تغییر را فراموش کرده و حرکتی شگرف را از زبان خطی به زبان زنده، از انگاره هاي مبتنی بر ماشین به انگاره هاي مبتنی بر بوم شناسی و از ساختارهاي صلب به محیطهاي دگرگون شونده را آغاز نمایند. این تغییرات نیازمند سرمایه است.
از این رو هر سازمانی براي تحقق اهداف خود دست کم نیازمند سه نوع سرمایه است که مکمل یکدیگرند و رشد و توسعه سازمان نیز مشروط به حضور هر سه دسته سرمایه حداقلی یعنی سرمایه اجتماعی، انسانی و اقتصادي است. امروزه ادبیات توسعه در مبحث سرمایه حاوي صور متعددي از این مفهوم است. سرمایه در معناي عام خود دلالت بر مجموعه دارایی ها، امکانات و منابع در اختیار دارد که در قالب و اشکال مختلف نمود پیدا می کند
از سرمایه تقسیم بندیهاي گوناگونی به عمل آمده است. در یک دسته بندي سرمایه را به چهار دسته سرمایه اقتصادي،انسانی،فرهنگی و اجتماعی تقسیم می کنند.منظور از سرمایه اقتصادي دارایی هاي مالی یا زیرساخت هاي مادي یا زیر ساختهاي مادي شامل ساختمان و ماشین هاي تولیدي و تجهیزات است.
سرمایه انسانی1نیز مفهومی است که در برگیرنده مهارت ها و توانمندي هایی چون دانش تخصصی موجود در پرسنل سازمان است - پنگ لین2، - 2011 .در واقع سرمایه انسانی در برگیرنده مهارت و توانایی هایی است که افراد آنرا کسب می کنند توانایی هایی در زمینه کسب میزان تحصیلات، توانایی هاي کلامی و ارتباطی، اعتماد به نفس، قدرت رهبري و…از جمله آنهاست
سرمایه فرهنگی:3 یکی دیگر از ابعاد سرمایه است. به تعبیر بوردیو وقتی از سرمایه فرهنگی سخن می گوییم مجموعه اي از دانش ها و توانایی هاي شناختی را مد نظر قرار می دهیم که در شکل کالاها و ابزارهاي فرهنگی متجلی می شود. در این معنا که بی شباهت به مفهوم سرمایه انسانی در نزد کلمن نیست، سرمایه فرهنگی تمام آن چیزي است که امروزه ما به عنوان کالاهاي فرهنگی می شناسیم.
این کالاها صورتی از سرمایه فرهنگی هستند که بر روابط اجتماعی و ساخت شبکه پویا و کارآمد اجتماعی تأثیر می گذارند. و در نهایت سرمایه اجتماعی به عنوان بعد چهارم حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی مانند: تخصص ها و مهارت ها است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادي است که با عضویت در یک گروه ایجاد می شود. سرمایه اجتماعی در روابط میان افراد تجسم می یابد و موقعی سرمایه اجتماعی بوجود می آید که روابط میان افراد به شیوه اي دگرگون شود که کنش را تسهیل کند. سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهاي موجود در سیستم هاي اجتماعی است که موجب ارتقاي سطح همکاري اعضاي آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه هاي تبادلات و ارتباطات می گردد
بدین ترتیب سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از انواع سرمایه در کنار سایر منابع سرمایه اي تأثیر گذار در رشد اقتصادي قرار می گیرد.
عمدتاً در نگاه اول سرمایه اجتماعی در رشد اقتصادي نادیده گرفته می شود ولی این نوع سرمایه شرط لازم و ضروري در رشد اقتصادي هر جامعه اي می باشد. چرا که رشد اقتصادي مستلزم روابط قاعده مند کنشگران اجتماعی می باش
بوردیو - 1983 - سرمایه اجتماعی را به صورت "مجموع منابع حقیقی یا بالقوه که مربوط به در اختیار داشتن یک شبکه پایا از روابط کم و بیش رسمی شده آشنایی متقابل یا تصدیق شده اند تعریف کرده است
مجموعه ي معینی از هنجارها یا ارزش هاي غیر رسمی که اعضاي گروهی که همکاري و تعاون میان آنها مجاز است، در آن سهیم هستند« - احمدي و همکاران، . - 1389 ارزش جمعی و مشترك شبکه هاي اجتماعی که همه معیارهاي روابط متقابل را شامل می شود و میل به انجام دادن کارهاي مربوط به اعضاي شبکه را در بر می گیرد - گودرزوند و همکاران، . - 1390 ونیروهایی که پتانسیل توسعه اقتصادي در یک جامعه را با ایجاد و تقویت روابط اجتماعی و الگوهاي سازماندهی اجتماعی افزایش می دهند
از تعاریف دیگر سرمایه اجتماعی است.بوردیو، کلمن،پاتنام و فوکویاما از نظریه پردازان سرمایه اجتماعی محسوب می شوند.
