بخشی از مقاله
چکیده
سلامت معنوی به عنوان یکی از سرمایههای باارزش دارای پشتوانه دینی انسان است و ارتباط آن با شادکامی به عنوان احساس رضایت که افراد نسبت به زندگی دارند،موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. لذا هدف اصلی این بررسی رابطهی بین سلامت معنوی و شادکامی در میان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس امام سجاد - ع - در سال 1394 است. به این منظورسلامت معنوی در این پژوهش با پرسشنامه سلامت معنوی الیسون بر اساس سه بعد شناختی ، عواطف ، کنش و شادکامی نیز با استفاده از پرسشنامه آکسفورد با پنج حیطه رضایت زندگی، حرمت خود، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر و خلق مثبت مورد تحلیل قرارگرفته است.
جامعه آماری دانشجویان 140 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 123 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه مورد سؤال قرار گرفتند. و روشهای آماری توصیفی - فراوانی، درصد SPSS13 برای تفسیر دادهها از نرم افزار فراوانی - و تحلیلی - ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی - استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سلامت معنوی دانشجویان با شادکامی آن ها رابطه مثبت و معناداری بود.
ضریب همبستگی بین سلامت معنوی و شادکامی 0/555 انجام شد. و کلیهی محاسبات این تحقیق با سطح اطمینان0/95 انجام شد. تمامی ابعاد سلامت معنوی با شادکامی ارتباط معناداری داشت. بیشترین ارتباط را بعد عواطف و کمترین ارتباط را بعد کنش با شادکامی به خود اختصاص داد. میانگین نمره سلامت معنوی با توجه به جمع میانگین - انحراف معیار - نمرات در دانشجویان 1/53 - و میانگین نمره شادکامی در آنها 4/94 به دست آمد.
بیان مسئله سلامت مفهوم وسیعی است و تعریف آن تحت تأثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار دارد. سلامتی، یک مسئلهی چند بعدی است که این ابعاد بر یکدیگر اثر کرده و در نهایت سلامت فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. همان- گونه که ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی با هم ارتباط دارند، بعد روحی انسان و سلامت معنوی او نیز با سایر ابعاد سلامت در ارتباط بوده، که بهتر است برای ارتقای سلامت به آن توجه شود.
هانگلمان و همکارانش، سلامت معنوی را به عنوان »حسی از متصل بودن، هماهنگی بین خود، دیگران، طبیعت و وجود متعالی، که از طریق یک فرآیند رشد پویا و منسجم دست یافتنی است و به شناخت هدف نهایی و معنای زندگی منجر میشود« میدانند - هانگلمان1 و همکاران، 1985؛ نقل در عباسی و همکاران، . - 1391 چاپمن - 1986 - 2 فهرستی از ملزومات در نظر گرفته شده برای هر تعریفی از سلامت معنوی را یادآور می شود:
.1 مترادف با الهیات تلقی نشود و از پاسخهای منفرد به سؤالات شخصی و پیچیده اجتناب نماید؛
.2 بایستی عملی و واقعی، وسیع، متمرکز و به آسانی قابل انتقال باشد؛
.3 از حوزههای دیگر سلامت قابل تشخیص و تفکیک باشد و قابل به کارگیری در مورد همهی مردم و کل انسانها باشد؛
.4 مرتبط با سلامت و بهزیستی باشد؛
.5 پایهی علمی مناسب و قابل قبول داشته باشد و به اصول و مبانی و تکنیکهای مطالعه اعتبار ببخشد
.6 مانع ارایهی ایدهها و مفاهیم جدید در حوزهی سلامت نشود. بنزلی - 1991 - 3 تعریف سلامت معنوی را در شش دیدگاه دسته بندی نمود: .1 حس رضایت در زندگی؛ .2 ارزشها و باورهای اجتماع و خود؛ .3کلیت در زندگی؛ .4 یک عامل در بهزیستی؛ .5 یک قدرت یا نیروی الهی کنترل و نظارت برتر و .6 تعامل معنوی/انسان. از نظر الیسون4 مفهوم سلامت معنوی از دو مولفه تشکیل شده است: سلامت مذهبی و سلامت وجودی سلامت مذهبی نشانهی ارتباط با یک قدرت برتر یعنی خدا است و سلامت وجودی یک عنصر روانی-اجتماعی است و نشانهی احساس فرد است از اینکه کیست، چه کاری و چرا انجام میدهد و به کجا تعلق دارد. الیسون بیان میکند که هم سلامت مذهبی و هم سلامت وجودی، تعالی و حرکت فراتر از خود را شامل میشود.
