بخشی از مقاله
چکیده
در این پژوهش که به منظور بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد، روش پژوهش از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور داراب در سال تحصیلی 93-94 می باشند که 92 نفر - دختر و پسر - به صورت طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. به منظور سنجش هوش هیجانی از مقیاس هوش هیجانی برادبری و گریوز - - 2004 و جهت ارزیابی کیفیت زندگی از فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - - 1998 استفاده گردید، جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافته ها حاکی از معناداری رابطه بین دو متغیر هوش هیجانی و کیفیت زندگی است. بین هوش هیجانی و سلامت جسمانی، سلامت روانشناختی و روابط اجتماعی از مولفههای کیفیت زندگی همبستگی معنادار بدست آمد ولی بین هوش هیجانی و مولفهی کیفیت محیط زندگی همبستگی معنادار نبود. همچنین یافته ها نشان داد که زنان و مردان از لحاظ هوش هیجانی با هم متفاوتند اما با این وجود بین جنسیت و وضعیت تاهل با کیفیت زندگیشان ارتباطی مشاهده نشد. بین شیوهی زندگی افراد و کیفیت زندگی آنها نیز رابطه معنادار بود.
کلید واژگان: هوش هیجانی، کیفیت زندگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی
مقدمه
با پیشرفت جوامع و افزایش نیاز به رفاه افراد جامعه انسانی امروزه کیفیت زندگی از مهم ترین مولفه های مفهوم کلی بهداشت محسوب می شود به گونه ای که برای تعیین حیطه سلامت و ارتقای سطح سلامتی افراد، کیفیت زندگی آنان را مورد بررسی قرار می دهند. کیفیت زندگی یک مفهوم وسیع است و به صورت پیچیده ای با سلامت جسمانی، وضعیت روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و باورهای شخصی فرد و همچنین ارتباط او با عوامل محیطی برجسته، درآمیخته و مرتبط است. از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی، مفهوم کیفیت زندگی یک مفهوم فراگیر است که از سلامت فیزیکی، رشد شخصی، حالات روانشناختی، سطح استقلال ،روابط اجتماعی و روابط با نهادهای برجسته محیط تاثیر می پذیرد و بر ادراک فرد مبتنی است. در واقع کیفیت زندگی گستره ای است دربرگیرنده ابعاد عینی و ذهنی که در تعامل با یکدیگر قرار دارند.
کیفیت زندگی یکی از نمودهای احساسات مثبت است که شامل رضایت از زندگی، احساس خوشبختی و شادکامی می باشد که جنبه هایی از سلامتی آدمی به شمار می روند - سازمان بهداشت جهانی، . - 1379 برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکردی عینی تعریف کرده و موارد آشکار و مرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمی، شرایط شخصی - ثروت، شرایط زندگی و... - ، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگر عوامل اجتماعی و اقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانسته اند - لیو1،1974؛ موریس2،1979، ویلیامز3، 1979، 1985، به نقل از لیو، . - 2006 در مقابل این رویکرد، رویکرد دیگری به نام رویکرد ذهنی وجود دارد که کیفیت زندگی را مترادف با شادی یا رضایت فرد در نظر می گیرد و بر عوامل شناختی در ارزیابی کیفیت زندگی تاکید دارد - نورد نفلت4،1993، به نقل از لیو،. - 2006
بین دو رویکرد عینی و ذهنی رویکرد جدیدی به نام رویکرد کل نگر وجود دارد که نظریه پردازان آن معتقد هستند کیفیت زندگی، همانند خود زندگی، مفهوم چند بعدی و پیچیده است - مالکینا- پیخ و پیخ5، - 2008 و در بررسی آن، هر دو مولفه عینی و ذهنی را مد نظر قرار می دهند. اساس پژوهش حاضر درباره کیفیت زندگی، رویکرد کل نگر است. در این رویکرد سلامت جسمی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و کیفیت محیط زندگی از مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی هستند. هوش هیجانی یکی از عواملی است که می تواند بر زندگی افراد اثر بگذارد. امروزه بسیاری از متخصصان شرط لازم و ضروری پیشرفت را در ارتقاء هوش هیجانی می دانند، بدون هوش هیجانی افراد نمی توانند به سلامت زندگی، پیشرفت، کامیابی و موفقیت های اجتماعی و شغلی نائل شوند - الیاس6، ترجمهی فرهمندیان، . - 1379
هوش هیجانی با وقایع و پیامد های زندگی ارتباط دارد و به افراد در فهم و پیش بینی جنبه های گوناگون زندگی روزمره کمک می کند - سیاروچی و همکاران برگرفته از حدادی،کوهسار و همکاران . - 1385 افراد با هوش هیجانی بالا دید مثبت به زندگی داشته، نسبت به دیگران خوش بین بوده و رضایت بیشتری را گزارش می دهند لذا این قضیه دارایاهمیت است که ابعاد و جوانب هوش هیجانی را هر چه بیشتر شناخته و تاثیر آن بر جنبه های مختلف زندگی را در حیطه های متفاوت مورد بررسی قرار دهیم. پژوهش های پیشین در داخل و خارج از کشور رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان را به صورت گسترده و همچنین هوش هیجانی و کیفیت زندگی را به طور اخص مورد بررسی قرار داده اند در ذیل به چند مورد از این پژوهش ها اشاره میشود.