ناهاپیت و گوشال با رویکردي سازمانی به طبقه بندي سرمایه اجتماعی پرداخته و آن را شامل ابعاد ساختاري،شناختی و رابطه اي می دانند
بعد ساختاري: بعد ساختاري به پیکربندي غیرشخصی پیوندهاي بین افراد و یا واحدهاي اجتماعی اشاره دارد. وجوه مهم تحت این بعد، سه بعد پیوند شبکه، ترتیبات شبکه، و ثبات شبکه می باشد
پیوند هاي موجود در شبکه: پیوند شبکه در بردارنده ي شیوه هاي خاصی است که اعضاي واحد اجتماعی با یکدیگر مرتبط شده اند و با یکدیگر همکاري می کنند
به طور کلی شامل وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه می باشند
ترتیبات شبکه: تعیین کننده الگوي هاي پیوند میان اعضاي واحدهاي اجتماعی است و شامل سلسله مراتب شبکه، میزان ارتباط پذیري و تراکم شبکه می باشد.
ثبات شبکه: در بردارنده میزان نزدیکی و شباهت افراد در یک واحد اجتماعی است
به طور کلی این بعد در بردارنده این است که تا چه اندازه شبکه ایجاد شده براي یک هدف خاص ممکن است براي اهداف دیگر استفاده شود
بعد شناختی: بعد شناختی به آن دسته از جنبه ها که بازنمایی ها، تفاسیر و سیستم مفهومی به اشتراك گذارده شده بین اعضاي گروه را فراهم می کند، توجه دارد و وسعت سهیم شدن اعضاي تیم پروژه در ادراکی مشترك و گسترش یک رویه شناختی مشترك در میان خودشان را منعکس می کند و اشاره به منابعی دارد که فراهم کننده مظاهر، تعبیرها، تفسیرها و سیستم هاي مشترك در میان گروه ها است. مهمترین جنبه هاي این بعد زبان مشترك، یعنی ابزاري است که از آن طریق افراد با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و اطلاعات را تبادل می کنند. زبان مشترك قابلیت ترکیب اطلاعات را افزایش می دهد وحکایت هاي مشترك، یعنی داستان ها و استعاره هایی است که در یک جامعه موجب حفظ مجموعه هاي معانی می شود
بعد رابطهاي: روابط شخصی که مردم در میان خودشان به واسطه سوابق تقابلات - در شرایط محیطی سازمان کم نیست - پرورش می دهند. یک جنبه مهم بعد رابطه اي اعتمادي است که در میان اعضاي یک گروه پرورش می یابد
مهمترین جنبه هاي این بعد از سرمایه اجتماعی
اعتماد، هنجارها، بایستها و هویت می باشد. وجود سرمایه اجتماعی در سازمان پیامدهاي گوناگونی را براي سازمان به ارمغان می آورد که از آن جمله می توان به خلاقیت سازمانی اشاره کرد.
خلاقیت سازمانی در یک مفهوم ویژگی ها، توانایی ها و اقدامات خلاقانه تمام کارکنان سازمان تعریف شده است.ون دون و همکاران معتقدند که »خلاقیت سازمان بنیانی براي فرآیند نوآوري است و نوآوري بخشی از سیستمی است که آن را تولید می کند، این سیستم همان سازمان یا سازماندهی است.« ویکاري،خلاقیت سازمانی را نتیجه ي شرایط و حالات تمامی سازمان می داند که تنها در خلاقیت هاي فردي افراد خلاصه نشوند و حاصل جمع خلاقیت هاي فردي نیز نباشد ، خلاقیت سازمانی بافتی را شامل می شود که در آن تمام افراد با هم همکاري وهمیاري دارند.
به اعتقاد باسادور، خلاقیت سازمانی با بهبود مستمر مترادف است .خلاقیت سازمانی فرایند چرخشی از یافتن، حل مداوم مسائلی است که تغییرات ارزشمندي را در سازمان در جهت دستیابی به موفقیت توانمند می سازند - یزدانی،. - 1385 در تعریفی دیگر خلاقیت سازمانی فرآیند تولید ایده هاي نوین سازمانی و یافتن راه حل هاي جدید حل مسائل سازمان است
خلاقیت سازمانی ارائه فکر و طرح نوین براي بهبود وافزایش کمیت یا کیفیت فعالیت هاي سازمان است
خلاقیت سازمانی فرآیندي است که به وسیله افراد در یک جامعه پیچیده سازمانی جهت به دست آوردن ارزش، محصولات جدید مفید، خدمت و ایده انجام می شود
در یک جمع بندي می توان خلاقیت سازمانی را کلیه فرایندها و شرایط حاکم بر سازمان که راه را براي خلق ایده هاي جدید افراد فراهم آورده وسازمان را در قبول تغییرات واصلاحات پیشنهادي توسط افراد، ترغیب نماید دانست. به عبارت دیگر خلاقیت سازمانی کلیه فرایند هاي جاري در سازمان است که افراد را به ارائه ایده هاي نو وسازمان را به قبول ایده هاي نو تشویق می نماید
منابع اصلی خلق ایده هاي سازمانی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند.
