بخشی از مقاله
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش اخلاقی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور شهرستان دلفان در سال تحصیلی 95-96 می باشد . پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، از دسته تحقیقات همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه پیام نور می باشد بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد234 نفر از آنان به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی طبقه ای بود که 156 نفر از دانشجویان دختر و78 نفر از دانشجویان پسر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . در راین پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 16 سوالی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در تحلیل رگرسیون چندگانه بین مؤلفههای بین مولفه های هوش اخلاقی - همدلی و وجدان - و پیشرفت تحصیلی نتایج نشان داد که میزانf بدست آمده - - 75/620 در سطحp < 0/001 معنادار است و 30 درصد واریانس مربوط به بین مؤلفههای بین هوش اخلاقی - همدلی و وجدان - و پیشرفت تحصیلی تبییین می شود - . - R2=0/301 ضریب تاثیر هوش اخلاقی - - =-0/280 با توجه به آماره - -4/005 - t و p <0/001 نشان می دهد که این متغیر با احتمال 0/99 اطمینان تغییرات مربوط به هوش اخلاقی - همدلی و وجدان - را پیش بینی می کند. ضریب تاثیر مولفه های هوش اخلاقی - - =0/302 با توجه به آماره - 4/319 - t و p <0/001 نیز نشان می دهد که این متغیر با احتمال 0/99 اطمینان تغییرات مربوط به پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند.
واژگان کلیدی : هوش اخلاقی ، پیشرفت تحصیلی ، دانشجویان
مقدمه
به تازگی پژوهشگران سازمانی، علاقه مند به هوش اخلاقی شدهاند، زیرا می تواند مرز بین نوعدوستی و خود پرستی را خوب توصیف کند. نخستین بار اصطلاح هوش اخلاقی توسط بوربا در روان شناسی وارد شد. وی هوش اخلاقی را ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار درجهت صحیح و درست تعریف میکند. هوش اخلاقی، به معنی توجه به زندگی انسان و طبیعت، رفاه اقتصادی و اجتماعی، ارتباطات باز و صادقانه و حقوق شهروندی است. این آزمون توسط لنیک و کیل در سال 2005 تدوین شد. در ایران توسط آراسته، عزیزی، شمامی، جعفری راد و محمدی جوزانی در سال 1390 کار هنجاریابی آن انجام شده است.امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفهها میشود مسئله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژهای دارد و آزمونهای هوشی نمیتوانند تعیین کنند صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشد. به عنوان مثال فردی که ازلحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوماً مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد.
موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد میباشند. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینههای مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی. هوش اخلاقی موضوع تقریبا جدیدی است. همان طور که هوش هوش اخلاقی یکدیگر فرق دارد، هوش اخلاقی هم یک هوش کاملا مجزاست. مفهوم اصلی هوش اخلاقی این است که ما بتوانیم درست را از نادرست تشخیص دهیم؛ یعنی اعتقادات محکم اخلاقی داشته باشیم و بر اساس این اعتقادات عمل کنیم. هوش اخلاقی توانایی تشخیص و تمیز درست از نادرست است. به بیان دیگر، کسی دارای هوش اخلاقی تعریف می شود که از باورهای اخلاقی راسخ و قوی و توانایی عمل کردن به آنها برخوردار باشد، به گونه ای که فرد به شیوه ای صحیح و محترمانه رفتار کند.
هوش اخلاقی اشاره به توانایی اعمال اصول اخلاقی در اهداف شخصی، ارزش ها و فعالیت های فرد دارد و به مفهوم ظرفیت وتوانایی درک مسائل خوب از مسائل بد است. هوش اخلاقی شامل گستره ی فراشناختی یافراعملی است که واکنش شناخت ها، نگرش ها و فعالیت های اخلاقی را در چارچوب سیستم های ارزشی فردی امکان پذیر می سازد. هوش اخلاقی، هوش حیاتی برای همه انسان ها است - نقطه عطفی برای تمام هوش ها محسوب می شود - ، به دلیل اینکه هوش اخلاقی اشکال دیگرهوش را به انجام کارهای ارزشمند هدایت می کند.پژوهش های محققان تعلیم و تربیت نشان داده کودکانی که به هر دلیل هوش اخلاقی کسب نکرده اند در معرض خطرهای جدی قرار دارند. این کودکان به دلیل وجدان متزلزل، ضعف در مهار کردن امیال، رشدنیافتگی حساسیت های اخلاقی و باورهای که به گونه ای نادرست هدایت شده، تا حد زیادی به عقب افتادگی اخلاقی و اجتماعی دچار و در بزرگسالی به شخصیت های نابهنجار و ناموفق تبدیل می شوند.