یوسفی و صفری - - 1388 به بررسی رابطه هوش عاطفی با کیفیت زندگی و ابعاد آن در گروهی از دانشجویان دانشگاه شیراز پرداخته و در نتیجه آن تحقیق نشان دادند، هوش عاطفی پیش بین خوبی برای کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن یعنی سلامت جسمی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و کیفیت محیط زندگی در دانشجویان است. پژوهش دیگری با همین مضمون توسط سعادت و همکاران - - 1389 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده، نتایج نشان دهنده این بود که بین کیفیت زندگی و هوش هیجانی ارتباط معناداری وجود دارد - p<0/001 - ولی در عین حال بین متغیرهای کیفیت زندگی و جنس - p=0/790 - و بین کیفیت زندگی و تأهل ارتباطی مشاهده نشد . - P=0/367 -
یافتههای تحقیق رجبی، قربانی و خجسته مهر - - 1390 که درآن به بررسی رابطه بین ایدئولوژی جنسی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی در کارکنان متأهل اداره های دولتی شهر شیراز پرداختند حاکی از همبستگی مثبت بین 0/23 تا 0/52 بین متغیرهای ایدئولوژی جنسی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی و کیفیت زندگی را نشان داد. اسمعیلی و همکاران - - 1386 تأثیر آموزش مؤلفه های هوش هیجانی بر سلامت روان را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که آموزش مولفه های هوش هیجانی سبب ارتقای سلامت روانی می شود به طوری که فرد نمره بهتری در گزارش های شخصی از موقعیت درونی و احساس توانایی مقابله با مشکلات به دست می آورند.
خسروجردی و خانزاده - - 1386 به بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تربیت معلم سبزوار پرداختند در مقایسه هوش هیجانی دختران و پسران، پسران از هوش هیجانی بالاتر برخوردار می باشند و نتیجه مقایسه سلامت عمومی دختران و پسران، سلامت عمومی بیشتر در پسران را نشان می دهد. احیاکننده، شفیع آبادی، سودانی - - 1388 در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان که بر روی 120 نفر از این دانشجویان انجام شد بین هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان رابطه معنادار - - p<0/0001 به دست آمده است.
همانطور که از پژوهش های متعدد انجام شده در این زمینه میتوان استنتاج کرد نتایج نشان دهنده رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روان و سطح کیفیت زندگی افراد است. هوش هیجانی می تواند سبب افزایش سلامتی، رفاه، ثروت، موفقیت، عشق و شادی گردد. افرادی با هوش هیجانی بالا توانایی اداره مطلوب خلق و خوی، وضع روانی، کنترل تکانه ها، همدلی، آگاهی یافتن از احساسات خود و دیگران را دارند و عاملی است که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف در شخص امید و انگیزه ایجاد می کند. تمام موارد ذکر شده نشانه سلامت فرد است که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر کیفیت زندگی اثر مثبت می گذارند.
سطح سلامت و کیفیت زندگی دانشجویان تأثیر بسزایی در یادگیریو افزایش آگاهی علمی و موفقیت های تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین ضروری به نظر می رسد که مسایل بهداشت و جنبه های شناختی، عاطفی و روانی کیفیت زندگی این قشر عظیم، جدی تلقی شده و مورد رسیدگی قرار گیرد لذا برای برنامه ریزی ارتقای سطح سلامت و کیفیت زندگی دانشجویان که خود موجب بهبود وضعیت محیط های آموزشی می شود بایستی از وضعیت سلامت و کیفیت زندگی شان مطلع شد و عوامل موثر بر آن را مورد بررسی قرار داد. پژوهش