بعد سلامت مذهبی، ما را به رسیدن به خدا هدایت میکند در حالی که بعد سلامت وجودی، ما را فراتر از خود و به سوی دیگران و محیط ما سوق میدهد. از آنجایی که انسان به عنوان نظامی یکپارچه عمل میکند، این دو بعد در عین منفک بودن با هم تعامل و هم پوشی دارند و در نتیجه احساس سلامت معنوی، رضایت و هدفمندی به وجود میآید - الیسون،1983؛ نقل در عباسی و همکاران، . - 1391 سلامت معنوی شامل سه بعد شناخت، عواطف و کنش است. بعد شناختی برخورداری از شناخت یا معرفت ویژه نسبت به خدا، انسان و خلقت و پذیرش خدا و قوانین الهی بوده و اولین گام در حرکت به سوی خداوند است.
اولین قدم در این بعد شناخت خود است؛ این گام مهمترین گام برای دستیابی به شناخت خداوند است. گام بعد عواطف، احساس آرامش، نشاط، امید و محبتورزی نسبت به خدا و انبیای الهی است. از مهمترین شاخصهای سلامت معنوی و حالات انسان معنوی، عواطف مثبت - محبت ورزی نسبت به خدا و انبیای الهی و تجربهی معنوی - است. بعد کنش، روشی است که فرد عقاید معنوی درون خود را در جهان خارج آشکار میکند - سالاریفر و شجاعی، 1389؛ نقل در مظفرینیا و همکاران، . - 1393 اکنون به دو دیدگاه کلی در مورد سلامت معنوی می پردازیم:
الف - سلامت معنوی از نگاه اومانیستی
در نگاه مادی و اومانیستی، انسان موجودی تک ساحتی است که از ماده تشکیل شده است و تمامی احساسات و عواطف و حتی مسائل روانی و معنوی، به نوعی با بعد مادی انسان ارتباط پیدا میکند. به همین دلیل معتقدند که ریشهی مسائل روانی، در جسم و عصب انسانها نهفته است و اگر سخنی هم از معنویت به میان میآید با معنویتی که در نگاه دینی مطرح است، کاملا متفاوت میباشد. در این دیدگاه، معنویت تنها شامل هنجارها، عکس العملها و عناصری میگردد که با استفاده از آن میتوان روان بیمار را تحت تأثیر قرار داد تا بتواند در مقابل بیماریهای جسمی مقاومت کند. حال آن عناصر میتواند حقیقی باشد یا غیر حقیقی، اصیل باشد یا غیر اصیل، خرافی باشد یا غیر خرافی.
ب - سلامت معنوی با نگرش دینی
در نگاه مادی و اومانیستی، یک نگاه حداقلی به سلامت معنوی وجود دارد و تنها به عنوان یک ابزار در اختیار درمان جسمی بیماران قرار میگیرد. علاوه بر آنکه معنویت در آن نگاه الزاماً منشأ غیر مادی و قدسی ندارد و شامل هر عنصر معنوی است که بتواند در بهبود بیماران مؤثر باشد ولی نگاه دینی برای سلامت معنوی جایگاه وسیعتر و گستردهتری قائل است. چون سلامت در این نگاه فقط شامل جسم انسانی نیست، چون انسان علاوه بر جسم دارای روح هم میباشد و عقیده دارد همانگونه که جسم مریض میگردد روح هم مریض میگردد و همانگونه که درمان جسم نیازمند پزشک و دارو و تجویزهای خاص میباشد، روح انسان نیز نیازمند پزشک و دارو میباشد. در این نگاه، سلامت معنوی علاوه بر آنکه میتواند در خدمت سلامت جسمی قرار بگیرد دارای هویت و شخصیت مستقل نیز میباشد.