منابع برون سازمانی از قبیل: کالا یا خدمات موجود در بازار، فعالیت هاي تجاري و تکنولوژي هاي موجود در بازار، مراکز تحقیقاتی - - R&D صنعتی، نمایشگاه ها، کنگره ها و نشست هاي علمی ،صنعتی، ارتباطات و فعالیت هاي دانشگاهی - و منابع درون سازمانی شامل: نیروي انسانی خلاق و مبتکر، برنامه استراتژیک سازمان یا به عبارتی چشم انداز سازمان، استفاده از تکنیک هاي خلق ایده و پروژه هاي پژوهشی.آثار و عملکرد خلاقیت در سازمان معمولا در دو سطح نمایانگر می شود:
الف- رفتار فردي که شامل تغییر در بینش، نگرش ها، برداشت ها و انتظارات است .
ب- رفتار سازمانی که نشانگر افزایش تمایل به کارگروهی و حفظ روح جمعی، کاهش قابل ملاحظه در تعارضات، رشد چشمگیر و مستمر توان جمعی حل مسئله و مشکلات، کمک به شکل گیري نظام انگیزشی مبتنی بر یافته ها و حقایق روان شناختی، رشد و توسعه صداقت، صمیمیت و علاقه به پیشرفت دیگران می باشد
در رابطه با ارتباط بین سرمایه اجتماعی و خلاقیت تحقیقات چندي صورت گرفته که از آن جمله می توان به تحقیقات زیر اشاره کرد:
سعیدي،عزیزي مهر،طوسی و تمیزي - - 1389،در پژوهشی تحت عنوان سنجش میزان سرمایه ي اجتماعی و ارتباط آن با نوآوري در واحد تندر ایران خودرو نشان دادند که میزان سرمایه ي اجتماعی در واحد تندر ایران خودرو در حد متوسطی بوده است.همچنین نتایج دیگر پژوهش نشان داد که بین سرمایه ي اجتماعی با نوآوري و نوآور بودن سازمان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. همچنین بین عضویت شبکه اي و نوآوري و نیز اعتماد اجتماعی با نوآوري رابطه معناداري وجود دارد.
رضوانی وطغرایی - - 1390، به بررسی چگونگی نقش آفرینی سرمایه ي اجتماعی سازمانی و ابعاد آن در گرایش به نوآوري سازمانی در شرکت هاي دانش بنیان پرداختند.نتایج مطالعه گویاي نقش آفرینی موثر و معنی دار سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوري سازمانی است.از بین ابعاد سرمایه اجتماعی بعد رابطه اي سرمایه ي اجتماعی پیش بینی کننده گرایش به نوآوري بود.
نتایج پژوهش نشان داد ابعاد شناختی و ساختاري سرمایه اجتماعی نمی توانند پیش بینی کننده مناسبی براي گرایش به نوآوري در سازمان باشد.
پیران،آقاجانی،شوقی،رضازاده و دهقان نجم آبادي - 1391 - ،به بررسی تاثیر سرمایه ي اجتماعی بر خلاقیت کارکنان در صنایع ریخته گري ایران پرداختند.نتایج پژوهش حاکی از این است که سرمایه ي اجتماعی بر خلاقیت کارکنان تاثیر مثبت و معناداري دارد.
داخلی.، و کلرك - 2004 - 2،به بررسی رابطه دو بعد از سرمایه یعنی سرمایه ي انسانی و سرمایه ي اجتماعی بر نوآوري در سطح 59 کشور مختلف پرداختند. یافته ها نشان داد که رابطه ي مثبت و معناداري بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی با نوآوري سازمانی وجود دارد.
مرلو 3 و همکاران - 2006 - ، در پژوهشی به بررسی رابطه بین ابعاد شناختی ،ارتباطی و ساختاري ازسرمایه ي اجتماعی و خلاقیت سازمانی پرداختند،نتایج نشان داد:این سه بعد از سرمایه اجتماعی مشتري مداري را افزایش می دهد و در نتیجه آن تقسیم دانش ،ایجاد کانالهاي ارتباطی و تسهیل رفتارهاي مشارکتی نیز رخ می دهد.این ابعاد همچنین با تقویت فرایند و ترکیب منابع سطح خلاقیت را افزایش می دهد.