دو نظریه پرداز و روانشناس معروف ، ژان پیاژه و لارنس گلبرگ ، رشد اخلاقی کودکان را مطالعه کردند. پیاژه مشاهده کرد که چگونه استدلال اخلاقی در کودکان شکل می گیرد.او دریافت در کودکان خردسال ،در مقایسه با کودکان بزرگتر ،ادراک ابتدایی تری از رفتار درست - غلط دارند.پیاژه با طرح این پرسش اساسی که کدام رفتار بدتر است ؟ ، مشاهده کرد که کودکان خردسال رفتار بد را به وسیله میزان صدمه ای که به خاطر رفتار شخص ایجاد شده قضاوت می کنند، او داستانهایی را در قالب معما یا مساله اخلاقی بود برای آنها تعریف می کرد و از آنها می خواست بگویند ” چه کسی رفتارش بدتر است ؟” به عنوان مثال ،یکی از داستان ها به این شرح بود : پسری که بطور اتفاقی 15 فنجان را می شکند کار بدتری کرده است یا پسری که از روی لجبازی و عصبانیت ،هنگامی که مادرش در آن اطراف نیست ، یک فنجان را می شکند؟
پیاژه مشاهده کرد کودکان خردسال ، رفتار بد را به پسری که فنجان بیشتری شکسته است نسبت دادند و این امر صرف نظر از نیت کودک دوم بود . پیاژه این استدلال اخلاقی را ، اخلاق عینی یا واقع گرایی اخلاقی نامیده ،در حالی که کودکان بزرگتر رفتار بد را به پسری که فقط یک فنجان شکسته بود نسبت دادند.،زیرا انگیزه او بد بود.مسلما این نوع استدلال پیشرفته تر از استدلال اخلاق عینی است .اصطلاح هوش اخلاقی برای اولین بار در سال 1990 توسط »میلر و سالووی« بریا تشریح برخی ویژگیها مثل خود آگاهی، ابراز همدردی افراد با یکدیگر و کنترل هیجانات مطرح شد و پنج سال بعد »کلمن« ابراز کرد .افرادی که هوش اخلاقی پایین دارند در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار مشکل هستند و نمیتوانند در زندگی اجتماعی خود موفقیتهای لازم را کسب کنند - شریفی، . - 1381
بیان مسئاله
دنیای امروز در حال تغییر است. زندگی در حال پیچیدهتر شدن است و دیگر فرصت فکر کردن به ما نمیدهد. در این شرایط ما واقعا نیاز به داشتن یک قدرت بالا و یک مهارت بالا برای ایجاد ارتباط با این جهان جهانی شده داریم و کسانی میتوانند در این بازار جهانی بازی را ببرند که دارای مهارت بالایی در هوش اخلاقی باشند. متاسفانه با توجه به زمینههای ادبی، فلسفی و دینی و اخلاقی ما، میزان هوش اخلاقی در کشور ما بسیار پایین است. یکی از پایهها و اساسهای هوش اخلاقی خودشناسی است. مردم ما آنقدر که در رفتار دیگران مطالعه میکنند، در رفتار خود خود دقت نمیکنند. یعنی در تمام سازمانها، بیشترین توجه به دیگران است در حالی که اگر انسان بخواهد مسیر ترقی و رشد را بپیماید، اول باید دست به خودشناسی بزند. من عرف نفسه فقد عرف ربه. چرا ما در مقدمات خودشناسی در جامعه ضعیف هستیم؟
ما هر روزه با سیلی از واژههایی که در مکالمات روزمره به کار میبریم، نشان میدهیم که تا چه میزان تربیت فرهنگیمان پایین است. بهره هوشی ما بسیار بالا است. تمام المپیادهای جهانی را داریم میبریم. اما هوش اخلاقی است که جامعه ما را جلو میبرد. 75% از موفقیتهای اجتماع، سیاست و حوزه دولت وابسته به هوش اخلاقی است نه . IQ بیل گیتس اگر بهره هوشی خیلی خوبی دارد اما شبکهای از دانشمندان را دور خودش جمع کرده است. او نمیتواند در یک فضای یک نفره کار بکند. پس در این دنیای پیچیده EQ+IQ میشود موفقیت.
از میان آزمونهای هوش مختلفی که در اختیار متخصصان و کارشناسان ایران میباشد ، به آزمونی برنمیخوریم که برای کودکان ایران استاندارد شده باشد و بتوان با اطمینان از آن استفاده نمود . بیشتر آزمونهایی که در اختیار دست اندرکاران روانسنجی است متعلق به کشورهای غرب بوده که متأثر از فرهنگ ویژگیهای خاص خود میباشد در میان این آزمونها به دستهای از آزمونها برمیخوریم که با عنوان آزمونهای غیر کلامی ، هدفشان این است که بدون توجه به زبان بخصوصی و بعضاً با کمترین دخالت فرهنگی به اندازهگیری هوش بپردازد و نتایج آن را در ارتباط با مسائل دیگر مانند خلاقیت ، سازگاری ، پیشرفت تحصیلی و غیره بررسی کنند. - شریفی، - 1382
تعلیم و تربیت فرآیندی است پر دامنه و وقتگیر در عین حال پر ثمرترین دستاورد انسان میباشد. اهمیت آن را از این زاویه میتوان نگریست که حقیقت آدمی به برکت تعلیم و تربیت معنا و مفهوم مییابد و به برکت این فرآیند است که استعدادها و توان بالقوه آدمی بارور و شکوفا میشود، اهمیت جایگاه تعلیم و تربیت را نیز میتوان در زیانها و خسرانهایی دید که بر اثر فقدان و نقصان این حرکت پویا دامنگیر فرد و جامعه میشود و چنان است که در راه حل معضلات اجتماعی و فرهنگی باید از تعلیم و تربیت به تمام کمال مدد طلبید. یکی از نشان دهندههای ارایه تعلیم و تربیت خوب و مناسب در جامعه پیشرفت تحصیلی افراد است - تدینی، . - 1380